📌مردم میگویند...
آدمهای خوب را پیدا کنید
و بدها را رها کنید.
📌اما باید اینگونه گفت:
خوبی را در آدمها پیدا کنید
و بدی آنها را نادیده بگیرید.
هیچکس کامل نیست!
عصرتون بخیر
🍃🌹یا ثارالله...
نام حسین(ع)، درمان عشق ماست. ما با ذکر یاحسین (ع) نمک گیر سفره او شدیم. این است که تاآخر عمر دست از حسین (ع) بر نمی داریم. ما دل های شکسته خود را وقف علی اصغر (ع) کرده ایم و اشک خود را نذر کربلا... واین وقفنامه به امضای امام حسین (ع) رسیده است.
پروردگارا:
مارا به چشمه کربلا و نهر علقمه تشنه تر کن! و اشک را بر دل هایمان بفرست.🌹🍃
#ارسالی
💐ممنونم از همراهیتون💐
#داسـتان_امشب...
🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃
در قدیم یک فردی بود در همدان
به نام اصغرآواره
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همهٔ شهر او را میشناختند...
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش میگفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخواند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.
تا اینجای داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدّین و مؤمن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بود اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحهای بخوانم و برگردم.
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!
تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد و گریست....
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد این طور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود
شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم
وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد
ترسیدم و گفتم: یا امام حسین اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود،
اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید...
چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها موسیقی ننواختم...
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیهالسلام برات جبران کنه
حالا هم به نظرم همهٔ ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانهای بشود برای این امر
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...
#این_نمکدان_حسین_جنس_عجیبی_دارد
#هر_چقدر_میشکنیم_باز_نمک_میریزد....
_••🏴🍃 #یاحسین...🏴🍃••_
#اَلسلامُ_علی_قَلب_الزِینَبِ_الصَبور🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
هر طلوعی تولدی دوباره است
و هر تولدی شروعی دوباره
روزتان به پاکی باران
و طراوت شبنم
و به شادابی گلها
در زندگی هیچ چیز
مهم تر از این نیست
که قلبا ًدر آرامش باش ...
سلام صبح آخرین ☕️
پنجشنبہ شهریورماهتون زیبا
امیدوارم طلوع امروز
طلوع بهترین ها براتون باشہ🌻
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
آرزو میکنم
چشماتون از شادی برق بزنه
لبتون پر از خنده باشه و هر
صبح از هیجانِ شروعِ یک
روزِ جدید، به وجد وسرور بیاین ...
آرزو میکنم
لحظه های زندگی تون پُر از
حسِ خوبِ با هم بودن باشه
«هر چی آرزوی خوبه مال تو»
" پیشاپیش فصل زیباے پاییز مبارک "
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
آخرین پنجشنبہ
زیبای شهریورماهتون🌼🍃
پر از عشق ومحبت
پر از موفقيت وسرافرازی
پر از صلح وسازش
پر از دوستی ومهربانی
پر از دلخوشى
و پر از خبرهای خوب
آخرهفتہ تون بی نظیر
دلتون گرم به عشق به خدا🌼🍃
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
🍃💐نامه ای 💌خیلی #عاشقانه و #زیبا از سوی #پروردگار به همه انسان ها💐🍃
💚سوگندبه روزوقتی نورمی گیردوبه شب وقتی آرام می گیردکه من
نه تورارها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام( ضحی ۲_۱)
💝افسوس که هر کس رابه تو فرستادم تا به توبگویم دوستت دارم و راهی پیش
پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس ۳۰)
💐وهیچ پیامی ازپیام هایم به تونرسید مگر ازآن روی گردانیدی.(انعام ۴)
و باخشم رفتی وفکرکردی هرگزبرتو قدرتی نداشته ام
(انبیا ۸۷)
🌹ومرابه مبارزه طلبیدی وچنان متوهم شدی که گمان بردی خودت برهمه
چیز قدرت داری.
(یونس ۲۴)
🌹واین درحالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی ونمی توانی بیافرینی و
اگرمگسی ازتوچیزی بگیردنمی توانی از او پس بگیری
(حج ۷۳)
🌺پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت ازوحشت فرورفتند و تمام
وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که
باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب ۱۰)
💝تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و
یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز
به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
(توبه۱۱۸)
🌹وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من
میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرابا دیگری در عشقت شریک
کرد .(انعام ۶۴_۶۳)
🌺این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی
و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای.
(اسرا ۸۳)
🌹آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(سوره شرح ۳_۲)
💝غیر ازمن خدایی هست که برایت خدایی کرده است ؟(اعراف ۵۹)
💔پس کجا می روی؟(تکویر۲۶)
💝پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟(مرسلات ۵۰)
💚چه چیزجز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(انفطار ۶)
🌹مرابه یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در
آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای
باران ازخلال آن هابیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو
فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران،
ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم ۴۸)
💐من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت
رادر خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره
آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار
ادامه می دهم. (انعام ۶۰)
💝من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت میدهم.(قریش ۳)
🌺برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.(فجر ۲۹_۲۸)
💐تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه كنيم .( مائده۵۴)
#خدا
#عاشقانه
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #پنجشنبه #۲۸_شهریور ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_علیاصغر_بوجاری 🌷
(استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۳۱ ه.ش)
#ولادت شهید رضا سلیمانی🌷
(استان زنجان، شهرستان ابهر) (۱۳۴۷ ه.ش)
#ولادت شهید عبدالکریم رزمجو🌷
(استان بوشهر، شهرستان گناوه) (۱۳۵۰ ه.ش)
#شهادت شهید سیدعینالله خلیلی لنگردهی 🌷
(استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید محمد رضا نصیر احمدی🌷
(استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۵۹ ه.ش)
#شهادت شهید بابالله عباسی 🌷
(استان مازندران، شهرستان سوادکوه شمالی) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید عبدالحسین همتیان🌷
(استان سمنان، شهرستان سمنان) (۱۳۶۰ ه.ش)
#شهادت شهید غلامحسن اصل دهقان🌷
(استان البرز، شهرستان هشتگرد) (۱۳۶۰ ه.ش)
#ولادت شهید مدافع حرم حامد کوچکزاده🌷
(استان گیلان، شهرستان رشت) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید محمود ضمیری مرویزاده🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۱ ه.ش)
#ولادت شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان🌷
(استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید غلامحسین بهاآبادی نسب🌷
(استان کرمان، شهرستان رفسنجان) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید محمود اسکندری پورهمدانی زاده 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید علی قنادیان 🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان سبزوار) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر رنگینی نوشآبادی🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید اسماعیل گیاهی🌷
(استان گیلان، شهرستان بندرانزلی، روستای خمیران) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید سیدعلی هاشمیان🌷
(استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۴ ه.ش)
#شهادت شهید سیدمنصور جوادیون🌷
اصفهانی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر رستمی 🌷
(استان همدان، شهرستان اسدآباد، روستای پیرشمسالدین) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مرتضی جرجندی🌷
(استان کرمان، شهرستان بم، روستای دولت آباد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محسن بنی اسدی نژاد🌷
(استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید حسن اسفندیاری🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید جعفر مکاری نوشآبادی🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۷۸ ه.ش)
#وفات شاعر حزباللهی ابوالفضل سپهر🌹
(۱۳۸۳ ه.ش)
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری قمری (۱۹ محرم)
#حرکت_اسرای_کربلا_به_طرف_شام (۶۱ ه.ق)
#یازهرا....🏴🕊
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یازهرا...🏴🍃
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🏴 @yazinb2🏴🍃
📜 نوزدهم محرم 📜
🔘 #بخش_اول
🔰روز از پس روز سپری می شد •••
🔰سیدالساجدین، در غُل و زنجیر •••
••• اما ساکت و در سکوت •••
🔰و زنان سوار بر اَستران عریان •••
••• آرام، ولی بیقرار •••
🔰فاطمه، چشم به بیابان دوخته بود و در خاطرات تلخ روز عاشور غوطه ور بود •••
🔺عصر روز عاشور را به یاد آورد🔻
🔹آن هنگام، که تمام یاران به شهادت رفته بودند🔹
••• و تنها بنی هاشم مانده بودند •••
❌سپاه ظلم و ستم و طغیان و بیدادگری، نا آرام هلهله می کرد و خون می طلبید •••
* و صدای قافله سالار که گفت:
"پسرم، علی جان! آماده شو، جدّت به انتظار تواست."
🔸فاطمه رنگ بر چهره باخت، تا به خود بیاید🔸
🔸علی اکبر، سوار بر اسب سوی میدان شده بود🔸
🔰و آنچه نصیب فاطمه شد، ماندن و تماشای برادر بود •••
* قافله سالار گفت:
"کسی را سوی شما فرستادم که در خِلقت و خُلق و منطق، شبیه تریت مردمان است به رسول الله."
"ما هر زمان دلتنگ جدّمان شویم، به علی اکبر نظر کنیم."
❌اما سپاه کُفر، تحت سلطۀ شیطان بود و اصلاً نمی شنید •••
🔹علی اکبر به میدان که رسید، لحظه ای ایستاد، و پا در رکاب محکم کرد.🔹
+ گفت:
💠"لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ."💠
🔹نهیبی بر اسب زد و سوی آنان تاخت.🔹
••• رجز می خواند •••
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۰ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
📜 نوزدهم محرم 📜
🔘 #بخش_دوم
•••
+ گفت:
"این منم علی، فرزند حسین بن علی، از جوانان بنی هاشم، آمده ام تا شما را به ضربت شمشیر حق درهم کوبم!"
🔰سواران سپاه کُفر سوی او تاختند، و در میان هجوم پُر تعداد سواران، از نظر پنهان شد •••
••• سکوت بود و سکوت •••
🔰که صدای فراز و فرود شمشیرها، سکوت را درهم شکست •••
🔺و فاطمه، آشفته حال ناظر بود.🔻
🔰جمع بسیار سواران در مصاف با علی اکبر، گِرد او حلقه زدند، و سپاه آن به آن موّاج شد و از سویی به سویی رفت •••
🔹شمشیرها فرا رفت و فرود آمدند، نبرد حق و باطل، به تمامی رُخ نمود.🔹
🔰رفته رفته، تلاطم میدان آرام گرفت، مردان سپاه پس کشیدند و حلقۀ حصر از هم گسست، خیل بسیار مردان سپاه، سرنگون از اسب، یا از زخم جراحت ناله کردند، یا به مرگ رفته بودند •••
🔺علی اکبر خواست تا از زمین برخیزد، نتوانست.🔻
••• قافله سالار سوی او پَرکشید •••
🔹قبل از آنکه او را در بغل گیرد، رسول الله آغوش گشود و علی اکبر را در بغل گرفت •••
••• صورتش را بوسید •••
🔵 و به جرعه ای آب، سیرابش کرد!•••
● ۳۰ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
❤️🍃🌸✨🌼✨🌸🍃
🍃🌼آقــای خــوبم
هرجا که هستی⁉️
❤️باهزاران عشق
✋ ســـلام..
🍃🌸اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم🌸🍃
حی علی الصلاه
#نماز اول وقت
❤️🍃🌸✨🌼✨🌸🍃❤️
💕این متن فوق العادست
یعنی محشره
در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد ، رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم هست.
درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است..
ولی در نماز پایان است، شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است
خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده!!!
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد
ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ..
آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ
ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ..
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ..
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ..
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : "ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ".
بر آنچه گذشت, آنچه شکست, آنچه نشد... حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد
#یاحسین
🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃
🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴
🍃🏴 @Yazinb3🏴🍃
🍃🍃🍃