eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
#امان_از_دل_زینب...😭 #زیارت_اربعین....😭 🏴فرا رسیدن #اربعین_سالار_شهیدان_حضرت_اباعبدالله_الحسین(عل
وای حسینم...😭 سلام برادر عزیز خواهر پاشو ببین که زینب اومده زیارت . با چشمی پر اشک با دلی پرخون میگم برات هزار تا قصه و حکایت . تموم هستم ببین شکستم شکسته تر ز خواهرت کسی ندیده . یه عده گلچین گلامو چیدن یه روزه شد زینب تو پیر و خمیده . باغ دلم خزون شده یه صبح تا ظهر قامت من کمون شده . کابوس من موقع خواب حرمله و سه شعبه و کمون شده . تا شد سر تو به روی نیزه موندم میون یه عده هرزه . زل زده دشمن به قد و بالام چهار ستون تنم می لرزه . وآی زینب قد خمیده 😭 وآی به کربلا رسیده😭 امان از دل زینب....😭
🌴 #یازینب...
وای حسینم...😭 سلام برادر عزیز خواهر پاشو ببین که زینب اومده زیارت . با چشمی پر اشک با دلی پرخون
وای حسینم...😭 اومد به یادم اون ظهر پرغم دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال . دشمن نشسته به روی سینه تو پاشنه هاتو می کشی بر خاک گودال . دشنه و خنجر به روی حنجر هرگز نمیشه باورم این صحنه را من . دیدم که دشمن سر را جدا کرد با ضربه های محکمش از پشت گردن . فاطمه داشت نگاه می کرد دشمن تو سر از تنت جدا می کرد . هرچی می گفت رگو نزن عدو با بی حیایی خنده ها می کرد . مردم برادر ز فرط بیداد راس تو بین دستان صیاد . خون لخته بس که بین گلوته حلقوم پاره به خس خس افتاد . وآی زینب قد خمیده 😭 وآی به کربلا رسیده😭 امان از دل زینب....😭
🌴 #یازینب...
وای حسینم...😭 اومد به یادم اون ظهر پرغم دیدم که افتادی زمین بی جان و بی حال . دشمن نشسته به روی
وای حسینم...😭 نیزه سوارم خواهشی دارم نگیر تو رو خدا سراغ از گل لاله . شرمنده تم من آخه برادر جا مونده تو خرابه پیکر سه ساله . از شدت مشت موند جای انگشت رو صورت رقیه و نمی ره از یاد . نشد رقیه ت هفت سالش اما خیلی خیلی زود دندونای شیریش افتاد . روم نمیشه بگم داداش چی شد شکست دو تا گوشواره هاش . زمانی که خیمه ها سوخت آتش گرفت ریشه ی موهاش . امون ز ظلم و کینه ی این قوم امون ز قلب سنگین مردم . بس که جراحت بوده به جسمش غسلش ندادم کردم تیمم..... وای زینب قد خمیده😭 وای به کربلا رسیده😭 امان از دل زینب....😭 التماس دعا.....
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 سردار سرلشگر شهید حسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهاد گشود و در سن ۶۱ سالگی پس از چهل سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نایل آمد. سردار حاج حسین همدانی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت. وی در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اشرار و گروهک داخلی جان بر کف تن به مجاهدت داد و در سال ۵۹ به همراه خانم مرضیه دباغ از پایه گزاران سپاه استان همدان و بعدها کردستان بود. 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#زندگینامه_سردار_شهید_حسین_همدانی🌷🕊 سردار سرلشگر شهید حسین همدانی
سردار حسین همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می شناخت. با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک های ضدانقلاب را می شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. حسین همدانی فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله نقش بسزایی داشت. عملیات فتح المبین و بیت المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. موفقیت های رزمندگان اسلام در سایه فرماندهی این سردار رشید، سبب شد تا فرماندهان روز به روز بیشتر به او اعتماد کرده و مسئولیت های سنگین تری را یکی پس از دیگر به او بسپارند. قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج، سردار حسین همدانی به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شد تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کند. از دیگر سوابق مبرز این سردار شهید، می توان به معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، اشاره کرد. همچنین حضور پررنگ وی در عملیات غرور آفرین مرصاد و مجاهدت های وی در مبارزه به منافقین کوردل از دیگر خدمات ارزنده این شهید به ایران اسلامی بود. پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیات ارزنده اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ای موفق از خود به جای گذاشت. معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده ای کهنه کار با کوله باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود. مسئولیت های سردار حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس: ۱ ـ فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان ۲ ـ فرمانده لشکر ۱۶ قدس استان گیلان ۳ ـ معاونت عملیات قرارگاه قدس مسئولیت های پس از دفاع مقدس سردار حسین همدانی: ۱ ـ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت ۲ ـ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران ۳ ـ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره) ۴ ـ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۵ ـ جانشین سازمان بسیج مستضعفان ۶-عضو هیات امنای هیات رزمندگان ۷-فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران سردار شهید سرلشگر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است. سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود، که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سن ۶۱ سالگی پس از سالها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ به فیض شهادت نایل گردید. پیکر شهید سردار حسین همدانی در تاریخ ۱۹ مهرماه در تهران تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش همدان انتقال یافت تا همرزمان این شهید در گلزار شهدای همدان آخرین وداع را با وی انجام دهند. ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
سردار حسین همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همد
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🌷🕊 از امام و مولایم حضرت آیت‌الله‎العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.بسم‎‌الله الرحمن الرحیم سپاس خدای را که نعمت‌ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم. دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت‌های مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملت‌ها، عصر زوال طاغوت‌ها، عصر فروپاشی قدرت‌های استکباری و عصر برگشتن به خویشتن. خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و ۱۰ سال در اردوگاه‌های حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب. مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمین‎ها عبور می‎دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می‎کنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقع‎ها این نفس سرکش سراغ من می‎آمد و مرا گول می‎زد، وسوسه می‎شدم، نق می‎زدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‎طلبم، از امام و مولایم حضرت آیت‌الله‎العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمی‌توانستم خدمتگزار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند. تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند ان‌شاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش می‌کنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کم‎مهری‌ها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد. فرزندانم را سفارش می‌کنم و تأکید بر حفظ ارزش‌های اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزش‌هایش می‌توانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزش‌هاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم. برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم. از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر ان‌شاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم! هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی. ۲۸ شهریور ماه ۱۳۹۴ ...🌹🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
🏴بسم الله الرحمن الرحیم🏴 ##درد_دل...😭 #دریاب_این_دل_را...😔 می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد،
... ...😭 🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🏴 سلام علیکم. خدا خیلی بهمون نعمت داده.. غذا برای خوردن... آب برای نوشیدن.. شب برای استراحت.. و... و... بغل دست هر نعمتیم یه شکری قرار داده... این قسمت ماجرا برا خدا خیلی مهمه.. اینکه ببینه بنده اش این نعمتو دیده، فهمیده،درست ازش استفاده کرده،شاکرش بوده... ب قولی نمک شناس بود ما، برا خدا خیلی مهمه... یکی از اون هزاران هزار نعمت هایی که خدا ب ما داده، وجود نازنین امام حسین علیه‌السلام هست. چقدر شکر این نعمت رو بجا اوردید؟ ایه قران میفرماید اگر شکرگذار باشید شمارا زیاد میکنیم! در واقع میخواد بگه بازم نعمت میدیم اینقدر نعمت میدیم که غرق در نعمات بشید... کسی که شکرِ نعمتِ وجود نازنین ابا عبدالله رو بجا بیاره حلقه رفاقتش با اقا هی تنگ تر و تنگ تر میشه.... خدا این رفاقت و محبت رو زیاد و زیاد تر میکنه، شکر نعمتِ وجودِ حضرت سیدالشهدا چیه؟؛ حضرت قیام کردند، جایی که باطل داشت جاشو با حق عوض میکرد.... در واقع با فساد مبارزه کردند... امر به معروف و نهی از منکر! واجب فراموش شده!!!!!!!! اقا امام حسین بی تفاوت نبودن...، اتفاقی که داره برا بعضی از ماها رخ میده.. اینکه بی تفاوتیم نسبت به این فساد ها.. خب نمیخوایم وارد این بحث بشیم... فقط خواستم یه یاداوری کنم که این همه ادم تو این جهان هستن چنتاشون امام حسین دارن؟! چن تاشون امشب میتونن آه بکشن و بگن اقا دلتنگتیم... اقا دوست داریم..؟! اصلا چن نفر امشب توفیق دارن اسم خوشگلشو صدا بزنن؟ التماس دعا ... ...
بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب زمان مددی... چه تلخ می شود این روضه ها بدون شما چه تلخ تر همه ی عمر ما بدون شما منم غریبه و شب تیره و مسیرم سخت کجا روم چه کنم بی شما بدون شما پیامبرفرمودند: أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة. من و علی ، دو پدر این امت هستیم. یعنی تا امام زمان، همه ی امامان باباهای ما هستند،اگه یه بچه با باباش حتی زیارت بره،بچه است،دستش رو باباش رها كنه،احساس كنه باباش رو گم كرده،بی قرار میشه،فقط ناله میزنه و اشك می ریزه،دیدی تا حالا؟سئوال میكنی بچه چی شده؟فقط گریه میكنه،هق هق میكنه، كدوم از ما همچین حالی داریم؟ كدوم از ما از آقامون خبر داریم؟از این بابای مهربون. کجاست خیمه سبزت که راه گم کردم مرا بخوان نروم هیچ جا بدون شما تمام لطف نفسهای ما حضور شماست چگونه بال زنم تا خدا بدون شما قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر چرا امام زمان،شال عزا به كمر بسته؟آقایی كه می فرماید: در این مصائب اگه اشك چشمم خشك بشه خون گریه می كنم.وقتی امروز ببینه عمه اش زینب با قد خمیده داره میآد،دیگه رو پا ایستادن امام زمان مشكل میشه. قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر چه سرد می شود این روضه ها بدون شما
🌴 #یازینب...
بسم الله الرحمن الرحیم یا صاحب زمان مددی... چه تلخ می شود این روضه ها بدون شما چه تلخ تر همه ی
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُم....
🌴 #یازینب...
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ م
رفقا... اسمت رو بنویس جزو زائران روز اربعین،حاشا به كرم آقا،اگه دل هایی كه امروز برا حرمش می تپه،جزو زائراش ننویسن، مولا عباس چاوش وقتی با جوانها اومدند كربلا،پای پیاده، ابی عبدالله در عالم رؤیا اومد دیدن اینها، مولا عباس داره در رؤیا می بینه،تا اومدند از جا بلند شن،آقا فرمودند:بشینید مولا عباس،خیلی خسته شدید این همه راه پیاده اومدید، جان حسین بشینید،مولا عباس چند تا دلیل داشته اومدن من،اولین اینكه بدونید:هر كی میآد زیارتم من دیدنش میام،هر دیدی یه بازدیدی داره، یه دلیل دیگه اش، مولا عباس وقتی می اومدید یه پیرمردی جلوی جلسه ی شما، جلوی در،كفش های نوكرها رو جفت میكنه،دوست داشت با شما بیآد كربلا،گرفتار بود،پول نداشت،آه كشید، سلام من ِ حسین رو بهش برسونید،بگید :حسین فراموشت نكرده... حالا هركی می خواد زائر بشه بسم الله، دست ادب روی سینه ات بگذار... یاحسین...😭
🌴 #یازینب...
رفقا... اسمت رو بنویس جزو زائران روز اربعین،حاشا به كرم آقا،اگه دل هایی كه امروز برا حرمش می تپه،جزو
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. حالا یه سلام از زبون بی بی زینب بگیم: أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ... امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى ا
خانم بزرگ .... گفت:حسین....😭 منم آن كوهی كه از داغت در هم شكستم من همون زینبم كه شام رو روی سر اونها ویرون كردم،اما دیگه طاقت ندارم منم آن كوهی كه از داغت در هم شكستم شكستم آن گونه كه نشناسی من كه هستم حسین جان یادت ِ، من متحیر بودم بالای گودال ِ قتلگاه،هی میگفتم:این حسین ِ من ِ، من باور نمی كردم، تو خودت از گلوی بریده صدا میزدی،اُخی اِلیَّ، اشتباه نیومدی زینب من حسینتم، حالا حسینم، امروز اگه من خودم رو معرفی نكنم نمی شناسی...😭
🌴 #یازینب...
خانم بزرگ .... گفت:حسین....😭 منم آن كوهی كه از داغت در هم شكستم من همون زینبم كه شام رو روی سر اون
منم همون همسفر ِ زار و تنها كه هنوز باور نداره تو این دنیا فاتحه خون ِ تو شده رو این خاك ها آب می ریزم رو مزارت ای تشنه لب رسیده وقت دیدارت ای تشنه لب می خوام بمیرم كنارت ای تشنه لب سالار زینب یا حسین ای تشنه لب تو از رو نیزه دیدی كه هرچی من كشیدم من از پای نیزه سنگ ها رو بر جون خریدم یادت میآد افتاد سرت از نیزه ها دویدم و بغل گرفتم تو رو تا سرت نمونه زیر پای ِ مركب ها یادم میآد تو مجلس ِ نامحرم ها سر تو بالا آمد از تشت طلا كه چشم های بی حیا برگرده از ما سالار زینب یا حسین ای تشنه لب... امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
منم همون همسفر ِ زار و تنها كه هنوز باور نداره تو این دنیا فاتحه خون ِ تو شده رو این خاك ها آب می
اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم یادته چه طور می رفتی كنار بدن علی اكبر؟دیگه قوَّتی تو پاهات نبود،زینب همون حال رو داره بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر برای روضه مان در عزای یکدیگر... وای حسینم...😭
🌴 #یازینب...
اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم رسیده ا
حالا زینب رسیده كنار عشقش می خواد روضه بخونه،بگه حسین:بیا با هم روضه هامون رو مرور كنیم ...😭 من از اصابت آن سنگهای بی احساس تو از نگاه یتیمت به نیزه ی عباس به زخم ِ کاری ِ نیزه که بازی ات میداد به نقش های کبودی که بر تنم افتاد بر آن صدای ضعیفت، بر این نفس زدنم برای چاک لبانت، به زخم های تنم همین بس است بگویم که زخم تسکین است كه گوش های من از ضرب دست سنگین است...😭
🌴 #یازینب...
حالا زینب رسیده كنار عشقش می خواد روضه بخونه،بگه حسین:بیا با هم روضه هامون رو مرور كنیم ...😭 من از
داداش حسینم...😭 چگونه؟ با که بگویم ؟دو دل جدا ماندند که پاره های دلم بین بوریا ماندند چگونه با تو بگویم که نوزده کودک ز جمع قافله ی خواهر ِ تو جا ماندند یکی دو تا که در آن شب درون خیمه و دود میان حلقه ی آتش به شعله ها ماندند یکی دو تا که زمان هجوم جان دادند و چند تای دگر زیر دست و پا ماندند دو طفل در بغل هم ز درد دق کردند دو طفل موقع غارت ز ما جدا ماندند یتیم های تو را جمع کردم اما از فشار حلقه ی زنجیر بی صدا ماندند.... امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
داداش حسینم...😭 چگونه؟ با که بگویم ؟دو دل جدا ماندند که پاره های دلم بین بوریا ماندند چگونه با
حسینم...😭 چهل شب است که با کودکان نخوابیدم چهل شب است که از خیزران نخوابیدم روز اربعین ِ ابی عبدالله است،بزرگان ما امروز رو حواسشون از روز عاشورا هم بیشتر بود، یكی از بزرگان روز اربعین بهم می ریخت، ازش سئوال می كردی چرا اینجوری شدید؟ می گفت:من یه سال اربعین كربلا بودم، انگار هنوز صدای ناله ی بچه های حسین توی گوشم....😭
🌴 #یازینب...
حسینم...😭 چهل شب است که با کودکان نخوابیدم چهل شب است که از خیزران نخوابیدم روز اربعین ِ ابی عب
چهل شب است نه انگار چهارصد سال است هنوز پیکر تو در میان گودال است هنوز گرد تنت ازدحام می بینم به سمت خیمه نگاه حرام می بینم هر آنچه بود کشیده ز پیکرت بردند مرا ببخش که دیر آمدم سرت بردند مرا ببخش نبودم سر تو غارت شد کنار مادرم انگشتر تو غارت شد...😭 وای حسینم...😭
🌴 #یازینب...
چهل شب است نه انگار چهارصد سال است هنوز پیکر تو در میان گودال است هنوز گرد تنت ازدحام می بینم به
رسیده ام سر وداع ِ آخرمان اگر چه زودتر از من رسیده مادرمان ببین كه دست به پهلو نشسته می گرید زداغ آن سر ِ ابرو شكسته می گرید....
🌴 #یازینب...
رسیده ام سر وداع ِ آخرمان اگر چه زودتر از من رسیده مادرمان ببین كه دست به پهلو نشسته می گرید زداغ
یازهرا...😭 یعنی حسین جان اومدم كنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته كنار قبر عباس نشسته. تو تشنه رفتی و بعد تو آشیانم سوخت نفس نفسم بی تو دودمانم سوخت اگر چه دست كسی سمت معجرم نرسید زبس كه زخم زبان بود نیمه جانم سوخت به زیر تابش خورشید دخترت می گفت كه از حرارت زنجیر استخوانم سوخت زبام های بلند، آتشی به نی می ریخت پس از سر تو سر و روی دخترانت سوخت..‌ امان از دل زینب...😭
🌴 #یازینب...
یازهرا...😭 یعنی حسین جان اومدم كنار مزارت، می بینم مادرم اول رفته كنار قبر عباس نشسته. تو تشنه رف
بیشتر از همه تو زیارت اربعین خانم رباب اذیت شده، سه روز میگن اهلبیت كربلا بودن، آقا جانم ... زین العابدین ترسید از جان دادن خیلی ها،فرمان داد،عمه جان همه رو جمع كن برگردیم مدینه، دیدن رباب جلو اومد خانم جان: به من اجازه بده اینجا بمونم، بعضی ها نوشتند یك سال كنار قبر حسین یه طوری ضجه می زد،یه طوری ناله می زد، همه ی بیابون نشین ها با ناله ی رباب گریه می كردند، هر چی اومدند گفتند:خانم جان یه سایه بان حداقل بذار برات درست كنیم،آفتاب سوزنده است،می فرمود:نه،نه،خودم دیدم بدن عزیزم زیر آفتاب،روی خاك های گرم كربلا بود رباب بر سر خود می زد و به من می گفت به روی نیزه ببین طفل بی زبانم سوخت... 😭 حلال کنید 😔.