eitaa logo
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
2.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
40 فایل
بسـم‌الله . شرو؏مـون‌از ‌1401.8.19(: حوالۍِ‌ساعت‌12.30🫀 ‌ ‹تحت‌لوای ِآقای313› -مـحـلی‌بـرای‌تسـکـین‌قـلب‌وروح‌انســان‌✨ | خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @okhte_dash_ebram کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 دیگه بس بود باید پامیشدم نباید عذاداری حسین علاف من میشدن اروم بلند شدم صدای فاطیمارو شنییدم +وااای خدا مردم از ترس چرا اینجوری شدی دختر توجه نکردم به حرفشو فقط گفتم بریم همه راه افتادم منم اونطور که تعریف میکنم زجه نمیزدم و فقط با سکوت اشکام میریختمو تو دلم اون حرفارو میزدم حالم خیلی بد بود خیلی بعد دوساعت پیاده روی پشت دسته حسینی برگشتیمو رسیدیم به هيئت خانما میخواستن واسه نماز حاضر شن حاج خانم گفت :زهرا جان برو یکم بشین امروز خیلی انرژی ازت رفت از حال میریا فقط یه لبخند زدم و یه گوشه نشستم ساعت ۸شب بود حدود یک ربع دیگه اذان میگفتن منتظر نشستم و پنج دقیقه به اذان رفتم حاضر شدم و با خانوما قامت بستیم نماز مغرب و به جماعت خوندم. بعد از نماز خانما غذارو کشیدن من جلو در بودم که فاطیماگفت: بیا بریم شام گفتم:باشه یهو یه صدا امد:خانم؟ برگشتم یه زن بود . -بله خاله +میشه یکم به ما غذابدین گشنه ایم بخدا ـخدا عاقبت بخیرت کنه دخترم یه دختر همسن من کنارش بود اخ که دلم کباب شد -چند لحظه وایسید لطفا دست فاطیمارو گرفتم رفتیم حیاط -فاطیما یکم ݝذا میاری بدیم بهشون فاطیما:اخه غذا به تعداده نمیرسه -یعنی اندازه دونفر دیـگه ݝذا نیست ؟ فاطیما:زهرا ولشون کن میرن خودشون از این حرفش دلم شکست. - اونا به ما پناه نیاوردن به حسین پناه اوردن ما حق نداریم ردشون کنیم غذای منو میاری لطفا؟ فاطیما حرفی نزدو رفت تو و با دوتا ظرف غذا برگشت گفتم :یکیش ماله منه اون یکی ماله کیه؟ فاطیما :اون برای منه تو راست میگی ما حق نداریم کسیو از در خونه حسین بیرون کنیم -بگم بیان حیاط غذا بخورن فاطیما:بگو😊 رفتم جلو در -خاله خاله بیاید داخل امدن تو غذاهارو گرفتم جلوشون و پرسیدم :جایی و دارید خاله فقط نگام کرد فهمیدم جایی و نداره خدایا این بنده هات کجان چرا ما تو اسودگی باشیمو اینا حتی سقفی رو سرشون نباشه یاحسین خودت کمکشون کن -عیب نداره خااله همین جا بشینید راحت بخورید کلی تشکر کردن و دعا خیر چقدر حالم خوب بود از اینکه دو تا از بنده های خدا رو امشب من و یه دختر دیگه سیر کردیم چه لذت داره بخشیدن *ادامه دارد...