همیشه وضو داشت.
یه روز گفتم: رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی...
وقتی می خوابی...
وقتی از خونه بیرون میری... اول وضو می گیری؟!
گفت: وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...
وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم....
هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
#شهید_رضا_پورخسروانی🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🌹🏴
#لبیک_یــــازیــنــــبــــــــ..🌹🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
#گذرے_بر_سیره_شهید
همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی، وقتی می خوابی، وقتی از خونه بیرون میری اول وضو می گیری؟!
گفت: وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
#شهید_رضا_پورخسروانی🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
#شهید_امام_رضایی🕊🌷
چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبز پوش و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام رضا را برای او انتخاب کرد..
دو ساله بود که به همراه مادرش برای زیارت امام رضا(علیه السلام) به مشهد رفتیم. اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودیم که یک دفعه متوجه شدم دستهای کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است. با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا به نظر میرسید جدا کردنش ممکن نبود. مردم به سمت او هجوم آوردند. کمی طول کشید تا او را جدا کردیم.
انگار به ضریح مطهر قفل شده بود. همین که به خانه رسیدیم، با کمـال تعجـب جای پنج انگشــت سبز را روی کمر او دیدیم.....
راوی : پدر گرامی شهید
#شهید_رضا_پورخسروانی🕊🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---