eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊 #خاطرات : #شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت اول)🌹🍃 🕊🌷بسم رب ا
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : 🌹🍃 فصل چهارم..( قسمت دوم)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین زینب که به دنیا آمد بابایم هنوز زنده بود و من سایه سر داشتم در همه سال هایی که در آبادان زندگی کردم نابابایی ام مثل پدر و حتی بهتر به من و بچه هایم رسیدگی می کرد او مرد مهربان و خداترسی بود و من واقعا دوستش داشتم بعد از ازدواجم هر وقت به خانه مادرم می رفتم بابایم به مادرم می گفت کبری در خانه شوهرش مجبور است هر چه هست بخورد اما اینجا که می آید تو برایش کباب درست کن تا بخورد و قوت بگیرد. دور خانه های شرکتی شمشادهای سبز و بلندی بود بابایم هر وقت که به خانه ما می آمد در می زد و پشت شمشادها قایم می شد در را که باز می کردیم می خندید و از پشت شمشادها در می آمد همیشه پول خرد در جیب هایش داشت و آنها را مثل نذری به دخترها می داد بابایم که امید زندگی و تکیه گاه من بود یک سال بعد از تولد زینب از دنیا رفت. مادرم به قولی که سال ها قبل در نجف به بابایم داده بود عمل کرد خانه اش را فروخت و با مقداری از پول فروش خانه جنازه بابایم را به نجف برد و در زمین وادی السلام دفن کرد. آن زمان یعنی سال ۴۷یک نفر سه هزارتومان برای این کار از مادرم گرفت مادرم بعد از دفن بابایم در نجف به زیارت دوره ائمه رفت و سه روز به نیابت از بابایم زیارت کرد و بعد به آبادان برگشت. تحمل این غم برای من خیلی سنگین بود. برای همین ناراحتی اعصاب گرفتم و پیش دکتر رفتم و به تشخیص دکتر قرص اعصاب می خوردم حال بدی داشتم افسرده شده بودم زینب یک سالش بود یک روز سراغ قرص های من رفت و قرص ها را خورد به قدری حالش خراب شد که بابایش سراسیمه او را به بیمارستان رساند دکترها معده زینب را شست و شو دادند و یکی دو روز او را بستری کردند خوردن قرص های اعصاب اولین خطری بود که زندگی زینب را تهدید کرد. شش ماه بعد از این ماجرا زینب مریضی سختی گرفت که برای دومین بار در بیمارستان شرکت نفت بستری شد او پوست و استخوان شده بود هر روز برای ملاقات به بیمارستان می رفتم و نزدیک برگشتنش بالای گهواره اش می نشستم و برایش لا لایی می خواندم و گریه می کردم بعد از مدتی زنیب خوب شد و من هم کم کم به غم از دست دادن بابایم عادت کردم مادرم جای پدر و خواهر و برادرم بود و خانه او تفریح و دل خوشی من و بچه هایم بود. بعد از مرگ بابایم مادرم خانه ای در منطقه کارون خرید این خانه چهار اتاق داشت که مادرم برای امرار معاش سه اتاقش را اجاره داد و یک اتاق هم دست خودش بود هر هفته یا مادرم به خانه ما می آمد و یا ما به خانه مادرم می برد باشگاه شرکت نفت مخصوص کارکنان شرکت نفت بود سینما داشت بلیط سینمایش ۲ ریال بود ماهی یک بار می رفتیم بابای مهران با پسرها ردیف جلو و من و دخترها هم ردیف عقب می نشستیم و فیلم می دیدیم من همیشه چادر سر می کردم و به هیچ عنوان حاضر نبودم چادرم را در بیاورم پیش من در آوردم چادر گناه بزرگی بود. بابای بچه ها یک دختر عمه به نام بی بی جان داشت که در منطقه کارمندی شرکت نفت بریم زندگی می کرد ما سالی یک بار در ایام عید به خانه آنها می رفتیم و آنها هم در آن ایام یک بار به خانه ما می آمدند و تا سال بعد و عید بعد رفت و آمدی نداشتیم اولین بار که به خانه دختر عمه جعفر رفتیم بچه ها کفش هایشان را در آوردند اما بی بی جان به بچه ها گفت لازم نیست کفش هایتان را در بیاورید بچه ها هم با تعجب دوباره کفش هایشان را پا کردند و همه با کفش وارد خانه شدیم اولین باری هم که قرار بود آنها خانه ما بیایند جعفر از خجالت و رودربایستی یک دست میز و صندلی فلزی برایم خرید تا مدت ها هم آن میز و صندلی را داشتیم. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ... 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سلام دوستانی که قصد خوندن نماز لیله الدفن رو برای شهید بزرگوار محمد اصلانی دارند نام پدرشون حسن هست.
دو قلاده تکفیری که در حال ورود مسلحانه از خاک افغانستان به ایران بودند توسط رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شکار شدند؛ از این موجودات جلیقه ی انفجاری و مقادیری سلاح کشف شد. 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 دومین طلبه حادثه سوءقصد در حرم رضوی دومین طلبه مضروب در حرم مطهر رضوی به شهادت رسید. 🌷🕊 نیز از طلاب فعال در حاشیه شهر مشهد بود که برای بهبود وضعیت مردم این مناطق تلاش می‌کرد. 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 #شهادت دومین طلبه حادثه سوءقصد در حرم رضوی دومین طلبه مضروب در حرم مطه
وداع با پیکر 🌷🕊 امشب در حرم مطهر رضوی، رواق امام خمینی ساعت ۲۴ مراسم تشییع: فردا ساعت ۱۱ از خیابان امام رضا(علیه‌السلام) مقابل مهدیه به سمت حرم مطهر رضوی 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
امروز عصرحال و هوای هم محله‌ای‌های #شهید_دارایی طلبه جهادگر و مردمی بعد از اعلام خبر شهادت وی😔 #کُ
خدایا تو میدانی که فقط بخاطر رضای تو آمده‌ام و بخاطر راضی نمودن قلب مقدس فرمانده کل جبهه‌ها حضرت مهدی(عج) و پاسخ به ندای نائب بر حقش امام عزیزم! خدایا این جسم گناهکار را در این راه بپذیر و در لحظات آخر که در خون ناقابلم می‌غلتم، مولایم مهدی عزیز را بر بالینم برسان 🌷🕊 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---