eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
_••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🍃🏴ﺍَﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﻋَﻠِﻰِّ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﻭْﻻﺩِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﺻْﺤﺎﺏِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ...🏴🍃 (علیه‌السلام )در کربلا..‌‌. .. .... حبیب بن مظاهر (مظهر) اسدی (به عربی: حبیب بن مُظهر (أو مظاهر) بن رئاب الأسدی الکِنْدی، ثمَّ الفقعسی) که شیخ طوسی او را در میان فهرست اصحاب امام علی، امام حسن و امام حسین قرار داده‌است ولی در میان فهرست صحابه پیامبر اسلام از وی یاد نمی‌کند؛ و از این کار شیخ طوسی بر می‌آید که حبیب از صحابه نبوده‌است. همچنین نویسندگان استیعاب و اسد الغابه وی را در شمار صحابه پیامبر اسلام نیاورده‌اند.وی در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان با علی بن ابی‌طالب همراه بود و در کربلا نیز در کنار حسین بن علی حضور داشت و شهید شد. ... وی چهارده سال پیش از هجرت پیامبر اسلام(ص) در خاندان بنی اسد در یمن به دنیا آمد. سال نهم هجری با خانواده‌اش به مدینه آمد و در آنجا ساکن شد. حبیب از کسانی بود که برای حسین بن علی(ع) نامه نوشت و هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه وارد شد، در منزل مختار به حمایت از او سخن گفت آن‌ها پس از خیانت کوفیان به سمت کربلا رفته و با او همراه گشتند وی در ظهر عاشورا و در سن ۷۵ سالگی شهید شد.وی در بسیاری از علوم از جمله فقه، تفسیر، قرائت، حدیث، ادبیات، جدل و مناظره تبحر داشت و حافظ کل قرآن مجید بود. در تاریخ اسلام از او به نیکی یاد شده و او را مردی با فضل و کمالات شمرده اند. حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می‌زد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. در این هنگام بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد. سر وی در کنار سر عباس بن علی(ع) و علی‌اکبر(ع) در آرامگاه باب‌الصغیر در سوریه بخاک سپرده شد و بدن او را در چند متری مدفن حسین بن علی(ع) دفن کرده‌اند و هم‌اکنون نیز قبر او با ضریح نقره‌ای در نزدیکی ضریح حسین بن علی(ع) قرار دارد. ص۶۰، ۹۳، ۱۰۰ ، ، ج۴، ص۵۵۴ و..... ....🏴🕊 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🏴🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🏴 _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
_••🏴🍃 ...🏴🍃••_ _صفر...🏴 ۲ ـ ورود اهل بیت علیهم السلام به شام (۲) با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السلام به دمشق، یزید دستوراتی صادر کرد : ۱. تاجی جواهر نشان و تختی مرصَّع به سنگهای قیمتی آماده کنند. ۲. بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی زینت نمایند. ۳. تمام اهل شهر لباس های زینتی بپوشند و خود را بیارایند. ۴. همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر تبریک بگویند. ۵. پس از آمادگی کامل با طبل و شیپور به استقبال اسرا بروند. ۶. جارچیان در شهر جار بزنند : سرهای بریده و زنان و اطفالِ کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد بر اندازی حکومت عازم عراق بوده اند، ولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است. هر کس خلیفه را دوست دارد امروز شادی نماید. شامیانِ پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بام ها بیرق های رنگارنگ بر افراشتند و در هر گذری بساط شراب پهن کردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوی دروازه ی کوفه در دمشق می رفتند و عدّه ای از شهر خارج شده بودند. این در حالی بود که اهل بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی الله علیه و آله را ـ که جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود ـ همراه با نیزه داران تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند. آن نابخردانِ پست همینکه جمع نورانی اُسرا را دیدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. (۳) : 👇🏴👇 ۲. معالی السبطین : ج ۲، ص ۱۴۰. و ... . ۳. الوقایع و الحوادث : ج ۵، ص ۳۰ ـ ۶. و ... ....🏴🍃 _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
_••🏴🍃 ...🏴🍃••_ ...🏴 ۳ ـ شروع جنگ صفّین (۴) پس از بی نتیجه ماندن نامه ها و موعظه های امیر المؤمنین علیه السلام به معاویه در ماه محرّم، در روز چهارشنبه اوّل صفر سال ۳۸ هجری لشکر امیر المؤمنین علیه السلام در مقابل لشکر شام صف کشیدند. لشکر حضرت ۹۰ هزار نفر و لشکر معاویه ۸۵ هزار نفر بودند. (۵) لشکر کفر، آب را بر لشکر حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بستند، ولی پس از گرفتن و باز نمودن آب توسط امام حسین علیه السلام لشکر حضرت مانع از رسیدن آب به لشکر معاویه نشدند. (۶) حضرت پس از شهادت تعدادی از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه ی ربیعه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا قبّه معاویه رسیدند و فرمودند : ای معاویه، برای چه مردم را به کشتن می دهی ؟ بیا با من مبارزه کن تا هر کدام از ما کشته شود خلافت از دیگری باشد ! عمرو عاص به معاویه گفت : علی با تو به انصاف سخن گفت. معاویه گفت : امّا تو در این مشورت انصاف ندادی، چه اینکه هر کس به مصاف او بیرون رود به سلامت باز نگردد ! از اینجا بود که معاویه عمرو عاص را به اجبار به جنگ حضرت فرستاد. حضرت همینکه او را شناخت شمشیر را بلند کرد تا او را به درک بفرستند، ولی عمرو عاص حیله کرد و عورت خود را مکشوف ساخت. آن حضرت رو از آن بی حیا بر گردانید و آن خبیث فرار کرد. (۷) سر انجام با حیله چند برگ از قرآن بر سر نیزه کردند، و ماجرای حکمین پیش آمد. : 👇🏴👇 ۴. توضیح المقاصد: ص ۵. و ... . ۵. تتمة المنتهی : ص ۲۳. ۶. بحار الأنوار : ج ۴۴، ص ۲۶۶. و ... . ۷. بحار الأنوار : ج ۳۲، ص ۵۱۲_ ۵۸۵، ۵۹۹، ج ۳۳، ص ۲۳۰. و ... . ....🏴🍃 _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃 .‌ ۱_ شهادت حضرت رقیّه علیها السلام در روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ هـ حضرت رقیّه علیها السلام مظلومانه به شهادت رسید. (۱) نام شریفش ، و است. پدرشان مولانا الشهید علیه السلام و مادرشان است. ولادت آن حضرت در مدینه بود و در سن سه سالگی یا بیشتر در محرم ۶۱ هجری با پدر بزرگوارش به کربلا آمد. قبل و بعد از روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجویی اباعبدالله علیه السلام قرار گرفت تا آنجا که به خواهرشان حضرت زینب علیها السلام در مورد او سفارش فرمودند. بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب، همراه با اسرا به کوفه و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شام رنج های فراوانی دید. در شام بعد از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست، و بدن شریف آن حضرت را شبانه دفن کردند. (۲) از کهن ترین منابعی که نام آن حضرت با لفظ رقیّه یاد شده قصیده ی سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسی کاظم علیهما السلام است : و عبدکم سیف فتی ابن عمیرة عبد لعبد عبید حیدر قنبر و سکینة عنها السکینة فارقت لما ابتدیت بفرقة و تغیّر و رقیّة رق الحسود لضلعها و غدا لیعذرها الذی لم یعذر و لأم کلثوم یجد جدید ها لثم عقیب دموعها لم یکرر لم أنسها و سکینة و رقیّة یبکینه بتحسّر و تزفّر (۳) شواهد و مدارک درباره ی وجود شریف آن حضرت، و بودن قبر آن حضرت در مکان فعلی حرم مطهّر، همراه با معجزات و کراماتی از آن مخدّره ی مظلومه بسیار است که در پاورقی به قسمتی از آنها اشاره می شود. (۴) : ۱. وقائع الشهور : ص ۴۷. ۲. کامل بهائی : ج ۲، ص ۱۷۸. و ... . ۳. دایره المعارف تشیع : ج ۸، ص ۳۱۴_ ۳۱۳. و ... . ۴. ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام : ص ۳۶۸ _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌴 #یازینب...
#داستان_امشب...🏴 🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 خاطره‌ای شنیدنی از روحانی زندان رجایی شهر تهران دربار
...🏴 🍃🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴🍃 در يكى از باغستانهاى شهر مدينه قدم می‌زد كه ناگاه چشمش به يك غلام سياه چهره افتاد كه نانى در دست دارد و يك لقمه خودش می‌خورد و يك لقمه هم به سگى كه كنارش بود می‌داد تا آنكه نان تمام شد. حضرت با ديدن چنين صحنه‌اى، به غلام خطاب كرد و فرمود: چرا نان را به سگ دادى و مقدارى از آن را براى خود ذخيره نكردى؟ غلام به حضرت پاسخ داد: زيرا چشم‌هاى من از چشم‌هاى ملتمسانه سگ خجالت كشيد و من حيا كردم، اينكه من نان بخورم و آن سگ گرسنه بماند. امام حسن عليه‌السلام فرمود: ارباب تو كيست؟ پاسخ گفت: مولاى من ابان بن عثمان است حضرت فرمود: اين باغ مال چه كسى است؟ غلام جواب داد: اين باغ مال ارباب و مولايم می‌باشد. پس از آن حضرت اظهار داشت تو را به خدا سوگند می‌دهم كه از جايت برنخيزى تا من باز گردم سپس حضرت حركت نمود و به سمت ارباب غلام رفت و ضمن گفتگوهايى با ابان بن عثمان، غلام و همچنين باغ را از او خريدارى نمود و سپس به جانب غلام بازگشت و به او فرمود: اى غلام! من تو را از مولايت خريدم پس ناگاه غلام از جاى خود برخاست و محترمانه ايستاد، سپس حضرت در ادامه سخنان خود اظهار نمود: اين باغ را هم خريدارى كردم و هم اكنون تو را در راه خداوند متعال آزاد نموده و اين باغ را نيز به تو بخشيدم. : الامام الحسن عليه‌السلام، صفحه۱۴۸، حدیث۲۴۹ ، جلد۱۱، صفحه۱۴۶ 😔 ‌ _••🏴🍃 ...🏴🍃••_ 🏴 ....🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🏴 @Yazinb2 🏴
بسم الله الرحمن الرحیم از مدینه ۲۸ رجب 1 ـ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻣﻜّﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۶۰ هـ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ی ﻣﻨﻮّﺭﻩ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻣﻜّﻪ ﺷﺪﻧﺪ. (۱) ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻗﻮﻟﻰ ﺷﺐ ۲۸ ﺭﺟﺐ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻧﺪ. (۲) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﻘﻴﻠﻪ ی ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ حضرت ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺒﺮﻯ سلام الله علیها، ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺍﻟﻌﺒّﺎﺱ، ﺍﻡّ ﻛﻠﺜﻮﻡ، ﻋﻠﻰ ﺍﻛﺒﺮ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﺳﻴّﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻋﻘﻴﻠﻪ ی ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ و امّ کلثوم ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ۱۳ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻨﺴﻮﺑﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ، ﻋُﻠﻴﺎ ﻣﺨﺪّﺭﻩ ﺍﻡّ ﻛﻠﺜﻮﻡِ ﺻﻐﺮﻯ ﺩﺧﺘﺮ حضرت ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺒﺮﻯ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺟُﻤﺎﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ۹ ﻛﻨﻴﺰ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ۱۰ ﻧﻔﺮ ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ۱۶ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣُﺴﻠﻢ ﺑﻦ ﻋﻘﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﻯ ﻫﺎﺋﻰ ﻛﻪ همراه ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ۲۵۰ ﺍﺳﺐ، ۲۵۰ ﻧﺎﻗﻪ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ، ۷۰ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﺧﻴﻤﻪ ﻫﺎ، ۴۰ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﺩﻳﮓ ﻭ ﻇﺮﻭﻑ ﻭ أﺩﻭﺍﺕ ﺍﺭﺯﺍﻕ، ۳۰ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ حمل مشک های ﺁﺏ، ۱۲ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﺎﻣﻪ‌ ﻫﺎ ﻭ ﺩَﺭﺍﻫﻢ ﻭ ﺩﻧﺎﻧﻴﺮ، ۵۰ ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ۵۰ﻫﻮﺩﺝ ﺗﻌﺒﻴﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﻣﺨﺪّﺭﺍﺕ ﻭ ﻋَﻠﻮﻳّﺎﺕ ﻭ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻭ ﺫﺭﺍﺭﻯ ﻭ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ، ﻭ ﺑﻘﻴﻪ ی ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﺰﻭﻡ ﺑﻮﺩ. (۳) : ۱. ﺍﺭﺷﺎﺩ : ﺝ ۲، ﺹ ۳۴. و ... . ۲. فیض ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ : ﺹ ۳۲۸. ۳. ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﻳﻨﻪ : ﺹ ۷۷ ﺗﺎ ۹۰ 📕ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻛﺘﺎب های «ﺑﻴﺖ ﺍلأﺣﺰﺍﻥ» ﻋﺒﺪﺍﻟﺨﺎﻟﻖ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮّﺣﻴﻢ ﻳﺰﺩﻯ، ﻗﻤﻘﺎﻡ ﺯﺧﺎﺭ، ﻣﻌﺎﻟﻰ ﺍﻟﺴﺒﻄﻴﻦ، مقتل الحسین (ﺍﺑﻮ ﻣﺨﻨﻒ)، ﺭﻳﺎﺽ ﺍﻟﻘﺪﺱ، ﺑﺤﺎﺭ ﺍلأﻧﻮﺍﺭ، ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﻋﺜﻢ ﻛﻮﻓﻰ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺷﻮﺩ. (برگرفته از کتاب تقویم الشیعه) 🌹🍃 🌹🍃 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
🌴 #یازینب...
#داستــان‌_امشب...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 #پیرمرد_قفل_ساز_و_امام_زمان_عج🌹🍃 مردی سال‌ها در
..🌺🍃 (عج)🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 !🌹🍃 احمد بن فارس اديب مي‌گويد: در همدان طايفه اي زندگي مي‌كردند كه معروف به «بني راشد» بودند، و همه آنها شيعه بوده و پيرو مذهب اماميه بودند. كنجكاو شدم و پرسيدم: چطور بين همه اهل همدان فقط شما شيعه هستيد؟ پيرمردي كه ظاهر الصلاح و متشخّص به نظر مي‌رسيد، گفت: جدّ ما راشد كه - طايفه ما به او منسوب است - سالي به حجّ مشرّف شد، وي پس از بازگشت از سفر، قصه خود را چنين نقل كرد: هنگام بازگشت، چند منزل در بيابان پيموده بوديم كه از شتر فرود آمدم تا كمي پياده روي كنم. مدّت زيادي پياده حركت كردم تا اين كه خسته شدم. پيش خود گفتم: بهتر است براي استراحت و خواب، كمي توقّف كنم، آنگاه كه انتهاي قافله به نزد من رسيد، برمي خيزم. به همين جهت، خوابيدم، وقتي بيدار شدم ديدم هنگام ظهر است و خورشيد به شدّت مي‌تابد و هيچ كس ديده نمي شود. ترسيدم؛ نه جاده ديده مي‌شد و نه ردّ پايي مانده بود. ناچار به خدا توكّل كردم و گفتم: به هر طرف كه او بخواهد مي‌روم! هنوز چند قدمي راه نرفته بودم كه به منطقه اي سبز و خرّم رسيدم، گويا آن جا به تازگي باران باريده خاكش معطر و پاك بود. در ميان آن باغ، قصري بود كه چون شمشير مي‌درخشيد. با خود گفتم: خوب است كه اين قصر را كه قبلاً نديده و وصف آن را از كسي نشنيده ام، بهتر بشناسم. به طرف آن رفتم. وقتي مقابل در قصر رسيدم، ديدم دو نفر خادم كه سفيد پوست هستند آن جا ايستاده اند. سلام كردم، آن‌ها با لحن زيبايي پاسخ دادند و گفتند: بنشين كه خداوند خيري به تو عنايت فرموده است. يكي از آن‌ها وارد قصر شد. بعد از اندك زماني، بازگشت و گفت: برخيز و داخل شو! وقتي وارد قصر شدم، ساختماني را ديدم كه تا آن زمان عمارتي بدان زيبايي و نورانيت نديده بودم. خادم پيشتر رفت و پرده اتاقي را كنار زد و گفت: وارد شو! وارد اتاق شدم. جواني را ديدم كه چهره اش همچون ماه در شب تاريك مي‌درخشيد، بالاي سرش شمشير بلندي از سقف آويزان بود كه فاصله كمي با سر مبارك او داشت. سلام كردم و او با مهرباني و زيباترين لحن پاسخ داد و پرسيد: آيا مرا مي‌شناسي؟ - نه واللَّه. - من قائم آل محمّدعليهم السلام هستم كه در آخر الزمان با همين شمشير - اشاره به آن شمشير كرد - قيام مي‌كنم، و زمين را بعد از آن كه انباشته از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد مي‌كنم. با شنيدن اين كلمات نوراني، به پاي حضرت عليه السلام افتادم و صورت به خاك پاي مباركش مي‌ساييدم. - فرمود: اين كار را مكن! سرت را بلند كن! تو فلاني از ارتفاعات همدان نيستي؟ آري! اي آقا و مولايم! - دوست داري كه به نزد خانواده ات بازگردي؟ - آري! مولايم، مي‌خواهم مژده آنچه را كه خداوند به من ارزاني داشته، به آنها برسانم. آن گاه حضرت به آن خادم اشاره كرد. او دست مرا گرفت و كيسه پولي به من داد و با هم از خدمت امام عليه السلام مرخص شديم. چند قدم كه رفتيم. سايه‌ها و درختان و مناره مسجدي را ديدم. او گفت: آيا اين جا را مي‌شناسي؟ گفتم: نزديك همدان شهري است كه «اسد آباد» نام دارد. اين جا شبيه آن جا است. او گفت: اين جا «اسد آباد» است. برو! كه هدايت يافتي و واقعاً راشد شدي! من كه به منظره پيش روي خود خيره شده بودم، وقتي بازگشتم، او را نديدم. وارد «اسد آباد» شدم. به كيسه نگاه كردم، پنجاه و چهار سكّه طلا در آن بود و تا زماني كه آن‌ها را داشتيم خير به ما روي مي‌آورد. (۱۳۵) 🌹🍃🌹🍃🌹 : ۱۳۵) كمال الدين، ج ۲، ص ۴۵۳ و ۴۵۴، من شاهد القائم عليه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۰ - ۴۲. 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb4
۸ذی الحجّه ۱ - توطئه ی ترور امام حسین علیه السّلام در این روز در سال ۶۰ هجری به دستور یزید لعین سی نفر از شیاطین بنی امیّه از شام برای دستگیری و یا کشتن امام حسین علیه السّلام به بهانه ی حجّ وارد مکّه شدند. (۱) : ۱. بحار الأنوار : ج ۴۵، ص ۹۹. و ... . 🏴 ...🌹🏴 ...🌹🏴 ..🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
۸ذی الحجّه ۲ - دعوت عمومی حضرت مسلم علیه السّلام در کوفه در این روز در سال ۶۰ هـ روز سه شنبه حضرت مسلم علیه السّلام دعوت خود را برای امام حسین علیه السّلام در کوفه آشکار کرد و از طرفی کوفیان نفاق خود را نمودار کردند. (۲) : ۱. ارشاد : ج ۲، ص ۶۶. و ... . 🏴 ...🌹🏴 ...🌹🏴 ..🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
۸ذی الحجّه ۳- حرکت امام حسین علیه السّلام از مکّه به عراق در این روز در سال ۶۰ هـ امام حسین علیه السّلام از مکّه متوجّه عراق شدند، و این قول مشهور بین محدّثین و ارباب مقاتل است. (۳) بنابر قولی آن حضرت در روز نهم از مکّه به طرف عراق حرکت فرمودند. (۴) : ۳. ارشاد : ج ۲، ص ۶۶. و ... . ۴. بحار الأنوار : ج ۴۴، ص ۳۶۶. و ... . 🏴 ...🌹🏴 ...🌹🏴 ..🌹🏴 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
در روز اوّل محرّم ریّان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید. حضرت به او فرمودند : ای پسر شبیب، مردم عرب در زمان جاهلیّت جنگ را در ایّام محرّم حرام می دانستند؛ ولی این امّت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلّی الله علیه و آله را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند، و هتک حرمت ما را کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سرا پرده ی ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلّی الله علیه و آله را درباره ی ما ننمودند. همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد و اشک های ما را روان ساخت و دل ما را سوزاند؛ و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند، زیرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی علیه السلام گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را می کشند، و با آن حضرت ۱۸ نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند. آسمان های هفتگانه و زمین ها در شهادت آن حضرت گریستند. چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده اند. لذا پریشان و غبار آلود به مجاورت آن قبر مطهّر مأمور شدند، تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کند و از یاران او باشند و شعارشان «یا لثارت الحسین» است. ای پسر شبیب، اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما و شاد باش در شادی ما؛ و بر تو باد ولایت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال او را با همان سنگ محشور می کند ... . 📚 : ۹. بحار الأنوار : ج ۹۸، ص ۱۰۲،ج ۱۴، ص ۱۶۴، ج ۴۴، ص ۲۸۳. و ... . ...🌹🏴 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 گرامیداشت بیست وسوم ربیع الأول، سالروز ورود بنت ولی الله و اخت ولی الله و عمة ولی الله حضرت سلام الله علیها🌸 ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به یک سال پس از تبعید علیه السلام از به ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به همراه عده ای از برادرانشان به منظور دیدار و نیز تجدید با امام زمان خویش راهی دیار شدند. هنگامی که مرکب حضرت معصومه سلام الله علیها و همراهانشان به شهر ساوه رسید، مأموران حکومتی به دستور با این کاروان وارد جنگ شدند. بر اثر این درگیری، تعداد زیادی از همراهان آن حضرت به رسیدند و خود ایشان نیز از شدت غم و اندوه این واقعه و یا به قولی بر اثر ، به سختی شدند و ادامه سفر برای آن بزرگوار ناممکن شد. لذا، دستور دادند که ایشان را به قم ببرند. (۱ ) استقبالی پُر شور در بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری کجاوه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در میان استقبال پر شور و بی نظیر مردم شریف قم به این سرزمین وارد شد. ناقه آن حضرت در محلی که امروزه به معروف است، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب ، بزرگ قم گردید که روز میزبان آن بانوی گرامی اسلام باشد. (۲) خانه به احترام اقامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به صورت درآمد که امروزه به مدرسه (ستیه) معروف است و عبادتشان ( ) نام گرفت که هم اکنون نیز به عنوان زیارتگاه، مورد توجه عاشقان و شیفتگان حضرتش می باشد. : ۱- الحیاة السیاسه الامام الرضا علیه السلام ص ۴۲۸ ۲- سفینة البحار ج ۳ ص ۹۳۵ 💐 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---