هدایت شده از اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب بخیر یعنـے
سپردن خود به خــ♡ــدا
یعنی سیـراب شدن در
دستان و آغوش خــ♡ــدا
شب بخیر یعنـی
شکوفایـی روزت سرشار
از عشـق به خــ♡ــدا
"شبتون درپناه خداوندمتعال"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی مرگبارِ این گیاه گوشتخوار!
🌹
فریاد ازغم دوست
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
بسم الله الرحمن الرحیم
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرسی نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل مارندی نیست
که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم
شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری
بار هجران و وصالت بدل شاد کشم
مردم از زندگی بیتو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
دریافت کتاب
دیوان اشعار امام خمینی رحمت الله علیه در نشانی زیر
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍کشفحجابِ یک حجاب استایل😱
🔺جنگ با حجاب به وسیله حجاب!
🔸در جشن «دختر ایران» در میدان امام حسین، یکی از بلاگرهای حجاب(حجاب استایل) کشف حجاب کرد و رفیقاش هم ازش حمایت کردن
✍به نظرم با اینا باید برخورد شدیدتری نسبت به بی حجابها بشه چون اینا دارن با حجاب به جنگ حجاب میان!
#حجاب #حجاب_استایل
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوکلمه عبرت اموز
نیامده ام امروز که درس بگویم
امده ام قدر ی حرف بزنم
#داستان
فرصتها را غنیمت شمار
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.
کشاورز به او گفت: من سه گاو نر را آزاد میکنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری، من دخترم را به تو خواهم داد.
مرد قبول کرد. اولین در طویله که بزرگترین در هم بود، باز شد. باورکردنی نبود، بزرگترین و خشمگینترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود، بیرون آمد. گاو با سم به زمین میکوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت.
دومین در طویله که کوچکتر بود، باز شد. گاو کوچکتر از قبلی بود، اما با سرعت حرکت میکرد.
جوان پیش خودش گفت: منطق میگوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.
سومین در طویله هم باز شد و همان طور که فکر میکرد، ضعیفترین و کوچکترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود، بیرون پرید.
پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت!
سعی کنید همیشه اولین فرصتها را دریابید، زیرا ممکن است دیگر هیچوقت نصیبتان نشود.
🌷
سلیمان بن داوود (علیه السلام) در موکب خود از جایی عبور میکرد و پرندگان بر او سایه افکنده و جن و انس از چپ و راستش ملازم او بودند.
راوی میگوید: سلیمان به عابدی از بنی اسرائیل رسید. عابد گفت: سوگند به خدای پسر داوود! خدا به تو سلطنتی بس بزرگ داده است.
سلیمان گفت: یک *سبحان الله* که در نامه عمل مؤمن ثبت شود، بهتر از آن چیزی است که به پسر داوود داده شده است؛ زیرا آن چه به پسر داوود داده شده از بین میرود ؛ ولی ذکر خدا میماند.
📗راه روشن،ج5 ، ص 490