eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
8.5هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 🔰دوباره اسبان زین شدند و لگام خوردند و پرچم های گناه در میان سپاه طغیان و جنایت، و ظلم و ستم و جهل و بیدادگری به اهتزاز درآمدند ••• 🔰تا بار دیگر اسلام بدعت، اسلام خلافت و خلیفه گری، اسلام اشرافیت، اسلام دروغ و فریب و سازش و نیرنگ، و اسلام ابوسفیان را به نمایش گذارند ••• 🔰و با اسارت بازماندگان روز عاشور به مردمان شهر به شهر بگویند؛ که این ما بودیم که حسین و یارانش را به مسلخ بردیم و آل الله را به اسارت گرفتیم ••• 🔴و چه کس بهتر از شمر بن ذالجوشن، این منافق هرجایی برای فرماندهی؟ 🔰و همراه شمر، عمرو بن حجاج و شبث بن ربعی و خولی بن یزید اصبحی با هزار سوار، آماده شدند برای بردن کاروان به شام ••• ••• و مردمان، این بار آمده بودند به تماشا و تماشاگری ••• 🔺سیدالساجدین در غُل و زنجیر، و زنان و کودکان بر اَسترانی عریان.🔻 🔹سیدالساجدین زِدورادور، نگاه سرزنش باری به آن دنیا پرستان کرد.🔹 + گفت: "ای مردم! بخاطر دارید که به پدرم نامه نوشتید و با او خُدعه کردید؟" "با او هم پیمان شدید و هنگام حادثه تنهایش گذاشتید و به ستیز با او برخاستید؟" "با چه روی می خواهید به رسول الله بنگیرید؟" "هنگامی که به شما بگوید: "*عترت مرا کُشتید، حریم مرا شکستید، و شما دیگر از اُمت من نیستید؟*" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۳۴ روز تا 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ﺍَﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﻋَﻠِﻰِّ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﻭْﻻﺩِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﺻْﺤﺎﺏِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 برگزار میکند 🏴🏴🏴 مراسم عزاداری شب و 🏴 با حضور 🎤 زمان : امشب یکشنبه ۱۳۹۸/۰۶/۲۳ از ساعت ۲۱/۳۰ مکان : تهران : خانی اباد نو شهرک شریعتی . خیابان ماهان (شهید زلفی) . کوچه 🌷🕊 . 🏴 خواهشمند است اطلاع رسانی بفرمایید 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃 یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه‌پوش بود، حتی لباس‌های زیر و جوراب‌های ایشان نیز سیاه بود. من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم که آیا فکر نمی‌کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دارم. پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم سپس این گونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی‌اکبر خوئی از وعاظ و منبری‌های معروف زمان خود بود. همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار می‌شد پس از دو سه ماه بارداری بچه‌اش سقط می‌شد و خلاصه بچه‌دار نمی‌شدند. روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم می‌گوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانهٔ ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلات اند پس از آنکه پدرم از منبر پائین می‌آید زنی به او می‌گوید آسید علی‌اکبر شما که به ما سفارش می‌کنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانهٔ اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم، چرا خودت از امام حسین علیه‌السلام نمی‌خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان در حالیکه به شدت ناراحت می‌شوند به خانه می‌رود. همسرشان (مادربنده) می‌پرسد: آقا چرا اینقدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می‌کنند. مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه‌السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه‌دار شویم؟ پدرم می‌گوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم! مادرم در جواب می‌گوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه‌السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه‌پوش شد. در همان سال هم مادرم باردار می‌شود و ۷ماه نیز از بارداری‌اش می‌گذرد و بچه‌اش سقط نمی‌شود. یک شبی یکی از طلبه‌ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می‌آید وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم پدرم که گمان می‌کند سوال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد می‌گوید بپرس اما در کمال ناباوری آن طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله، تو از کجا می‌دانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد باز می‌پرسد ایشان ۷ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می‌دهد، ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌گوید: آسیدعلی‌اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی‌اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دوماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه‌ای را که ۷ ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می‌کنیم و او سالم می‌ماند و ما او را بزرگ می‌کنیم و او را فقیه و عالم در دین می‌گردانیم و به او شهرت می‌دهیم. و او را به نام من نام بگذار حالا فهمیدی که من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپایی دارم!!؟ 🌷شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمایی که مدافع شعائر اهلبیت علیهم السلام بودند، صلوات💐 🍃🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴🍃 _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 +••• "آیا قرآن نخوانده اید که فرمود: 💠"وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ."💠 🔰"و محمد، جز فرستاده ای که پیش از او هم پیامبرانی آمده وگذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمیگردید؟"🔰 "چه بد توشه ای برای خود از پیش فرستادید." ••• مردمان خجل شدند و شرمگین ••• ••• و کسی از میان آنان فریاد کرد ••• - گفت: "غفلت کردیم و در این غفلت نابود شدیم." 🔺و مردمان، گریه سر دادند و شیون کردند.🔻 + سیدالساجدین گفت: "رحمت خدا بر کسی باد که پندم بپذیرد و سفارش ام را در بارۀ خدا و رسول الله و اهل بیت او به خاطر بسپارد." ¤ دیگری گفت: "یابن رسول الله! موعظه مان کن که فرمانبر تواییم." × آن یکی گفت: "پیمان ات را محترم می شماریم و دلهامان را به جانب تو روانه می کنیم، و هوای تو را در سر می پروریم." ~ دیگری گفت: "صلوات خدا بر جدّت.تو فرمان بده تا یزید را از تخت به زیر کشیم و از آنانی که بر شما ستم کرده اند بیزاری جوییم." ✔️ ادامه دارد • • • ● ۳۴ روز تا 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 ••• و شمر، سکوت کرده و تنها ناظر بود ••• 🔰چون که او می دانست امام کُشی، مُراد و مَرام پیروان ابوسفیان است، و آنچه مردمان بر زبان می رانند، از سر شور است، نه از سر شعور!••• ••• سیدالساجدین، لحظه ای سکوت کرد ••• + و سپس با تبسمی تلخ بر لب گفت: "هیهات ای بی وفایان نیرنگ باز!" "میان شما و خواسته ها تان پرده ای کشیده شده است." "آیا برآنید با من همانگونه رفتار کنید که با پدرانم کردید؟" "هرگز چنین نخواهد شد." "بخدا سوگند، هنوز آن زخم عمیقی که دیروز از قتل عام پدرم و فرزندان و اصحاب او در قلب من نشسته التیام نیافته." هنوز داغ رحلت رسول الله را فراموش نکرده بودم، که مصیبت های پدرم و فرزندان پدرم و جّد بزرگوارم، موی سر و محاسنم را سپید کرد." "هنوز مزه تلخ آن آلام را در گلوی خود احساس می کنم." "و هنوز اندوه این غمهای جان فرسا در سینه ام زبانه می کشد." "پس از شما می خواهم، نه از ما طرفداری کنید و نه با ما از در جنگ و دشمنی درآیید." "ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین وارد شد." "که این مصیبتی بس بزرگ و کیفر آن کس که او را کشت جهنم است." "جانم به فدای او که در کنار فرات شهید شد." ••• و دیگر سکوت کرد و هیچ نگفت ••• ● ۳۴ روز تا 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
••✾🌻🍂🌻✾•• شش راه آسان برای بدست آوردن ثواب هم در این دنیا و هم پس از مرگ 🔸 به شخصی یک قرآن هدیه کن، هرگاه تلاوت کرد ثوابش به تو میرسد. 🔸 به یک بیمارستان یا درمانگاه یک ویلچر هدیه کن، هر مریضی استفاده کرد ثوابش به تو میرسد. 🔸در تعمیر و ساخت مدرسه شرکت کن، هرکس در آنجا علم بیاموزد ثوابش به تو میرسد. 🔸 در جای پر ازدحام، آب سردکن بگذار، هرکس آب بنوشد ثوابش به تو میرسد. 🔸 یک درخت یا نهال بکار، هر انسان یا حیوان استفاده کند ثوابش به تو میرسد. 🔸 از همه آسان تر، مطالب خوب را به اشتراک بگذار، هرکس عمل کرد ثوابش به تو میرسد. 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃 ••✾🌻🍂🌻✾••
✨﷽✨ ✅داستان واقعی روضه خوانِ تبریزی دردناکترین روضه از نظر امام زمان عج ✍حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم:مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید «:صبح و شام در مصیبت توگریه می کنم واگر اشک چشم هایم خشک شودخون گریه می کنم»فرمودند:بلی صحیح است.  عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟فرمودند: نه،اگر علی اکبر زنده بود،در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.گفتم: آیامصیبت حضرت عباس است؟فرمود:نه؛بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام درحیات بود،او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.  عرض کردم:لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است.فرمود:نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر درحیات بود،در این مصیبت،خون گریه می کرد.«عرض کردم:پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟فرمودند:آن مصیبت،مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.» زینب همان کسی ست که در راه عفتش عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد جانم زینب سلام الله😔 📚شیفتگان حضرت مهدی عجل الله 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
❤️بسیار زیباست👇 شيخ صدوق قدس سره از ابوذر رحمه الله نقل كرده است كه گفت؛ از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مى‏ فرمود؛ اسرافيل بر جبرائيل مباهات كرد و گفت؛ من از تو بهتر هستم!! جبرائيل گفت؛ چگونه و به چه دليل تو از من بهترى؟ گفت؛ به خاطر اينكه من يكى از هشت فرشته اى هستم كه عرش الهى را بدوش دارند، و من مأمور دميدن در صور هستم، و من نزديك‏ترين فرشته به درگاه ربوبى ‏ام. جبرئيل گفت؛ من از تو بهترم!! اسرافيل گفت؛ چگونه و به چه علّت تو از من بهترى؟ جبرائیل گفت؛ به خاطر اينكه من امين پروردگار بر وحى، و فرستاده او بسوى انبياء و رسولانم، امر خسوف (ماه‏ گرفتگى) و غرق كردن اشياء به دست من است، و خداوند امّت‏هائى را كه بخواهد هلاك كند به دست من هلاك ونابود مى ‏كند. بعد فرمود ع؛ اين دو نزاع خود را به پيشگاه الهى عرضه داشتند، خداوند به آنها خطاب كرد و فرمود؛ ساكت باشيد و مباهات نكنيد، به عزّت و جلالم قسم كسانی را آفريده ام كه از شما بهتر هستند... عرض كردند؛ آيا مخلوقى بهتر از ما آفريده ‏اى در حاليكه ما از نور آفريده شده ايم؟ فرمود؛ بلى، آنگاه به حجاب قدرت فرمان داد كه ظاهر شود، وقتى آشكار شد ديدند كه بر ساق عرش نوشته شده است؛ لا إله إلّا اللَّه،" محمّد رسول‏ اللَّه،" وعليّ وفاطمة،" والحسن والحسين،"خير خلق ‏اللَّه. «خدائى جز خداى يگانه نيست،جل جلاله محمّد ص فرستاده خداست، على، ع فاطمه،س حسن ع و حسين‏،ع بهترين مخلوقات پروردگار هستند». جبرئيل عرض كرد؛ يا ربّ؛ أسألك بحقّهم عليك أن تجعلني خادمهم! خداوندا ! ازتو درخواست مى ‏كنم بحقّ اين بزرگواران كه مرا خدمتگزار ايشان قرار دهى»، و خداوند آن را پذيرفت، پس جبرئيل از اهل بيت قرار گرفت و او خادم و خدمتگزار ما مى‏ باشد. 📚ارشادالقلوب ج۲ص۲۹۵ مدینه المعاجز ج۲ص۳۹۴ هُمْ فاطِمَةُ وَ اَبوها وَبَعلُها وَبَنوها.... 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
صبح ؛ بعد از زیارت عاشورا و خواندن دعای فرج ؛ پای سفره حضرت زهرا (س) نشستیم ، بچه ها ، سفره های جبهه را سفره ی حضرت زهرا (س) می خوانند ، و من ؛ نمیدانم چرا ؟!! ، با تمام جانم ؛ این حقیقت را احساس میکنم ... التماس دعای فرج..... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
💕ميگويند: باران اشک شوق فرشته هاست الهی با هر قطره از باران یکی از مشکلات زندگیتون بریزه و بارش این نعمت الهی رحمت،برکت ،شادی و سرزندگی براتون بیاره شبتون پر از دعای خوب فرشته ها🌙 🍃🍃🍃
درخاطرم روانه شدو شب بخیرگفت گفتم که درنبودتو شب ها بخیر نیست مولای غریبم💔
.... 🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃 در نزدیکی‌های تهران حوالی دولت آباد و میدان خراسان، یک گاریچی بود بنام قاسم، که کارش فروش جگر بود و به همین دلیل معروف شده بود به قاسم جیگرکی قاسم جیگرکی شرور بود، اهل دعوا و چاقو کشی و گاهی اوقات هم پیک مشروبی می‌زد اما هر سال چند روز قبل از محرم که می‌شد، دست و دهانش رو آب می‌کشید و تو مجلس امام حسین علیه‌السلام خدمت می‌کرد اوایل جمعیت زیادی در این هیئت حضور داشتند، کم کم از تعداد سینه‌زن ها کاسته شد تا اینکه مسئولین هیئت متوجه شدند که مطلبی باید رخ داده باشه که این مقدار کاهش سینه‌زن رخ داده است. پیگیری‌های مسئولین نشان داد که حضور آدم شروری مثل قاسم جیگرکی آن هم بعنوان جلودار و عَلَم کش باعث شده تا مردم میل و رغبتشان را به این هیئت از دست بدهند. بنابراین قرار گذاشتند که به قاسم اعلام کنند که امسال به هیئت نیاید. بزرگ هیئت که پیرمرد با صفایی بود با شش نفر از هیئتی‌ها رفتند منزل قاسم جیگرکی آن پیرمرد شروع به سخن کرد که قاسم، آیا امام حسین علیه‌السلام را دوست داری؟ قاسم زد زیر گریه و گفت بعد یه عمر نوکری، امام حسین علیه‌السلام رو دوست دارم!!؟ خودم و زن و بچه‌هام به فدایش مجدداً سوال کردند که قاسم هر کاری از دستت بر بیاید برای امام حسین علیه‌السلام انجام می‌دهی؟ گفت بله، هر کاری که رو زمین مونده باشه را از شعف دل انجام می‌دهم. از توالت شستن تا پرچم زدن و حتی چون بدن قوی داشت علم مسجد را او بدوش می‌کشید. هر کاری که بتونم انجام می‌دهم و به آن هم افتخار می‌کنم گفتند قاسم دوست داری هیئت اربابت کوچیک باشه یا بزرگ؟ گفت بزرگ... امام حسین علیه‌السلام عظمت دارد، هیئت او هم باید عظمت داشته باشد سؤال کردند که قاسم اگر کسی باعث بشود که هیئت امام حسین علیه‌السلام کوچک بشود وظیفه‌اش چیست؟ قاسم شک کرد و پرسید یعنی چه؟ گفتند یعنی مردم به هیئت نیایند به خاطر یک نفر قاسم گفت خُب آن یک نفر نیاید تا مردم بیایند. گفتند راستش ما آمده‌ایم که بگوئیم امسال شما به حسینیه نیایی! قاسم گفت باشه من نمیام و شما هم سلام من را به مردم برسانید و بگوئید قاسم نمیاد تا شما تشریف بیاورید شب اول محرم همسر و فرزندانش گفتند بابا نمیای هیئت!؟ قاسم گفت چرا شما بروید من هم خواهم آمد اجازه نداد خانواده متوجه بشوند رفت چند تکه پارچه مشکی پیدا کرد و رفت زیرزمین خانه را مشکی زد گفت یا امام حسین من را از حسینیه بیرون کردند، به من گفتند که دیگر نیا، من هم یه حسینیه برای خودم درست کردم اینجا کسی نیست که من را بیرون کنه زنجبرهایش را برداشت، هر چه شعر بلد بود می‌خواند و عزاداری می‌کرد این ادامه یافت تا صبح روز پنجم صبح روز پنجم یکی از اون هفت نفر با چشم گریان به درب خانه دوستش رفت و متوجه شد که او هم گریان است جویا شد دید دقیقاً همان خوابی که او دیده، دوستش هم دیده است درب منزل سوم و چهارم و ... هفتم همه در آن شب یک خواب را دیده بودند! هر هفت نفر را امام حسین علیه‌السلام توبیخ کرده بودند که شما چکاره بودید که به کسی بگوئید بیا و به دیگری بگوئید نیاید؟ من که فقط امام بنده‌های خوب نیستم، امام گنهکاران هم هستم بروید از او عذرخواهی کنید چرا دل قاسم را شکستید؟ چرا در پیشگاه همسر و فرزندانش کوچکش کردید؟ همگی با هم به در خانه قاسم آمدند و دیدند که درب باز است درب زدند، یکی از فرزندان قاسم آمد دیدند در حال گریه است گفتند چرا گریه می‌کنی گفت بیائید پدرم داره خودش را می‌زنه، پدر داره گریه می‌کنه دویدند، دیدند قاسم آنقدر این سر را به دیوار زده که این سر خون آلود شده گفتند چه شده، گفت من هم خواب امام حسین علیه‌السلام را دیدم آقا فرمود بخاطر من ببخش اینها را ولی قاسم تو که ما را دوست داری تو که دو ماه عزاداری می‌کنی چرا شرارت می‌کنی؟ چرا شراب‌خواری می‌کنی؟ چرا آبروی من را می‌بری؟ قاسم می‌گوید به آقا گفتم: من نمی‌دانستم که آبروریز شما هستم ... حالا که اینطور شد میخوام روز عاشورا بمیرم برات ظهر عاشورا نشده بود دیدن بچه‌های قاسم دارن فریاد میزنن آی مردم ما یتیم شدیم مردم اومدن جنازه قاسم رو گلبارون کردن تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند ‌ _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3