همسفران دیار طغرالجرد
🌹🌹 #قسمت نود و نهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن ر
🌹🌹
#قسمت صدم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن رشیدی
[ قسمت سی و هفتم ]
#راوی: خود نوشتههای شهید🌷
هوا کمکم روشن شد. دیدم برادر قاسم سلیمانی که نگران ما شده بود، با یک تویوتای استیشن سفید رنگ،
به پیشواز ما می آید. موقعی که مرا دید خوشحال شد و به طرف قرارگاه برگشت. ما هم آمدیم و به پاسگاه زید رسیدیم.
شهید بزرگوار احمد کاظمی را دیدم که از داخل نفربر پایین آمد وقتی مرا دید پرسید: «نیروها چه شدند؟»، با دست علامت دادم و گفتم: «مشاهده بفرمایید». نگاهی به منطقه انداخت و پرسید: «آنها چی هستند؟»، جواب دادم: «تانک های عراقی که دارند به سمت ما میآیند». پرسید: « چند تا آر پی جی زن دارید ؟». گفتم: «چند تایی آشنا هستند که همراهم مانده اند».
در آن لحظه همه داشتند با هر وسیله ای از منطقه فرار میکردند. خودم دیدم که زره پوش ارتش از هول فرار میخواست نیروها را زیر بگیرد و هیچکس از کسی حرف شنوی نداشت. تعداد نیروهایی که همراه من مانده بودند از اقوام و خویشان و دوستان شخصی ام بودند که در طغرالجرد آموزششان داده بودم. بعضی ها آر پی جی داشتند. آن هایی هم که نداشتند، از نیروهای شهید احمد کاظمی گرفتند و از خاکریز پاسگاه زید رفتیم جلوی تانک های عراقی.
#توفان شن وزمین گیر شدن دشمن
عراقی ها بهصورت باز در منطقه کمین کرده بودند. تانک های عراقی هم روبه روی پاسگاه زید آرایش گرفته بودند و با شلیک توپ به طرف ما می آمدند که یک لحظه خداوند طوفان گرد و خاک را بلند کرد، به طوری که فاصله ده متری هم دیده نمی شد. روز به شب تبدیل شده بود. چند نفر نیرویی که همراه من بودند می گفتند: « برو برای ما عینک پیدا کن، نمی توانیم چشمانمان را باز کنیم».
آنقدر باد، شدید بود که شنهای منطقه را جابه جا میکرد. این طوفان عاملی شد که تانک ها و نفربرهای دشمن از حرکت باز ایستند و پاسگاه زید تا آخر جنگ، خط پدافندی بین ما و عراقی ها شود.
نیروهایی که از گردان ما به طور خودسرانه به اردوگاه رفته بودند، شایعه ی شهادت من و همراهانم را در اردوگاه پخش کردند تا فرار خود را توجیه کنند.
عصر که شد، منطقه آرامش پیدا کرد. من به شهید احمد کاظمی گفتم: «اگر شما کاری ندارید ما برویم». ایشان پذیرفت و من نیروها را برداشتم و به اردوگاه حمید چریک، نزدیک جاده اهواز _آبادان رفتم.
ادامه دارد...
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
♦️♦️♦️
♦️توفان ۶۲۰ نفر را در سیستان راهی #بیمارستان کرد.
سرپرست اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی زابل در شمال #سیستان_و_بلوچستان گفت:
🔹#توفان شدید و گرد و غبار در منطقه سیستان باعث ورود ۶۲۰ بیمار و مصدوم متاثر از این پدیده به اورژانسهای پیش بیمارستانی، بیمارستانی و مراکز درمانی این دانشگاه شد.
https://eitaa.com/Yareanehamra