می نشینم چو گدا بر سر راهت ای دوست شاید افتد به من خسته نگاهت ای دوست به امیدی که ببینم رخ زیبای تو را 🌴🕯🌴

تارے بزن با ساز دل آتش بزن بر راز دل وآنگه همین پیمانه را لبریز کن با ناز دل چنـگے به دلدارے زنے سازے به غمخوارے بزن دلدار را پیمـانه شـو سرریز شو با ساز دل... #لاادری #کافه_ی_شعروادب 🌴🕯🌴 @Yas138488

از بس که دل ما به هوایت زده پرپر زیر قدمت پر شده از بال پرنده یک روز اگر از حرمت دور بمانم جان می دهم از غصه این درد کُشنده رضا جانم💞 🌴🕯🌴

خاموشم فریادم کن #استوری_خط 🌴🕯🌴

تا نسوزے عشق را هرگز نمیفهمے ڪہ چیست گاہ بخشیدن گهے آغوش و گہ درد و غم است #بیدل_دهلوی #کافه_ی_شعروادب 🌴🕯🌴 @Yas138488

محرمی نیست وگرنه كه خبر بسیار است رمق ناله كم و كوه و كمر بسیار است ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید بنویسید كه اندوه بشر بسیار است ساقه‌های مژه‌ام از وزش آه نسوخت شُكر! در جنگل ما هیزم تَر بسیار است سفره‌دار توام ای عشق بفرما بنشین نان ِجو ، زخم و نمك ، خون ِجگر بسیار است هر كجا می‌نگرم مجلس سهراب‌كُشی است آه از این خاك ، بر آن نعش پسر بسیار است پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید پشت دلتنگی‌ام اما و اگر بسیار است اشك ، آبادی چشم است بر آن شاكر باش هركجا جوی روانی است كپر بسیار است سال‌ها رفت و نشد موی تو را شانه كنم چه كنم دوروبرت شانه به سر بسیار است #حامد_عسگری 🌴🕯🌴

دلم فریاد می‌خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می‌كنم هر شب #محمدعلى‌بهمنی 🌴🕯🌴

عشق شکل دگری داشت نمی دانستم پشت دیوار دری داشت نمی دانستم جز خزانی که به سرسبزی ما رحم نکرد باغبان هم تبری داشت نمی دانستم داشت از پیچ و خم کوچه ی ما رد میشد قاصدک بد خبری داشت نمی دانستم ماهِ دربندِ پر از معجزه ی زیبایم زخمِ شق القمری داشت نمی دانستم بر خلاف همه ی باورمان، نحسی عمر خوشیِ مختصری داشت نمی دانستم این شبِ سرد زمستانی سر تا سر درد بعد‌ِ مرگم سحری داشت نمی دانستم! #پروین_جاویدنیا 🌴🕯🌴

شب سردیست، هوا منتظر باران است وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است.. #سردار_دلها 🌴🕯🌴