1_1476271480.pdf
5.56M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند
» #نسخه_PDF «ختم دعا و اعمال امّ داوود»
📚زادالمعاد ص26
📚 بحارالأنوار ج95، ص397
#توصیه_و_دستورات_ویژه_ماه_رجب
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
4_5978899199666686131.mp3
8.37M
🔳 #وفات_حضرت_زینب(س)
🌴خداحافظ ای برادر زینب
🌴به خون غلطان در برابر زینب
🎤 #محمدحسین_پویانفر
⏯ #استودیویی
👌 #پیشنهاد_ویژه
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
28.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤شهادت بی بی جان حضرت زینب سلام الله علیها تسلیت🖤
🥀چقدر این کار احساسی با دل آدم بازی میکنه🥀
😭تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد....
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
4_5882116204755159524.mp3
23.7M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند
▫️#دعای_ام_داوود" صوتی
#توصیه_و_دستورات_ویژه_ماه_رجب
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
عمل ام داوود.mp3
10.05M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند
▫️حکایت فوق العاده شنیدنی #دعای_ام_داوود👌
📚 بحارالأنوار ج95، ص397.
#توصیه_و_دستورات_ویژه_ماه_رجب
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
1_870153720.mp3
8.37M
#وفات_حضرت_زینب(س)
یه سال و نیمه که داداش
نه یاری و نه یاوری
🎤 #سید_رضا_نریمانی
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
زنی در متن تاریخ.mp3
2.41M
🎙 زنی در متن تاریخ | زینب کبری(س) نشان داد زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم گر ز درد میشکند استخوانِ مرد
زینب به صبر میشکند استخوانِ غم...
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبسلامالله
▪️حضرت مهدی علیه السلام:
به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه
خدا را قسم دهند به حق عمهام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند.
📚 شيفتگان حضرت مهدى ج ۱، ص ۲۵۱.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
#حضرت_زینب
امان ز هجر امان از نبودن تو حسین
گرفت جان مرا غصه ی تن تو حسین
ز سینه ام نفس بی قرار افتاده
حسین عشق تو در احتضار افتاده
چقدر اشک بریزم نیامدی پیشم
دلم گرفته عزیزم نیامدی پیشم
دلم هوای تو کرده بیا در آغوشم
هنوز بعد عزایت سیاه میپوشم
برای تو همه زندگیم سینه زدم
کنار دخترکان یتیم سینه زدم
نگاه کن چقدر چین به صورتم دارم
نشان ضربه ی سنگین به صورتم دارم
برات روضه ی هرروزه میگرفتم من
به یاد تشنگی ات روزه میگرفتم من
کسی مقابل من آب خورد غش کردم
و گاهواره کمی تاب خورد غش کردم
اگرچه از همه کس احترام میبینم
به خواب اگر بروم خواب شام میبینم
به احترام سرت چشم من نشد روشن
تنور خانه ی من مطلقا نشد روشن
پس از تو داغ کفن میکشد مرا آخر
شتر سوار شدن میکشد مرا آخر
زمان خواندن قرآن زدم بروی لبم
به یاد آن لب و دندان زدم بروی لبم
میان خانه غمِ آفتاب را چه کنم
به سایبان بروم من رباب را چه کنم
چقدر شام، سرت را عذاب میدادند
به قاتلت جلوی من شراب میدادند
لباس مادری ت را گرفتم از دستش
مرا زیاد زد اما گرفتم از دستش
در آفتاب نشانی غربتم برگشت
شبیه صورت تو رنگ صورتم برگشت
نگو دوباره چرا من به شام سر زده ام
پی زیارت قبر رقیه آمده ام
همینکه نیست سرم سایه ی سری سخت است
بدان برادر من بی برادری سخت است
سید پوریا هاشمی