eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
✋ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا فِلْذَةَ كَبِدِ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که قلب مهربان آخرین فرستاده خدا، مملو از محبت و انتظار توست. 🌱سلام بر تو و بر روزی که جهان را با آفتاب محمدی روشن خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شباهت‌های پیامبر صلی الله‌ علیه‌ و آله و سلم امام زمان (ارواحنافداه) 🎙حجت‌الاسلام اَللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصہ‌کہ‌آره‌اینطوریہ🫧:‌ ‌『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
433_54580599317111.mp3
3.44M
•🖤🎧• یه تیکه ای داره که میگه: گریه نکن... صدبار بمیرم و باز زنده بشم میبینی پات وایستادم❤️‍🩹 ‌‹ › 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
پدافند اصلی ایران🥺🥹💙🔒‘(: 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
‌‌🤍🕊 ‌شبتون ‌مملو‌از‌استجابت‌دعا نیازمنددعای‌خیرتون‌هستم📿
🔥اگر صد پاره گردد پیکرم پیکار خواهم کرد ⛔️دل و جانم به تیری مینهم ایثار خواهم کرد ⚠️اگر تاریخ ما از یاد آرش صد نشان دارد من آن افسانه را امروز هم تکرار خواهم کرد ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 دستشو گرفتم و رفتیم کنار سجادم بشین عزیزم- به ارومی سجاده رو جمع کردم و سر جاش گذاشتم من هم زهرا هستم، از دیدن تو خوشبختم دختر گل- ایلین:میدونید خیلی تحت تاثیر حرفاتون قرار گرفتم من خیلی دلم گرفته بود ناخوداگاه امدم اینجا من هیچوقت نخواستم بیام مسجد زهرا خانم اینم لطف برترین بانوعه حتما خدا خواسته بیایید اینجا- ایلین:بله ،من خب خانم شنیدم دهه فاطمیه ست راستش هیچی از حضرت فاطمه نمیدونم ولی دلم میخواد اون چادری که میگن ارثیه حضرت فاطمه است و بپ وشم میخوام...میخوام حجاب داشته باشمحتی شده واسه امتحان کردنش کمکم میکنید؟ .از شوق قطره اشکی از چشمم چگید ناگهان دلتنگ کربلا شدم پلک زدم و با لبخند به ایلین ۱۹،۱۸ساله نگاه کردم واقعا تصمیمت جدیه؟- ایلین:تا قبل از دیدنتون ،فقط حرف بود ولی وقتی کسایی مثل شمارو میبینم که در عین با حجابی چقدر مهربون و خون گرم با ما بی حجاب ها رفتار میکنند دلم،میخواد با حجاب باشم هر کمکی از دستم بر بیاد میکنم ولی باید بدونی چادر به تنهایی تورو محجبه نمیکنه تو باید با حیا وبا متانت- باشی باید فاطمی باشهپی همه گناه هارو بزار کنار باید چشم دلتو پاک کنی و دیده از نامحرم بگیری به قول معروف زِ دسٺ دیده و دݪ هر دو فریـاد هر انچه دیده بینـد دل ￾ند یاد بسازم خنجـری نیشش زِ فولاد زنـم بر دیده تا دݪ گردد آزاد ببین خیمه دل تو واسه امام زمانہ هیچکسو توش راه نده هیچ چیز انقدر ارزش نداره که چشمتو از دیدن اقا صاحب الزمان کور کنی مراقب چشمه های دلت باش حجاب باطن رو هم رعایت کن بلند شدم و رفتم تو بسیج از کشوی بسیج یه دست چادر و روسری ،ساق و جوراب ،با گیره روسری و حد برداشتم اینجارم مجهز کرده بودم برگشتم تو مسجد و به ایلین نگاه کردم رفتم کنارش و این بسته حجابی رو تقدیمش کردم همینطور که دستم به سمتش دراز بود گفتم:نزار حرف هیچکس روی انتخابت تاثیر بزاره هیچکس جای تو مجازات نمیشه در قیامت بخاطر بی حجاب بودن یا شدن تو کسه دیگه رو اتش نمیزنند توبه تنهایی باید جزای کارتو بدی پس حواستو جمع کن گلم
🥀 با اشکی از چشمش جاری بود بسته رو گرفت و باز کرد از دیدن وسایل حجابی تعجب زده نگاهم کرد:اخه شما چرا ...زحمت وظیفه منه...حرف نزن بپوش- به اطراف نگاه کرد همه چشما به سمت اون بود از داخل کیفش مایه ای در اورد و با دستمال و مایع ارایششو پاک کرد روسری رو بیرون اورد اول حد و زد بعد روسری رو سرش انداخت دستمو جلو بردمو روسریشو براش بستم و بهش گیره زدم ساق هاو جوراب رو هم پوشید مانتو هم میخوای بیارم- ایلین:نه زهرا خانم دارم همینطوری هم خیلی لطف کردید داشت بارون میومد از مسجد زدم بیرون تا خودمو به خونه برسونم کوچه ها هر لحظه خلوت تر میشد سرعتمو کمتر کردم عاشق بارون بودم همینطور داشتم،میرفتم که یه اقایی رو دیدم داره به این سمت میاد بیشتر خودم به گوشه دیوار کشیدم چون خیلی خلوت بود اینجا سرمو پایین انداختم و راهمو گرفتم خیس خیس شده بودم احساس کردم یکی پشت سرمه راهمو تند تر کردم و فکر کردم خیاله ولی وقتی برگشتم دو تا اقا دیدم بلند قامت و خلاصه ترسناڪ گفتم حتما هم مسیریم دیگه برگشتم و راهمو ادامه دادم تا رسیدم جلوی یه خرابه یکیشون امد جلو راهمو بست برو کنار اقا- دیدم نمیره کنار برگشتم گفتم برگردم،مسجد خیلی دور نشدم ولی اون یکی جلو مو گرفت برید کنار چی،میخواید از من- یکیشون نزدیک تر شد که به سمت خرابه پشت کردم و عقب عقب رفتم داخل همون ادم گفت:هه فکر نمیکردی !کارت به اینجا برسه نه؟ داشتم از ترس میمردم من اینارو نمیشناختم چی ..چی میگید- .همون مرده دوباره گفت:فکر کردی راه میوفتی تو شهر گیر می ی به زن و بچه مردم همه هم ساکت میمونند .اون یکی گفت:وقتی میری تو کار مردم فصولی میکنی هی میگی حجاب حجاب الان بهت میفهمونم شما کی هستید چطور به خودتون اجازه میدید جلوی راه یه خانمو بگیرید- داشتم گریه میکردم دست خودم،نبود یکیشون گفت:من هه من میهادم شوهر ثریا نمیشناسی همون دختری که محجبه ش کردی زنــــدگی منو ریختی بهم .ازم طلاق گرفته بچمو برده ،میکشمت و انتقام زندگیمو میگیرم من بهترین زندگیو داشتم قبل از اینکه توی لعنتی بیای و همه چیزو خراب کنی :با پشت دست صورتمو پاک کردم و با جرئت گفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
✋ 🌱 جانم فدای نام شما يا صاحب‌الزمان قربان آن مقام شما يا صاحب‌ الزمان جان ميدهم‌بخاطر يک لحظه ديدنت دل عاشقٍ سلامِ شما ياصاحب‌الزمان ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
✅ایمان خود را تا قبل از ظهور تکمیل کنید ✍️استاد : امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: ایمان خود را تا قبل از ظهور تکمیل کنید. چون در لحظات ظهور ایمان‌ها به سختی مورد امتحان و ابتلا قرار می‌گیرند. هیچ وقت یک امام معصوم سخن به گزافه نمی‌گوید. آخرالزمان شبیه آخر عمر یک انسان است که در روایات دارد ابلیس بیشترین فشارش را در لحظات پایان عمر انسان بر انسان تحمیل می‌کند. در پایان دوران غیبت و غربت و آغاز دوران ظهور که مرگ ابلیس را به همراه دارد طبیعی است که او فشار بیشتری وارد کند. اتفاقا ما که درایت ابلیس را داریم و یا بیشتر از او باید بفهمیم، انَّ کَیدَ الشیطان کانَ ضَعیفا. ما باید خیلی خوب دست ابلیس را بخوانیم. ‎‎‌‌‎‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 با این دستورالعمل آسان وچندثانیه ای امام زمان دست ازسرت برنمیداره ولو غرق گناه باشی!... 📩😍 بسیارعالی وشنیدنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
..🌿' شهید؁بودکہ‌همیشہ‌ذکرش‌این‌بود، نمےدونم‌شعرخودش‌بودیاغیر...🔗🌩 یابن الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن💙❄️ یابهہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن.. ꧇) ازبس‌این‌شهیدبہ‌امام‌زمان(عجل‌اللہ‌تعالے فرجہ)علاقہ‌داشت‌.. بہ‌دوست‌روحانۍخودوصیت‌مۍکند. اگرمن‌شهیدشدم‌دوست‌دارم‌כرمجلس ختم‌من‌توسخنرانۍکنۍ..⛓💙 روحانۍمۍگوید: ماازجبهہ‌برگشتیم‌وقتۍآمدیم‌دیدیم عکس‌شهیدرازده‌اند..🖐🏽 پیش‌پدرومادرش‌آمدم‌گفتم: این‌شهیدچنین‌وصیتۍکرده‌است‌آیامن مۍتوانم‌درمجلس‌ختم‌اوسخنرانۍکنم آنان‌اجازه‌دادند..💛✨ درمجلس‌سخنرانۍکردم‌بعدگفتم‌ذکر شهیداین‌بوده‌استـــ: یابن‌الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن✨ یابہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن🌿 وقتی‌این‌جملہ‌راگفتم،یک‌نفربلندشدو‌ شروع‌کردفریادزدن..⛓🌸 وقتۍآرام‌شدگفت: من‌غسال‌هستم‌دیشب‌آخرها؁شب بہ‌من‌گفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع شودوچون‌پشت‌جبهہ‌شهیدشده‌است بایداوراغسل‌دهۍ🍭✨ وقتۍکہ‌مۍخواستم‌این‌شهیدراکفن‌کنم دیدم‌یک‌شخص‌بزرگوار؁واردشد..🍓 گفت:بروبیرون‌من‌خودم‌بایداین‌شهیدرا کفن‌کنمـ .. ꧇)🌿 من‌رفتم‌دروسط‌راه‌باخودگفتم‌این شخص‌کہ‌بودوچرامرابیرون‌کرد !؟🧐 باعجلہ‌برگشتم‌ودیدم 😳 این‌شهیدکفن‌شده‌وتمام‌فضا؁ غسالخانہ‌بو؁عطرگرفتہ‌بود..🌸💞 ازدیشب‌نمۍدانستم‌رمزاین‌جریان‌چہ‌بود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم.. ꧇)💔 منبع: کتاب‌روایت‌مقدس‌صفحہ ⁹⁶ بہ‌نقل‌ازنگارنده‌کتاب"میر مهر" حجة‌الاسلام‌سید‌مسعودپورسیدآقایۍ🌿 🌿✾ • • • • • 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•