eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.4هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 #یازینب...
شب آخر ماه صفر،با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره،😭 همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خو
وقتی خواست از مدینه حركت كنه...زن وبچه اهل و عیال ،همه رو جمع كرد،فرمود من دارم میرم،همتون پشت سر من گریه كنید😭
🌴 #یازینب...
وقتی خواست از مدینه حركت كنه...زن وبچه اهل و عیال ،همه رو جمع كرد،فرمود من دارم میرم،همتون پشت سر من
وقتی گفتند،آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه كنه،آقا سر انداخت پایین فرمود:آره ،اما مسافری كه امید برگشت داره،من كه یقین دارم كه دیگه از این سفر برنمی گردم😭
🌴 #یازینب...
وقتی گفتند،آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه كنه،آقا سر انداخت پایین فرمود:آره ،اما مسافری كه
می خوام عرض كنم آقاجان،هركی می خواد بره سفر،اگر امید برگشت نداشته باشه... اگر قرار بر اینه اهل و عیالو دعوت به گریه و ناله كنه،😭 درستشم شاید همین باشه...
🌴 #یازینب...
می خوام عرض كنم آقاجان،هركی می خواد بره سفر،اگر امید برگشت نداشته باشه... اگر قرار بر اینه اهل و ع
اما یه سئوال دارم از شما... می خوام بگم چرا كربلا جریان برعكس شد،مولامون حسین داشت می رفت میدان. یه وقت دید زینب داره گریه می كنه،گفت:زینب جان گریه نكن،گریه ها رو نگه دار،چرا گریه نكنم،گریه ها رو نگه دار، برا وقتی كه تو رو به اسارت می برند...😭 یا زینب...
🌴 #یازینب...
اما یه سئوال دارم از شما... می خوام بگم چرا كربلا جریان برعكس شد،مولامون حسین داشت می رفت میدان. یه
...می بینم دستهای تو رو بستند،كوچه به كوچه،شهر به شهر،گذر به گذر،با دست بسته تو رو می برند،گریه ها رو نگه دار برا اون روز... یا زینب...
🌴 #یازینب...
...می بینم دستهای تو رو بستند،كوچه به كوچه،شهر به شهر،گذر به گذر،با دست بسته تو رو می برند،گریه ها ر
یا امام رضا ... آرزوهایی كه ما داریم،همه از خواسته های شما نشات میگیره. آرزوی تك تك ماست،واسه ارباب بی كفنمون جون بدیم،شما هم همین كارو كردید... یا حسین...
🌴 #یازینب...
یا امام رضا ... آرزوهایی كه ما داریم،همه از خواسته های شما نشات میگیره. آرزوی تك تك ماست،واسه ارباب
اون لحظات آخر... دیدند،فرشهای حجره رو جمع كردید،فرمودید می خوام رو خاك جون بدم مثل جد غریبم حسین... یا حسین...
🌴 #یازینب...
اون لحظات آخر... دیدند،فرشهای حجره رو جمع كردید،فرمودید می خوام رو خاك جون بدم مثل جد غریبم حسین...
آقا جانم... نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید،یا نه. اما خدارو صد هزار مرتبه شكر اون لحظه های سخت دیگه زن و بچه كنارت نبود،دخترت نبود،لحظه جان دادن شما رو ندید.😭
🌴 #یازینب...
آقا جانم... نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید،یا نه. اما خدارو صد هزار مرتبه شكر اون لحظه های سخ
اما بمیرم برای اون آقایی كه،وقتی كه می خواست جان بده،خانم‌زینب آمد بالای تل زینبیه،از اون بالای بلندی نگاه كنه،ببینه دور حسین حلقه زدند..😭 امان از دل زینب...
🌴 #یازینب...
اما بمیرم برای اون آقایی كه،وقتی كه می خواست جان بده،خانم‌زینب آمد بالای تل زینبیه،از اون بالای بلند
آی رفقا آخرین ناله های محرم و صفره... یه وقت دید نیزه دار با نیزه می زنه،شمشیر دار با شمشیر می زنه ،حسین...😭 لذا وقتی برگشت مدینه،عبدالله به خانم زینب سلام الله علیها گفت: شما خانم زینب منو ندیدی😭،گفت عبدالله حق داری منو نشناسی،خودم دیدم بین دو نهر آب ... حسین....😭
🌴 #یازینب...
آی رفقا آخرین ناله های محرم و صفره... یه وقت دید نیزه دار با نیزه می زنه،شمشیر دار با شمشیر می زنه
شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند.😭 این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم😭
🌴 #یازینب...
شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی ز
یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد... یا زهرا..‌ وای مادرم...😭 یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست.... یا علی جانم...😭