مثل موجی سیلیات تنها برای صخره بود
پیش چشمِ سرکش تو این سزای صخره بود
سخت و طوفانی به من می تاختی، غافل که آه
این سکوتِ مرگ آور از حیای صخره بود
تهمتت دلسنگی و جرمم تماشا کردنت
صخره عاشق بود و این تنها خطای صخره بود
رامِ خورشید این رقیب خانمان سوزم شدی
صبح آرام تو آغازِ عزای صخره بود
بغض کردم، گریه کردم تا ترک برداشتم
این همان فریادِ تلخِ بی صدای صخره بود
عاقبت واگویههایم ساحلِ امن تو شد
تکه تکه ریختم ،این انتهای صخره بود...
#پروین_جاویدنیا
🌴🕯🌴
ترس دارم نکند جنس دلت سنگ شود
بیقرارم کنی و بی تو نفس تنگ شود
دوستت دارمِ پاک من و تو کهنه و بعد
عشق آلودهی کتمانگری و ننگ شود
شور و شیدایی ماهور و همایون برود
نُت به نت سمفونی عشق بدآهنگ شود
ذرهای دور نشو از دل من میترسم
روزی اندازهی این فاصله فرسنگ شود
ترسم این است مبادا که در این یخزدگی
آتش سینهی تو هی کم و کم رنگ شود
به خدا بغض فروخوردهی من میترکد
حرفهای تو اگر خدعه و نیرنگ شود
باورم را نکنی خاک که مرگم قطعیست
دل بریدن نکند عادت و فرهنگ شود
#پروین_جاویدنیا
عشق شکل دگری داشت نمی دانستم
پشت دیوار دری داشت نمی دانستم
جز خزانی که به سرسبزی ما رحم نکرد
باغبان هم تبری داشت نمی دانستم
داشت از پیچ و خم کوچه ی ما رد میشد
قاصدک بد خبری داشت نمی دانستم
ماهِ دربندِ پر از معجزه ی زیبایم
زخمِ شق القمری داشت نمی دانستم
بر خلاف همه ی باورمان، نحسی عمر
خوشیِ مختصری داشت نمی دانستم
این شبِ سرد زمستانی سر تا سر درد
بعدِ مرگم سحری داشت نمی دانستم!
#پروین_جاویدنیا
🌴🕯🌴