eitaa logo
یادگار مادر
84 دنبال‌کننده
581 عکس
1.2هزار ویدیو
14 فایل
*داشتن حس آرامش*
مشاهده در ایتا
دانلود
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قربانت بشم حسین جان خاطره‌ای زیبا و کرامتی از بهلول حسین جان😭 ما راهم بطلب🤲 🔰کانالی جهت غنی سازی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه کانال یادگار مادر🌷 https://eitaa.com/Yadegare_madar
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 در مـاه محــرم و صفر هرسال از همــه چـۍ درباره عاشورای علیــه السـلام میگـن، امّــا از ‌"هـدف قیام" نمیگـن‼️ دکتر علی تقوی •┈••✾•✨♥️✨•✾••┈ 🔰 کانالی جهت غنی سازی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه کانال یادگار مادر🌷 @Yadegar_madar
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ خانم دکتری با بیش از ۲۰هزار زایمان 🔺گزارشی از یک پزشک که کام نوزادان را با تربت ع باز می‌کند! 🔺نمونه‌ای از در زمانه ما یکی از عواملی که در بالابردن و نقش مهمی دارد، "ماما" می‌باشد که در گذشته، "قابله‌ها" این نقش مهم را بر عهده داشتند! https://eitaa.com/Yadegare_madar
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⚜️ امام حسین مال همه است یعنی کسی حق نداره از امام حسین علیه السلام سوءاستفاده کنه. ✍️ تحجر واقعی ایناست... https://eitaa.com/Yadegare_madar
💠 👈حرمت مقدسات را نگه داریم تا عاقبت بخیر شویم *در قدیم یک فردی بود در همدان به نام " اصغر آواره "* *اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر م جلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند...* *و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می گفتند اصغر آواره!* *انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.* *تا اینجا داستان را داشته باشید!* *در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.* *خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....* *حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج مولا حسین همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم.* *وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!* *کنجکاو شد و به سمت آنها رفت...* *پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟* *یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!* *تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد و گریست....* *مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطور ناله کردید؟!* *حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟* *همه گفتند: نه! مگه کیه این؟* *حاجی گفت: این همون اصغر آواره است.* *مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش؟!* *و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی....* *گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت* *سوار اتوبوس که شدم دیدم.... وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد...* *ترسیدم و گفتم: یا اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود، اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید... چه کنم؟!* *خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم...* *اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟* *گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) موسیقی ننواختم...* *خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...* *اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیه السلام برات جبران کنه، حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه ای بشود برای این امر؛* *خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...* کاش خانمایی که حجاب خوبی ندارن حداقل حرمت مجالس و حرمهای اهل بیت علیهم السلام را نگه دارند ● *این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد* ● *هر چقدر می شکنیم باز نمک میریزد*