✅درمان پارگی #مینیسک زانو
جمع کننده 4 عدد
شیر و پودر سنجد بخورید
برگ چغندر استخوان را محکم میکند
شیطرج 2 عدد
طریفل 2 عدد
پماد مفاصل
مرکب مفاصل
ضماد خرما و دنبه
خرما و دنبه و گوسفندی را به میزان مساوی مخلوط نموده و ضماد درست شده را هرشب روی موضع 5 دقیقه ماساژ داده سپس با پلاستیک بسته تا صبح روی موضع بماند 3شب
ضماد مومیایی با سرکه طبیعی:
به اندازه عدس از مومیایی را با کمی سرکه طبیعی انگور مخلوط نموده و به موضع مالیده شود.3روز
هرشب 3دقیقه با بنفشه زیتونی زانو را ماساژ دهید
سپس پماد مفاصل را روی زانو مالیده و 2 دقیقه ماساژ داده و با پلاستیک بسته تا صبح بماند
استخوان ساز 3 بسته
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
ارسال و کپی فقط با لینک کانال مقدور است بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد👆
حالا علائم پارگی منیسک چیه😳
❌در پارگی یا کشیده شدن #مینیسک ، زانو دچار التهاب وسفتی می شود.
❌تورم #زانو که اصطلاحا به آن آب آوردن زانو می گویند.
❌به علت درد شدید معمولا در قسمت پشت #زانو بیمار نسبت به لمس حساس می شود.
❌احساس درد در زانو به ویژه هنگام چرخش آن
❌بیمار قادر به صاف نگه داشتن زانوی خود نمی باشد.
❌قفل شدن گاه به گاه زانو وقتی که فرد قصد حرکت را دارد.
❌بیمار هنگام راه رفتن احساس بی ثباتی و خالی شدن زانو را تجربه خواهد کرد.
❌تضعیف و لاغر شدن عضلات چهار سرران
❌بیمار هنگام خم و راست شدن صدای ” تق ” از زانوی خود می شنود.
❌اگر کشیدگی همراه با آسیب رباط صلیبی قدامی باشد خونریزی داخل مفصل نیز اتفاق خواهد افتاد.
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
ارسال و کپی با لینک کانال
حجت الاسلام دارستانی(1).mp3
2.79M
🎬چرا شکر خدا نمی کنیم؟
رو بـه رو شـدن پـیـرزن نابـیـنا با
حضـرت مسیـح(علیه السلام)..!!
🎙️استاد #دارستانی
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
🔴 قوه مدبره بدنیه (طبیعت بدن) :
♻️ تمام افعال بدن به تحریک و به واسطه قوای مختلفی که در بدن وجود دارند صادر میشوند . که مدیریت این قوا ،بر عهده قوه مدبّره بدن است.
🔷حکما و طبیبان به قوه مدبره ، طبیب بدن یا طبیب درونی هم می گویند. این قوه، نیرویی است که بدن را بدون اراده ی فرد تدبیر می کند یعنی آنچه که لایق و سزاوار تدبیر و حفظ صحت و سلامت بدن است بی اختیار از او صادر می شود .به عنوان مثال اگر خون در بدن زیاد شده باشد قوه مدبره سعی می کند که آن را بواسطه خون دماغ دفع کند تا از عوارضی مثل سکته جلوگیری کند.
🔷 وظیفه ی طبیب کمک به قوه مدبره بدن است که از دو طریق امکان پذیر است:
1️⃣ اخراج فضولات و مواد زائد و بیماری زا از بدن :که به علت عدم رعایت اصول سته ی ضروریه ی انجام این وظیفه برای قوه ی مدبره سخت شده است و به خوبی از عهده ی انجام آن برنمی آید. این عمل با تدابیری مثل حجامت و فصد و ایجاد اسهال و قی در بدن انجام میشود.
2️⃣ تقویت بدن: با رعایت پرهیزات و خوراک مناسب هر فرد که به عوامل زیادی مثل مزاج پایه ، سن ، فصل ، بیماری و ... بستگی دارد .
🔷کمک به قوه ی مدبره با رعایت اصول سته ی ضروریه برای پیشگیری از بیماری و حفظ سلامت، ضروری است. اما برای درمان باید تحت نظر طبیب حاذق اقدام کرد .
#قوه_مدبره_بدنیه
#امور_طبیعیه
#حفظ_صحت
#طبیب_درونی
#پیشگیری
#خون_دماغ
#حجامت
عضویت در کانال 👇
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
سیستم مدبره؛ اگه یک لحظه فکر کنید می بینید که یک نیرویی در بدن به انسان می فهماند که الان تو لواشک بخور، یا به فردی امر می کند که تو نیاز به گوشت داری و میل به گوشت خوردن را در او زیاد می کند و به کسی هم فرمان می دهد که تو حق نداری ترشی بخوری و میل شیرینی ها را زیاد می کند، در حالی که فرد اصلاً خودش هیچ کاری برای تعیین میل انجام نداده است، ولی بعد از خوردن مطابق با میل خودش احساس نیکی و بهبودی در حال را دارد ولی اگر مخالف این میل و فرامین عمل کند حالش دگرگون شده و گاهی تهوع ایجاد می شود و همین نیرو غذا را از بدن خارج می کند.
گاهی هم اتفاق می افتد که فرد با خوردن یک غذای مسموم به اسهال یا استفراغ مبتلا شده و آنچه که به بدنش ضرر می رساند را از بدن بیرون می کند تا ضرر بیشتری به اعضاء دیگر نرساند.
اگر یک لحظه فکر کنیم می بینیم که این نیرو یک فرمانده کلی در بدن است که تمام امور را تحت اختیار خود گرفته تا از بدو تولد مکیدن و در اواخر عمر و در دوران پیری امساک را در دستور العمل های خود به انسان گوشزد کند. این نیرو همان سیستم مدبره بدن است که خداوند در بدن انسان تعبیه کرده تا هر ضرری را دفع و هر آنچه به این جسم نفع می رساند را به خود جلب کند.
تا زمانى كه اين نيرو (سیستم مدبره)، توان خود را از دست نداده، بدن را در برابر بيماريها حمايت كرده و بيمارى را دفع و صحّت را ماندگار مىكند. اين نيرو يك موهبت الهى است، همان سیستم تدبیر کننده بدن که به آن مدبره بدن گفته شده یا طبیعت بدن تعریف می شود.
عملکرد طب جدید
امروز در طب مدرن به عکس این سیستم عمل می کنند و تمام علائمی که طبیعت در بدن ایجاد می کند را خفه کرده و سعی در خرفتی و کندی و ضعف این سیستم دارند، و می بینیم که بیماری های جدید ایجاد شده و هر روز نسل های ضعیف تری را به جامعه تحویل می دهیم.
دیدگاه طب سنتی، اسلامی
حکما و اطباء قدیم برای این سیستم احترام خاصی قائل بوده اند و خود را خادم آن میدانستند. برای مثال اگر طبیعت فرد باعث اسهال در بدن می شد احترام گذاشته و اسهال را بند نمی آوردند بلکه راه های خروج دیگر را برای بدن باز می کردند، یا اگر بدن تب می کرد به علائم آن توجه می کردند و زمانی که بدن سرد شده و عرق می کرد او را کمک به تعریق کرده و با چند پتو و مالش دادن بدن با روغن تعریق را بیشتر می کردند.
اصل و قانون را در طب سنتی و اسلامی بر پایه این گذاشته که طبیب خادم طبیعت باشد نه دشمن طبیعت.
ابن هندو مىگويد: «خداوند در بدن آدمى كارگزارى قرار داده كه صحّت و سلامتى آن را حفظ مىكند. و هرگاه آن صحّت و سلامتى به وسيله عارضهاى زايل گردد، آلت و ابزار آن كارگزار كه غذا و دارو باشد؛ آن عارضه را از بدن دفع و صحّت را به آن بازمىگردانند.»
استاد اسماعیل ناظم در کتاب طب و طبیعت این مبحث را به طور کامل از کتاب های مختلف جمع آوری کرده اند و به قلم زیبایی آورده اند که نکاتی از این کتاب را در این مقاله آورده ایم تا بهتر بحث مشخص شود.
ایشان در این کتاب علاوه بر کلام ابن هندو که در کتاب مفرح القلوب آمده از کلام بقراط هم استفاده کرده و استناد به کلام این بزرگوار کرده اند و می فرمایند که «طبيعت خود در بهبود بخشيدن بيماريها كافى است».[1]
یعنی اگر طبیعت را به حال خود رها کنیم در بسیاری از بیماری ها خودش بدن را درمان می کند و نیاز به کمک انسان ندارد فقط طبیب یطیب نفسه باشد و آرامش به بیمار دهد همان گونه که اهل بیت علیهم السلام می فرمایند و استرس به بیمار ندهیم و میل و امید را در او بیشتر کند تا سیستم مدبره و طبیعت فعل خود را انجام دهد و بیماری را از بدن دفع کند
ارسال و کپی با لینک کانال 👇
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
رازى گفته است: «طبيعت بزرگترين طبيب است».[2] و ابو الفرج عبد اللّه بن الطبيب نيز چنين گفته است: «آنچه سلامتى را به بدن بازمىگرداند طبيعت بدن است»[3]
ایشان در کتاب خود از کتاب خلاصه الحکمه که مرحوم عقیلی خراسانی به قلم آورده اند متنی را آورده و اینگونه می فرمایند: عقيلى درباره نحوه تدبير بدن توسط طبيعت چنين مىگويد:
«… خداوند- جلّ و عزّ- در بدن انسان، در هر عضوى قوه جاذبه و ماسكه و هاضمه دافعه را به وديعت نهاده و همه دايم به كار خود مشغولند- مانند ملائكه مدبره عالم كبير- و عصيان و سركشى و قصور و فتورى در كار خود ندارند، ما دامى كه آفتى و مرضى از داخل يا خارج به ايشان نرسيده كه ايشان را بازدارد از كار خود. و طبيعت مدبره بدنيه را حامى و ممدّ آنها و دافع امراض از داخل آفريده و حاكم بر آنها گردانيده تا غذاى وارده به اعضاء را دفعتا بالتمام به مصرف نرساند، بلكه چيزى از آن را حفظ و ضبط نمايد كه اگر به سبب عايقى و مانعى از خارج بدن غذاى جديد دير وارد گرديد، آنچه را مهيّا و حفظ و ضبط نموده است، اندكاندك به مصرف رساند تا ضعف بسيار دفعتا عارض نگردد كه منجر به هلاكت شود».[4]
و در جاى ديگر طبيعت را چنين تعريف مىكند: «گفتهاند: طبيعت، مبدأ اوّل است براى حركت و سكون چيزى كه در آن است بالذات- كه مراد، جسم طبيعى است. فى الحقيقة، طبيعت مرتبهاى است از مراتب نفس متعلق به جسم منطبع فرورفته در جسم و مدبّر و متصرف و حافظ آن، و ما دام الوجود و التحقيق در خارج از آن مفارقت نمىنمايد، خواه جسم مفرد باشد و خواه مركب، به عبارت ديگر، طبيعت عبارت از نفس ضعيف بالقوه است كه چون تقويت و فعليت يابد و از بدن تواند كه گاهگاهى جدا گشته به مبدأ خود كه عقل است پيوسته، تحصيل كمالات و تقويت يافته باز به بدن آيد و آثار كمالات محصله و تقويت او ظاهر گردد و همچنين على الدوام چنين باشد، آن را «نفس» نامند. و به عبارت ديگر، طبيعت عبارت از آن است كه تدبير و تصرف آن در بدن و حفظ آن بدن را به واسطه كيفيات اربعه و حصول مزاج حاصل از تركيب باشد. و نفس، عبارت از امرى است كه تدبير و تصرف آن در بدن به واسطه ارواح و قوا و جوارح و اعضا باشد و عقل عبارت از امرى است كه تدبير و تصرف آن در بدن به واسطه «نفس» باشد. عند الموت سواى طبيعت همه بالكل مفارقت مىنمايند و بعد از آن طبيعت به تدريج نيز مفارقت مىنمايد و آن زمان بدن از هم مىپاشد و تركيب برطرف مىشود و هريك از اجزاى تركيب يعنى عناصر ميل و رجوع به اصل و مركز خود مىنمايند كه «كل شىء يرجع الى اصله».[5]
سیستم مدبره چگونه عمل می کند؟
سیستم مدبره یا همان طبیعت بدن از شيوههاى مختلفى جهت دفع مرض و ايجاد صحّت استفاده مىكند. از آن جمله مىتوان به تعريق، اسهال، قى، خواب، بيدارى، رعاف (خون دماغ)، ادرار، بى ميلى به غذا، تب، سرفه، زكام، دملهاى پوستى، احتلام در خواب، اختلاج (پرش اعضاء)، سكسكه، عطسه، خميازه، عادت ماهیانه، اشک، آبریزش بینی، بواسیر، واریس، و انواع بیماری هایی که از بدن خروجی باز می کند اشاره كرد.
ارسال وکپی با لینک کانال 👇
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
سیستم مدبره چگونه عمل می کند؟
سیستم مدبره یا همان طبیعت بدن از شيوههاى مختلفى جهت دفع مرض و ايجاد صحّت استفاده مىكند. از آن جمله مىتوان به تعريق، اسهال، قى، خواب، بيدارى، رعاف (خون دماغ)، ادرار، بى ميلى به غذا، تب، سرفه، زكام، دملهاى پوستى، احتلام در خواب، اختلاج (پرش اعضاء)، سكسكه، عطسه، خميازه، عادت ماهیانه، اشک، آبریزش بینی، بواسیر، واریس، و انواع بیماری هایی که از بدن خروجی باز می کند اشاره كرد.
اگر طبیعت بدن به طور صحیح عمل نکند و فضولات را از این خروجی ها به طور کامل دفع نکند باعث ایجاد تومور یا عفونت در بدن شده، و همین امر اگر ادامه پیدا کند به سرطان و بیماری های لا علاج تبدیل خواهد شد. به همین جهت سیستم مدبره از یک جهت به تقویت بدن کمک کرده و از جهتی هر آنچه که باعث ایجاد ضرر برای بدن باشد را دفع خواهد کرد.
[1] .« إن الطبيعة هى الشافية للأمراض، إنّما يريد بذلك القوة المدبّرة للبدن» جالينوس الى اغلوقن، ص 7.
[2] .« الطبيعة اكبر الاطباء» رازى، الفصول، بند 365، ص 119.
[3] .« الفاعل للصحة و هو الطبيعة» ابو الفرج عبد اللّه بن الطبيب، تفسير حيلة البر.
[4] . خلاصة الحكمة، كامپيوترى، ص 526.
[5] . خلاصة الحكمة، ص 33.
ارسال و کپی با لینک کانال 👇
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
قوه مدبره و طبیعت هوشمند بدن چیست؟طبیعت ، هوشمند و عاقل است
تا بحال فکر کرده اید که چرا وقتی غذا یا یک ماده ناسالم میخورید،دچار حالت قی و اسهال میشوید؟
وقتی ماده سمی داخل معده شود،بدن آنرا با قی دفع میکند چراکه در این حال نزدیکترین راه برای دفع ماده سمی ، دهان است . اما اگرماده سمی از معده بگذرد و وارد روده شود، بدن آنرا از طریق مخرج دفع خواهد کرد . همه اینها به این خاطر است که بدن هوشمند است و همیشه در فعالیتهای خود دست به انتخاب می زند.
معده انسان یک جسم ماشینی بدون درک و احساس نیست ، بلکه میتواند ماده مضر را تشخیص دهد و آنرا دفع کند . طبیبهای سنتی به این هوش و آگاهی که بدن از خود دارد ، طبیعتِ بدن می گفتند .
وقتی که رطوبات مغزی در فصل زمستان افزایش میابد ، طبیعت بدن از طریق بینی و دهان شروع به دفع رطوبات میکند و اینکار بصورت سرماخوردگی خود را نشان میدهد . بعبارت دیگر ، سرماخوردگی فعل طبیعت است برای دفع فضولات و رطوبات اضافی مغز . حال اگر این رطوبات در مغز بماند ، باعث بیماریهای صعب العلاج یا لاعلاجی مثل سکته ، فلج، ام اس ، فراموشی ، کسالت و … میشود .
حکما میگفتند رطوبت غلیظی که از مغز به بینی میآید پاک کننده مواد اضافی مغز و باعث ایمنی در برابر غش و سکته و سر درد و ایجاد خلط مداوم در بینی و زکام و اکثر امراض مغزی و سرفه و سل و اسهال و سنگینی بدن و سر و سستی اعضا و غیر اینهاست . بهمین خاطر است که در احادیث فرموده اند : “ زکام را درمان نکنید ، زیرا زکام لشگری از لشگریان خداست”.عطسه نیز همینطور است و هر بار عطسه تا ۳ روز آدم را از مرگ طبیعی حفظ میکند . در اصل ، هر عملی که بدن برای دفع ماده بیماری و حفظ سلامتی انجام می دهد، از طبیعت مدبره بدن ناشی میشود .
قدما به توانمندی طبیعت ارج مینهادند و خودشان را بر اساس این قانونمندی ها تنظیم میکردند . .آنها با طبیعت مصالحه و تعامل میکردند ، خودشان را مسلط به طبیعت نمیدیدند بلکه خودشان را با طبیعت میدیدند نه بر طبیعت . طب سنتی داستان همزیستی با طبیعت است به جرات میتوان گفت واژه طبیعت از کلیدی ترین مفاهیم طب سنتی است . شاید بعضی ها فکر کنند که طب سنتی صرفا یکسری داروی گیاهی است و تفاوت آن با پزشکی مدرن در نوع داروهاست . اما شما خوب میدانید که اختلاف بین این دو در جهان بینی های حاکم بر آنهاست . اعتقاد به طبیعت زنده یکی از این جهان بینی هاست که پزشکی مدرن از آن محروم است . با تکیه بر همین طبیعت زنده بود که طبیب های سنتی میگفتند : ” طبیعت در درمان بیماری کافیست “(خلاصه الحکمه.ج۱ص۳۲و۳۳)
ارسال و کپی با لینک کانال 👇
https://eitaa.com/Yuzarsif313Hakim
آنها با طبیعت مصالحه و تعامل میکردند ، خودشان را مسلط به طبیعت نمیدیدند بلکه خودشان را با طبیعت میدیدند نه بر طبیعت . طب سنتی داستان همزیستی با طبیعت است.