eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت نامهٔ شهدا 📖 🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم...♥️ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨ @YekAsheghaneAheste
🔹روز پنجشنبه روز امام حسن عسکری علیه السلام است. 🔸امام حسن عسکری (ع)می فرمایند: 📜هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد ماه شعبان مبارک
🔻 دو عشق در یک قاب😍
* 🌙 🌸برنامه روزانه اعمال مشترک ماه مبارک شعبان🌸* (باصرف حدود یک ربع در روز میتوانید اعمال مشترک ماه شعبان را انجام دهید) @YekAsheghaneAheste
Shaban 1444.pdf
321.2K
*💫 🌙 📋 🗓 🌀 جدول مراقبه‌ی شعبانیه 📝 اعمال و اذکار ماه شعبان* 📿 اعمال آورده شده در جدول مراقبه🗓، مخصوص کل ماه است که برای آسانی انجام آن و دائم الذکر بودن، به تعداد روزهای ماه تقسیم گردیده است؛ با انجام اعمال و اذکار هر روز، خانه‌ی مربوط را علامت بزنید. 💠 مطابق توان و ظرفیت خود اذکار را انتخاب کنید و لازم نیست همه‌ی اعمال را انجام دهید. @YekAsheghaneAheste
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🍃 ازَش‌پُـرسیدَم‌؛ این‌‌هَمہ‌بِہ‌فقـیران‌کمک‌می کُنۍ‌ چیزۍ‌بَراۍخودت‌بـٰاقۍ‌می‌مـٰانَد؟! خیلۍ‌آرام‌گُفـت: مَن‌کـٰارِه‌اۍ‌نیستَـم‌مَن‌فَقط‌‌وَسیلہ‌هَستـم/: روزۍ‌دَھَنده‌خُداسـت. @YekAsheghaneAheste
🌱 سفینه نجات به تعبیر ساده ، آن قایقی است که غریق را نجات می دهد. یعنی کسانی را که دارند غرق می شوند و از وادی انسانیت والهیت خارج می شوند، دستهایشان را می گیرد و بیرون می کشد . یعنی نمیگوید دستت را به من بده، بلکه و از ورطه هلاکت بیرون می کند. قایق نجات کارش همین است دیگر.... @YekAsheghaneAheste
📔•| ‌بـه‌نیابت‌ازاهل‌بیت‌"علیه‌‌السلام"، همه‌اموات‌،،شھدای‌مدافع‌حرم‌وهمه‌شھدای‌اسلام‌ . 🌿•| بـسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یاصاحِبَ‌الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. . 🌿•| "عجـ" اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا. @YekAsheghaneAheste
🌷خــاطـره شــهــیــد🌷 نابغه نظامی اهواز علی کردانی فرمانده حوزه 12 کوت عبدالله و پسر عموی شهید کردانی هم می‌گوید: عباس‌آقا صفات بخصوصی داشت که هر کسی این صفات را نداشت. صفاتی که ناشی از خودسازی‌های ایشان بود، من هیچ‌گاه ندیدم که ایشان عصبانی شود، حرف بدی بزند حتی حرف‌های معمولی که گاهی بین مردم رواج دارد را هم نمی‌گفت. خیلی چشم و دل‌پاک بود، چیزی که عباس را به شهادت نزدیک کرد این بود که عباس به  شهادت و شهدا عشق می‌ورزید، دلبستگی‌هایش را از دنیا بریده بود و هیچ وابستگی به دنیا نداشت. شهید مدافع حرم عباس کردانی قصه‌ای عجیب دارد، شاید عجیب‌تر از هر شهید دیگری، زندگی زاهدانه در اتاقی کوچک در زمین کشاورزی به دور از آدم‌های دنیا زده داشت، از خواب امام رضا‌ علیه‌السلام که ساعت و روز و سال و شهادتش را به اون خبر داده بود تا آشنایی بسیارش با ، عباس را متفاوت از همه کرده بود... 🌷وصــیـــتنــامـه... ‌ اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول‌الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) با بصیرت در راه خدا قدم نهادم و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد در راه خدای تبارک و تعالی را بجای بیاورم و به فریادخواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم، امام خامنه ای لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته‌ام همچون سیدالشهدا علیه‌السلام و یارانش آنچه توان دارم قطعه‌قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه‌ بهتر که نشانی از عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها به یادگار داشته باشم. شـادی روح پــاک هــمـه و صـلوات... @YekAsheghaneAheste
بوی گلهای بهشتی ز فضا می آید عطر فردوس هم آغوش صبا می آید نوگل مصطفوی ، زینت باغ علوی مظهر پنج تن آل عبا می آید @YekAsheghaneAheste
توجه کنید را با ریشه ها و مبانی فکری و منطقیش به درستی بشناسید.... @YekAsheghaneAheste
آراستن حرم مطهر رضوی به مناسبت میلاد امام حسین..🥰 @YekAsheghaneAheste
نقش کردم رخ زیبای تو  برخانه دل   خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_52 امیر بی محل به مامان با صدای بلندی گفت _چی از جون ریحانه میخوای؟...هان؟
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ با ترس اینکه دوباره پوریا نباشه اروم رفتم از خونه بیرون که دستی رو شونم نشست... خدا میدونه از وحشت چند کیلو وزن کم کردم!.. اروم برگشتم عقب و با دیدن امیر،نفس آرومی کشیدم... _بیا خودم میرسونمت... با اون نگاه کردنش،جرئت نکردم مخالفت کنم... قطرات اشکی که اروم از گوشه چشمم میومد رو با دست پس میزدم... سوار ماشین شدیم و بعد چند دقیقه تو همون حالت گفتم _نمیفهمم چه اصراری داره من رو همش بفرسته خارج!...بابا به خدا دارم اینجا زندگیم رو میکنم...اَه... _از بس با خاله اینا حرف میزنه نیم نگاهی کردم و گفتم _چه ربطی به اونا داره؟ _یادت رفته؟ سوگل رو هم همینطوری خاله فرستاد آلمان!؟ حالا همش میاد برای مامان تعریف میکنه و....مامان هم که میدونی چقدر دهن بینه... _معلوم نیست سوگل بدبخت داره اونجا چی میکشه...چی میخوره...چیکار میکنه....پز الکی به مادر من میده...این برا بار هزارم بود که این بحث باز شد... نگاهی بهم کرد و دوباره چشم دوخت به خیابون....گفتم _ولی من او ۹۹۹ بار قبلی رو به این یکی ترجيح میدم....حداقل اون موقع من رو میخواست تنها بفرسته...الان!... حرفم رو با سرازیر شدن اشک هام خوردم... ماشین رو کناری نگه داشت و گفت _بسه ریحانه....چقدر دیگه میخوای گریه کنی؟ دست دراز کرد و اشک گوشه چشمم رو زد کنار _اخه حیف نیست اینطوری اشک میریزی؟....میخوام ببرمت یه جایی ؟... سریع نگاهش کردم و گفتم _نه....میخوام برم بیمارستان...هفته دیگه داریم میریم مشهد،من هنوز امتحانم رو ندادم،دیر میشه... _باشه...اول بیا بریم تا جایی،بعد خودم میرسونمت.. حرفی نزدم که ماشین رو روشن کرد و گفت _اون اشکات هم پاک کن....میبیننت ناراحت میشن! با تعجب نگاهش کردم و گفتم _به خدا امیر اگه من رو ببری خونه مادرجون اینا... _نه نمیبرمت....اصلا تهران نیستن،رفتن قم... _پس کجا میریم _اشکات رو پاک کن میفهمی... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_53 با ترس اینکه دوباره پوریا نباشه اروم رفتم از خونه بیرون که دستی رو شونم
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ سرم رو به پنجره تکیه زده بودم و داشتم خیابون هارو میدیدم که گفتم _چند وقت پیش که گفته بودی برم مسجد،یه چیزی شد که... وسط حرفم پرید و گفت _خبر دارم....میدونم چه دست گلی به آب دادی!! نگاهش کردم و حق به جانب گفتم _من دست گل به آب دادم؟....من از کجا باید می‌فهمیدم طرف با یه کُلمن چایی داره میاد؟ _ریحانه توجيه نکن...! جفتمون میدونیم ،چه سر به هوایی هستی... یه تای ابروم رو بالا دادم و با چشم هایی گرد بهش خیره شدم که ادامه داد... _اونجوری نگام نکن...زدی بچه مردم رو سوزوندی.. _من سوزوندم؟...قبلش یه صدایی،چیزی میدن....طرف همینطوری اومد... _مهم نتیجه است... _اگه اینطوره دست منم سوخت... با دستاش،دستام رو گرفت و همونطور که داشت رانندگی میکرد نگاهی بهشون انداخت...با خنده گفت _قربون خواهرم بشم که دستاش رو سوزونده.. دستام رو عقب کشیدم و گفتم _مسخره ام میکنی؟...واقعا که... صدای خنده اش بلند شد و حالا الان نخند،پس کی بخند!؟.. دست به سینه سرم رو به طرف دیگه ای چرخوندم و زیرلب گفتم _چه از دوستاشم طرفداری میکنه....انگار نه انگار من خواهرشم... _شما که تاج سری... _آدم تاج سرش رو مسخره نمیکنه... _فدات شم مسخره نکردم که....اخه میدونم چجوری هستی!...چشمات آلبالو،گیلاس میچینن!.. تند سمتش برگشتم و گفتم _اینارو با منی؟...این رفیقی که داری ازش تعریف میکنی...اونقدر عصبی شد که مطمئنم یه جا تلافی میکنه... همونطور که سعی می‌کرد حواسش به رانندگی باشه گفت _نه....محمد اصلا اهل تلافی نیست!...عصبانی بود اون لحظه،... ولی تلافی نمیکنه... _اتفاقا من اومدم عذرخواهی کنم...یه جوری گذاشت رفت و یه جوری نگاه کرد،که شک نکن،یه جایی حالم رو میگیره... امیر به طرفین سری تکون میداد و اصرار که رفیقش اهل تلافی نیست... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
میلاد حسین بن علی باد مبارک🌺 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین💐 @YekAsheghaneAheste
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهربان اربابم آمد ، فاطمه را نورعین آبروی هر دو عالم ، دلبر طه حسیـــن «صلوات الله علیهم اجمعین» میلاد با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و روز پاسدار مبارک باد 💐 @YekAsheghaneAheste
ز گلزار نبی و بوستان حیدر و زهرا گلی بشگفت با بوی خوش و با چهره ی زیبا شنیدستی که با یک گل نمی گردد بهار ؟ اما گلستان گشته از این گل، همه دنیا و ما فیها @YekAsheghaneAheste
موندنی ترین رفیق من تویی امام حسین(ع) عیدتون مبارک🌱
مآمــرده‌ایم‌بی‌تو و بی‌ڪربلای‌تــو فڪری‌بہ‌حال‌مردم‌اهل‌قبــورڪـن.. @YekAsheghaneAheste
اعمال‌قبل‌از‌خواب☝️🏻🌸 شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 التماس‌دعا✋🏻 @YekAsheghaneAheste