eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.8هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
21.8هزار ویدیو
116 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
سه دقیقه در قیامت 22.mp3
46.34M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 💚@yazeynb💚 🔊 جلسه بیست و دوم * شباهت بین پرونده اعمال و کارنامه تحصیلی * نظام بارم‌گذاری خدا بر اعمال ما * قبولی اعمال ما با چه چیزی سنجیده می‌شود؟ * اگر مرگ ترس ندارد، پس چرا اولیا خدا از مرگ می‌ترسیدند؟ * چه طور متوجه بشویم که نمازمان قبول شده است؟ * معصیت را ترک کنیم، هم به صورت اعتقادی و هم عملی 💚@yazeynb💚 * قربانی کردن اثری در دفع بلا دارد؟ * رابطه بین نماز و دیگر اعمال ما * چرا خدا فقط اعمال متقین را قبول می‌کند؟ * گاهی حاجت برآورده می‌شود اما دعا پذیرفته نمی‌شود 📅98/12/22 💚@yazeynb💚
🔸️﷽🔸️ @yazeynb(۱۳) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۳_پايان عمل جراحی ص ۲۰ @yazeynb 🔹️يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من مي توانستم صورتش را ببينم! حتي مي فهميدم كه در فكرش چه مي گذرد! @yazeynb 🔹️من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر مي گفت.خوب به ياد دارم كه چه ذكري مي گفت. @yazeynb 🔹️اما از آن عجيب تر اينكه ذهن او را مي توانستم بخوانم! او با خودش مي گفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با بچه هايش چه كنيم؟ @yazeynb 🔹️يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه هاي من چه كند!؟كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف مي زد! من او را هم مي ديدم. @yazeynb 🔹️داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا مي كرد. او را مي شناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم. اين جانباز خالصانه مي گفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه. 🔹️يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه مي شوم. نيتها و اعمال آنها را مي بينم و... @yazeynb 🔹️بار ديگر جوان خوش سيما به من گفت: برويم؟ خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است. از @yazeynb وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه! 🔹️مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي @yazeynb دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و با اين وضع بروم؟!اما انگار اصرارهاي من بي فايده بود. بايد مي رفتم...
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۷) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۹_مدافعان وطن ص ۹۴ 🔹️مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از دوستان، حال و روز من خيلي خراب بود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من تا نزديكي شهادت رفتم، اما خودم مي دانستم كه چرا شهادت را از دست دادم! 🔹️به من گفته بودند كه هر، حداقل شش ماه شهادت آنان كه هستند را عقب مي اندازد. 🔹️روزي كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود! ❖ @yazeynb ❖ 🔹️چند دختر جوان با لباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. 🔹️هرچه مي خواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نمي شد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ نامحرمي دركنارشان نباشد. 🔹️اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمي دانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي ايمان من آزمايش شد. ❖ @yazeynb ❖ 🔹️گويي شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. با اينكه در مقابل عشوه هاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، 🔹️اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم...
سه دقیقه در قیامت.pdf
22.99M
💠@yazeynb💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 پی دی اف کتاب سه دقیقه در قیامت انتشارات شهید ابراهیم هادی
1_1321245963.mp3
3.63M
💠@yazeynb💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 ملکوت دست دادن به نامحرم❗️ ورود به منطقه‌های ممنوعه خدا 📌برگرفته از جلسات امینی خواه🎤