.
آنقدر روی پا ایستاد برای نماز و
آنقدر قنوت های شبش را طول داد که
پاهایش متورم شدند.
آنقدر که #خدا هم نگرانش شد و
برایش آیه فرستاد که این #قرآن را نازل نکردیم
برایت که انقدر خودت را به زحمت بیندازی:
مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى...
آنقدر که آیه فرستاد چه میکنی باخودت؟
داری خودت رامیکُشی از فکر #هدایت اینها:
فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ
سنگش میزدند،
آزارش میدادند،
دیوانه خطابش میکردند:
إنَّكَ لَمَجْنُونٌ
میگفتند ساده و زودباوراست:
وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ
مسخره اش میکردند.
آنقدر که خدا دلداری اش میداد:
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ
آنقدر که خدا نوازشش میکرد و به یادش می آورد
که هیچگاه رهایش نکرده و تنهایش نگذاشته:
مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى
#عزیز بود برای خدا.
آنقدر که به جانش قسم میخورد:
#لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
بسم الله الرحمن الرحیم
لَقَدْ جَاءَكُمْ #رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ #عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا
عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ #رَءُوفٌ #رَحِيمٌ
#مریم_روستا