فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حتما ببینید
آخرین تصاویر ضبط شده از
#شهید_مهدی_باکری
سرداردلها آقامهدی باکری ، #فرمانده لشکر #۳۱عاشورا
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
💚@yazeynb💚
💚@yazeynb💚
مردی که یک شهر دوستش داشتند...
گرگ و میش #سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به #رفتگر محله افتاد صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، #آقا_مهدی است.
💚@yazeynb💚
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ شما رو چه به این کارا؟
علاقه ای به جواب دادن نداشت! خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم!
"زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش
💚@yazeynb💚
#شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش".
اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه... اون روز خیابان توسط مهدی باکری، شهردار #ارومیه جارو شد.
#شهید_مهدی_باکری
💚@yazeynb💚
🌹 شهــید مهــدۍ باڪرۍ :
قافله ما قافله از جان گــذشتن
@yazeynb
است هرڪس از #جانگـذشته
نیست با ما نیاید..!
#شهید_مهدی_باکری
#یاد_شهدا_صلوات🌹
@yazeynb
اللهم 🌹صل 🌹علی 🌹محمد🌹
وال 🌹محمد🌹وعجل 🌹فرجهم 🌹
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀
☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّللِوَلیِڪَالفَرَج☀️
⭕️ گفت: «حمید ما هم مثل بقیه، اگر توانستید بقیه را به عقب برگردانید، حمید را هم بیاورید. وگرنه، نیاورید. همه از من که فرمانده هستم انتظار دارند تفاوتی قائل نشوم»
پ ن: یه موردم داشتیم طرف گفت" دست به برادرم بزنید، اعلان جنگ میکنم"!
#شهید_مهدی_باکری🌹
#یا_زهرا
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
✳️ بگو ورشکست شدم دیگه!
🔻 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرفهایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن میخونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» گفت: «تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو بیند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.»
🎙 راوی: میرمصطفی الموسوی، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۲۱۴
✍ علی اکبری مزدآبادی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)