من از عالم تو را تنها گزیدم روا داری که من غمگین نشینم؟ مولانا

از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح بوی زلف تو همان مونس جان است که بود حافظ صبحتون بخیر

تا کی نرسیدن و غم یار کشیدن

ای خالق خلق رهنمایی بفرست بر بندهٔ بی‌نوا نوایی بفرست کار من بیچاره گره در گرهست رحمی بکن و گره گشایی بفرست ابوسعید ابوالخیر 🌴🕯🌴

گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست . 🌴🕯🌴

شرف و قیمت و قدر تو به فضل و هنر است نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان 🌴🕯🌴

حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج¡ 🌴🕯🌴

بعدِ تو، بیش از همه فکرم به این مشغول بود من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟! ساده از «من » گذشتی خوب من! من به این یک جمله‌ی خود، سخت ایمان داشتم #کاظم_بهمنی 🌴🕯🌴

🌴🕯🌴 من نمی دانستم... #هوشنگ_ابتهاج

قلم به دست گرفتم، ولی چه بنویسم که شرحِ بی‌کسی‌ام درخطوط پیشانی‌ست حسین دهلوی 🌴🕯🌴

چو خدا بود پناهت چه خطر بود ز راهت به فلک رسد کلاهت که سر همه سرانی .. #مولانا 🌴🕯🌴

🌴💙🌴 #یا_صاحب_الزمان_عج جای همه ی مردم شهری که غریب اند ای کاش نگاهم به نگاه تو بیوفتد... #اللهم_عجــل_لولیڪ_الفرج 🌴🕯🌴

بسم الله رحمان رحیم

شدت‌این‌عشق‌در‌شعرم‌نمیگنجد‌چرا؟! بیخیآل‌شعر،اصلا‌دوستت‌دارم‌حسین.. 🌴🕯🌴 #صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله..

🌹ای منتظران ... یادمان باشد که زهرا پیر شد.. یادمان باشد علی زنجیر شد... یادمان باشد که پهلویی شکست... حیدر از غم ها گلویش پینه بست.. یادمان باشد جگر خون شد حسن... یادمان باشد حسین شد بی کفن... یادمان باشد چه زینب می کشید... پیش چشمانش رقیه پر کشید... یادمان باشد علی اکبر چه شد... روی تیغ و نیزه رأس بچه شد... یادمان باشد علی بن الحسین... اشکها می ریخت از داغ حسین... یادمان باشد که باقر شیعه را... خون دلها خورد تا کردش به پا... یادمان باشد قیام شیعیان... شد به دست حضرت صادق عیان... 🌴💎🌹💎🌴 یادمان باشد که کاظم شد اسیر... شد رضا دور از دیارش مستجیر... یادمان باشد جواد و غربتش... حضرت هادی و هتک حرمتش... یادمان باشد امام عسگری... شد اسیر پادگان و لشگری... این همه یادآوری دانی چرا؟ تا بگویم جمله های زیر را: 🌴💎🌹💎🌴 یادمان باشد دگر صاحب زمان... کفر نعمت های ما کردش نهان... یوسف زهرا اگر در هجرت است... از گناه ماست گر در غیبت است... ای مسلمان! مهدی ات را درک کن... هر چه آقا خوش ندارد ترک کن.. الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج 🌴🕯🌴

ساقی بده پیمانه ای ز آن می که بی خویشم کند بر حسن شور انگیز تو عاشق تر از پیشم کند سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند خدایا بھ راهت پناهندھ شدھ ام ، پی سر بھ راهی‌اَم ! - معبودا بندھ نمیخری؟ :) 🌴🕯🌴

نیمه جانیست مرا، منتظر و ،چشم براه نذر کردم گر ،بیایی ، همه قربانت کنم راحم تبریزی 🌴🕯🌴

کاش‌ میشد که‌ شبی‌ درحرمت‌ سر میشد شب‌ جمعه‌ اگرم‌ بود چه‌ بهتر می شد