eitaa logo
راه شهـــــداء راه حســـــین(ع)🇵🇸🇮🇷
121 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
4 فایل
✨﷽✨ اینجـــ👇🏻ـــا مَقـَـر شُهــــداست🌹 اگه دوست داری با سبک زندگی و خصوصیات اخلاقیِ هم وطنای شهیــدت بیشتر آشناشی اگه دوست داری هر روزت رو به نیــــــت یه شهـیـــد آغاز کنی و ازش سرمشــق بگیری قدمــــتان مبـــ🌹ــارک
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید عباس بابایی : ❤️ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه. هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو. ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن . همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . . ۱۵ مردادماه سالروز شهادت❣ شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید
🕊شهـــید مدافع حرم رحیم کابلی: در مراسم اهل بیت و شهادت و جشن میلاد، از امام زمان (عج) غافل نشوید، امام را دعا کنید و شهدا را نیز همچنین، لحظه‌ای از ولایت غافل نباشید و در همه احوال آقا را دعا کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعترافی تلخ برای رسانه‌های فارسی‌زبان ضد ایرانی؛ کشورهای اروپایی و انگلیس توان تروریستی اعلام کردن سپاه را ندارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅پیشرفت توان موشکی و پهپادی نیروی دریایی ایران در صدر خبری رسانه‌های عربی؛ رزمایش دریایی ایران حامل پیام‌هایی برای اسرائیل و آمریکاست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردبیر قدیمی‌ترین روزنامه یهودی جهان: قدرت نفوذ و رسوخ سپاه پاسداران، خواب را از چشمان اعضای ارشد امنیتی و دولتمردان بریتانیا ربوده است!
43.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت سالگرد وفات مرحومه میردامادی، مادر بزرگوار حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) بخش هایی از خاطرات رهبرمعظم انقلاب درمورد مادر مکرمه شان و سخنانی از آن بانوی گرانقدر، درباره ی روش تربیت فرزندانشان را در این نماهنگ منتشر می کند. به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy به کانال "جهادتبیین"بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/dr_zangenehtabar
‌🌱ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود. خیلی هم عوامانه صحبت می کرد. اما شب ها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می شد. تلاش هم می کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک می شد. بیداری سحرهایش طولانی تر بود. گویی می دانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده اند. شهید ابراهیم هادی🌹 📚 سلام بر ابراهیم...
🌱باور کنید جنگ است و جنگ امروز بسی سخت تر از دفاع هشت ساله دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست حرکتی کنید! 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸گفتم به خرد 💫که چیست اسباب نجات 🌸در سختی روزگار و وقت خطرات 🌸در وادی عشق 💫گشتی زد و گفت 🌸بر طلعت نورانی مهدی صلوات 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 💐🦋💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️📖هر روز یک صفحه قرآن صفحه 110قرآن کریم 📚 📘 جزء6 🔛⚜آیه 14تا17سوره مائده ➥🔰📚📚🌺🕊
6148359948.mp3
3.47M
♥️ قرائت های روزانه قرآن کریم با صدای بهشتی استاد عبدالباسط 📖 سوره مائده ۱۴ - ۱۷ |صفحه ۱۱۰ 🌺🕊
روزمون رو با سلام بر ائمه علیهم السلام شروع میکنیم✋ السلام‌علیڪ‌ یا‌ رسول‌الله🌹 السلام علیک یا خدیجه🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ امیـر‌المؤمنین🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ فاطمة الزهـرا🌹 السلام‌علیڪ‌ یا حسـن‌ِبن‌علے🌹 السلام‌علیڪ‌ یا حسـین‌ِبن‌علے🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ علےبن‌الحسین🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ محمدبن‌علے🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ جعـفربن‌‌محمـد🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ موسےبن‌جعـفر🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ علےبن‌موسی‌الرضاالمرتضے🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ علے‌بن‌محمـدالهادی🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ حسن‌بن‌علیِ‌العسـڪری🌹 السلام‌علیڪ‌ یا بقیة الله،یاصـاحب‌الزمان🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ زینب‌ڪبری🌹 السلام علیڪ یا ام البنین🌹 السلام‌علیڪ‌ یا‌ ابوالفضل‌العبـاس🌹 السلام علیڪ یا علی اکبر🌹 السلام علیڪ یا قاسم بن الحسن🌹 السلام علیڪ یا رقیه بنت الحسین🌹 السلام علیڪ یا علی اصغر🌹 السلام علیڪ یا فاطمة معصومه🌹 السلام علیڪ یا نرجس خاتون🌹 ''السلام‌علیڪم‌و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' روزتون‌بی‌گناه🌹 ‌ ˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/YaHosseinyaZeinab ┄┄┅═✧❁🌹🇮🇷🕊❁✧═┅┄┄
عاشق محرم و سینه‌زنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین علیه سلام بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا می‌شد و گردان‌ها به روش سنتی عزاداری می‌کردند. بعضی وقت‌ها که دوستان نزدیک در سنگر جمع می‌شدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینه‌زنی می‌کرد. حاج‌حسین تا نامی از سیدالشهدا علیه سلام می‌آمد، به پهنای صورت اشک می‌ریخت و از شدت گریه شانه‌هایش می‌لرزید. 🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊معرفی شهید🌹 نام:شجاعت🌹 نام خانوادگی: علمداری🌹 متولد:دوم تیر ۱۳۵۴ در روستای موجان از توابع بخش میمند شهرستان فیروزآباد استان فارس مسئولیت شهید علمداری:در جبهه عراق علیه تروریست‌های داعشی، کنترل هواپیما‌های بدون سرنشین در جوار ملکوتی حرم امامین عسکریین (ع)🌹 او که سال ۸۳ از بمباران حرم امام حسن عسکری توسط امریکایی‌ها اشک ریخته بود، ۱۰ سال بعد در نهم تیر ۱۳۹۳ در داخل همین حرم به شهادت رسید. پیکر شجاعت پس از شهادت در روستای خمیس منطقه سیاخ دارنگون شیراز به خاک سپرده شد. آنچه می‌خوانید حاصل همکلامی ما با «آمنه شجاعی» همسر شهید مدافع حرم «شجاعت علمداری» است که از نظرتان می‌گذرد. چطور با شهید علمداری آشنا شدید؟ حاصل زندگی مشترک‌تان چند فرزند است؟ شجاعت پسردایی‌ام بود و سه سال از من بزرگ‌تر بود و با هم بزرگ شده بودیم. بعد از ازدواج‌مان شهید تعریف می‌کرد دعا می‌کردم همسرم شوید. سال ۱۳۸۱ عقد کردیم و مهر ۱۳۸۲ زندگی‌مان را رسماً شروع کردیم. سه فرزند حاصل زندگی‌مان است که پسرم متولد ۱۳۸۳ و دو دخترم متولد سال ۱۳۸۷ و ۱۳۹۲ هستند. وقتی که ازدواج کردیم برای مأموریت کاری به کاشان رفتیم و بعد شش سال اهواز بودیم. دو سال آخر بوشهر بودیم. شهید خیلی مهربان و دلسوز بود و اخلاقش هم خیلی خوب بود. وقتی به شهادت رسید همه اقوام افسوس می‌خوردند. می‌گفتند خدا او را گلچین کرد.
هر وقت قرار بود مأموریت برود. اگر من راضی نبودم تمام تلاشش را می کرد یا مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد. اما این بار فرق داشت. مدام گریه می کردم تا منصرفش کنم، اما نه به گریه هایم توجه کرد تا سست شود و نه از رفتن منصرف شد.  صبح با اشک و قرآن بدرقه اش کردم. دستی به صورتم کشید و خیسی اشکم را به سر و صورتش زد و گفت " بیا بیمه شدم. صحیح و سالم بر میگردم" ﺭاﻭﻱ :همسرﺷﻬﻴﺪ شهید مدافع حرم شجاعت علمداری
 به روایت همسر شهید : قبل از عید ۹۳... وقتی فهمیدم که پاسپورت گرفته است،  به دلـم الهـام شـد که شهید می شود. حتی به یکی از همسایه ها هم گفتم که این بار دیگر علمـدارمن شهید می شود.  گفت: «خدا نکند! چرا این طوری میگویی؟» گفتم:«به دلم افتاده که شهید می‌شود.» وقتی که مأموریتش را نیمه تمام رها کرد و به خانه برگشت، ابتدا خوشحال شدم ولی وقتی فهمیدم که می خواهد به جنگ برود، به گریه افتادم و گفتم کـه به خاطر این بچه ها نرو.... او دلداری‌ام داد در حالیکه مـی‌دانسـتم او در اعماق وجودش به همه بچه‌های ایران فکر می‌کند. کار شهید علمداری و همکارانش در عراق، کنترل هواپیماهای بدون سرنشین در جوار حرم امام حسن عسکری(ع) بود. شـب آخـر ... ابتـدا بـا همکارانش به زیارت می‌روند و سپس حدود ساعت یازده شب به من زنگ زد. صدایش را که می شنیدم، به گریه می‌افتادم. دسـت خودم نبود. داشـت دلداری‌ام می‌داد که صدای خمپاره‌ای شنیدم. از او پرسیدم: «ایـن صـدای چـی بود؟» گفت:  «چیزی نیست باور کن جایمان امن امن است» همان شب وقتی که صحبتش با من تمام شد، خمپاره ی دیگری میزننـد و او به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل می شود. سرانجام در ساعت دو بامداد روح بی قرار او در جوار امام عزیزش، آرام می گیرد و به لقاءاالله میپیوندد شهید خلبان شجاعت علمداری  مدافع حرمین عسکریین
شغل‌شان چه بود؟ هدایتگر یا همان خلبان هواپیمای بدون سرنشین بود. بعد از اتمام دوران دبیرستان آزمون ورودی دانشگاه شرکت کرد و در رشته خلبانی دانشگاه امام حسین (ع) اصفهان قبول شد. بعد از پایان دوران کارشناسی لباس پاسداری به تن کرد و چندین دوره تخصصی خلبانی را گذراند و به عنوان خلبان بالگرد در هوانیروز سپاه مشغول خدمت شد. در سال‌هایی که زندگی کردید رفتارشان طوری بود که احساس کنید روزی همسر شهید شوید؟ صحبت از شهادت حرف همیشگی همسرم بود. هر موقع برایم کاری انجام می‌داد و می‌خواستم تشکر کنم، می‌گفتند دعا کنید شهید شوم. سال ۸۲ که ازدواج کردیم حرم امام حسن عسکری (ع) در سامرا توسط امریکایی‌ها بمباران شد وقتی که تلویزیون این تصاویر را نشان می‌داد، همسرم گریه می‌کرد و می‌گفت‌ای کاش طوری بود که می‌توانستم بروم و حرم را بازسازی کنم. واقعاً تعجب‌آور بود. آخر هم بعد از چندین سال رفت و همان‌جا شهید شد. در صحن امام حسن عسکری پای سرداب امام زمان (عج) به شهادت رسید. نحوه شهادت‌شان چگونه بود؟ ۹ تیر ۱۳۹۳ تکفیری‌ها به حرم امام‌حسن عسکری (ع) خمپاره زدند و ترکش خمپاره به پهلوی راست همسرم اصابت کرد و به شهادت رسید. اولین بار بود که برای دفاع از حرم به عراق رفته بود. روز تولدشان (دوم تیر) رفتند و ۹ تیرماه شهید شدند.
وداع‌تان چگونه گذشت؟ اواخر سال ۱۳۹۲ پاسپورت گرفتند، من گفتم حتماً می‌خواهید بروید آن طرف که پاسپورت گرفتید؟ گفت نه؟ چرا نگرانی؟ برای احتیاط پاسپورت گرفتم. گذشت تا ۲۳ خرداد ۹۳ که رفته بود ایلام برای مأموریت. ۳۱ خرداد زنگ زد که دارم برمی‌گردم. قرار بود دو هفته ایلام بماند. من هم پشت تلفن خوشحال شدم. گفتم چه خوب شد مأموریتت تمام شد. گفت خیلی خوشحال نشو یکی دو روز می‌مانم و دوباره برمی‌گردم. گفتم به خاطر یکی دو روز چرا می‌خواهی بیایی. بمان بعد از مأموریتت بیا. گفت نه دیگر نمی‌خواهم برگردم اینجا. می‌خواهم بروم جای دیگر. همین که گفت می‌خواهم بروم جای دیگر، گفتم حتماً می‌خواهی بروی آن طرف. از روزی که پاسپورت گرفت نگران بودم و دنبالش بودم چه موقع می‌خواهد برود. گفت پشت تلفن چیزی نگو. صبر کن برگردم بعداً می‌گویم کجا می‌روم! وقتی آمد گفت به عراق می‌روم. دو روز که خانه بود همه کار‌های خانه را انجام داد، هزینه کلاس‌های بچه‌ها، قبض آب و برق را تسویه کرد. همه خوراکی‌های لازم را برای خانه خرید. گفت تا ۳۰ روز شاید برنگردم. همه کارهای‌مان را انجام داد و رفت.
احساس می‌کردید این رفتن برگشتی نداشته نباشد؟ آن دو روز که خانه بود، گریه می‌کردم. گفتم شما می‌روید شهید می‌شوید. دلداری‌ام داد و گفت همه همکارانم می‌روند، اما شهید نمی‌شوند. من بار اول بروم شهید می‌شوم؟ به دلم الهام شده بود شهید می‌شود. گفتم نرو، بروی شهید می‌شوی. نگاهم نکرد! هربار که مأموریت می‌رفت، گریه می‌کردم. او هم گریه می‌کرد و ناراحت می‌شد ولی این بار نگاهم نکرد، نصیحت می‌کرد و دلداری‌ام می‌داد که همه همکارانم می‌روند کسی شهید نشده، چرا می‌گویی شهید می‌شوم. خانه‌مان آن موقع بوشهر بود، شجاعت به تهران رفت تا از آنجا عازم عراق شود. به همکارانش گفته بود بیایید کنارم بایستید، عکس بگیرید. می‌روم شهید می‌شوم بعداً پشیمان می‌شوید چرا پیش شهید نایستادیم عکس بگیریم... لحظه‌ای که همسرم می‌رفت ساعت ۶ و نیم صبح بود، بچه‌ها خواب بودند و بلیتش ساعت ۷ و ربع بود. بچه‌ها را بوسید، گفتم نمی‌خواهی بچه‌ها بیدار شوند خداحافظی کنند؟ گفت نه بیدارشان نکن گناه دارند. بعد که رسیدم زنگ می‌زنم. وقتی رسید تهران زنگ زد با بچه‌ها صحبت کرد و خداحافظی کرد. چون بچه‌ها کلاس قرآن می‌رفتند، تشویق‌شان می‌کرد.
چطور شد که شما در مأموریت آخر این‌قدر بی‌تاب بودید؟ یکی دو ماه قبل از شهادت همسرم، ایشان خواب شهید زین‌العابدین جعفری پسرخاله مادرش را دیده بودند. شهید جعفری از رزمندگان و شهدای دفاع مقدس بود. صبح زود که بیدار شد برایم تعریف کرد. گفت دیشب خوابی دیدم که تعبیرش کردم شهید می‌شوم. گفتم خوابت چی بود؟ گفت دیشب خواب آن شهید را دیدم که انگار تازه شهید شده است. من کنارش بودم و رفتم کمکش. گفتم اینکه تعبیر ندارد تو که کنارش بودی یعنی شهید می‌شوی؟ گفت همین که صبح بیدار شدم خواب خودم را تعبیر کردم که شهید می‌شوم. پیکرشان را چه زمانی آوردند؟ ۹ تیرماه که شهید شد، ۱۳ تیرماه پیکرش را خاکسپاری کردند. بعد از شهادت شجاعت، در روستای همسرم ماندیم و مزارش هم همین‌جاست.
بچه‌ها چطور با شهادت پدرشان کنار آمدند؟ اولین فرزندم ۱۰ ساله، دختر وسطیم پنج ساله و فرزند آخرم آن موقع ۱۰ ماهه بود. آرام‌کردن بچه‌ها الان هم سخت است چه برسد به آن موقع. هنوز برای پدرشان دلتنگی می‌کنند. گریه می‌کنند. با نبود پدرشان کنار نیامده‌اند، اما خدا خودش کمک می‌کند و صبر می‌دهد. یک نکته‌ای را برای تان بگویم، دخترم وسطی‌ام که موقع شهادت پدرش پنج ساله بود، هر موقع می‌رفتیم مزار پدرش، کنار سنگ مزار پدرش می‌خوابید و دستش را روی سنگ می‌گذاشت. مثل حالتی که پدرش را بغل می‌کرد. یک روز پنج‌شنبه مزار همسرم بودیم. دخترم که روی سنگ دراز کشیده بود، بلند شد آه کشید و اشک چشمش را پاک کرد. گفتم مامان چی شده؟ گفت بابا آن‌طرف ایستاده بود! بلند شدم بروم طرفش نمی‌دانم چطور شد که دیگر بابا آنجا نیست. همسرم به شهدای گمنام خیلی علاقه داشت. با شهدا حرف می‌زد و به خانواده‌های شهدا خیلی احترام می‌گذاشت.
حضور شهیدتان را در زندگی روزمره حس می‌کنید؟ پارسال چند روز خیلی مریض شدم، کرونا گرفتم. دائم ماسک می‌زدیم و از خانواده‌ها دوری کردیم. دختر کوچکم موقعی که پدرش شهید شد، ۱۰ ماهه بود. خیلی به من وابسته است، گریه می‌کرد، اما من نمی‌توانستم کنارش باشم. ساعت ۳ نیمه شب دختر بزرگم صدا زد مامان هرکاری می‌کنم، نازنین خواب ندارد، می‌گوید باید مامانم پیشم باشد. با گریه به بچه‌ها گفتم، می‌آیم پیش شما، ولی از من فاصله بگیرید. من هستم بخوابید. دختر کوچکم بی‌تابی می‌کرد. به خاطر کرونا نمی‌توانستم نزدیکش شوم. نمی‌توانستم بخوابم. دم‌دمای صبح خواب دیدم یکی از بستگان آمده و می‌گوید شجاعت مرا فرستاده و گفته آمنه نگران نباشد کرونا ندارد! صبح که بیدار شدم برای بچه‌ها تعریف کردم، گفتم باید بروم دکتر. روز قبل عکس سی‌تی اسکن از ریه‌ام گرفته بودند، دکتر می‌گفت کرونا داری، اما روز بعد که رفتم، پزشک به من گفت کی گفته شما کرونا داری! تو از من سالم‌تری! برگشتم خانه. ماسک‌های خودم و بچه‌ها را برداشتم و گفتم اگر هم کرونا بود بابایتان شفاعت کرده و خوب شده‌ایم. انگار من نبودم که دیروز در تب می‌سوختم. سخن پایانی؟ از اول می‌دانستم شجاعت شهید می‌شود. همیشه می‌گفت دعا کن شهید شوم. می‌گفتم لازم نیست من دعا کنم، خودت شهید می‌شوی. یک‌بار که اصرار می‌کرد دعا کنم، گفتم به شرطی دعا می‌کنم که آن دنیا شفاعتم کنی. روزی که می‌خواست برود، گریه کردم. برگشت اشک‌های چشمم را پاک کرد. به سروصورتش زد و گفت دیگر بیمه شدم. ناراحت نشو سالم برمی‌گردم. البته پیکرش سالم برگشت. وقتی پیکرش را آوردند برای دیدار آخر رفتیم. اولین کسی که رفت من بودم. به صورتش دست کشیدم و صدا زدم شجاعت! صدا زدم شهادتت مبارک خسته نباشی. زیارتت قبول. چشمانش نیمه‌باز بود. همه اقوام آمدند وداع کردند. تا لحظه آخر چشمانش نیمه‌باز بود. فردای خاکسپاری همکارش گفت وقتی خبر شهادتش را شنیدم، خیلی گریه کردم. لحظه آخر رفتم داخل قبر با شجاعت خداحافظی کردم.
🌹شهید مدافع‌حرم شجاعت علمداری🌹 سرهنگ پاسدار شهید شجاعت علمداری یکی از خلبانانی بود که جان خود را فدای امنیت کشور و پاکسازی منطقه از لوث وجود اشرار داعشی کرد. وی از چهره‌های مطرح و عالی در حوزه هوافضای سپاه بود. شهید علمداری پس از أخذ مدرک لیسانس از دانشگاه امام حسین علیه‌السلام لباس مقدس پاسداری را بر تن کرد و به عنوان پاسداری نمونه و ممتاز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. سپس بعد از گذراندن چندین دوره تخصصی خلبانی، به عنوان خلبان بالگرد در نیروی هوانیروز سپاه پاسداران به خدمت مشغول شد. با ورود فناوری نوپای پهپاد به هوا فضا، شهید علمداری به همراه چندتن از خلبانان برتر انتخاب شدند تا دوره‌های لازم را آموزش ببینند. سرانجام شهید والامقام علمداری در نهم تیرماه۱۳۹۳ طیّ نبرد با داعش به هنگام دفاع از حریم اهل بیت در سامرای عراق و در جوار بارگاه ملکوتی امام حسن عسکری علیه‌السلام بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید. 🌹شادی روح همه شهدا و این شهید والامقام قرائت فاتحه با ذکر5 صلوات🌹
49.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماموریت دستگیری اشرار مسلح توسط یگان ویژه نوپو انتظامی استان اصفهان 🔹 استفاده از سلاح های KL-133 ، کلاهخود های کامپوزیتی و جلیقه های ضد گلوله رویین-3 و رویین-5 بصورت عملیاتی در این ماموریت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صوت لو رفته لیدر گروهک تروریستی ارتش مردمی 🔹یکی از اعضای سابق گروهک تروریستی ارتش مردمی که صوت سیامک تدین طهماسبی لیدر گروهک تروریستی ارتش مردمی و معاون شاهینلو را منتشر کرده که در آن این تروریست از ١۵ تا ٢٠ بمب فقط برای یک شهر سخن می گوید 🔹در ابتدای این صوت تدین تروریست از این جوان درخواست انفجار کارخانه محل کارش را می‌کند تا بار دیگر ثابت شود این تروریست ها دشمن مردم ایران هستند