📱📱⌚️⏰⏰
#اگر با زنگ پی در پی موبایل بیدار میشوید، بخوانید :
#بیدار شدن با موبایل باعث "افزایش نبض" و "ضربان قلبی" می شود و باعث می شود تا کارایی لازم را در طول روز نداشته باشید.
#نتایج مطالعات همچنین نشان می دهند افرادی که بازنگ موبایل از خواب بیدار می شوند در طول روز "احساس کسالت" و خستگی بیشتری دارند و دچار سردرد و گاهی "میگرن های عصبی" خواهند شد.
#پزشکان به افرادی که صبح ها سخت از خواب بیدار می شوند توصیه می کنند حتما از ساعت برای تنظیم ساعت خواب خود استفاده کنند.
🌙تا یک طلوع دیگر و سلامی دوباره، شما را به خدای بزرگ و مهربان میسپاریم✨✨
https://eitaa.com/Yareanehamra
☀️ بنام حق، که قرآن را فرستاد
💠 @Yareanehamra
خبیثی در سوئد در صحنه آمد
و زد آتش به قرآن محمّد (ص)
زده آتش به عقل ناقص خود
به جهلش کرده تاکید مؤکد
خدا خود حافظ قرآن خویش است
بخوان این آیه از قرآن سرمد
👇👇
▪️اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
▪️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
همانا ما قرآن را نازل كردهايم
و ما خود نگهبان آنيم.
It is We who sent down the Koran, and We watch over it.
--------------------
👈 قرآن کریم؛ سوره حجر، آیه ۹
💠 کانال همسفران دیار طغرالجرد
▫️🔺▫️🔺
از گذشته چه خبر؟
عکسی را که مشاهده میکنید، تصویر یک برگ کوپن یا به تعبیر دیگر کالا برگ است که در دوران جنگ به منظور دسترسی همه اقشار به کالاهای اساسی، نظیر،قند،شکر،روغن، برنج واقلامی،ازاین دست و علاوه بر آن دفترچه ای،به نام بسیج اقتصادی بود که اقلام غیر خوراکی،مثل یخچال،تلویزیون،قالی،و...اختصاص،میدادند.
#به هر حال آنچنان برنامه ریزی دولت وقت دقیق و همکاری مردم هم پشتوانه کار بود که ۸سال دوران سخت جنگ تحمیلی،مردم دغدغه ارزاق و کالاهای اساسی را نداشتند،و روی سند ازدواج هم حداقل سه قلم کالا اساسی،شامل،تلویزیون، یخچال وقالی به زوجهای جوان با قیمت یارانه ای تخصیص میدانند.
https://eitaa.com/Yareanehamra
⚙⚙🔩🔩
🍃🍃🍃مناسبت روز:
#دهم تیرماه، بر پایهی مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز صنعت و معدن نامیده شدهاست. اختصاص این روز، فرصت مناسبی است تا به مهمترین موتور محرکهی اقتصاد یعنی بخش صنعت و معدن، نگاهی اندیشمندانه شود. چرا که این بخش در مقام عامل مولد اشتغال پایدار در افزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه، نقش بسزائی دارد.
کانال همسفران ،این روز را به تمامی صنعتگران، مهندسان صنعتی و كارگران زحمتكش كشور و شهر و دیارمان طغرالجرد تبریک و تهنیت عرض می کند.از خداوند متعال، سلامتی و موفیقت این عزیزان را در عرصه ی کار و زندگی خواستاریم.
《خدا قوت 》
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌹✨🌹
#بنا به درخواست کاربران عزیز تصمیم به انتشار زندگینامه شهدای بخش طغرالجرد با عنوان "آنان که رفتند....در فضای مجازی شدیم . روزهای زوج زندگینامه شهدا بر اساس حروف الفبا به تدریج منتشر خواهد شد.
#امروز شنبه دهم تیر، اولین قسمت از زندگینامه شهید احمد امیرسبتکی، در کانال همسفران دیار طغرالجرد، منتشر میشود.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
33.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#برق
#وزارت_نیرو
#پاداش
#مدیریت_مصرف_برق
#مصرف_بهینه
#مدیریت_انرژی
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌹🌷 قسمت نهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید حسین احمدی : [ قسمت آخر ] تیر
🌹🌹
قسمت دهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه شهید احمد امیر سبتکی 🌷
نام پدر: حسین جان (محمّد)
نام مادر: جواهر امیرسبتکی
تاریخ تولد:1/1/1340
محل تولد: روستای سبتک از توابع بخش طغرالجرد
وضعیت تأهل: مجرد
شغل: بسیجی
تاریخ شهادت:2/8/1362
محل شهادت: مریوان والفجر ۴
عملیات: والفجر4
محل دفن: گلزار شهدای روستای سبتک
#زندگینامهی شهید احمد امیر سبتکی :
شهید احمد امیرسبتکی در اوّل فروردین ۱۳۴۰ در روستای سبتک از توابع بخش طغرالجرد، در خانوادهای مذهبی و با اصالت به دنیا آمد. احمد اولین فرزندی بود که خداوند به این خانواده بخشید و از آنجا که فرزندان پیش از او در طفولیت و به دلیل بیماری فوت کرده بودند، او جایگاه ویژهای در خانواده و بستگان پیدا کرده بود.
دوران کودکی با سرعت میگذشت و قد کشیدن احمد در مقابل چشمان پدر و مادر، شادی و شعف آنها را دوچندان میکرد.
تحصیلات خود را تا مقطع سوم راهنمایی در طغرالجرد سپری کرد. وی از هوش و استعداد خدادادی برخوردار بود ولی حوادث پس از انقلاب، او را بر آن داشت تا بهجای مدرسه و دانشگاه سلاح بردارد. بر این باور بود که اگر دین و کشور از تعدی دشمن در امان باشد، فرصت درس خواندن مهیا میشود.
#او که در خانوادهای مذهبی رشد کرده بود، در مجالس و محافل مذهبی حضوری فعال داشت. انسانی خوشمشرب، مؤدب و با عفت کلام بود که نفوذ کلام زیادی داشت، هنوز حلاوت تعارفهای خالصانهی او برای پذیرش مهمان، در خاطر دوستان و رفقا مانده است.
《خواب وصال فرزند》
راوی: یکی از بستگان شهید :
مادر شهید چندین بار برای من تعریف کرد، مرتبهی آخری که احمد میخواست به جبهه برود، او و پدر چندان راضی نبودند. یک شب مادر خواب میبیند که احمد را داماد کرده است. صبح با اضطراب از خواب بلند میشود و از دوستان احمد، جویای حالش میشود. همگی اظهار بی اطلاعی میکنند.
مادر، خواب را برای روحانی محل تعریف میکند و ایشان در کمال ناباوری، نامه ی خداحافظی احمد را تقدیم مادر میکند. نامه ای که احمد قبل از رفتنش نوشته بود و به روحانی داده و گفته بود: « وقتی که من رفتم نامه را برای پدر و مادرم بخوانید». مادرش میگفت: «همان لحظه، پر کشیدنش را حس کردم».
راوی خاطرات: جانباز پاسدار، عباس امیر سبتکی
《شرط رفتن》
روز اعزام از پادگان کرمان، فرمانده به قامت کوتاه احمدایراد گرفت و گفت: «چون قدت کوتاه است نمی توانی اعزام شوی». او هم پرسید: «در چه صورت می توانم به جبهه بروم؟». سوله ای با ارتفاع زیاد همان نزدیکی ها قرار داشت و لنگه کفشی بالای آن افتاده بود. فرمانده گفت: «اگر توانستی آن کفش را برایم بیاوری با ما می آیی». اوبا شجاعت و سرعت بالا و چالاکی، کفش را پایین آورد. طوری که فرمانده دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت و با اعزام او موافقت کرد.
ادامه دارد...
❤️https://eitaa.com/Yareanehamra🌷