.
همینجا بود که شهید بلباسی و رفقای فاطمی و سوری و عراقی اش را محاصره کردند . . .
.
اینجا را ببین، قتلگاه شهید اسکندری است. خدا را شکر خواهرش از روی تل ندید سرش را که بالای نیزه رفت . . .
.
کمی بیایید جلو تر ! شب های جمعه همینجا می نشستند و دعای کمیل میخواندند. روی همین میز فلزی که آثار ترکش در دل نهان دارد، استکان های چای را میچیدند.
.
آن صخره ها را میبینید؟ شهید بیضایی از همانجا با نیروهایش رصد میکرد و کمین خورد . . .
.
همینجا بود که گلوله توپ ۲۳ به سر و سینه شهید دهقان اصابت کرد و پر کشید . . .
.
جوانان ! از خاک سوریه به یادگار ببرید که گرد قدم های حاج قاسم را در دلش نهان دارد . . . :)
گفتند :
_ با این دوربین آمرلی را میتوان دید.
دوربین را مقابل چشمانش گرفت.
نگریست و گفت :
_ من آمرلی را نمیبینم.
گفتند :
_ حاجی چه میبینی؟
گفت :
_ من کربلای حسین'ع را میبینم !
#حاجقآسِم
سجده هایش طولانی بود. بعد از نماز
برخاست خاک ها را از لباسش تکاند و
گفت :
_ یاعلی! میرویم سمت کربلا.
گفتند :
_ حاجی آمرلی
پاسخ داد
_ بله کربلا. اگر کربلا نبود انقدر
مقاومت نمیکردند.
#حاجقآسِم
آنقدر مهربانی که سنجاب ها فندوق هایشان را در دستانت پنهان میکنند . . .
#خویشتَن
آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را
بر صفحه ی دل هايشان نوشته و با
روحى از ناحيهخودشآنهارا تقويت
فرموده . . .
؛
سورھ مجادلھ | آیھ۲۲