اگر روزی او شهید نمی شد
فلسفه شهادت در باورم نمی گنجید …
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
.
#یک_و_بیست
#فرودگاه_بغداد
#مدافع_حرم
#دفاع_مقدس
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#هفت_تپه_ی_گمنام
.
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
34.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ چند دقیقه با حسین آقا مشتاقی....
( دیدار با همسر فداکار و دو قلوهای نازنین شهید مدافع حرم حسین مشتاقی_نکا )
.
#اردیبهشت_مقاومت
#حسین_مشتاقی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#هفت_تپه_ی_گمنام
.┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳
☀️امام خامنه ای :
یک کتابی تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دههی ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) می شود؛
گریهی ناخواستهی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریهی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است،
مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛
اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه،
بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل.
این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است.
وضعیّت اینجوری است.
شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
@Yalesaratal_hoseein113
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#لحظات_سرنوشت_ساز
🎥 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#پیروزی_حق_برباطل
🔺امام خامنه ای:
یکی از چیزهایی هم که من مایلم تأکید کنم مسئلهی توسّل و دعا است. ما از اوّل هم عرض کردیم که در این قضیّه، توسّل عمومی خیلی چیز مهمّی است. و مخصوص این #دعای_هفتم_صحیفهی_سجادیه که خب عدّهی زیادی خواندند و عمل کردند نیست؛ دعاهای مختلف. دعا کنید، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص #جوانها، بخصوص دلهای پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دلها روشنند؛ دعای اینها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛
😭یاالله🤲
🙏🏻 از خواندن این دعا غافل نشوید
ان شاالله به امید خدا #سپاه_مقتدر با پشتیبانی مردم پرچم را بدست صاحبش خواهد سپرد
برای پیروزی برکفرجهانی دعا کنید🤲
#نشرواجب
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
467_10162154523823.mp3
38.96M
🔈 #پرسش_پاسخ_پیرامون_حجاب
*حجاب در همه ادیان و در همه قرنها وجود داشته است
* پدیده بیحجابی در طول تاریخ به چه شکلی رخ داده است؟
* تقابلگذاری قرآن کریم نسبت به زنان و مردان بیمار دل
* نفی بیحجابی برای چه کسانی است؟ (از منظر قرآن کریم)
* بیحجابی انتخاب چه کسانی بوده است؟
*نگاه بیحجابی و توسعه اقتصادی در جامعه غرب
* مخالفت فمنیسمها با بیحجابی
* سه ویژگی برجسته زنان از نظر امیرالمؤمنین علی علیه السلام
* سوبسید گرفتن زن در قبال نشستن در منزل
* به چه دلیل دیه مرد نسبت به زن دو برابر است؟
* امنیت زن بر اثر داشتن حجاب
* جملات ناب مقام معظم رهبری در رابطه با بیحجابی های اخیر
* میل فطری انسانها به حجاب
* فضیلت شمردن در منزل ماندن زن از نظر اسلام
* دلیل مشورت نکردن با زنها
* توصیه سوره احزاب به فراگرفتن علم زنها در منزل
* حجاب و بیحجابی از زنان قله شروع خواهد شد
⏰️مدت زمان : ۱:۳۴:۰۸
📆1402/01/27
#حجاب
#قرآن
#مشهد_مقدس
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
Hamed-Zamani-Shenasname.mp3
3.45M
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 #استاد_پناهیان
🔻" تفکر برای انتخاب هدف " فقط میخواهم به خدا نزدیک بشوم!
#بالاترین_هدف
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
🚨نتایج جالب یک نظرسنجی:
ریزش اعتبار سلبریتیها بین مردم!👏
🔻الحمدلله به لطف روشنگری کانالهای انقلابی، ابهت پوشالی این جماعت بیهویت شکسته شده✌️
🔺البته خود سلبریتی ها هم در جریان فتنه ی اخیر، ماهیت خودشون رو به خوبی نشون دادن👌
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه می بینید کلیپی از شهید "عبدالحسین نوروزی نژاد" قبل از شروع عملیات بیت المقدس است، وی سال 1343 در شهرستان دزفول به دنيا آمد و 1361 در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید عبدالحسین نوروزی نژاد بيستم شهريور 1343 ،درشهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش علي، راننده بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربي بود. به عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت. شانزدهم ارديبهشت 1361 ،در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد و از ایشان فقط کلاه نیم سوخته ایی به یادگار ماند. مزار وي در شهيدآباد زادگاهش واقع است.
┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
@Yalesaratal_hoseein113
━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
معرفی «شهید جاویدالاثر عبدالحسین نوروزی نژاد»
عبدالحسین در وصیت نامه اش می نویسد :« خانواده ی عزیزم! اگر در جبهه شهید شدم، جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید » و با بقیه ی رفقایش در «ستاد ذخیره سپاه» دزفول، راهی می شود برای عملیات بیت المقدس.
هوا گرم است و قبل از عملیات، تعدادی از بچه های ذخیره سپاه، می روند و کلاه های پارچه ای تهیه می کنند و مشخصاتشان را زیر لبه های کلاه می نویسند. یکی شان با خنده می گوید :«اگر طوری شهید شدیم که چیزی از بدنمان باقی نماند، از روی مشخصات زیر کلاه ، شناساییمان می کنند» و بقیه هم می زنند زیر خنده!
مرحله دوم عملیات بیت المقدس است. نیروهای گردان بلال موفق شده اند با پشت سر گذاشتن دژ مرزی، وارد خاک عراق شوند؛ درگیری روی دژ مرزی عراق ادامه دارد؛ دشمن تلاش می کند با پاتک سنگین خود بچه ها را عقب براند. تانک های تی ٧٢ عراق، از گوشه ی جاده، به دلیل عمل نکردن یگان مجاور، بچه ها را دور می زنند و به وسیله انواع سلاح ها و تیربارهای سنگین و گلوله های مستقیم تانک، نیروها را هدف قرار می دهند.
این وسط بچه ها سنگر و جان پناهی ندارند و آنقدر گلوله های تانک در گوشه و کنار شان منفجر می شود که منطقه از شدت دود و خاک و غبار تیره و تار می شود. کار به جایی می رسد که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کند؛ بعضی از بچه ها به وسیله اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت می رسند و چیزی از پیکرشان یا باقی نمی ماند و یا باقی مانده ی پیکر قابل شناسایی نیست.
در آن شرایط بچه ها مجبور می شوند که یک خاکریز برگردند عقب. غروب می شود، اما خبری از «عبدالحسین» نیست. شب بچهها دوباره برای بازپس گیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا می روند ، اما تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا می شود، فقط یک کلاه نیم سوخته است.

کلاه نیم سوخته ی شهید عبدالحسین نوروزی
کلاه می ماند پیش مصطفی، تا نشانه ای دیگر از پیکر عبدالحسین پیدا شود. اما نشان فقط بی نشانی است. برای تسکین دل مادرِ عبدالحسین، هیچ نشانه ای پیدا نمی شود و مادر مجبور می شود، در مزار یادبود، یک دست از لباس های شاخ شمشاد هجده ساله اش را دفن کند، اما مصطفی قصه ی کلاه را رو نمی کند.
هر چه به دلش التماس می کند که تنها نشانه ی باقیمانده را بدهد دست مادرِ عبدالحسین و کنار لباس ها دفن کنند، دلش راضی نمی شود که نمی شود.
 کلاه نیم سوخته ی شهید عبدالحسین نوروزی
سی و دو سال این کلاه نیم سوخته، همدم مصطفی می شود و در دلتنگی های وانفسای روزگار سراغش می رود و بوی عبدالحسین را از آن استشمام می کند و تصویر چشم های زیبای عبدالحسین را در شعاع نورانیت این تکه پارچه ی سوخته تصور می کند و با او همکلام می شود و مدام به دلش وعده ی بازگشت استخوان و پلاک رفیق را می دهد ، اما پیکر « شهید عبدالحسین نوروزی نژاد» همچنان میل جاویدالاثر بودن دارد.
در ۱۸ اردیبهشت ۹۳ ، سی و دو سال بعد از شهادت عبدالحسین، مصطفی با دلش کنار می آید و با قراری که با برادر شهید نوروزی روی مزار عبدالحسین می گذارد، تنها یادگار باقیمانده ی رفیق شهیدش، یعنی همان کلاه نیم سوخته را به همراه یک نامه تحویل می دهد و با هم قرار می گذارند که مادرِ چشم انتظار، بویی از این ماجرا نبرد. شاید دلش طاقت دیدن این تنها یادگاری را نداشته باشد.

وقتی برادر ، آخرین یادگار برادرش را بعد از ۳۲ سال می بیند
فروردین ۹۶ در آستانه ی فرارسیدن سی و پنجمین سالگرد شهادت عبدالحسین، دیگر دل مادر طاقت از کف می دهد و همان چشم های زیبای عبدالحسین، آنقدر روبروی مادر جلوه می کنند ، که مادر بالاخره هروله کنان می رود تا عبدالحسینش را در آغوش بگیرد.
در همان خانه ای که روزی لباس های عبدالحسین را به امانت گذاشتند ، پیکر خسته ی مادر آرام می گیرد. چقدر زیباست دیدار مادر و پسر ، بعد از سی و پنج سال.
اردیبهشت ۱۳۹۹ حوالی سی و هشتمین سالگرد عبدالحسین، حاج مهدی تدینی مداح باصفای اهل بیت(ع) که همیشه با صدایش دل ها را از مرز آسمان عبور می دهد ، این بار با قلمش دل ها را گره می زند به سرگذشت عبدالحسین ، به ماه پاره ای که پاره هایش را هنوز هم کنجی از میدان بیت المقدس ماه بوسه می زند. عبدالحسین با آن لبخند خانه خراب کُنَش از قاب جعبه آیینه اش بیرون می آید و با ماه پاره تکثیر می شود.
آخرین تصویر دیگر تصویر نیست. جان گرفته است. انگار پاره های ماه پاره به هم چسبینده اند و ماه کامل شده است. آری! خودش است. الف دزفول در آرشیوی خاک گرفته، عبدالحسین را می بیند که سر به زیر و محجوب ، اما جانانه و مقتدرانه لب به سخن گشوده است.
عجب خنکایی است این یک دقیقه ، برای آنانکه عطش دیدار ماه پاره ، زندگی شان را کویر کرده است و حسرت شنیدن صدایش بی تابشان کرده است.
هر قصه ای به تصویر دهم می رسد، لابد یک جورهایی به عاشورا ربط دارد. این اشک های پیاپی ، این بغض تکه پاره شده ، این ماه پاره . . .