فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آدرسی که امام صادق علیه السلام برای نجات مومنان میداد
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر سیاه پوستان آمریکا :
۸۰ میلیون ایرانی اعتقاد دارند مهدی می آید و حاضرند برایش جان دهند
مردم جذابی هستند نه ؟
دلتان نمی خواهد مثل مردم ایران باشید؟ .....
🔇 لطفا نشر حداکثری👌
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
-
از ما استخوانهایی خواهد ماند
کـه حــسین<ع> را دوســت دارد
و روحـــی کــه آورهی اوســــت .
#حسین_جـآنم
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گَر نبودی مکتب و مذهب دگر چیزی نداشت
اعتبار و عزتِ شیعه ز [قالالصادق] است.
-شهادت امام صادق(ع) تسلیت-
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
گَر نبودی مکتب و مذهب دگر چیزی نداشت اعتبار و عزتِ شیعه ز [قالالصادق] است. -شهادت امام صادق(ع) تس
به لطف کُرسی درسِ تو جعفری شدهام؛
من از دعای شما بوده حیدری شدهام..
- شاگردِ مکتب امامصادقعلیهالسلام🫀.
687_40584590196930.mp3
1.25M
سلام به حرمی که نداری یا امامصادق..
گَر نبودی مکتب و مذهب دگر چیزی نداشت
اعتبار و عزتِ شیعه ز [قالالصادق] است.
قدیمیا میگفتن ؛ شهادت امام صادق که رسید پیراهن مشکیتو حاضر کن چون دیگه صدای کاروان حسین به گوش میرسه :)
#حسین💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بقیع تو ندارد شمعی به سینهام حـرم داري تو . .
صدای قدمهای محرم داره میاد ؛
قسم به قدمهای سُست خواهرت
سمت گودال ؛ مارو به محرم برسون : ) 💔
#دلے
هربار وقت وداع با نجفِاشرف فهمیدم
حضرتآدم از بهشت باچهحالی میرفت !
#نجف
2_144217444377526629.mp3
15.4M
_
🎵 | شیعه مدیون قال الصادق هاست
#شهادت_امام_جعفر_صادق (ع)💔
💗خانم خبرنگار و آقای طلبه💗
#پارت٢١
سرانجام روز موعود فرا رسیددددد
امشب شام خونمون دعوتن
آخ جوووون
از ۱بح زود که بلند شدم کل خونه رو خودم تنهایی تمیز کردم...
حتی نمیخوام کسی کمکم بده... خودم میخوام خونه رو آب و جارو کنم که محمدجواد روش قدم بزاره...
خدایا...
باعشق همه کارای خونه رو کردم...
زره زره قلبمو قاطی گوجه و خیار واسش سالاد درس کردم(این اوج جمله عاشقانم بود دیگه از من بیشتر از این توقع نمیره)
این قدر کار کردم که صدای
مامانمم در اومده بود
مامان: فائزه مامان خودتی؟
چقدر کارکن شدی ها
_بله مامان جون خودمم مگه من دلم میاد مامانم تنهایی زحمت بکشه همه کارارو انجام بده
فاطی: خدا از ته دلت بشنوه به حق امام جواد
_بیشعور
حالا همه چیز آمادس برای ورود محمدجواد
حالا نوبت خودمه...
یه مانتو کالباسی با روسری ساتن با ترکیب رنگای کالباسی و خاکستری و زرد و صورتی پوشیدم . خودمونیم ها خوشگل شدم
ساعت هشت بود که زنگ در به صدا در اومد... قلبم تاپ تاپ میزد آخ قلبم اومد تو دهنم
سریع چادر رنگی مو پوشیدم و با خانواده به استقبالشون رفتیم...
اول حاج خونام بعد حاجی اومدن تو... وای چرا درو بستن.... پس محمدجواد کوش....
علی: عه حاج خانوم جواد کارش درست نشد؟
حاج خانوم: نه پسر گلم گفت ان شالله دفه بعد مزاحمتون میشه...
دیگه هیچی از مکان و زمان نمیفهمیدم... چشمام تار شد و دنیا پیش روم سیاه....
فقط یادمه به دست فاطمه چنگ زدم که نیوفتم...
ادامـہدارد
💗خانم خبرنگار وآقای طلبه💗
#پارت٢٢
با احساس چکیدن آب روی صورتپ چشمامو باز کردم... نور چشمامو اذیت میکرد... دوباره بستمشون...
مامان: وای چشماشو باز کرد بچم
فاطی: مامان فاطمه منکه گفتم چیزیش نیست زیادی کار کرده امروز عادت نداشته حالش بد شد نگران نباشید
حاج خانوم: ای وای خدا مرگم بده تقصیر ما شد بخدا بد موقع مزاحم شدیم.
مامان: نگید تورو خدا این حرفارو فاطمه راست میگه این اثرات خستگیه شما بفرمایید بریم تو پزیرایی چشمامو باز نکردم تا لحظه ای رفتن بیرون از اتاقم فقط فاطمه موند
فاطی: چشماتو بازکن آبجی جونم
با صدایی از ته چاه میومد گفتم : چراغو خاموش کن فاطمه... چشمام اذیت میشه...
فاطمه بلند شد و چراغو خاموش کرد و روی تخت کنارم نشست...
فاطی: فائزه... آبجی... خودتو داری داغون میکنی
_محمدجواد کجاست... چرا نیومده
فاطی: گفتن آقا رفته اردو جهادی...
_لعنتی... لعنتیییی.... خیلی نامردی
زدم زیر گریه و هق هق میزدم...
فاطمه منو تو بغلش گرفت....
فاطی: فائزه...
_چیه
فاطی: زشته الان خانوادش میگن بخاطر اونا داری اینجوری میکنی... پاشو بریم بیرون
_باشه
با فاطمه رفتیم بیرون بابا و علی گفتن چیشده فاطمه هم به همه گفت ضعف کرده و خسته شده و این حرفا...
ولی تنها کسی که بین اون همه نگاه نگاهش باهام حرف میزد حاج آقا بود... احساس میکردم اون میدونه تو دلم چه خبره...
ادامـہدارد . . .
💗خانم خبرنگار و آقای طلبه💗
#پارت٢٣
اون شب با اون همه نگاه مخلف آخرش تموم شد...
نگاه خسته من...
نگاه نگران مامان...
نگاه مشکوک علی...
نگاه مهربون فاطمه...
نگاه دلگرم کننده بابا...
نگاه ناراحت حاج خانوم....
و نگاه خاص و معنی دار حاج آقا....
وقت رفتن برای بدرقشون رفتیم... حاج آقا لحظه آحر آروم بهم گفت : فائزه خانم... دخترگلم... تنها راه تموم شدن آشوبی که افتاده به جونت توکله... از خودش بخوا دلتو از هرچی غیر خودش هست خالی کنه... مطمئن باش آروم میشی...
و من چقدر دیر فهمیدم که حرفی که زد یعنی چی... و تاوان سختی که برای دیر فهمیدنم دادم....
فاطمه گفت خودش به مامان کمک میکنه و منو بزور فرستاد استراحت کنم...
در اتاقو بستم و گوشه دیوار نشستم و تسبیح آبی مو تو دست گرفنم
خدایااااا چرا نمیشنوی صدامو
خدایااااا خیلی سخته امیدوار بشی و تو اوج خوشحالی یهو امیدتو پرپر کنن
گوشیمو برداشتم.... فقط صدای حامد میتونست آرومم کنه... چون میدونم اونم این صدارو دوس داره... و از این مهم تر... صدای محمدجواد عین صدای حامده....
شهر باران رو پلی کردم...
آروم باهاش میخوندم و اشک رو مهمون گونه هام میکردم...
دیگه به هیچ چیز امید ندارم...
دلم میخواد امشب بخوابم و دیگه بلند نشم...
خدایا امشب بدجوری داغون شدم... بدجوری...
این همه انتظار...
این همه اشتیاق...
همه نابود شد...
به سمت تخت رفتم سرمو گذاشتم روی متکا و هنذفری رو توی گوشم گذاشتم... بعد شهر باران اهل نبرد پلی شد...
آهنگ حامد درباره جهادگرا...
خدایا یعنی ممکنه اونم الان اینو گوش بده...
ادامـہدارد . . .
هدایت شده از تبلیغات عشق مذهبی
سین ارزان قیمت و پرجذب 😍
- 🌟 ۳کاویو ۵۹
- 🦋 ۴کا ویو ۷۹
- 🌟 ۵کا ویو ۹۹
- 🦋 ۱٠کا ویو ۱۹۹
تبیلغات بلاگری ارزان قیمت 😍
ساعتی های بلاگری:
3 ساعت:۳۹ تومن
4 ساعت:۴۹ تومن
تبلیغ شبانه؟ 🌚
12 ساعته:۹۹
24ساعته:۱۱۹
بنر از خودمون هست
فقط رضایت رو تو ببین🤤👇🏻
@Tableghat_88
.