♦️ از حمله هند به پاکستان، پس از اقدام خصمانه از خاک پاکستان علیه ایران در سال ۹۷، تا شورش در فرانسه پس از دیدار مکرون با وطن فروشهای ایران در سال 1401
🔸 چرا 14 روز پس از اقدام علیه ایران، پاکستان و فرانسه درگیر بحران شدند؟
#جنگ_شهری_فرانسه
🔺 24 بهمن سال 1397 بود که یک عملیات تروریستی توسط عواملی از داخل خاک پاکستان علیه اتوبوس نیروهای سپاه پاسداران انجام شد.
حملهای که در آن تعدادی از نظامیان ایران به شهادت رسیدند. پس از آن عملیات و به دلیل سواستفاده تروریستها از خاک پاکستان به عنوان عقبه، ایران به حدی خشمگین شد که فرمانده نیروهای مسلح ایران بطور رسمی اعلام کرد که حتما کشورهایی که در این عملیات نقش داشته اند را تنبیه خواهد کرد.
در آن زمان بسیاری به این سوال فکر میکردند که دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
ایران امارات را (که عامل سازماندهی تروریست ها بوده) تهدید کرده یا منظورش پاکستان (که آنها به داخلش فرار کردهاند) هم بوده؟
این سوال خیلی در اذهان مطرح نماند.
دقیقا 14 روز بعد از این عملیات بود که انتشار یک خبر از پاکستان همه را حیرت زده کرد.
🔺 اخبار به شکلی کاملا غیر قابل باور از حمله هند به پاکستان حکایت داشت.
حمله ای که ده ها کشته و صد ها زخمی بر جای گذاشته بود.
هند میگفت علت حمله این است که از خاک پاکستان علیه ما استفاده شده و ما هم ناچار شده ایم به تلافی اقدام تروریست هایی که از خاک این کشور به سرزمین ما آمده اند عملیاتی انجام دهیم...
در همان روز خبری دیگر از انهدام جنگنده ی هندی توسط پاکستان و به اسارت در آمدن یک خلبان هندی رسانه ای شد.
ماجرا کاملا جدی و در حال تبدیل شدن به یک نبرد تمام عیار بود و تا جایی پیش رفت که ارتش دو کشور یکدیگر را به استفاده از سلاح هسته ای تهدید کردند.
تنش بین هند و پاکستان تا جایی پیش رفت که ایران ناچار شد دو هفته پس از آن تهدیدها اعلام کند که حاضر است نقش میانجی را برای حل و فصل اختلافات دو همسایه ایفا کند...
سالها گذشت و همواره این سوال مطرح بود که چرا درست 14 روز پس از استفاده از خاک پاکستان توسط تروریست ها این کشور به سمت یک فاجعه ی ملی حرکت کرده و در حالی به خودش آمد که در آستانه ی یک جنگ قرار گرفته بود...
حدود 4 سال از آن ماجرا میگذرد و حالا رخدادی مشابه بسیاری را حیرت زده کرده است.
🔺 100 روز از ناآرامیها در ایران میگذرد. ناآرامی هایی که فرانسه در آن هم نقش میدانی داشت و هم در حوزه دیپلماسی به محکوم کردن ایران به بهانه آن پرداخت.
ماجرا اما دو هفته پیش با دیدار مکرون با برخی وطن فروش ها از جمله معصومه علینژاد قمی کلا فراتر رفته و نقش یک دشمنی و گستاخی علنی به خود گرفت.
حالا در یک اتفاق مشابه، فرانسه به خودش آمده و 72 ساعت است که خیابان های خود را صحنه ی یک جنگ تمام عیار دیده است.
جنگی که با اقدام تروریستی علیه سه شهروند کرد توسط فردی که حالا در تیمارستان بستری شده شروع شد و با مجروح شدن ده ها پلیس و بازداشت صدها معترض ادامه پیدا کرد...
ده ها مورد مشابه را میتوان مثال زد که کشورهایی وارد حالت تقابل با ایران شده و درست کمتر از دو هفته به خودشان آمده و از جایی که خیالش را هم نمیکردند سیلی خورده و درگیر خودشان شدهاند.
🔺 ماجرا چیست؟ آیا ایران در این موارد نقش داشته یا همه اینها یک اتفاق است؟
اگر بخواهیم شواهد موجود را با وسواس بررسی کنیم متوجه میشویم که نه ماجرای حمله هند به پاکستان (که به بهانه ی عملیات عوامل تروریست که از خاک پاکستان علیه هند آغاز شده بود) و نه ماجرای فرانسه (که با حمله نژاد پرستانه ی یک نفر علیه کردها صورت گرفت) هیچ ارتباطی با ایران نداشته و نمیتواند داشته باشد.
شاید درباره رخدادهایی مانند آنچه در فلسطین اشغالی دارد رخ میدهد بتوان حدس هایی درباره نقش ایران زد و به گمانه زنی پرداخت، اما ماجرای هند و فرانسه هرگز و از هیچ زاویهای نمیتواند به ایران مربوط باشد...
آنچه از این موارد بر می آید این است که ظاهرا کسی در جایی به شکلی اتفاقی احساس کرده باید در پازل ایران بازی کند و ضربه ای بزند.
گویا خداوند ترجیح داده در این مرحله از بازی، دست طبیعت را به شکلی سراغ دشمنان ایران بفرستد که گیج و منگ و درگیر خودشان شوند.
کمتر از ده روز تا سالگرد شهادت #قاسم_سلیمانی مانده است.
مردم ایران "آقای ژنرال" را با این جمله میشناسند: هر کس سنگی به سمت ایران پرتاب کرد سیلی خورد...
این به شیوه های مختلف در طول تاریخ این مملکت به اثبات رسیده است.
حال باید منتظر ماند و دید که در بین دشمنان قسم خوردهی این سرزمین، سعودی قرار است چگونه ضربهای را تحمل کند....
#جنگ_احزاب
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع: «#جنگ_خندق، دلیلی روشن بر #برتری_امیرالمؤمنین (ع)»
روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠٢/١٨
✍️ مناسبت روز: امروز ١٧ شوال، سالروز «جنگ #خندق»، در سال پنجم هجری قمری است؛ جنگی که با اتحاد همه قوای کُفر از مشرکان مکه تا یهودیان مدینه و خیبر شکل گرفت و به همین دلیل آن را «#جنگ_احزاب» با اسلام نامیدهاند؛
دشمنان اسلام در این جنگ دارای سه لشکر بزرگ با حدود ٢۴ هزار نفر بودند که حدود سه هزار شتر و ششصد اسب را به همراه داشتند و فرماندهی کل آنها بهعهده «ابوسفیان» پدر معاویه لعنتالله علیه بود؛
در برابر این لشگریان تا دندان مُسلح، شمار رزمندگان اسلام، تنها حدود سه هزار نفر ثبت شده که فقط سی و شش اسب داشتند و بقیه آنها پیاده نظام بودند؛
لذا با نگاه اولیه در این جنگ نابرابر، قطعاً پیروزی متعلق به کفار بود! بر همین اساس پیامبر (ص) اصحاب خود را برای چارهاندیشی دعوت نمودند و پس از مشورتهای فراوان، بالاخره حضرت سلمان فارسی (ره) پیشنهاد دادند تا راه نفوذ دشمن را با کندن خَندق ببندند و پیامبر اکرم (ص) این شیوه دفاعی را پسندیدند؛
کفار که با سپاهیان عظیم خود، برای یک حمله شدید و رعدآسا، و نابودی همهی مسلمانان آماده شده بود، ناگهان با دیدن خندقی بزرگ در برابر خود، بهت زده شدند و از آنجا که به بن بست رسیده بودند، شهر را محاصره و نزدیک یک ماه پشت خندق ماندند و به جز تیراندازی کور و بدون هدف، نتوانستند کاری از پیش ببرند، تا بالاخره با برنامهریزی و عملیاتی متهوّرانه، پنج پهلوان از آنها توانستند از خندق عبور کنند که شجاعترین آنها، «عَمرو بن عَبدِوَد» معروف به «فارِس یَلیَل» بود که در بین عرب، شایع بود که او با هزار سوار جنگی برابر است!
«عمرو» که از خندق گذشته بود، مرتّب نعره میکشید و صدای هَلْ مِنْ مُبارِزش، گوش فلک را کَر میکرد؛
در این شرایط بسیار سخت و حسّاس، که نفسها در سینهها حبس شده بود؛ پیامبر اسلام با صدای بلند فرمودند: «آیا کسی نیست که جواب او را بدهد؟
امّا کسی جرأت پاسخ نداشت و در حالی بسیاری از صحابه مدعی، خود را از چشم پیامبر مخفی میکردند، تنها امیرالمؤمنین (ع) از جا برخاسته و اعلام آمادگی نمودند؛
پیامبر (ص) دوباره رو به دیگر صحابه کرده و چند بار دیگر، کلام خود را تکرار نمودند، ولی هر بار فقط یکنفر برمیخاست و او کسی نبود جز «حیدر کرار»؛
تا بالاخره رسول خدا (ص) عمامه خود را به سر حضرت علی (ع) بسته و شمشیر خود را بر دوش ایشان آویختند و حضرت را با دعا به میدان نبرد فرستاده و فرمودند: «اینک همه اسلام، در برابر همه کفر ایستاده است» (کنزالفوائد، ج۱، ص۲۹۷)
پهلوان نامی عرب، که در مقابل خود جوان بیست و چند سالهای را رجزخوان میدید، بسیار خشمگین شد و بلافاصله دست به شمشیر بُرد و آن را به سر امیرالمؤمنین (ع) فرود آورد؛ اما حضرت با تسلّط کامل، سپرشان را حایل نمودند؛ هرچند که شمشیر عمرو، سپر ایشان را شکافت و زخم کوچکی به سر حضرت نشاند؛
پس بیدرنگ امیرالمؤمنین (ع) به او حمله کردند و چنان گرد و خاکی به پا شد که دیگر چیزی دیده نمیشد... که ناگاه صدای رسای اللَّه اکبرِ اسداللهالغالب علی ابن ابیطالب بلند شد و همه دانستند که پهلوان نامی عرب بر خاک افتاده است؛
در این هنگام، همه مسلمانان تکبیر گفتند و آن چهار پهلوان دیگر که همراه عمرو آمده بودند به سوی خندق گریختند، ولی امیرالمؤمنین با حمله به آنها یکی دیگر از پهلوانان عرب به نام «نوفل» را نیز به دَرک واصل نمودند؛ و سه جنگجوی دیگر به هر زحمتی بود فرار کردند؛
شکست و کشته شدن «فارِس یَلیَل»، و فرار دیگر قهرمانان عرب، ضربهای بسیار سهمگین بر مشرکان بود بهگونهای که ترس بر آنها چیره شد و تصمیم گرفتند دیگر از جنگ تنبهتن خودداری نموده و لشکریان را برای حملهای جمعی در روز دیگر آماده کنند؛
اما در آن شب، جنود الهی به کمک مسلمانان آمده و طوفانی سهمگین، لشکریان دشمن را درهم شکست و همهی تدارکات آنها را نابود نمود که خداوند در آیه ٩ سوره احزاب، از این امداد غیبی یاد نموده است؛
✍️ در نتیجه، جنگ نابرابر تمامی احزاب، با همراهی جنود الهی با پیروزی کامل مسلمانان و عقبنشینی کافران به پایان رسید و بار دیگر برتری و شجاعت غیرقابل وصف امیرالمؤمنین (ع) به همهی مسلمانان اثبات گردید؛ چنانچه حضرت رسول (ص) فرمودند: ««ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین»: «ضربت علی (ع) در روز خندق، از عبادت ثقلین (جن و انس از ابتدای خلقت تا انتهای خلقت) افضل است» (الاقبال، ج ۱، ص ۴۶۷؛ و المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۳۴)
📚برگرفته از دانشنامه جهان اسلام، ص۵۹۴۰
┄┅═✾•▪️•✾═┅┄┈
💙هیات الشهداء