eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 گرامیداشت بیست وسوم ربیع الأول، سالروز ورود بنت ولی الله و اخت ولی الله و عمة ولی الله حضرت سلام الله علیها🌸 ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به یک سال پس از تبعید علیه السلام از به ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به همراه عده ای از برادرانشان به منظور دیدار و نیز تجدید با امام زمان خویش راهی دیار شدند. هنگامی که مرکب حضرت معصومه سلام الله علیها و همراهانشان به شهر ساوه رسید، مأموران حکومتی به دستور با این کاروان وارد جنگ شدند. بر اثر این درگیری، تعداد زیادی از همراهان آن حضرت به رسیدند و خود ایشان نیز از شدت غم و اندوه این واقعه و یا به قولی بر اثر ، به سختی شدند و ادامه سفر برای آن بزرگوار ناممکن شد. لذا، دستور دادند که ایشان را به قم ببرند. (۱ ) استقبالی پُر شور در بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری کجاوه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در میان استقبال پر شور و بی نظیر مردم شریف قم به این سرزمین وارد شد. ناقه آن حضرت در محلی که امروزه به معروف است، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب ، بزرگ قم گردید که روز میزبان آن بانوی گرامی اسلام باشد. (۲) خانه به احترام اقامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به صورت درآمد که امروزه به مدرسه (ستیه) معروف است و عبادتشان ( ) نام گرفت که هم اکنون نیز به عنوان زیارتگاه، مورد توجه عاشقان و شیفتگان حضرتش می باشد. : ۱- الحیاة السیاسه الامام الرضا علیه السلام ص ۴۲۸ ۲- سفینة البحار ج ۳ ص ۹۳۵ 💐 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 هنگامی که خبر شهات علیرضا ناهیدی را آوردند، مادر محسن شروع کرد به گریه کردن محسن به او گفت: "شهادت افتخار است و منتظر باش که یک روز هم خبر شهادت مرا بشنوی…" وقتی مادر در جوابش گفت «انشاءالله پیروز می‌شوید.» محسن پاسخ داد: "ما خدمت می‌کنیم تا آنجا که زنده‌ایم و تا خدا بخواهد و سرانجام شهید می‌شویم. " هرگاه از او سؤال می‌شد که در جبهه چه می‌کند، می‌خندید و می‌گفت: "اگر خدا قبول کند، یک رزمنده هستم. مادر آنجا کاری انجام نمی‌دهیم که قابل توجه باشد." محسن نیز یکی از فرماندهانی بود که تنها پس از شهادتش، خانواده‌اش متوجه شدند که فرمانده تیپ بوده است. چند روز پس از اینکه فرماندهان تیپ ذوالفقار توسط نیروهای مزدور کمین خوردند، «محسن نورانی» و «محمدتقی پکوک» به شهادت رسیدند. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
روز دیــدار یـار نــزدیـڪــ است صبح این شام تار نزدیڪ است پـــای انـــدر رڪــــاب دارد یــار حرڪت آن سـوار نزدیڪ است انهم یرونه بعیداً و نریه قریباً ....🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
....🌹 🍃🌺بنام آفریدگار مهربانی 🌺🍃 امروز : سه شنبه ۱۳۹۹/۰۸/۲۹ 🌹🍃 سعی نکنید موفق شوید بلکه سعی کنیدبا ارزش شوید وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید اگر شما با ارزش باشید موفقیت را جذب می کنید استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید و بیاموزید چگونه آن استعداد ها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد عبارت تاکیدی : تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد 🍃🌺 خدایا سپاسگزارم 🌺🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊🌷🕊 از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به مشهد سفر کرد و به همراه تیپ فاطمیون که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید منصور مسلمی سواری در دوم خرداد ماه سال شصت در شهر سوسنگرد به دنیا آمد. پدرش زعلان بازنشسته سپاه بود و مادرش سلیمه نام دارد. منصور که برخی ناصر صدایش می کردند تا سال ۱۳۷۹در سوسنگرد زندگی می کردند ایشان مقطع دبستان را در این شهر به پایان رسانید. سپس به همراه خانواده به اهواز مهاجرت کردند. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. بعد از رها کردن تحصیل به شغل آزاد روی آورد. مدتی در شرکت فولاد به عنوان کارگر مشغول به کار بود. حیا، متانت و ایمان خالص منصور باعث شد که خیلی از همکاران برای ایشان احترام خاص قائل باشند. همین روحیه ایشان سبب شد که با خواهر همسر یکی از همکارانش ازدواج کند و سیزده بهمن سال هشتاد و یک منصور با خانم فرح شریفی پیوند ازدواج بستند که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های علیرضا، بی تا، همتا و بنیامین می باشد ایشان که ساکن منطقه محروم و حاشیه ای عین دو اهواز می باشند. یک ماه بعد از ازدواج شان پروژه کار در شرکت فولاد به پایان می رسد مجبور می شوند به کار ساختمانی روی آورد و بعد از مدتی هم به عنوان کارگر روز مزد در یک کارگاه بازیافت مواد پلاستیکی مشغول به کار گردید. دیانت، معنویت و مردم داری منصور زبانزد همه بود. از دیگران پول قرض می کرد و به نیازمندان کمک می کرد و خود قرض را پس می داد اما از نیازمندان پولش را طلب نمی کرد. علی رغم مشکلات مالی نسبت به لقمه حلال بسیار حساس بود. به گواهی همسرش همیشه قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شد و با خدا مناجات می کرد. بعد از شنیدن اخبار سوریه و بی حرمتی عمال صهیونیست نسبت به ناموس مسلمانان زندگی را تنگ دانست. می گفت: به دور از غیرت است که زنان مسلمان بی پناه باشند و حرم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام ا… علیها در معرض تهدید باشد و من در خانه و کنار فرزندانم بی تفاوت باشم به همین علت چند بار در اهواز و حتی تهران درخواست اعزام به سوریه را داشت که با اعزام ایشان موافقت نگردید. اما منصور نا امید نشد و از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به مشهد سفر کرد و به همراه تیپ فاطمیون که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید و سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۲ درحالی که زخمی بود و جان دربدن داشت توسط داعشیان کافر و عمال صهیونیستی زنده زنده در آتش سوزانده شد تا با مظلومیت تمام به فیض شهادت نائل آید. پیکر مطهرش در پنجم آذر با گمنامی و مظلومیت تمام و بدون کمترین اطلاع رسانی به مردم تشییع و در قبرستان امامزاده سید هادی به خاک سپرده شد روحش شاد و یادش گرامی. همسر شهید می گوید: ناصر در کارها خیلی به من کمک می کرد این کمک کردن طوری بود که برخی از اطرافیان با حالت تمسخر به او کنایه و طعنه می زدند. بعد از به دنیا آمدن هر یک از بچه ها تا چهار ماه اجازه نمی داد هیچ کاری انجام بدهم و همه کارها را خودش انجام می‌داد. شهید ناصر علاوه بر خریدهای بیرون، کارهای منزل را هم انجام می داد و حتی گاهی برای همه غذا درست می‌کرد. 👇👇
🌴 #یازینب...
🌷🕊#زندگینامه_شهید_ناصر_مسلمی_سواری🌷🕊 از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودن
🕊🌷🌷🕊 بسم الله الرحمن الرحیم قرآن شریف که همه انسان‌ها اعتقاد دارند که می‌فرماید «کل نفس ذائقة الموت» انسان ناگذیر مرگ را می‌پذیرد. در هر حال: اینجانب ناصر مسلم سواری فرزند زعلان به وحدانیت الهی وصیت می‌نمایم که این جانب در تاریخ ۹۳/۰۷/۱۵ عازم به سرزمین سوریه هستم، وصیت می‌نمایم به چند نکته: ۱.اگر خداوند شهادت را نصیبم نمود حقوق که بنیاد شهید داد از همان پول پنج سال روزه و نماز قضا به این جانب واجب است که وارث پرداخت نماید. ۲. تمام فرزندانم که چهار فرزند می‌باشد تا زمان مادرش خواست با مادر زندگی کنند، مادر نخواست فقط تحویل پدرم بدهند. ۳. من دین به گردن ندارم. از کسی در واقع بدهکار نیستم. همین تمام وصایای من است. خودم با عشق [و] علاقه [ای] که به عمه سادات حضرت زینب داشتم، عازم شدم. از خداوند می‌خواهم که در این راه شربت شهادت بنوشم. از همسرم و فرزندانم، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم، عموهایم و دائی‌هایم [و] تمام اقوام حلالیت می‌طلبم. تنظیم وصیت شده در تاریخ ۹۲/۰۸/۱۰در جمع حضوری از همرزمانم. در ضمن وصی همسرم می‌باشد که مخیر است هر طور بخواهد عمل کند. به امید پیروزی رزمندگان اسلام. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل یازدهم ..( قسمت ۱)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 همان روز آینه و قرآن را گذاشتیم روی طاقچه و فردا هم اسباب کشی کردیم. اول شیشه ها را پاک کردم؛ خودم دست تنها موکت ها را انداختم یک فرش شش متری بیشتر نداشتیم که هدیه حاج آقایم بود. فرش را وسط اتاق پهن کردم. پشتی ها را چیدم دور تا دور اتاق. خانه به رویم خندید. چند روز اول کارم دستمال کشیدن وسایل و جارو کردن و چیدن وسایل سرجایشان بود. تا مویی روی موکت می افتاد خم می شدم و آن را بر می داشتم. خانه قشنگی بود. دو تا اتاق داشت که همان اول کاری، در یکی را بستم و کردمش اتاق پذیرایی. آشپزخانه ای داشت و دستشویی و حمام، همین. اما قشنگ ترین خانه ای بود که در همدان اجاره کرده بودیم. عصر صمد آمد با دو حلقه چسب برق سیاه. چهار پایه ای زیر پایش گذاشت و تا من به خودم بیایم دیدم روی تمام شیشه ها با چسب ضربدر مشکی زده. جای انگشت هایش روی شیشه ها مانده بود. با اعتراض گفتم: چرا شیشه ها را این طوری کردی؟! حیف از آن همه زحمت. یک روز تمام فقط شیشه پاک کردم. گفت: جنگ شده عراق شهرهای مرزی را بمباران کرده این چسب ها باعث می شود موقع بمباران و شکستن شیشه ها خرده شیشه رویتان نریزد. چاره ای نداشتم شیشه ها را این طوری قبول کردم هر چند با این کار انگار پرده ای سیاه روی قلبم کشیده بودند صمد می رفت و می آمد خبرهای بد می آورد یک شب رفت سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لوبیا و گوشت و برنج خرید. گفتم: چه خبر است؟! گفت: فردا می روم خرمشهر. شاید وقتی نتوانم بیایم. شاید هم هیچ وقت بر نگردم. بغض ته گلویم نشسته بود مقدار پول به من داد ناهارش را خورد بچه ها را بوسید ساکش را بست. خداحافظی کرد و رفت. خانه ای که این قدر در نظرم دل باز و قشنگ بود، یک دفعه دلگیر و بی روح شد. نمی دانستم باید چه کار کنم. بچه ها بعد از ناهار خوابیده بودند چند دست لباس نشسته داشتیم. به بهانه شستن آن ها رفتم توی حمام و لباس شستم و گریه کردم. کمی بعد صدای در آمد. دست هایم را شستم و رفتم در را باز کردم. زن صاحب خانه بود. حتما می دانست ناراحتم می خواست یک جوری هم دردی کند. گفت: تعاونی محل با کوپن لیوان می دهند بیا برویم بگیریم. حوصله نداشتم بهانه آوردم بچه ها خواب اند. منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و ظرف و ظروف بودم یک دفعه از همه چیز بدم آمده بود. با خودم گفتم: جنگ است. شوهرم رفته جنگ. هیچ معلوم نیست چه بر سر من و زندگی ام بیاید. آن وقت این ها چه دل خوش اند. زن گفت: می خواهی هر وقت بچه ها بیدار شدند بیایم دنبالت. گفتم: نه شما بروید مزاحم نمی شوم. آن روز نرفتم هر چند هفته بعد خودم تنهایی رفتم و با شوق و ذوق لیوان ها را خریدم و توی کم چیدم و کلی هم برایشان حظ کردم. شهر حال و هوای دیگری گرفته بود. شب ها خاموشی بود. از رادیو آژیر وضعیت زرد، قرمز و سفید پخش می شد و به مردم آموزش می دادند هر کدام از آژیرها چه معنی و مفهومی دارد و موقع پخش آن ها باید چه کار کرد. چند بار هم راستی راستی وضعیت قرمز شد. برق ها قطع شد اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد وضعیت سفید شد و برق ها آمد. اوایل مردم می ترسیدند اما کم کم مثل هر چیز دیگری وضعیت قرمز هم برای همه عادی شد. چهل و پنج روزی می شد صمد رفته بود. زندگی بدون او سخت می گذشت. چند باری تصمیم گرفتم بچه ها را بردارم بروم قایش. اما وقتی فکر می کردم اگر صمد برگردد و ما نباشیم ناراحت می شود تصمیمم عوض می شد هر روز گوش به زنگ بودم تا در باز شود و از راه برسد. این انتظارها آن قدر کش دار و سخت شده بود که یک روز بچه ها را برداشتم و پرسان پرسان رفتم سپاه. آنجا با هزار مصیبت توانستم خبری از او بگیرم. گفتند: بی خبر نیستیم. اللحمدلله حالش خوب است. با شنیدن همین چند تا جمله جان تازه ای گرفتم ظهر شده بود که خسته و گرسنه رسیدیم خانه. پاهای کوچک و ظریف خدیجه درد می کرد. معصومه گرسنه بود و نق می زد. اول به معصومه رسیدم تر و خشکش کردم. شیرش دادم خواباندمش بعد نوبت خدیجه شد پاهایش را توی آب گرم شستم غذایش را دادم و او را هم خواباندم. بچه ها آن قدر خسته شده بودندکه تا عصر خوابیدند. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
: تولد من اول خرداد است.آخرین هدیہ تولد عباس براۍ من خیلی خنده دار و ابتکارۍ بود در آن ࢪروز سلما،حسین و محمد خیلۍ خوشحال بودند.کیک تولدۍ گرفته بودند پیش‌خودم می‌گفتم:آفتاب از کدوم طرف درآمده پنج نفره جشن گرفتیم. کیک تولد این گونہ بود: عباس دور تا دور یک سیب بہ اندازه سن من چوب کبریت گذاشتہ بود و آن سیب مثل جوجه تیغۍ شده بود عباس کبریت هارا ࢪوشن کردو گفت: حالا فوت کن براۍ من خیلۍ عجیب و جذاب بود کہ عباس چنین ابتکارۍ بہ خرج داده است هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
🕊🌷🌷🕊 شهید مصطفی شیری در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود گذاشت . پدر وی فردی زحمتکش و با خدا بود و جهت امرار معاش به کارهای کشاورزی می پرداخت . در سن شش سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را سطح دیپلم ادامه داد. دوران دبستان را مدرسه بابا علیشاه و دوران دبیرستان را در مدرسه فتح المبین گناوه به پایان رساند . ایشان در دوران دبیرستان به فعالیتهای انقلابی در جهت مبارزه با رژیم شاهنشاهی می پرداخت و در این زمینه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی ورزید . با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج مستضعفین وی به صورت مستمر در گشتهای بسیج و فعالیتهای شبانه روزی در دفاع از انقلاب اسلامی و مبارزه با تحرکات منافقین شرکت می نمود. پس از شروع جنگ تحمیلی وی به خدمت مقدس سربازی رفته و به همراه سایر دوستان به جبهه های جنگ علیه باطل اعزام می شوند . پس از چندین ماه حضور در جبهه سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱/۸/۲۰ در عملیات رمضان در جبهه موسیان به فیض عظیم شهادت نائل میگردد. 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷#زندگینامه_شهید_مصطفی_شیری🌷🕊 شهید مصطفی شیری در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی و متدین پا به عرصه و
۱- مادر شهید که زنی مومنه و با خدا بود و همیشه سحرگاه برای ادای فریضه الهی و دعا و راز ونیاز با خداوند از خواب بلند می شد بعد از نماز و دعا مشغول پخت نان و مشتک (نوعی نان محلی) برای خانواده میشد . در این بین شهید که علاقه خاصی به مادر داشت به ایشان می گفت مادر تو صبحها برای من مشتک درست کن من هم برای پدر تو صبحها قرآن میخوانم و این نوع ارتباطات صمیمی بین مادر و فرزند همیشه برقرار بود. ۲- شهید علاقه زیادی به ورزش خصوصا فوتبال داشت اما هیچگاه این فعالیتها خللی در انجام امور معنوی وی ایجاد نمیکرد.. یک روز مسابقه فوتبال برگزار گردید و آن مسابقه شهید نیز حضور داشت . بعد از گذشت زمانی از مسابقه و در حین بازی شهید دچار آسیب شده و روی زمین می نشیند . دوستان برای مساعدت به نزد او رفته و در حین کمک به ایشان آب می دهند ولی از خوردن آب امتناع می کند و دوستان بعد از مدتی متوجه می شوند که شهید در روز مسابقه نیز روزه مستحبی خود را رها نکرده است… 👇👇
🌴 #یازینب...
#خاطره #قرآن_صبحگاهی ۱- مادر شهید که زنی مومنه و با خدا بود و همیشه سحرگاه برای ادای فریضه الهی و
🕊🌷 (بنام خدایی که شهید شدن را نصیبم کرد ) «و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاٌ بل احیاء عند ربهم یرزقون» آنان که در راه خدا کشته شده اند آنها را مرده نپنداریم بلکه آنان زنده اند و روزی آنها نزد پروردگارشان می باشد . اکنون که در این راه قدم می گذارم برای رضای خداست و برای احیاء اسلام و قرآن است و هر تیری که به طرف دشمن نشانه می‌روم بخاطر خدا و هر تیری که به سویم آید برای رضای خداست من خود آگاهانه این راه را انتخاب نموده‌ام همان راهی که حسین برای خویشتن انتخاب نمود . مادرم به خود ببال و افتخار کن که فرزندت را در راه خدا دادی . هر گز ناراحت مباش بلکه صبور باش و جامه نو بپوش و شادی کن و بر مزارم شیرینی تقسیم کن . مادر مهربانم ، خواهرانم را جمع کن و شادی کنید و به یکدیگر و به مردم تبریک بگویید که دامادی من همان شهادت من است و حجله من همان قبر من است هرگز برایم گریه نکنید و جامه سیاه نپوشید که از سیاهی نفرت دارم و از سیاهی گریخته‌ام . پدر و مادر مهربانم به نظرم این قطعه که باقی است آخرین و کاملترین حرفهای من باشد که در طول زندگی و در این اواخر همیشه بدنبال آن بوده‌ام و امیدوارم در این هدف که همان اسلام عزیز می باشد از دریای بیکران شهادت بهره ای دریابیم . به ناچار روزی گلی شکوفا و روزی پژمرده می‌گردد . ولی چه زیباست مرگ کسی که باعث پیروزی و از بین بردن کفار ستمگر باشد . پدر و مادرم از زحمات بیش از حد شما نهایت سپاسگزاری را دارم و می دانم که چه درد و رنجها به پای من حقیر کشیده‌اید به خدا قسم سخت شرمنده‌ام که نتوانستم در طول ایام زندگیم پاسخ گوی همه زحمات و فرامین شما‌‌ها باشم . امیدوارم من را بخشیده باشید و شما برادران محبوبم که همیشه هم چون معلمی آگاه در طول زندگی راهنمایم بودید و هر چه در زندگی شخصیت و آگاهی داشتم از شما داشتم و شما خواهران عزیزم که همچون دایه ای مهربان و دلسوز برایم بودید من از شما خجلم چون شما زحمت مرا زیاد کشیده‌اید و به من محبت زیاد داشته‌اید و مرا همچون فرزند خویش با شیره جانتان پروریدید . پدر جان من فکر نمی کنم در زندگی چیزی بجز یک موتور سیکلت و مقداری کتاب و وسایل زندگی چیز دیگری داشته باشم خود هر چه صلاح دیدید بکنید و بدهکار کسی نیستم و احیاناً اگر کسی از من چیزی می خواهد و گفت به او بدهید و اکنون که از پیش شما میروم امیدوارم که جانم را در راه خدا فدا کرده باشم که راه رهبرم امام امت خمینی کبیر می باشد . رهبری که هرگز تن به ذلت نداد و برای اسلام چه رنجها که نکشیده و از شما تمنا دارم که به من ناکام نگویید چون در نهایت کامم را گرفتم و به بهترین آرزویی که می خواستم یعنی شهادت در راه دین و قرآن و مملکتم رسیدم . در تشیع جنازه‌ام فقط ذکر خدا را داشته باشید و الله اکبر را تکرار کنید و دعا برای امام امت . به تابوتم عکس امام را بچسبانید و اما چند کلمه ای به برادران ورزشکارم و مسئولین ورزش . همه جوانان را به ورزش دعوت کنید و آنها را تشویق کرده و برای آنها امکانات فراهم آورید که ورزش علاوه بر ورزیدگی جسمی و سالم سازی بدن و تقویت روحی انسان را از فساد اخلاقی و شهوانی دور می سازد و همیشه جنبه سازندگی داشته و ورزشکاران را به خود جلب و بکوشید بیش از اینکه دافعیت داشته باشید جاذب باشید چون در شهرمان تنها تفریح و سرگرمی سالم همان ورزش کردن است البته ورزش همراه با عبادت و خود سازی در مسیر الله . در پایان از تمام فامیل و دوستان و همرزمان خود خدا حافظی می کنم و امیدوارم بعد از من اسلحه‌ام را بر زمین نگذارند و تا آخرین نفس در راه احیاء دین مقاومت نماید . خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهداراز عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ....🌹🍃 ...🌷🕊 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6
قطعا باورتون نمیشه یه موقعی شهید حسن طهرانی مقدم و تیم موشکی‌اش کل دنیا رو با تولید اولین محصولات راکتی و موشکی «سوخت جامد» تو سال ۶۵ حیرت زده کرد! نیل تا فرات را قبرستان صهیونیست ها خواهیم کرد..! ۲۰ آبان ماه سالروز شهادت پدر موشکی ایران گرامی باد! ... @yazinb3
...❤️🍃 هیچ شادی و غمی تو این دنیا بی‌دلیل نیست! حالا شاید بعضی‌ها الکی سرخوش باشن اما حواست باشه؛ هر غمی رو به هر کسی نمیدن ، خب، این غمی که الان تو دلمه، خوبه یا بد؟ جواب اینه ، ببین تو رو به خدا نزدیک کرده یا دور . . . ...🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
إذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللّهَ بِالصَّدَقَةِ. امام علی علیه السلام فرمود: هر زمان فقیر شدید، با خداوند از طریق صدقه دادن (در راه او) تجارت (پرسود) کنید. 🌹🍃🌺🍃🌹 صدقه در حالت توانایی خوب است اما کافی نیست اگر در حالت ناتوانی صدقه دادی آنگاه است که خدا را بر خودت ترجیح داده ای و اگر خدا و حرف او را بر خودت و دلخواهت ترجیح دادی آنگاه است که سود تجارت پرسود با الله نصیبت می شود. 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
اللّهم❤️🍃 غَیر سُوءَ حالِنا بِحُسنِ حالِک الهی! میشه حالِ بد ما رو، به حالِ خوب خودت تغییر بدی🌺🍃
💐 🌷🕊 جزو کسانی بود که دنیا به صورت تمام عیار به او رو کرد و همه چیز داشت ولی او خیلی به دنیا میدان نداد. غائله سوریه و جسارت به حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها که راه افتاد کار و زندگی‌اش را رها کرد و چسبید به جنگ و جبهه؛ درآمد قابل توجه و کسب و کار پر رونقی هم داشت، اما 🌷🕊 خیلی ساده از همه دلخوشی‌های دنیا دل کند و رفت تا به آرزویش یعنی شهادت برسد و در نهایت ۲۰ آبان ۱۳۹۶ در البوکمال سوریه به یاران شهیدش پیوست. مردان خدا پردهٔ پندار دریدند یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند 🕊 💐 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---