🌴 #یازینب...
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 🌷🕊#معرفی_شهید_سید_جواد_شفیعی🌷🕊 نام و نام خانوادگی:سید جواد شفیعی استان:
🌷🕊#زندگینامه_طلبه_شهيد_سيد_جواد_شفيعی_دارابی🌷🕊
قلم قاصر از توصيف شهامت و رشادت رزمندگاني است كه قدم به قدم به سرزميني نزديك ميشدند كه احتمال آن ميرفت آخرين لحظههاي زندگاني آنان در آن جا سپري گردد و يزيديان زمان به حيات طبيعي اين شيران خاتمه دهند. نه هر درخت تحمل كند جفاي خزان غلام همت سروم كه اين قدم دارد عالم از شورعشق و عاشقي دلدادگان دوست بي خبر بود. اين همه غوغا در جان پاك شهيدان و رهسپاران كوي دوست از جانب حق بود. آلودگي از ماست كه ميبايست از خدا فيضي را طلب كنيم. آن فيض جز عنصر جود و سخا نيست كه به خاطر طهارت جانشان به آن فيض و عنصر حقيقي نايل آمده و با تقديم جان، جان را پاك نمودند. روحاني شهيد حجت الاسلام سيد جواد شفيعي در يك خانواده مذهبي و مستضعف چشم به دنيا گشود. او براي تحصيل پاي به دبستان گذاشت و تا اخذ مدرك ششم قديم مبادرت نمود. از آن جايي كه ايشان علاقة خاص و وافري به تحصيل علوم ديني داشت، از ادامه تحصيل علوم جديد منصرف و پاي به محيط سالم و مقدس حوزه علميه گذاشت. علوم صرف و نحو را در مدرسه امام صادق «دار بكلا» نزد حاج آقا دار بكلاني به اتمام رسانيد. پس از مدتي به رستم كلا مهاجرت و پاية علوم ادبي وعربي را ادامه داد. پس از يكسال از آن جا عازم شهر مقدس قم شد و در آنجا به موفقيتهاي چشمگيري نايل آمد. اين دلدادة كوي جانان توسط حضرت امام ملبس شد و يك سال بعد از پيروزي انقلاب ازدواج نمود. از بهترين نمونههاي اخلاقي در ايشان برخورد حسنه با افراد جامعه بود و قدرت جاذبه و دافعة ايشان بي نهايت شايان توجه بود. براي او فقر مادي اهميت نداشت، مهم فقر علمي بود. هر هفته به جمكران ميرفت، معنويت او واقعا قابل تعمق و تامل است. در تبليغ دين يد طولايي داشت. خط فكري ايشان در حد انطباق كامل خط امام بود و در اين مسير مبلغي بزرگ براي همه بود. با شخصيتهاي سرشناس زمان خود از جمله هادي غفاري و آيت الله خلخالي و ديگران در ارتباط بود. او نقش به سزايي در تبليغات جنگ و مشوق بزرگي براي رزمندگان اسلام بود و خود نيز عملا در جبهه حضور داشت. ارتباط دائم و مستمر در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي او را در جايگاه خاصي قرار داده بود. در تربيت نو نهالان نقش مهمي داشت و در روش كلاسداري از طرف آقايان قرائتي و راستگو مورد تقدير قرار گرفت. در ايام محرم به نقاط دور دست سفر ميكرد تا رسالت خود را ادا نمايد. اين مطلب از اوست: «چرا بعضي از جوانها از اسلام دست برداشتند… مگر اسلام چه جيز كم داشت؟» سرانجام او پس از آرزوي زيستن و رفتني سرخ، با لباس مقدس روحاني رزمي، در معركة نبرد حضور يافت و در يك نبرد خونين با حمل سلاح آتشين در صبحدم جمعه ۱۳۶۵/۱۱/۰۳ در شلمچه و منطقه عملياتي كربلاي پنج با اصابت گلوله به قلب پاكش به شهادت رسيد. اين شرح بي نهايت كز حسن يار گفتند حرفيست از هزاران كاندر عبارت آمد «روحش شاد و راهش پر رهرو باد»
👇👇
#ادامه_دارد