eitaa logo
🕌یߊ‌ܝ‌ߊ‌ܔ ܩܝ̇ߺࡅ߳ظܝ‌🦋
174 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3هزار ویدیو
48 فایل
《بسم الله الرحمن الرحيم》 اندیشکده مهدویت عصراصل ظهور فرهنگی/اجتماعی/مذهبی/سخنرانی احادیث امام معصومین/ثقلین📚 #نهضت_نهج_البلاغه_خوانی📗 #اللهم_عجل_لویک_فرج🕛فقط امیرالمومنین حیدرعلی است @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">《آگاهی-شجاعت-معنویت-معرفت-اخلاص-بصیرت》جمیل:1Yaranmontazer@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فرعون، که ادعای خدایی می کرد و مردم را بنده خویش می دانست، روزی به استراحت مشغول بود. برای او،ظرفی از انگور آورده بودند.فرعون،خوشه ای از انگور برداشته و حبّه های سبز و شفاف آن را به دهان می گذاشت. در آن هنگام مردی در مقابل او ظاهر شد، کسی که فرعون او را ندیده بود و نمی دانست چگونه توانسته است به خلوت کاخ راه یابد.پس، از خوردن انگور دست کشید و پرسید: ـ تو کیستی و چطور به اینجا آمده ای؟! مردناشناس،با صدایی غریب و وهم آلود،پاسخ داد: ـ شیطان هستم؛شیطان! فرعون بر خویشتن لرزید،ظرف انگور را که در کنارش بود،عقب برد و دست ها را روی زمین ستون کرد.این گونه، می توانست لرزش اندام های خود را مخفی بدارد.لبهایش که لرزش داشت و رنگ پریده می نمایاند، تکان می خورد و کلماتی نامفهوم، از بین آنها خارج می شد. شیطان، خنده ای بلند سر داد و گفت:تو ترسیده ای! فرعون به زحمت پاسخ داد:آری، چون منتظر تو نبودم.بعد، بدون آنکه بتواند به چهره شیطان نگاه کند،پرسید:برای چه پیش من آمده ای؟! شیطان دست به ظرف انگور دراز کرد،خوشه ای را برداشت و مقابل نگاه فرعون نگه داشت و پرسید:آیا کسی می تواند این خوشه انگور را به خوشه ای از مروارید گرانبها تبدیل کند؟ فرعون بدون درنگ پاسخ داد:نه کسی نمی تواند. شیطان،با سحر و جادوی خویش، کاری کرد که خوشه انگور به چشم فرعون به مروارید تبدیل شود!خوشه ای از مروارید. فرعون در حالی که بسیار حیرت زده شده بود،گفت:آفرین بر استادی و مهارت تو باد! شیطان خوشه انگور را به درون ظرف پرتاب کرد و با همان دست،در حال حرکت،یک پس گردنی محکم به فرعون زد. شدّت ضربه به حدّی بود که سر فرعون پایین کشیده شد و نوک دماغش با زمین برخورد کرد. شیطان بار دیگر،خنده بلند خود را سر داد و گفت:ای بیچاره! من با این استادی و توانی که می بینی، از پیشگاه خدا رانده شدم و به بندگی قبولم نکردند.تو چگونه با این حماقت خودت، ادعای خدایی می کنی؟! 🌾 مثل گندم باش ؛ زیر خاک می برندش باز می روید پُرتر، زیر سنگ می بَرندش آرد می شود پر بَهاتر، آتش می زنندش نان می شود مطلوب تر، ذات باید ارزشمند باشد…!​ @Yaranmontazer