⭕️اعتراف به ویرانهی مهندسی شده
🔻بارها و بارها توئیتِ عباس عبدی درباره پوستِ موزِ زیر پایِ رئیسی در برداشتن و بر نداشتنِ ارز ۴۲۰۰ تومان را خواندم
❌آنچه عبدی نوشته یک اعتراف است.
💯💯روحانی یک "ویرانهی مهندسی شده" تحویل داده است که هرکجایش را بخواهی دست بزنی باید احتمال ریزش در بخشی دیگر را بدهی...
#اصلاحات
#جریان_تحریف
جمله قشنگیه
دنبال دلتان برويد
اما “عقلتان” را نیزبا خود ببريد.
هرگز عمق يک رودخانه
رابا هر دو پا آزمايش نکنيد!
ممکن است آخرین آزمایشت باشد.
🌴❄️🌴
یادمون باشه تو خونه های که
بزرگتر ها کوچیک میشن
کوچیکترها هرگز بزرگ نمیشن
🌴🥀🌴
🌴🥀🌴
‹ گاهی برای خدا
هدیه ای بفرست!
یک نفر را برای خدا ببخش:)
آسمانِ دلت صاف تر میشود💙
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
🌴🥀🌴مولای گریه و اشک
چه قدر باید خدا را شکر کنم
که گریه را آفرید و اشک را خلق کرد.
در میان نعمتهای خدا غرقم
ولی غفلت نمیگذارد که یکایک نعمتها را همیشه به یاد داشته باشم
امّا اشک، از آن نعمتهایی است
که نمیتوانم هیچ گاه فراموشش کنم.
وقتی که نیست به قدری سنگینم
که صدای شکستن استخوانهایم را میشنوم.
🌴❄️🌴مگر میشود این صدا را شنید
و از عظمت نعمت اشک غافل شد.
خیلی از نعمتها وقتی که نیستند
انسانهای غافلی چون من
جای خالیشان را نمیبینند که بخواهند به آنها فکر کنند
ولی نعمت اشک از این دسته نعمتها نیست.
وقتی که نیست، نفس در سینه حبس میشود
دنیا تیره و تار میشود
زندگی میشود خود سیاهچال.
🌴🥀🌴بسیاری از نعمتها وقتی که هستند، قدرشان معلوم نیست
ولی اشک برای من از این دسته نعمتها نیست
وقتی که هست، به قدری زندگی زیباست
به قدری نفس کشیدن راحت است
که نمیشود عظمت نعمت اشک را ندید.
🌴🏴🌴در روزهایی که تو به هر دلیلی نمیخواهی بگویی
که با من دوست میشوی یا نه
اگر گریه نبود و اشک همراهم نمیشد
چه خاکی باید به سر میریختم!؟
التماست میکنم، قسمت میدهم به خود اشک
که مرا هیچ گاه با محروم کردن از اشک تنبیه نکن.
من بدون گریه میمیرم.
اگر خبر دوست شدنت را به من نمیدهی
فرصت اشک ریختن را از من نگیر.
شبت بخیر مولای گریه و اشک!
#بهانه_بودن🌴🥀🏴🥀🌴
#محسن_عباسی_ولدی 🌴🥀🌴
مثلا یکی بیاد تو زندگیمون که وقتی باهاش حرف میزنیم تو دلمون بگیم، وای چقد میفهمه چی میگم
غم مرا به غم دیگران قیاس مکن
که من نشانه غمهای بیقیاس شدم
#هلالی_جغتایی
حرفای خودمونی
غم مرا به غم دیگران قیاس مکن که من نشانه غمهای بیقیاس شدم #هلالی_جغتایی
مرا ز حسن تو صنع خدای ظاهر شد
ترا شناختم، آنگه خداشناس شدم
سپاس عید بود پاس نقل و باده و جام
هزار شکر که مشغول این سپاس شدم