eitaa logo
❣️... خاکریز شهدا ...طلائیه مازندران... 1401
46 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
10.7هزار ویدیو
233 فایل
امروزه زنده نگه داشتن یادوخاطره شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری #موسسه فرهنگی قرآن وعترت نورالزهراء س کوی اصحاب #قرارگاه دختران شهید سلیمانی مازندران #شهر ساری ♡خداوندا مرا پاکیزھ بپذیر ♡ خادم الشهید👇👇 @Madreseie_enghlabi56
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز روزهای یکشنبه ماه ذی القعده 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱
📣 روزشمار شهدای استان مازندران 🗓 :{ ۲۳ اردیبهشـت} 🥀 سالروز ۱۷ دلاور که در چنین روزی به شهادت رسیدند: 💠شهــــــــیــــــــدان: 🌷علی امیری اندی بابل 🌷احمدعلی تیما بابل 🌷یوسفعلی جعفری بابل 🌷ایرج حسن نتاج عزیزی بابل 🌷قاسم قاسم زاده سنگرودی بابل 🌷جمشید دادخواه تنکابن 🌷عیسی افضلی سیدمحله ساری 🌷رشید اسلامی اندارکلی سوادکوه شمالی 🌷سعید ابراهیمی قائم شهر 🌷محمد رضائی قائم شهر 🌷قدرت اله سلیمی واسوکلائی قائم شهر 🌷سیدعلی اکبر حجازی گلوگاه 🌷حسین باقری محمودآباد 🌷جلال حسنی مقدم محمودآباد 🌷محمود علی میرزائی نکاء 🌷حسین فتحی سالدهی نور 🌷اعظم مقصودی نوشهر 📿شادی روح شهدا صلـــــــوات... 🌹دومیـــــن کنگـــره ملـــــــی شهــــدای استــان مـــازنـــــدران 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱
💢میلاد با سعادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بر شیفتگان و رهروان آن امام همام مبارک باد. 🔻اداره تبلیغات اسلامی شهرستان ساری ✅ با ما همراه شوید... 🔴 کانال ایتا | تبلیغات اسلامی ساری https://eitaa.com/tablighat_sari
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 ✅ *اعزام زمینی ویژه عرفه * 🌲ان شاءالله روز عرفه درکربلا🌲 ✳️امام صادق علیه السلام: خداوند پیش از اهل «عرفات» برای زائران امام حسین علیه السلام ؛ تجلی نموده و حوائج آنان را برآورده و گناهانشان را می آمرزد و شفاعتشان را درباره دیگران می‏‌پذیرد ، آن گاه به سراغ اهل عرفات می رود و این عنایات را به آنان می کند.» 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅ کربلا : ۹ روزه(۷ روز در عراق) 🚌 رفت و برگشت اتوبوس اسکانیا ✅هزینه ۷/۷۰۰/۰۰۰ تومان 🚎رفت وبرگشت اتوبوس وی آی پی ✅هزینه ۸/۴۰۰/۰۰۰ تومان 🔷بیمه مسافرتی کامل حوادث 🔶 همراهی روحانی کاروان ⚫️غذا مناسب 🏨اسکان در هتل 🔷زیارت دوره و کاظمین و سامرا 💯حرکت روز سه شنبه ۲۲خرداد 🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🔷گذرنامه حداقل ۶ماه اعتبار داشته باشد. ✅ عوارض خروج عتبات زمینی 15/000بعهده زائر 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 خادمه اهل بیت ( علیهم السلام ): طالب زاده🙏۰۹۳۵۴۷۶۹۷۹۰ 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 https://eitaa.com/karavaneziaratimontazeranzohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺امام خامنه ای: یکی از چیزهایی هم که من مایلم تأکید کنم مسئله‌ی توسّل و دعا است. ما از اوّل هم عرض کردیم که در این قضیّه، توسّل عمومی خیلی چیز مهمّی است. و مخصوص این که خب عدّه‌ی زیادی خواندند و عمل کردند نیست؛ دعاهای مختلف. دعا کنید، از خدا بخواهید، تضرّع کنید و طلب کنید از خدای متعال. بخصوص ، بخصوص دلهای پاک و صاف که مثل آب زلال، بعضی از دلها روشنند؛ دعای اینها میتواند کاملاً مستجاب بکند؛ 😭یاالله🤲 🙏🏻 از خواندن این دعا غافل نشوید ان شاالله به امید خدا با پشتیبانی مردم پرچم را بدست صاحبش خواهد سپرد برای پیروزی برکفرجهانی دعا کنید🤲 ┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 کانال خاکریز شهدا https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh کانال شهید مهران شوری زاده ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
245.mp3
14.92M
«کبوترم هوایی شدم» ع متن نماهنگ: کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم! دعای مادرم بوده؛ که منم امام رضایی شدم پنجره فولاد تو دوای هرچی درده؛ کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده چه جوری از تو دست بکشم؟! بدون تو نفس بکشم؟! تویی که تنها آقا؛ دلسوز منی… آرزومه دوباره بیام تو حرمت؛ بدم یه سلام بهونه اشکای هر روز منی! بی تو میمیرم آقا؛ یه فقیرم آقا که تو حج فقرایی… ای کس و کارم آقا؛ جون تو رو دارم غم ندارم منو دستای گدایی؛ ای سلطان کرم سایت روی سرم باز آقا بطلب؛ که بیام به حرم شور و حال منی! پرو بال منی، تو خیال منی دادی تو منو راه؛ به گدای نگاه که تو مال منی… میبینم عاشقای تو رو… اشکای زائرای تورو؛ آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو! همه داراییم رو به تو بدهکارم من؛ جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| قرارمون ورودی باب الجواد(ع) / دل دیوونه رو بردار بریم مشهد ... 🌺 با ما دل را زائر حرم کنید ... 🔹 تصاویری دیدنی از حال و هوای سرشار از نشاط صحن و سرای امام رضا علیه‌السلام در ایام دهه مبارک کرامت 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم! فضیلت نماز یکشنبه های ماه ذی القعده. التماس دعا 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شیرین زبانی یه دختر: به یه کسی میگم امر به معروف کن، جواب میده بلد نیستم..! چرا بلد نیستی⁉️ 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
⭕️رئیس‌جمهور به مازندران سفر می‌کند 🔸رئیس جمهور کشورمان در دور دوم سفرهای استانی پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه به استان مازندران سفر میکند. 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 (داستان واقعی) 🌹 شهید سیدعلی حسینی 📌 قسمت هفتم از خوشحالی گریه ام گرفته بود، باورم نمی شد. یه لحظه به خودم اومدم. - اما من بچه دارم. زینب رو چی کارش کنم؟ - نگران زینب نباش، بخوای کمکت می کنم. ایستاده توی در آشپزخونه، ماتم برد. چیزهایی رو که می شنیدم باور نمی کردم. گریه ام گرفته بود. برگشتم توی آشپزخونه که علی اشکم رو نبینه. علی همون طور با زینب بازی می کرد و صدای خنده های زینب، کل خونه رو برداشته بود. خودش پیگر کارهای من شد، بعد از 3 سال! پرونده ها رو هم که پدرم سوزونده بود، کلی دوندگی کرد تا سوابقم رو از ته بایگانی آموزش و پرورش منطقه در آورد و مدرسه بزرگسالان ثبت نامم کرد. اما باد، خبرها رو به گوش پدرم رسوند. هانیه داره برمی گرده مدرسه. ساعت نه و ده شب، وسط ساعت حکومت نظامی، یهو سر و کله پدرم پیدا شد. صورت سرخ با چشم های پف کرده، از نگاهش خون می بارید. اومد تو. تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می بره و میزاره کف دست علی. بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش؛ - تو چه حقی داشتی بهش اجازه دادی بره مدرسه؟ به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ از نعره های پدرم، زینب به شدت ترسید، زد زیر گریه و محکم لباسم رو چنگ زد. بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود. علی همیشه بهم سفارش می کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم. نازدونه علی بدجور ترسیده بود. علی عین همیشه آروم بود. با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد، _هانیه خانم، لطف می کنی با زینب بری توی اتاق؟ قلبم توی دهنم می زد. زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم. از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه. آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و کمک بخوام. تمام بدنم یخ کرده بود و می لرزید. علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم، _دختر شما متاهله یا مجرد؟ و پدرم همون طور خیز برمی داشت و عربده می کشید. - این سوال مسخره چیه؟ به جای این مزخرفات جواب من رو بده - می دونید قانونا و شرعا، اجازه زن فقط دست شوهرشه؟ همین که این جمله از دهنش در اومد، رنگ سرخ پدرم سیاه شد. - و من با همین اجازه شرعی و قانونی، مصلحت زندگی مشترک مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه. کسب علم هم یکی از فریضه های اسلامه. از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می پرید. چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد. لابد بعدش هم می خوای بفرستیش دانشگاه؟ ♦️ادامه دارد.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📖 (داستان واقعی) 🌹 شهید سیدعلی حسینی 📌 قسمت هشتم علی سکوت عمیقی کرد، - هنوز در اون مورد تصمیم نگرفتیم. باید با هم در موردش صحبت کنیم، اگر به نتیجه رسیدیم شما رو هم در جریان قرار میدیم. دیگه از شدت خشم، تمام صورت پدرم می پرید و جمله ها بریده بریده از دهانش خارج می شد. - اون وقت، تو می خوای اون دنیا، جواب دین و ایمان دختر من رو پس بدی؟ تا اون لحظه، صورت علی آروم بود. حالت صورتش بدجور جدی شد، - ایمان از سر فکر و انتخابه. مگه دختر شما قبل از اینکه بیاد توی خونه من حجاب داشت؟ من همون شب خواستگاری فهمیدم چون من طلبه ام، چادر سرش کرده. ایمانی که با چوب من و شما بیاد، ایمان نیست. آدم با ایمان کسیه که در بدترین شرایط ، ایمانش رو مثل ذغال گداخته، کف دستش نگه می داره و حفظش می کنه. ایمانی که با چوب بیاد با باد میره. این رو گفت و از جاش بلند شد. _شما هر وقت تشریف بیارید منزل ما، قدم تون روی چشم ماست. عین پدر خودم براتون احترام قائلم، اما با کمال احترام، من اجازه نمیدم احدی توی حریم خصوصی خانوادگی من وارد بشه. پدرم از شدت خشم، نفس نفس می زد. در حالی که می لرزید از جاش بلند شد و رفت سمت در. - می دونستم نباید دخترم رو بدم به تو. تو آخوند درباری. در رو محکم بهم کوبید و رفت. پ.ن: راوی داستان در این بخش اشاره کردند که در آن زمان، ما چیزی به نام مانتو یا مقنعه نداشتیم. خانم ها یا چادری بودند که پوشش زیر چادر هم براساس فرهنگ و مذهبی بودن خانواده درجه داشت، یا گروه بسیار کمی با بلوز و شلوار، یا بلوز و دامن، روسری سر می کردند و اکثرا نیز بدون حجاب بودند. بیشتر مدارس هم، دختران محجبه را پذیرش نمی کردند. علی برای پذیرش من با حجاب در دبیرستان، خیلی اذیت شد و سختی کشید. مثل ماست کنار اتاق وا رفته بودم. نمی تونستم با چیزهایی که شنیده بودم کنار بیام. نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت. تنها حسم شرمندگی بود. از شدت وحشت و اضطراب، خیس عرق شده بودم. چند لحظه بعد، علی اومد توی اتاق. با دیدن من توی اون حالت حسابی جا خورد. سریع نشست رو به روم و دستش رو گذاشت روی پیشونیم. - تب که نداری، ترسیدی این همه عرق کردی یا حالت بد شده؟ بغضم ترکید. نمی تونستم حرف بزنم. خیلی نگران شده بود. - هانیه جان، می خوای برات آب قند بیارم؟ در حالی که اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد، سرم رو به علامت نه، تکان دادم. - علی؟ - جان علی؟ - می دونستی چادر روز خواستگاری الکی بود؟ لبخند ملیحی زد، چرخید کنارم و تکیه داد به دیوار. - پس چرا باهام ازدواج کردی و این همه سال به روم نیاوردی؟ - یه استادی داشتیم، می گفت زن و شوهر باید جفت هم و کف هم باشن تا خوشبخت بشن. من، چهل شب توی نماز شب از خدا خواستم، خدا کف من و جفت من رو نصیبم کنه و چشم و دلم رو به روی بقیه ببنده. سکوت عمیقی کرد. - همون جلسه اول فهمیدم، به خاطر عناد و بی قیدی نیست، تو دل پاکی داشتی و داری. مهم الانه. کی هستی، چی هستی و روی این انتخاب چقدر محکمی. و الا فردای هیچ آدمی مشخص نیست. خیلی حزب بادن، با هر بادی به هر جهت. مهم برای من، تویی که چنین آدمی نبودی. ♦️ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. ‌‌‌‌┅─═इई🌺🍁🍁🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━ https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh لینک کانال 👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/meysam_alijanii/2951
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام 💚🌹💚🌹💚🌹اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر بحق عمه جان زینب کبری سلام ا لله علیها 💚🦋💚ان شاءالله همگی حاجت روا باشید 🤲🏻🤲🏻🤲🏻اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک 🙏🙏🙏🕊️🤍🕊️ ‌‌‌‌┅─═इई 🌺🍁🍁🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━ https://eitaa.com/shahid_Mehran_shorizadeh لینک کانال 👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/meysam_alijanii/2951
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نازی کند دختـر، خریدارش پدر باشد..💔:) دختر از شهدای حمله به کنسولگری ایران در دمشق که مراسم چهلم پدرش مصادف شده با روز دختر 🥹🌿!- 🍂 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 در بیانات اخیر 🔹 امام‌ خمینی (ره) پس‌ از سردار حسن‌ باقری روی عکس وی نوشتند: ✍«خداوند شهید شب‌زنده‌دار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید؛ اگرچه نمی‌توان با اندک اطلاعات روی کاغذ، معرِّف شخصیت حسن باقری به‌ عنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایه ملی بود.» 💢خاکریز_ شهدا _طلائیه 🔻 {♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡} ‌‌‌‌‌‌‌‌‌لطفا با لینک انتشار دهید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═ ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━ @Yalesaratal_hoseein113 ━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━