eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.7هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
1_8404867602.ogg
2.66M
حتما گوش کنید اینقدر قشنگه❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ :سـال بعـد5 ...خب معینی پاشو- معینی:بله خانم ...بگو ببینم،شیوه خواندن نماز جماعت- معینی سوال جواب داد و نشست حالا نوبت یکی دیگه بود به لیست دفتر کلاسی نگاه کردم خانم...محمدینیا- بلند شدـ خانم شما برای من بگو،اب های کر و جاری رو تعریف کن- محمدینیا مثل همیشه سکوت کرده بود چیشد؟- محمدینیا:خانم ام خب...اب کر...اب هاییه که که بیا اینجا بهاره- محمدینیا امد رو به روم بیا جلو تر ترس یه قدم دیگه جلو امد دخترم تو کی میخوای درس بخونی؟ اخه عزیز من وسطه ساله،باید نمره بگیری چجوری میخوای قبول شی مگه- تو هدف نداری اخه دختر محمدینیا:خانم اخه نمیتونم یاد بگیرم تو سرم نمیره چیش ت سرت نمیره دختر این احکام دین توعه لاقل حفظ نمیتونی بکنی یاد بگیر چطوری تحمل میکنی جلوی- بچه های کلاس از خجالت اب بشی اونا که حرفینمیزنند ولی یادشون نمیره خودت که یادت نمیره ،اخه یکم بیشتر تلاش کن نفهمدی ده بار بخون نتونستی بیست بار انقدر تلاش کن موفق بشی فکر میکنی خود من الکی نشستم رو این میز هدف من رسیدن به اینجا بود با کلی زجر رسیدم ولی حالا دارم طعم شیرینی موفقیت رو میکشم ،تلاشتو بکن واسه بار اخر میگم،دیگه نمیشم باهات با محبت باهات حرف بزنما تو منو پیر کردی ،جلسه بعد این درسک ازت میپرسم باید بلد باشی بهاره حالا برو بشین بهاره رفت نشست اکبری:خانم بهاره درسش خیلی خوب بود از وقتی نامزد کرده اینطوری شده ستانی:درسته نمیدونم چرا نمیخونه دخترا شما سرتون به کار خودتون باشه لطفا- بهاره زنگ تفریح کارت دارم بمون کلاس ...ستانی پاشو از بچه ها درس پرسیدم و زنگ تفریح بهاره موند کلاس خب خانم بهاره محمدینیا،نامزد کردی؟- بهاره:بله چه مدته- بهاره:پنج ماه خانم چرا از ون زمان درس نخوندی- بهاره:خانم خوندم بهاره سوالو نپیچون یه جواب درست میخوام- مگه نامزدی قول ترک درس از ذهن بچه هاست بهاره:خانم خب من سرم شلوغه بهاره تو گوشی هم بانامزدت صحبت میکنی- بهاره:بله خب چرا دیگه درس ممیخونی منم همسن تو بودم ازدواج گردم ولی نه تنها درسم بد نشد رتبه دو رقمی کنکور هم- شدم معدلمم بیست شد خب؟چه توضیحی داری؟ بهاره سکوت کرده بود میدوستم حرفی نداره برو به زنگ تفریحت برس کیفمو برداشتم و رفتم اتاق استراحت دبیرا همه شون بودم سلام و عرض ادب کردم و نشستم باید بگم،هستی هم بود خیلی خوشبخت بودم که اونم کنارمه خودشو بهم نزدیک کرد و گفت هستی:زهرا میری کدوم کلاس الان تو چی۳.۷- هستی:۱.۷میرم هستی دبیر ادبیات شده بود و من دبیر دینی و قران یه شیرینی با لیوان چایی برداشتم و مشغول شدم از صبح گلو درد گرفته بودم بخاطر درس دادن برای کلاس ۱.۷ چند وقته دیگه دهه فاطمیه بود میخواستم شعله زرد پخش کنم بعد از یه رب پاشدم برم کلاس وقتی رسیدم جلوی در صدای جیغشون میومد در زدمو وارد شدم،که همه در حال فرار بودن خندم گرفت ازشون وقتی اون چند نفر رفتن سر جاشون صدای صلوات بلند شد خودم گفته بودم صلوات بفرستن سلام دخترا- دخترا:سلام خانم اعوذ با￾ من الشیطان الرجیم- الم نجع￾ الارض مهادا !آیا زمین را مح￾ آرامش "شما"قرار ندادیم؟ والجبال اوتادا !و ￾وه هارا میخهای زمین؟ و خلقنا￾م ازواجا !و شما را بصورت زوجها آفریدیم وجعلنا نوم￾م سباتا .و خواب شما را مایہ آرامشتان قرار دادیم و جعلنا اللی￾ لباسا ."و شب را پوشش￾"براۍشما وجعلنا النهار معاشا ...و روز را وسیلہ ای برای زندگ￾ و معاشـ سوره نبأ آیہ۶تا۱۱ اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم ...خب دخترای عزیزم درسمون رو شروع میکنیم همیشه شروع کلاسای من با ایات از قران بود بعد از اتمام کلاس رفتم خونه بعد از چند دقیقه سرویس بچه هارو اورد وقت نکردم نهار دست کنم واسه همین همیشه تو یخچال کیک و شیرینی و خوراکیای مختلف زیادی بود تا یکم
🥀 جلو دلشونو بگیره بعد از خواندن نماز با بچه ها رفتم براشون ماکرانی درست کنم امروز سپرده بودم اشکان فاطمه رو از مهد بیاره صدای زنگ گوشیم امد سلام داداش چیشد فاطمه رو اوردی- اشکان:اره ببین زود بیا جلو در تحویل بگیر بچتو کار دارم زهرا هر روز منو میفرستی باااشه امدم طفلک اسی شده روسری و چادر پوشیدمو رفتم فاطمه رو گرفتم فاطمه اخرای شیش سالگیش بود فاطمه :سلام مامانی جونم سلام دختر قشنگم سلام داداش بیا تو- اشکان:نه زهرا عجله دارم بیا تو دیگه کار همیشه هست- عاطفه:ابجی نترس من میام تو به اون سمت کوچه نگاه کردم که چشمم به عاطفه خورد با لبخند میومد سمتم عاطفه:سلام اجی جوووونممم به سلام داداش اشکان:سلام عاطی چرا تنها امدی عاطفه:دیگه دیگه بزرگ شدم سلام قربونت برم خوش امدی با فاطمه برو داخل- عاطفه:چشم خواهر دستم فاطمه رو گرفت و باهم با خوش و وش رفتن داخل نمیای تو اشکان ؟- اشکان:نه خواهر من من برم ببخشید یه وقت دیگه مزاحمت میشم هعی باشه هر طور راحتی چیزی نمیخوای برات بیارم- اشکان :نهه فعلا خدا حافظ باشه خدا حافظ- منتظر موندم تا ماشینش از دیدم خارج شد برگشتم تو خونه اشکان همسن محمد بود الان وکیل شده بود وکیل پایه یک دادگستری پرونده زیاد داره طفلک منم کار میندازم رو سرش رفتم براشون ماکرانی گذاشتم و نشستم خب چخبر بچه ها مدرسه چیشد- عاطفه :خب جونم برات بگه خواهرم که امروز امتحان دینی داشتپ که خیلی خب خوب بود چند روز دیگه دهه فاطمیه شروع میشه مسئولم برنامه اجرا کنم خیلیم خوب الحمدا￾- زینب؟ زینب:مامان جان من امروز امتحان نداشتم ولی پرسش داشتیم که عالی بود منم واسه دهه فاطمیه قرار سرود اجرا کنیم افرین مامان جان عباس ،حسین ،علی؟- همه باهم گفتن:عالی بود مامان خوبه خوبه یشده هماهنگ شدید؟- عباس:خودمون قرار گذاشتیم باهم بگیم ماکرانی رو کشیدمو باهم خوردیم مامان چرا نیومد باهات عاطفه- عاطفه:مامان گفت غروب میام گفت الان کار دارم کمکش کردی؟- عاطفه:اره باور کن کمکش کردم ولی خودش گفت یکم دیگه کار داره بعد حموم هم بره بعد میاد اها باشه ابجی خوبه- اخرین ظرفو تو سینک گذاشتم خواستم دستکش بپوشم تا ظرفارو بشورم که که عاطفه گفت:ابجی بزار من و زینب میشوریم میشورم خسته ای خب شما هم خسته اید عزیزم نمیخواد بشین- زینب:نه ماماااان زینب اپد دستکشو از دستم گرفتو گفت:خب خاله جون شما میشوری یا من عاطفه:من میشورم شما اب بکش خندیدمو گفتم خدا اجرتون بده- رفتم نشستم رو مبل که دیگه خوابم برد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
سلام امام زمانم❣️ سلام ای همه هستی‌ام 🌹 🌷 امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام ✋🌸 🍃🌼 اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآن اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌼🍃 ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙حجت‌الاسلام داستان تاثیر گذار محبت و عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به منتظران بسیار شنیدنی👌 ببینید و نشردهید. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
قرار هفده - قسمت صد و چهل و چهارم.mp3
40.81M
●━━━━━━─────── ⇆ ㅤ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ↻ 📻 | برنامه قرار هفده 🎬 قسمت: صد و چهل و چهارم 🎙 اجرای برنامه: امین عارف ▫️نشانه‌ی نماز مقبول (در کلام استاد حدائق) ▫️دلنوشته‌ (نویسنده: زینب بابالو، گوینده: ریحانه فهیم‌ثانی) ▫️داستانک نمازی؛ این قسمت: داغ فرزند (نویسنده: محبوبه زارع، گوینده: امیرحسین جمالی) ▫️ قرآن و نماز (در کلام حجت‌الاسلام بهشتی) ▫️شعرخوانی صابر خراسانی ▫️کتابخانه؛ کتاب "پرستش آگاهانه" (گوینده: نرگس عبدی) 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
● من به شما بگویم و به زبان بیاورم، هر وقت فکر این را میکنم که این جنگ و این و این میدانهای شرف و خون تمام بشود و ما بمانیم و بعد یک وقتی مثلا به تصادف بمیریم، به تب بمیریم، از تصور این فکر خدا شاهد است آنچنان به قلبم فشار می‌آید؛ یک میدان مسابقه‌ی افتخار ابدی و الهی، یک میدان مسابقه بهشت، این از آدم گرفته بشود و آدم همین طور بمیرد؛ این خیلی سخت است.» امام خامنه ای دام ظله 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه فرماندهان شورای نظامی جهادی حزب الله در راه قدس به شهادت رسیدند🖤💔 شهدا را یاد کنیم با قرائت یک فاتحه وصلوات 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
آنها می‌توانستند همچون بسیاری از رهبران عرب، زندگی‌ای آرام و بی‌دغدغه در سایه قدرت خود داشته باشد و تنها نظاره‌گر رنج ملت‌ های مظلوم باشد. می‌توانستند از کنار درد و آوارگی مردم غزه بی‌تفاوت عبور کند. اما فرزندان حضرت فاطمه(س) راه دیگری را انتخاب کردند؛ راه شرافت و مردانگی، راه حسین و فداکردن همه چیز برای خدا ‌‌‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
📌 وفات آیت‌ الله هاشم قزوینی 🔸 آیت الله هاشم قزوینی در سال ۱۲۷۰ش در روستای «قلعه هاشم‌خان» قزوین متولد شد. ایشان در نوجوانی پس از فراگیری مقدمات و فقه و اصول نزد اساتید بزرگ و فلسفه‌ نزد سید موسی زرآبادی قزوینی به اصفهان رفت و بعد از شش سال فراگیری علوم دینی به قزوین برگشت. 🔹 وی پس از آن به نجف رفت و از محضر میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی استفاده کرد و پس از آن در سال ۱۳۴۰ش به ایران برگشت و در مشهد ساکن شد. مقام معظم رهبری، آیت الله سید علی خامنه‌ای یکی از شاگردان بزرگ و برجسته این عالم بزرگ است. 🔹 به‌ گفته آیت‌الله خامنه‌ای، استادی در فن بیان و تسلط همانند او وجود ندارد و به‌نقل از اسماعیل صالحی مازندرانی، هاشم قزوینی دارای بیان روان، قدرت تفسیر و تحلیل و صاحب کرامات بود. 🔸 آیت‌الله هاشم قزوینی از مخالفان حکومت رضاخان و از معترضان به شهادت نواب صفوی بود. قزوینی به‌همراه عالمان دیگر اقدام به نوشتن نامه به رضاخان در برابر قانون کشف حجاب کردند. در پی این حادثه، ایشان راهفت سال به قزوین تبعید کردند. 🔸 این عالم گرانقدر سرانجام در روز ۲۰ ربیع الثانی سال ۱۳۸۱ق در ۶۹ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در حرم امام رضا (ع) به‌ خاک سپرده شد. ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
:)))))))))❤️‍🩹
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
:)))))))))❤️‍🩹
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم ؛ مأمور برای خدمت زهرائیم🌱`َِِِ . 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
「‌از هر چه هست دور و برم خسته‌ام🚶🏻‍♀️؛ فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست..✨️'💛」 ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
هنیئا لک یا سید هاشم .
؛؛ اون چیزایی که شما ، بامیلیون‌هادلارفیلمش‌ُمیسازین ؛ ما تو میدان ‌میسازیمیش✌🏾 . 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-شب‌جمعه‌است‌ھ‌وایت‌نڪنم‌میمیرم'🪴♥️
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
-شب‌جمعه‌است‌ھ‌وایت‌نڪنم‌میمیرم'🪴♥️
چه‌ڪنم‌دست‌خودم‌نیست‌اگࢪغـم‌داࢪم . . ៹ از‌فـــࢪاق‌حࢪمت‌قامت‌بس‌خــــم‌داࢪم ࣫͝ ..❤️‍🩹🍃ᯓ ‹🌙♡-
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
-شب‌جمعه‌است‌ھ‌وایت‌نڪنم‌میمیرم'🪴♥️
⑇ بطلـب‌جـــــان‌علـــــی‌اڪبـــــࢪلیلامردم . . ៹ شب‌جمعه‌ست‌ح‌ـُسین‌بازحࢪم‌کم‌داࢪم ࣫͝ ..❤️‍🔥🌱ᯓ ‹🌙♡-
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
-شب‌جمعه‌است‌ھ‌وایت‌نڪنم‌میمیرم'🪴♥️
- حسۍبراۍِگفتنِ‌شعرۍ‌جدید‌نیست . . ៹ یڪ‌مصرع‌ۅ‌خُلـٰاصِہ‌دلم‌تنگ‌ِڪربلاست ࣫͝ . .💔🕊!″ ‹🌱♡-