eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
589 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 راوی برادر گرامی شهید حسنعلی احمدی گوینده : خانم حیدری ⚘ کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد حوزه مقاومت بسیج امام محمدباقرعلیه السلام کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
22.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 راوی برادر گرامی شهید حسنعلی احمدی گوینده : خانم حیدری ⚘ کاری از گروه فرهنگی حفظ آثار شهدای دستجرد حوزه مقاومت بسیج امام محمدباقرعلیه السلام کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
حسنعلی دفعه آخری که به مرخصی آمد می گفت: این بار آخر است که همدیگر را می بینیم و اگر به جبهه بروم دیگر بر نمی گردم. ماهم قبل از آخرین اعزام حسنعلی خانه خریده بودیم. به خانمم گفتم: اینبار حسنعلی دفعه آخر است که به مرخصی آمده است و اگر به جبهه برود دیگر برنمی گردد. خودش هم با اطمینان می گوید دیگر برنمی گردم و من هم یقین دارم که برادرم دیگر بر نمی گردد. می خواهم با دستجرد تماس بگیرم و دعوتش کنم به تهران بیاید خانه ی جدیدی که خریدیم را ببیند و بعد به جبهه برود. چون حسنعلی خیلی دلسوز ما بود و دوست داشت که ما خودمان صاحبخانه شویم تا زن و بچه ام در آسایش باشند. حتی یک مقدار پس انداز هم که داشت قبل از اینکه ما خانه بخریم به دست من داد و گفت: این مبلغ پول دست شما باشد خانه بخرید تا خانوادت مستاجر نباشند. و واقعا خیلی دلسوز ما بود. خلاصه به دستجرد زنگ زدیم و به حسنعلی گفتیم: ما خانه دار شدیم تا نرفتی جبهه اول بیا تهران خانه را ببین و بعد برو؛ گفت: نه؛ من وقت ندارم؛ مرخصی زیاد ندارم و نمی توانم به تهران بیایم. من هم گفتم: نه! شما حتما امشب به تهران بیا من خودم فردا شب شما رو به دستجرد بر می گردانم. خیلی دلم می خواست خوشحالی حسنعلی را ببینم. چون همیشه دعا می کرد ما خانه دار شویم. حسنعلی به دعوت ما به تهران آمد و فردا شبش با حسنعلی و حاج صادق و حاج علی همگی به دستجرد رفتیم. موقعه ایکه می خواستیم برگردیم تهران حسنعلی آمد سرکوچه به من و حاج صادق که کنار هم ایستاده بودیم گفت: حلال کنید اینبار که به جبهه بروم دیگر بر نمی گردم. و خودم یقین به شهادتم دارم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398