eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
595 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
58 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌹 #قسمت صد و هجدهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن
   🌷🌹 صد و نوزدهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )   شهید حسین رشیدی طغرالجردی نام پدر: علی نام مادر: صغری آیسته تاریخ تولد: 9/2/1337 محل تولد: طغرالجرد شغل: کارمند ذوب‌آهن وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزند: دو پسر محسن ومحمود کوچک‌ترین فرزند زمان شهادت پدر: محمود هشت ماهه تاریخ شهادت:22/10/1365 محل شهادت: شلمچه عملیات: کربلای پنج محل دفن: گلزار شهدای طغرالجرد   شهید حسین رشیدی راوی: همسر شهید🌷 ( قسمت اول ) ▫️شهیدحسین رشیدی در نهم اردیبهشت ماه ۱۳۳۷ در طغرالجرد چشم به جهان گشود. خانواده‌ی وی دامدار بودند و او در دل طبیعت و کوه های سر به فلک کشیده، رشد و نمو کرد.  ▫️در کودکی مادرش را از دست داد و پس از درگذشت مادر، در دامان خواهر بزرگترش رشد کرد. البته او از موهبت پدر برخوردار بود و سایه ی مهر ایشان را بر سر داشت.  هنگام سربازی اش که فرا رسید به خدمت اعزام شد و در همین حین پدر را از دست داد و بیش از پیش تنها شد. ▫️پس از خدمت سربازی، جنایت های ضد انقلاب در قالب احزاب دموکرات و کومله در کردستان، حسین را بر آن داشت تا برای دفاع از نهال نو پای انقلاب اسلامی، عازم این منطقه شود.   ▫️بنابراین از همان ماه های اول فعالیت ضد انقلاب، همراه با برادر بزرگترش، سردار شهید حاج حسن رشیدی، به منطقه کردستان عزیمت کرد و تقریباً تا سال ۶۱ با حضور مستمر خود در آنجا به مبارزه علیه نوکران آمریکا پرداخت. او در سال ۶۲ ازدواج کرد که ثمره ی این ازدواج، دو پسر به نام‌های محسن و محمود است.  ▫️حسین پس از جنگ با ضد انقلاب در کردستان، به میدان نبرد تحمیلی پا نهاد و بیشتر این سال‌ها را در جبهه‌ها گذراند. به طوری که هنگام به دنیا آمدن هر دو فرزندش در خانه نبود.  ▫️در همین زمان برادر همسرش، محمد رشیدی، هم به جبهه اعزام شد و هنگامی‌که محمود، فرزند کوچک حسین، چهارماهه بود، دایی محمدش در شهر فاو به شهادت رسید.  ▫️حسین، بعد از شهادت برادر همسرش، چند ماهی در کنار همسر و فرزندان ماند، اما باز هم نتوانست تاب بیاورد و دوباره به جبهه رفت و گویا خود می دانست که این آخرین رفتن است.   ، قاصد خبر شهادت حسین بود راوی: همسر شهید :🌷 شبی برادرم، محمد را در خواب دیدم که دستی بر شانه ی حسین زد و گفت: «ناراحت نباش دوست من، به زودی تو هم پیش من می آیی».  ▫️این خواب پیامی واضح داشت اما هرگز فکرش را نمی‌کردم که روزی حسین را هم از دست بدهم تا بالاخره چهار ماه پس از شهادت برادرم، همسرم نیز در ۲۲ دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ و در کانال ماهی به شهادت رسید.     سرخ لاله ها در کوچه های شهر ما بوی شهادت می دهد» : همسر شهید (خواهر شهید محمّد رشیدی)🌷  ▫️مردم در کوچه و برزن حرف از شهید شدن و جانبازی تعداد زیادی از رزمندگان طغرالجرد می زدند. قرار بود همه‌ی عزیزانی که در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیده‌اند، در یک روز تشییع شوند.  ▫️سرانجام در اوایل بهمن ماه 1365، یازده پرستوی مهاجر در آسمان شهرمان به پرواز در آمدند و به‌سوی معبود خود اوج گرفتند. یکی از آن‌ها همسرم بود. آن روز، روزی تاریخی برای مردم شهیدپرور طغرالجرد بود. با گذشت سی و چند سال همچنان یادشان در قلب ها زنده است. ادامه دارد... منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra
۲۱ اسفند ۱۴۰۲