eitaa logo
❣️... خاکریز شهدا ...طلائیه مازندران... 1401
50 دنبال‌کننده
14هزار عکس
11.1هزار ویدیو
235 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یادوخاطره شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ♡خداوندا مرا پاکیزھ بپذیر ♡
مشاهده در ایتا
دانلود
مأموریت بزرگ ناوگروه ۸۶ در گردش دور کره زمین در تاریخ دریانوردی کشورمان اتفاق نیفتاده بود/ اقدام شما نتیجه فداکاری گذشتگان شما در ارتش و سپاه از انقلاب تا امروز است 🔹 رهبر انقلاب ساعتی پیش در دیدار ناوگروه ۸۶ ارتش و خانواده‌های آنان: هدف از این جلسه تشکر و تقدیر است، هم از مجموعه‌ی ناوگروه ۸۶ که مأموریت بزرگی را انجام دادند، پیرامون کره‌ی زمین را با موفقیت گردش کردند، کاری که در طول تاریخ دریانوردی کشورمان اتفاق نیفتاده بود. صمیمانه از یکایک شما تشکر میکنم. همچنین تشکر میکنم از خانواده‌های شما. عزیزان من! اقدام گذشتگان شما در دوران حوادث مهم انقلاب تا امروز، اقدامهای آنها زمینه‌ی موفقیت امروز شماست. قدردان آنها باید باشیم. در دریا ارتش و سپاه فداکاریهای زیادی کردند. این فداکاریها به ثمر نشست. شما گل دمیده‌ی از گیاه سرسبزی هستید که آنها به وجود آوردند، میوه‌ی شیرینی هستید از درختی که آنها نشاندند. ۱۴۰۲/۵/۱۵ ‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب ساعتی پیش خطاب به ناوگروه ۸۶: شما نشان دادید که دریای آزاد متعلق به همه است و اینکه میگویند ما اجازه نمیدهیم فلان کشتی‌ها از فلان تنگه‌ها عبور کنند غلط زیادی است. ۱۴۰۲/۵/۱۵ ‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️به مناسبت ماه محرم و ماه صفر 💠 قرائت روزانه حدیث شریف کساء که ثواب ختم ها هدیه میشود به: به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقاامام زمان (عج) هدیه به امام حسین (ع)و شهدای کربلا، شهدایی که خانواده ها شون در جمع معنوی ما حضور دارند، اموات ، بدوارث و بی وارث به نیت سلامتی و دفع بلا، شفای بیماران و روزی زیارت اربعین در کربلا یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━
Farahmand-hadith.kasa(1).mp3
7.04M
طرح قرائت در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد فایل صوتی حدیث شریف کساء🍃 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
647319-Gahar-ir.pdf
189.4K
طرح قرائت در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد فایل صوتی حدیث شریف کساء🍃 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━ ‌‌
ali-fani..salam-bar.mp3
4.52M
‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرقی که زن زیر چادر می‌ریزد، سه جا برای او نور می‌شود : ۱ درون‌قبر ۲ دربرزخ ۳ درقیامت ┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
. 🟣 رای ۷۳ درصدی فراکسیون انقلاب! به بررسی لایحه حجاب به صورت اصل ۸۵ ابوالفضل عمویی سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی: 🔹صبح امروز ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ موضوع لایحه عفاف و حجاب محور هم فکری و هم اندیشی فراکسیون انقلاب اسلامی بود. در این جلسه نمایندگان درباره ضرورت و نحوه رسیدگی به لایحه در مجلس به اظهارنظر پرداختند. 🔹با توجه به اینکه این لایحه، ۷۰ ماده دارد و پیشنهادهای زیادی برای مواد آن ثبت شده است، پیشنهاد شد که این لایحه به صورت اصل ۸۵ بررسی شود و برمبنای همین اصل اجرای قانون هم از لحاظ زمانی محدود و آزمایشی باشد. 🔹این پیشنهاد به صورت استمزاجی مورد رای گیری در فراکسیون قرار گرفت و ۷۳ درصد! از اعضا با ادامه رسیدگی این لایحه براساس اصل ۸۵ قانون اساسی موافقت کردند! ! 📡✾═┅┄┈ 🔗کانال؛ @motalebegaran_mazandaran
102.8K
. ... ماده‌ی هشتاد و پنجی که بشود، به عنوان قانون پنج سال به صورت آزمایشی اجرا خواهد شد اجرای آزمایشی به مدت پنج سال یعنی همان اجرای این لایحه به عنوان قانون جدید به مدت پنج سال... یعنی تثبیت کاملا قانونی بی حجابی... ! 📡✾═┅┄┈ 🔗کانال؛ @motalebegaran_mazandaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤 🖤🇮🇷🖤دومین لیست از چهل شهید اسامی شهدایی که ان شاء الله به مدت چهل روز به انها توسل میکنیم در همان روز اطلاعات و مشخصات درباره شهید در گروه قرار خواهد گرفت چگونگی چله👇👇 هر روز به مدت چهل روز یک شهید رامعرفی خواهیم کرد و همگی زیارت عاشورا وزیارت اربعین به ان شهید هدیه میکنیم 🕊️🤍🕊️🤍🕊️🤍 اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر بحق عمه جان زینب کبری سلام ا لله علیها 🤲💚🤲💚🤲 اللهم ارزقنا زیارت اربعین فی الکربلاء 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک 🤲😭🤲 ❤️❤️🕊️🕊️ اللهم اشف کل مریض 🤲🤲🤲🤲🤲 شروع ختم 1402/5/6 🥀💔🥀💔🥀💔🥀💔🥀 شهید حسین مشتاقی 🇮🇷 2-شهید حسین بواس 🇮🇷 3_شهید حسین همدانی🇮🇷 4-شهید سید حسین حسینی🇮🇷 5-شهید حسین فهمیده 🇮🇷 6-شهید حسین خرازی🇮🇷 7_شهیدحسین لشگری🇮🇷 8-شهید حسین معز غلامی🇮🇷 9-شهید حسین هریری 🇮🇷 10-شهید حسین یوسف الهی 🇮🇷 11-شهید ابوالفضل راه چمنی 12-شهید ابوالفضل شیر وانیان 13_شهید ابوالفضل سر لک 14-شهید ابوالفضل اسدی 15-شهید ابوالفضل عباسی 16-شهید ابوالفضل علیزاده 17-شهید ابوالفضل نیکزاد 18-شهیدابوالفصل رفیعی 18-شهیدابوالفصل اسد زاده 20-شهید ابوالفضل مهدی زاده 21-شهید حسین محرابی 22-شهید حسین ولایتی 23_شهیدحسین علم الهدی 24_شهيدحسین قمی 25-شهید حسین قاسمی 26_شهید حسین قاصی زاده 27-شهید حسین قنبری نودهی 28-شهید حسین قاسمیان 29-شهید عباسعلی علیزاده وند چالی 30-شهید حسین مهدی زاده 31-شهید ابوالفضل حیدر هایی 32-شهید ابوالفضل علیجانی 33_شهیدابوالفصل موسوی 34-شهید ابوالفضل هیبتی 35-شهید ابوالفضل بهرام پور 33_شهیدابوالفصل پاشاپور 37_شهید ابوالفضل شیبان 38-شهید ابوالفضل امینی 39_شهید عباس دوران 40-شهید حسین پور جعفری 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ❣.... خاکریز شهدا.... ❣ ┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️به مناسبت ماه محرم و ماه صفر🏴🏴 💠چله زیارت عاشورا 💠زیارت اربعین که ثواب ختم ها هدیه میشود به: به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقاامام زمان (عج) هدیه به امام حسین (ع)و شهدای کربلا، شهدایی که خانواده ها شون در جمع معنوی ما حضور دارند، اموات ، بدوارث و بی وارث به نیت سلامتی و دفع بلا، شفای بیماران و روزی زیارت اربعین در کربلا یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرح قرائت چله _اربعین در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد فایل زیارت اربعین🍃 اللهم ارزقنا زیارت الاربعین فی الکربلاء اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
طرح قرائت چله _اربعین در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد زیارت اربعین 🍃 اللهم ارزقنا زیارت الاربعین فی الکربلاء اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشاق الحسین محب الحسین.حاج اباذر حلواجی .زیارت عاشورا .mp3
15.35M
طرح قرائت چله _عاشورا در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد فایل صوتی زیارت عاشورا 🍃 اللهم ارزقنا زیارت الاربعین فی الکربلاء اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
طرح قرائت چله _عاشورا در ایام محرم و صفر 🏴🏴 # ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویاران با وفایش تسلیت باد زیارت عاشورا 🍃 اللهم ارزقنا زیارت الاربعین فی الکربلاء اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 به نیابت از شهدای والامقام 🌷 یک خانواده ایم فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب شهرستان ساری ‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
دهمین شهید از چهل شهید متوسل به آقا امام رضا علیه السلام، یا امام رئوف 💚😭🌹🌹🌹🌹🌹🌹ب نیت شهید مدافع وطن سردار شهید حسین یوسف الهی 🇮🇷💕🌷🌷🌷🌷🌷🕊💖🕊
شهید سپهبد قاسم سلیمانی در توصیف شهید"محمّدحسین یوسف‌الهی" اینچنین گفته است؛ دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید. به گزارش گروه فضای مجازی ،  شهید محمد حسین یوسف الهی که شهید سپهبد قاسم سلیمانی در خاطرات خود از وی یاد کرده است و در وصیتش آمده است که در کنار وی دفن شود، متولد سال ۱۳۴۰ در شهر کرمان بود. شهید یوسف الهی همرزم حاج قاسم سلیمانی کیست؟ وی در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شد و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قران آشنا می‌شدند و علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف الهی با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران داشته است. شهید محمد حسین یوسف الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت و بعد‌ها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی، پنج مرتبه به شدت مجروح شد و در نهایت در عملیات والفجر هشت در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های شیمیایی در بیمارستان لبافی نژاد شهر تهران به شهادت رسید.  خصوصیات شهید محمد حسین یوسف الهی همرزمان این شهید بزرگوار می‌گویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیبا‌ترین نماز شب را می‌خواند، ولی کسی او را نمی‌دید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهام‌هایی که به او می‌شد، حل می‌کرد به مرحله یقین رسیده بود و پرده‌های حجاب را کنار زده بود. شهید محمد حسین یوسف الهی را عارفی می‌دانند که مراتب کمال الی الله را طی کرده است و کمتر رزمنده‌ای است که روزگاری چند با محمدحسین زیسته باشد، اما خاطره‌ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. وی مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت‌زده قطره‌ای از دریای بی‌انت‌های خود کردند.  خاطرات سردار سلیمانی درباره شهید محمد حسین یوسف الهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره نحوه شهادت شهید حسین یوسف الهی اینچنین گفته است که؛ هنگامی که آن‌ها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله شیمیایی می‌زند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و خود به شهادت رسید. او در ادامه و در توصیف این شهید گفت که دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید. طبق نقل قولی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وی اینچنین گفته است که؛ دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید. سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار می‌گوید: یک روز با حسین به سمت آبادان می‌رفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کار‌های قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود واز طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیت‌آمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی‌دهد. گفت: برای چی؟ گفتم:، چون این عملیات خیلی سخته و بعید می‌دانم موفق بشویم. گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: حسین دیوانه شده‌ای. در عملیات‌هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق می‌کنه واز همه سخت‌تر است. موفق می‌شویم!  حسین خنده‌ای کرد و با همان تکه‌کلام همیشگی‌اش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو می‌گویم که ما در این عملیات پیروزیم. می‌دانستم که او بی‌حساب حرفی را نمی‌زند. حتما از طریقی چیزی که می‌گوید ایمان و اطمینان دارد. گفتم: یعنی چه از کجا می‌گویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم. پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب (س). دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟ با خنده جواب داد: تو چه‌کار داری. فقط بدان بی بی به گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل می‌گویم که قطعا موفق می‌شویم. هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیاز هم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود. همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می‌زد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید. یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود؛ و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.
رصد > فرهنگ ۱۵۳۵ حسین پسر غلامحسین؛ ۱۳ خاطره ناب از حاج قاسم سلیمانی درباره یک شهید خاص يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵کد مطلب: 718806 شهید محمد حسین یوسف‌الهی همان شهیدی است که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود که پیکرش در کنار وی در گلزار شهدای کرمان دفن شود. ۱۳ خاطره ناب حاج قاسم درباره شهید یوسف‌الهی به گزارش جهان نيوز، امروز سالروز شهادت «محمدحسین یوسف‌الهی» است. محمد حسین در ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های شیمیایی در عملیات والفجر ۸، در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران به شهادت رسید. شهید محمد حسین یوسف الهی همان شهیدی است که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود که پیکرش در کنار وی در گلزار شهدای کرمان دفن شود. شهید یوسف‌الهی در سال ۱۳۴۰ در کرمان متولد شد. او در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شد و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قران آشنا می‌شدند و علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف‌الهی با نهج‌البلاغه نیز ریشه در همین دوران داشته است. شهید یوسف‌الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت و بعد‌ها نیز به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی نیز پنج مرتبه به شدت مجروح شده بود. کتاب «حسین پسر غلامحسین» زندگینامه شهید محمدحسین یوسف‌الهی که به قلم «مهری پورمنعمی» توسط انتشارات مبشر منتشر شده است، گزیده‌ای از زندگی و زمانه شهید یوسف‌الهی و همچنین خاطرات فرماندهان و همرزمان محمدحسین یوسف‌الهی را روایت می‌کند. فصل دوم این کتاب که عنوان «محمدحسین به روایت سردار سرافراز سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی» را دارد، شامل چندین خاطره از سپهبد شهید قاسم سلیمانی در خصوص شهید یوسف‌الهی است. قبل از عملیات والفجر یک قبل از عملیات والفجر یک بود. زمان عملیات نزدیک می‌شد و هنوز معبر‌ها آماده نشده بودند. فاصله ما با عراقی‌ها در بعضی نقاط هفتاد متر و در بعضی جاها، حتی کمتر از پنجاه متر بود. این باعث می‌شد بچه‌های اطلاعات نتوانند معبر باز کنند و دشمن را خوب شناسایی کنند. خیلی نگران بودم. محمد حسین یوسف اللهی را دیدم و با او از نگرانی خودم صحبت کردم. او راحت و قاطع گفت: «ناراحت نباشید! فردا شب ما این قضیه را حل می‌کنیم». شب بعد بچه‌های اطلاعات طبق معمول برای شناسایی رفته بودند. آن قدر نگران بودم که نمی‌توانستم صبر کنم آن‌ها از منطقه برگردند. تصمیم گرفتم با علیرضا رزم حسینی جلو بروم تا به محض اینکه برگشتند از اوضاع و احوال با خبر شوم. دو تایی به طرف خط رفتیم. وقتی رسیدیم، گفتم «من همین جا می‌مانم تا بچه‌ها از شناسایی برگردند و با آن‌ها صحبت کنم و نتیجه کارشان را ببینم». یک ساعتی نگذشته بود که دیدم محمد حسین آمد، با همان لبخند همیشگی که حتی در سخت‌ترین شرایط روی لبانش بود. تا رسید گفت: دیدید من همان دیشب به شما گفتم که این قضیه را حل می‌کنم؟ با بی صبری گفتم:خب چی شد؟ بگو ببینم چه کردید؟ خیلی خسته بود نشست روی زمین و شروع کرد به تعریف کردن: امشب یک اتفاق عجیبی افتاد موقع شناسایی وقتی وارد میدان مین شدیم و به معبر عراقی‌ها برخوردیم، هنوز چیزی نگذشته بود که سر و کله خودشان هم پیدا شد آن قدر به ما نزدیک بودند که ما نتوانستیم کاری بکنیم. همگی روی زمین خوابیدیم و آیه وجعلنا را خواندیم. ستون عراقی‌ها در آن تاریکی شب هر لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شد. بچه‌ها از جایشان تکان نمی‌خوردند. نفس در سینه‌ها حبس شده بود. عراقی‌ها به ما نزدیک شدند و از کنار ما عبور کردند. یکی از آن‌ها پایش را روی گوشه‌ای از لباس یکی از بچه‌های ما گذاشت و رد شد. ولی با همه این حرف‌ها متوجه حضور ما نشدند، بی خبر از همه جا به سمت خط خودشان رفتند. ما هم معبرشان را خوب شناسایی کردیم و برگشتیم. خوشحالی در چشمان محمد حسین موج می‌زد. گروه دیگری هم که در سمت راست آن‌ها کار می‌کردند با عراقی‌ها برخورد می‌کنند و به خاطر فرار از دست دشمن مجبور شده بودند که روی زمین غلت بزنند، اما نکته عجیب اینکه هیچ یک از مین‌ها منفجر نشده بود و بچه‌ها خود را سالم به خط خودی رساندند. قرار شد همان اول شب من و محمدحسین با همان گروه سمت راست که حدود صد متر با دشمن فاصله داشت بار دیگر به شناسایی برویم. این کاری بود که معمولا ما در همه عملیات‌ها انجام می‌دادیم، یعنی تا آنجا که ممکن بود به دشمن نزدیک می‌شدیم و تمام موقعیت‌ها را بررسی می‌کردیم. آن شب داخل محور تا پشت میدان مین عراقی‌ها پیش رفتیم. موانع عمق خاک دشمن و سایر مسائل را شناسایی کردیم. زمان برگشت به شیاری رسیدیم که از قبل برای خوابیدن نیرو‌های عمل کننده پیش بینی شده بود. همین که وارد شیار شدیم یک دفعه دیدم تمام بچه‌ها روی زمین افتادند. فکر کردم حتما به گشتی‌های عراقی برخوردیم.
به اطراف نگاه کردم، می‌خواستم خودم را روی زمین بیندازم، اما دیدم خبری از دشمن نیست و بچه‌ها خیز نرفته‌اند، بلکه در حال سجده هستند گویا سجده شکر بود. بعد همگی بلند شدند و دو رکعت نماز هم خواندند. خیلی تعجب کردم! محمد حسین را کناری کشیدم: «این چه کاری بود که کردید؟!» گفت: «سجده شکر به جا آوردیم و نماز شکر خواندیم این کار هر شب ماست». گفتم:خب! چرا اینجا؟! صبر می‌کردید تا به خط خودمان برسیم، بعد! گفت «نه ما هر شبی که وارد معبر می‌شویم، موقع برگشت همان جا پشت میدان مین یک سجده شکر و دو رکعت نماز به جا می‌آوریم و بعد به عقب بر می‌گردیم». این نمونه‌ای از حال و هوای بچه‌های اطلاعات بود؛ حال و هوایی که بیشتر به برکت وجود محمدحسین ایجاد شده بود. عملیات بدر یک هفته بیشتر به عملیات بدر نمانده بود. این بار هم کار شناسایی با مشکل مواجه شده بود. دو کمین عراقی با فاصله خیلی کمی از هم راه بچه‌ها را سد کرده بودند. کمین‌ها روی دو پد داخل آب بودند. محمدحسین حدود دو ماه تلاش کرد تا بلکه بتواند راهی برای نفوذ پیدا کند، اما نشد، چون فاصله بین این دو کمین تنها یک برکه بود که آبی صاف داشت یعنی هیچ نیزاری نبود که بچه‌ها بتوانند به آن اتکا کنند و پشتش پنهان شوند. زمان می‌گذشت و عملیات نزدیک می‌شد. من باز هم نگرانی خودم را با محمدحسین در میان گذاشتم. همان شب با دو نفر دیگر از بچه‌ها دوباره برای شناسایی راه افتاد، اما این بار با یک بلم کوچک دو نفره وقتی برگشت خیلی خوشحال بود. فهمیدم که موفق شده است. گفتم: «چه کار کردی حسین آقا؟» گفت: «رفتم جلو تا به کمین‌ها نزدیک شدم. دیدم هر کاری کنم عراقی‌ها من را می‌بینند راهی هم نداشتم. جز اینکه از وسط آن‌ها عبور کنم. خودم را به یکی از پد‌هایی که کمین‌های عراقی روی آن سوار شده بود رساندم. از سمت راستش آهسته خودم را جلو کشیدم، عراقی‌ها کر وکور متوجه من نشدند توانستم خیلی راحت بروم و برگردم». رودخانه کنگاکش شناسایی دیگری که ما با بچه‌های اطلاعات رفتیم اطراف رودخانه کنگاکش بود. در این منطقه ما خط پیوسته‌ای نداشتیم، یعنی نیرو‌ها روی تپه‌های پراکنده اطراف رودخانه مستقر بودند. هم گشتی‌های عراقی برای شناسایی می‌آمدند و هم بچه‌های ما می‌رفتند. آن شب قرار بود محمد حسین منطقه را به ما و تعداد زیادی از فرماندهان دیگر نشان بدهد. به سمت رودخانه کنگاکش حرکت کردیم. نزدیک رودخانه در زمین پستی به راهمان ادامه می‌دادیم که یک دفعه متوجه شدیم یک گروه ده، پانزده نفری از سمت شمال به ما نزدیک می‌شوند. تعدادمان تقریبا برابر بود، اما آن‌ها به خاطر موقعیتشان بر ما مسلط بودند. نمی‌دانستیم که خودی هستند یا عراقی، ولی به خاطر شرایط حساس منطقه و حضور فعال گشتی‌های عراقی احتمال می‌رفت که از نیرو‌های دشمن باشند. بچه‌ها سریع متوقف شدند آن‌ها هم با دیدن ما ایستادند. در واقع هر دو طرف به هم شک کرده بودیم. باید احتیاط می‌کردیم نمی‌شد بی گدار به آب زد. نشستیم تا با مشورت یکدیگر راهی پیدا کنیم. محمد حسین گفت: من و اکبر قیصر با سید محمد تهامی و یکی دو نفر دیگر از بچه‌ها به سمتشان می‌رویم. شما هم بکشید روی تپه پشت سر. اگر آن‌ها عراقی بودند که ما درگیر می‌شویم و شما در این فاصله دوکار می‌توانید بکنید: یا از همان بالای تپه درگیر می‌شوید و به کمک هم از بین می‌بریمشان یا اینکه سعی می‌کنید لااقل خودتان را نجات دهید. اگر هم عراقی نبودند چه بهتر! تکلیف را روشن می‌کنیم و بر می‌گردیم. طبق معمول او به خاطر نجات بقیه برای خطر کردن پیش قدم شده بود و فکر خوبی هم کرده بود و غیر از این هم راهی نداشتیم. محمدحسین و چند نفری که مشخص شده بودند راه افتادند. من و بقیه فرماندهان هم به طرف تپه‌ای که پشت سرمان بود رفتیم. هر چند لحظه یک بار بر می‌گشتیم و بچه‌ها را نگاه می‌کردیم. منتظر بودیم که هر لحظه درگیری ایجاد شود. محمد حسین خیلی راحت و بدون ترس راه می‌رفت. انگارنه انگار که هر لحظه ممکن است به طرفش تیر اندازی شود حتی حاضر نبود خم شود و یا سینه خیز برود پیش از اینکه ما خودمان را بالای تپه بکشیم آن‌ها رسیدند. فرصتی نبود، همان جا توقف کردیم و منتظر شدیم تا ببینیم نتیجه چه می‌شود. وقتی بچه‌ها به گروه مقابل نزدیک شدند هیچ درگیری پیش نیامد و ما فهمیدیم که حتما خودی هستند. با هم کمی صحبت کردند و دوباره برگشتند. ما هم از دامنه تپه پایین آمدیم. وقتی محمد حسین آمد گفت: آن‌ها بچه‌های شناسایی ارتش بودند که با دیدن ما گمان کردند عراقی هستیم. توقف کردند تا چاره‌ای پیدا کنند که ما به سراغشان رفتیم و تکلیف هر دو طرف روشن شد. این اولین و آخرین باری نبود که چنین ایثار و شجاعتی از محمد حسین دیدم. همه او را خوب می‌شناختند و می‌دانستند که تنها ترسی که در وجودش هست ترس از خداست.