eitaa logo
🟢 مداومت زیارت عاشورا 🅉🄸🄰🅁🄰🅃 🄰🅂🄷🄾🄾🅁🄰
1.4هزار دنبال‌کننده
306 عکس
686 ویدیو
6 فایل
🏵در این طرح متعهدمیشویم هرروز یکبار #زیارت‌عاشورا را بخونیم تاآخرین روز عمر به نیابت از آقا امام زمان ارواحنافداه 🌴 به قافله حسینی بپیوندید: #بسم‌الله برای پیوستن به طرح به ادمین کانال پیام بدین: 👇 @QOM251 09192529268 یا اباالفضل‌ العباس دخیلک
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ آیت الله ناصری(ره): 🔸زمانى از استادمان آیت الله سيد محمّد كشميرى (رحمة الله) كه از اوتاد روزگار بود- درخواست كردم اسم اعظم را به من بياموزد. ▫ايشان فرمود: ☀️ «اگر اسم اعظم را مي‏خواهى، از نام مبارك صاحب الزمان غفلت مكن. اسم اعظم، همان جمله "يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی" است». 🌤 سيّد استاد، بارها مشكلات مادّى و به ويژه مشكلات معنوى خود را با استعانت از اين نام مقدّس و ذکر «يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی» بر طرف كرده بود و بنده نيز خود بارها اثر اين نام مبارك را براى رفع مشكلات، به چشم ديده‌ام. 🌺 🌿•✾•••┈┈• ╭┅───────┅ @ZIARAT_ASHOORA ╰┅───────┅ بر زیارت عاشورا مداومت کن👆🏻
14.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بابا سرت بر نیزه ها ست - 🎙مداح نوجوان مرحوم سید محمد باقر علوی هر کس با توجه گوش کرد و تحت تأثیر قرار نگرفت و تونست دل بکنه، جایزه داره 🏴 🎴🕊 @ziarat_ashoora @QOM251 👆
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ آرزوی تجربه گر ☀️ از خدا میخوام به من فرصت بده امام زمانم رو راضی کنم ☀️ چون دیدم هر عمل من به سمع ونظر (عجل الله فرجه) میرسه. 🌺 🌿•✾•••┈┈• ╭┅───────┅ @ZIARAT_ASHOORA ╰┅───────┅ بر زیارت عاشورا مداومت کن👆🏻 🔹 هر کس گناه کنه به امام زمانش هم ظلم کرده شاید ظهور را هم در حد خودش به تأخیر انداخته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع تسلیت
🟢 مداومت زیارت عاشورا 🅉🄸🄰🅁🄰🅃 🄰🅂🄷🄾🄾🅁🄰
قسمت #هفتم اسامی✔ ¤ #آرشیو نفرات لیست مداومت بر عاشورا از ۱۴۵۱ تا ۱۶۷۵ 🌷 🌷 🌷 # (به نیابت و هدیه
قسمت اسامی✔ ¤ نفرات لیست مداومت بر عاشورا از ۱۶۷۶ تا ۱۸۰۰ 🌷 🌷 🌷 # (به نیابت و هدیه به امام زمان ارواحنا فداه و دعا برای بخشیده شدن باقیمانده‌ی غیبت) 🔮 ○ ● • ○ ● • ○ ● • ۱۶۷۶-آمره ۱۶۷۷-امیرحسن ۱۶۷۸-اللهم عجل لولیک الفرج ۱۶۷۹-سیدمحمدجوادضیغمیان ۱۶۸۰-علی اسماعیلی ۱۶۸۱-محمدباقر احمدی ۱۶۸۲-نرگس ۱۶۸۳-رامین ۱۶۸۴-سیدحمیدرضا زرین ۱۶۸۵--نجمه آرام بن ۱۶۸۶-ی کنج ازحرم ۱۶۸۷-عبدالهی ۱۶۸۸-فاطمه ۱۶۸۹-سحر امانی ۱۶۹۰-خارستانی ۱۶۹۱-پاسلار ۱۶۹۲-امینه حیدری ۱۶۹۳-زهره فرامرزی ۱۶۹۴-مهری خراسانی ۱۶۹۵-صدیقه صفایی5نفر ۱۶۹۶-روزبهانی ۱۶۹۷-فخری باقری ۱۶۹۸-خادم امام زمان(ع) ۱۶۹۹-سکینه اقبال مجرد ۱۷۰۰-عاطفه خدایی ۱۷۰۱-خانی حبیب آبادی ۱۷۰۲-لبیک یاحسین💌 ۱۷۰۳-سیستانی ۱۷۰۴-مهدی ۱۷۰۵-منتظران ظهور ۱۷۰۶-آخرین سفیر ۱۷۰۷-منتظرالمهدی ۱۷۰۸-فریده افریدون ۱۷۰۹-شهدای خدمت ۱۷۱۰-شهیدغلامعلی رسولی نیا🌹 ۱۷۱۱-زهره صفایی ۱۷۱۲-فاطمه قدیری ۱۷۱۳-مطهره صفایی ۱۷۱۴-شهیدسجاد زبرجدی🌺 ۱۷۱۵-کاظم شهامتی ۱۷۱۶-زارعی طاهر ۱۷۱۷-سادات احمدیزاده ۱۷۱۸-بنت الزهرا ۱۷۱۹-لبیک یامهدی ۱۷۲۰-صالح محمدی ۱۷۲۱-عبدالمهدی ۱۷۲۲-ملکشاهی ۱۷۲۳-خدیجه پریمی ۱۷۲۴-سارا احمدی ۱۷۲۵-سیده مطهری ۱۷۲۶-هدی ۱۷۲۷-رقیه قوجالی ۱۷۲۸-یاصاحب زمان ادرکنی ۱۷۲۹-اسما ۱۷۳۰-فاطمه سی منی ۱۷۳۱-زهرانصیری ۱۷۳۲-محمدمتین ۱۷۳۳-خادم امام حسین ۱۷۳۴-منتظرالمهدی ۱۷۳۵-مریم امیری ۱۷۳۶-راضیه علیمددی ۱۷۳۷-نداموسوی ۱۷۳۸-مهتاب ۱۷۳۹-یازهرا ۱۷۴۰-مریم احمدی ۱۷۴۱-عاشق الله وآلمحمد ۱۷۴۲-کرمی ۱۷۴۳-زهراقنواتی ۱۷۴۴-فاطمه کنعانی ۱۷۴۵-جباری ۱۷۴۶-منتظرآقاصاحب الزمان ۱۷۴۷-فریبادرویشی ۱۷۴۸-زهراشفیعی ۱۷۴۹-فاطمه حسینی ۱۷۵۰-فرنگیس اخگر ۱۷۵۱-فاطمه صغری اسدالهی ۱۷۵۲-سکینه قیطاسی ۱۷۵۳-مومنی ۱۷۵۴-هاشمی ۱۷۵۵-زهرا ابوالفتحی ۱۷۵۶-فاطمه نسّاجی زواره ۱۷۵۷-حوریه کریم خانی ۱۷۵۸-قائم ۱۷۵۹-منظرجلیلی ۱۷۶۰-پوشیده ۱۷۶۱-مرضیه ملکی ۱۷۶۲-اعظم جعفری ۱۷۶۳-معصومه احمدی ۱۷۶۴-زهره حق شناس ۱۷۶۵-مهین حسنی ۱۷۶۶-مهربانو ۱۷۶۷-زهره فیض ابادی ۱۷۶۸-حسبی الله ۱۷۶۹-صباح زمستانی ۱۷۷۰-سکینه بختیاری ۱۷۷۱-گرجی ۱۷۷۲-سرخسی ۱۷۷۳-یاحضرت معصومه سلام الله علیها ۱۷۷۴-فریده منافی ۱۷۷۵-طاهره مرادی ۱۷۷۶-آسیه رحیمی ۱۷۷۷-جمشیدیان ۱۷۷۸-زهراصداقت ۱۷۷۹-مریم رجبی ۱۷۸۰-نسرین خانمحمدی ۱۷۸۱-منتقم خون امام حسین علیه‌السلام ۱۷۸۲-صدیقه سیدنژاد ۱۷۸۳-مریم شریفی ۱۷۸۴-نصیری ۱۷۸۵-فتاحی ۱۷۸۶-فرشته کرمی ۱۷۸۷-حسن نیا ۱۷۸۸-راضیه مطهری ۱۷۸۹-زهره نظرنژاد ۱۷۹۰-طیبه ۱۷۹۱-غفاری ۱۷۹۲-فاطمه خانمحمدی ۱۷۹۳-سیده فاطمه ۱۷۹۴-فاطمه صفایی ۱۷۹۵-بهار ۱۷۹۶-لیلاولوی ۱۷۹۷-لعیا نجفی ۱۷۹۸-خدایاشکرت ۱۷۹۹-سادات کاظمی ۱۸۰۰-ضحا نخعی ۱۸۰۱-یالثارات الحسین ۱۸۰۲-خادم المهدی ۱۸۰۳-خادم حسین ۱۸۰۴-میامیی 💚 ☫ ❤️ ۳تاصلوات بفرستید برای دسترسی به ِ لیست نفرات قبلی ، بر روی کلمه آبی رنگ بزنید و با فلش ^ بالا و‌ پایین بروید ✦✦✦✦✦ 🕌🕌 @ZIARAT_ASHOORA 👆🏻👆🏻عضو بشین در طرح مداومت بر زیارت عاشورا
مداحی_آنلاین_حسین_عشقی_القدیم_کرمانشاهی.mp3
4.54M
💚 شب زیارتی ارباب امام حسین (علیه السلام) ☀️ برا یه بارم که شده به خواب من بیا 👤 امیر کرمانشاهی ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽🕌🕌᯽ ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽ @ZIARAT_ASHOORA ⚘️⚘️
داستان 📝راوی : آیت الله سید ابوالحسن مهدوی ️🔆🕊 ┄┅┅┄┄┅✶✶┄┅┄┅┄ : علامه مجلسی در كتاب «بحارالانوار» داستان محمدبن عیسی را ذكر كرده‌اند.در دوران سیطره آشكار انگلیسی‌ها بر جزایر خلیج فارس، به كمك آنها رژیمی بر بحرین تسلّط یافته و مستقر شده بود كه با مذهب اهل بیت(ع) میانه خوبی نداشت.استعمار اروپا برای آنكه مردم مسلمان را راضی نگه دارد، یك مرد سنّی را حاكم آنجا قرار داده بود و چون بیشتر ساكنان بحرین را شیعیان و دوستداران خاندان وحی و رسالت تشكیل می‌دادند، نظام حاكم با آنان سازگاری نداشت امیر جزیره فردی سنی مذهب و متعصّب بوده و وزیری داشت كه عنصری خشن و كینه‌توز و نسبت به خاندان وحی و رسالت و دوستداران آنان، بسیار بد اندیش و بدخواه بود او همواره در پی نقشه‌ای بود تا شیعیان را زیر فشار قرار دهد و به هر صورت ممكن آنان را از راه و رسم خویش باز گرداند و به راه و رسم خویش درآورد، امّا هرگز در این كار موفّق نبود و در برابر منطق و استدلال قوی آنان، ضعیف و ناتوان می‌ماند. از این رو مدّت‌ها فكر كرد و با یك نقشة حساب شدة شیطانی، روزی نزد امیر رفت و گفت: قربان! خدا را بنگر و سند حقانیّت و درستی مذهب اهل سنّت را. امیر دید، وزیر اناری آورده است كه روی آن گویی به طور طبیعی با خط برجسته نوشته شده بود: «لا اله إلّا الله محمّدٌ رسول الله و ابوبكر وعمر و عثمان و علی خلفاء رسول الله». حاكم انار را گرفت و خوب به آن نگاه كرد و كاملاً یقین پیدا كرد كه این نوشته‌ها طبیعی روی آن نوشته شده است. از این رو به وزیر گفت: این انار دلیل محكمی است بر بطلان مذهب شیعه كه می‌گویند علی(ع) خلیفه بلافصل پیغمبر اكرم(ص) است. به نظر تو ما با آنها چه كنیم؟ وزیر بد اندیش و توطئه‌گر گفت: قربان! شیعیان مردان غیرمنصفی هستند، حتی دلایل محكم را هم نمی‌پذیرند. من معتقدم بزرگان آنها را حاضر كن و به آنها این انار را نشان بده و آنها را مخیركن كه یكی از این راه‌ها را برگزینند. امیر گفت: كدام راه‌ها؟ وزیر گفت: یا برای این دلیل استوار و محكم ما پاسخی بیاورند كه نخواهند توانست. یا به حكومت جزیه بدهند، یا به مذهب ما درآیند، یا مردانشان را قتل‌عام و زنانشان را به اسارت گرفته و اموالشان را به غنیمت بگیریم. حاكم كه سخت تحت تأثیر او قرار گرفته بود، پذیرفت. از این رو دستور داد بزرگان شیعه باید در فلان روز همه در دربار جمع شوند كه می‌خواهم موضوع مهمی را با آنها در میان بگذارم. روز موعود فرا رسید، بزرگان شیعه همه به دعوت حكومت گرد آمدند هنگامی كه مجلس آماده شد،حاكم انار را به شیعیان نشان داد و آنگاه تصمیم خویش را نیز به اطّلاع حاضران رساند و پیشنهاد وزیر را به آنها گفت كه باید در اسرع وقت جواب را بگویند، وگرنه باید یكی از سه راه باقی‌مانده را برگزینید. بزرگان شیعه وقتی انار را دیدند و تهدید حاكم را شنیدند، دچار اضطراب شدیدی شدند،بدنشان لرزید و حالشان متغیّر شد، چرا كه پاسخ مناسبی نداشتند. به همین جهت، تنها راهی كه به نظرشان رسید، این بود كه سه روز مهلت خواستند،تا تصمیم خود را بگیرند. پس از پایان مجلس، شیعیان، خود با ترس و خوف در مجلسی جمع شدند و با یكدیگر مشورت كردند تا چاره‌ای بیندیشند. پس از گفت‌وگوی بسیار، هنگامی كه از همه جا نومید و مأیوس شده بودند، تصمیم گرفتند كه به فریاد رس درماندگان، حضرت ولی‌عصر(ع) توسّل جویند و حلّ مشكل جامعة خویش را از او بخواهند. برای این كار ده تن از شایستگان را از میان خویش برگزیدند و آنان نیز از میان خویش سه نفر را انتخاب نمودند تا هر كدام شبی رو به بیابان نهد و ضمن راز و نیاز با خدا و توسل به حجّت حق، حضرت مهدی(ع) از او مدد بخواهد. شب اوّل، یكی از سه نفر رفت و از شامگاه تا بامداد به نماز و دعا و استغاثه پرداخت، ولی دست خالی بازگشت. نفر دوم شب دوم رفت، امّا او هم كاری از پیش نبرد و مأیوسانه به نزد شیعیان بازگشت. شیعیان فوق‌العاده مضطرب شدند. تنها یك شب دیگر فرصت دارند كه جواب مسئله را آماده كنند و اگر آن شب هم مأیوس برگردند و شب سپری گردد، باید آمادة مشكلات فراوان و یا كشته شدن بگردند. همه مردم دست به دعا برداشتند.شب سوم، جناب محمّد بن عیسی را كه از بهترین مردان علم و تقوای آن سامان بود، به بیابان فرستادند. آن بزرگوار با سر و پای برهنه به صحرا رفت و در درگاه خدا با قلبی خاضع و خاشع و پر از اخلاص، به نماز و دعا و گریه و زاری پرداخت و از خدا خواست كه به وسیلة حجّت و خلیفه‌اش، امام عصر(ع) بندگانش را مدد كند و با چشمان اشك‌بار و دلی پرنور و شور، چهره بر خاك نهاد و حضرت مهدی(ع) را به فریادرسی می‌طلبید در اوج سوز و گداز و مناجات بود كه ندای دل‌نشینی گوشش را نوازش داد.خوب گوش داد. متوجه شد شخصی اسم او را می‌برد و به او می‌گوید:⬇ 🪶🪶 ادامه در مطلب بعد👇🏻 https://eitaa.com/ZIARAT_ASHOORA/3657 ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽᯽ ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽ ⚘️⚘️بر زیارت عاشورا مداومت کن👆🏻
🟢 مداومت زیارت عاشورا 🅉🄸🄰🅁🄰🅃 🄰🅂🄷🄾🄾🅁🄰
داستان #انار 📝راوی : آیت الله سید ابوالحسن مهدوی ️🔆🕊 ┄┅┅┄┄┅✶✶┄┅┄┅┄ #قسمت_اول: علامه مجلسی در كتا
⬆️ : ️ 🔆🕊 ┄┅┅┄┄┅✶✶┄┅┄┅┄ :محمّدبن عیسی! چرا سر به صحرا نهاده و در غم و اندوه گرفتار آمده‌ای؟ پاسخ داد: بنده خدا ! مرا به حال خود واگذار كه برای كاری خطیر آمده‌ام. پرسید: كارت چیست؟ پاسخ داد: جز به مولا و آقایم امام زمان نخواهم گفت. فرمود: محمّد بن عیسی، خواسته‌ات را بگو، من صاحب‌الزّمانم. پاسخ داد: اگر به راستی شما آقایم هستید، نیاز به بیان نیست. فرمود: بله راست می‌گویی. شما برای گرفتاری شیعیان در خصوص انار و تهدید حاكم، سر به صحرا گذاشته‌ای. محمّد بن عیسی می‌گوید: وقتی این كلام معجزه‌آسا را از مولایم شنیدم، متوجّه او شدم و به او عرض كردم: شما می‌دانید چه بر سر ما آورده‌اند و شما امام مایید و قدرت دارید كه این بلا را از ما دور كنید. حضرت ولی‌عصر(ع) فرمودند: ای محمد بن عیسی! در خانة وزیر، درخت اناری است كه وقتی انارهایش درشت شد، او قالبی خاص از گِل را به صورت انار ساخت و آن را به طور دقیق به دو نیم نمود و ما بین آنها را تهی ساخته، آنگاه جملات مورد نظر خویش را به طور معكوس در داخل آن قالب حك كرده و بر روی انار نارس محكم بسته است. وقتی انار داخل آن قالب بزرگ می‌شد اثر آن نوشته‌ها روی انار به مرور زمان نوشته شده و باقی‌ماند. از این رو فردا نزد امیر می‌روی و به او می‌گویی پاسخ را آورده‌ام، امّا تنها در خانة وزیر خواهم گفت. وقتی شما چنین بگویی، وزیر تلاش می‌كند به صورتی، خود را پیش از شما به خانه برساند و قالب را نابود سازد. شما نباید اجازه بدهی برود و یا با كسی سخن بگوید. به همراه امیر و وزیر و دیگران هنگامی‌كه به سرای وزیر وارد شدید، سمت راست حیاط غرفه‌ای است كه درب آن بسته است. بگو درب آن را بگشایند. هنگامی كه وارد شدی در طاقچة اتاق، كیسة خاصّی است و آن قالب گِلین در آنجا قرار گرفته است. آن را بردار و در برابر امیر بگذار و انار را در آن قالب بگذار تا برای حاكم، حقیقت معلوم شود و بدانند كه این توطئة ابلیس است نه كار خدا. بگو ما از درون انار خبر می‌دهیم و اگر انار را بشكنند، دانه‌ای ندارد و جز دود و خاكستر در درونش نخواهید یافت. از وزیر بخواه تا آن انار را بشكند، آنگاه خواهی دید كه جز دود چیزی در درون آن نیست و دود آن بر چهره و ریش پلیدش خواهد نشست. محمّد بن عیسی وقتی این مطلب را از مولای خود حضرت بقیّةالله(ع) شنید، بسیار خوشحال شد. زمین ادب را مقابل آن حضرت بوسید و با خوشحالی به میان مردم برگشت، تا مژدة لطف حضرت مهدی(ع) را به آنها بدهد. بامداد آن شب جاودانه، بزرگان شیعه همراه با محمّد بن عیسی به كاخ امیر رفتند و گفتند كه پاسخ لازم را آورده‌اند، امّا تنها در خانة وزیر بیان خواهند كرد. وزیر از شنیدن این جمله بر خود لرزید. امّا به روی خویش نیاورد و سعی كرد با خوش‌رویی اجازه بگیرد كه برای آماده ساختن اوضاع به سرای خویش، پیش از همه برود. امّا محمّد بن عیسی نپذیرفت و به حاكم گفت شرط جواب دادن ما این است كه همه با هم به خانة وزیر برویم. وقتی به خانة وزیر رسیدند، محمّد بن عیسی وارد منزل شد و طبق نشانی‌ای كه مولایش به او داده بودند، یك سره به سراغ اتاق و طاقچة آن رفته، قالب گِلی را از داخل كیسه بیرون آورد و به حاكم و همة ناظرین نشان داد و حاكم، متوجّه خیانت و حیله‌گری وزیر شد. محمّد بن عیسی گفت: جناب امیر! نشانة دیگری نیز برای حقانیّت ما وجود دارد و آن خبر دادن از درون انار است. پس از بیان محمّد بن عیسی از درون انار، وزیر آن را باز كرد، طبق فرمودة امام عصر(ع) دود و خاكستر از درون آن به سر و صورت وزیر نشست. حاكم از كشف حقیقت و نیز این خبرحیرت‌آور غرق در بهت و تعجّب شد و از محمّد بن عیسی پرسید: این مطالب را از كجا دانستی؟ محمّد بن عیسی گفت: این مطلب را از امام زمان، حجّت خدا حضرت حجّت‌بن الحسن المهدی(ع) گرفته‌ام. حاكم سؤال كرد: امام شما كیست؟ جناب محمّد بن عیسی، نام یك یك از ائمّة اطهار(ع) را با حضرت ولی عصر(ع) برد و خاطرنشان ساخت كه او پناه و ملجأ ما در زمان ماست. امیر گفت: اینك دستت را بده تا من نیز به مذهب اهل بیت(ع) ایمان بیاورم. سپس دستور داد وزیر را اعدام كنند و از آن پس از شیعیان عذرخواهی كرد و سیاست خوش‌رفتاری با شیعیان را در پیش گرفت. این داستان در میان مردم بحرین مشهور است و جناب محمّد بن عیسی نیز در بحرین مورد احترام مردم است. ☑️ _____ 🔆🔅🔆🔅🔆 ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽🍅᯽ ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽ @ZIARAT_ASHOORA ⚘️⚘️ 💚💚💚💚💚 به زیارت عاشورا مداومت کنید↖️
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆🔅🔆🔅🔆 ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽᯽ ⃟ ⃟᯽ ⃟ ⃟᯽ @ZIARAT_ASHOORA⚘️⚘️ 💚💚💚💚💚 اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
اثر به روایت دوستان 🌅 یکی از سربازان سید می گفت :« در سالن تربیت بدنی سپاه نشسته بودیم . سید وارد شد . احساس کردیم خیلی خوشحال است . بچه ها علت خوشحالی را پرسیدند . گفت :« مشکلی داشتم . بنده خدایی به من گفت نذر کنم و سه روز زیارت عاشورا بخوانم تا ان شاءالله مشکلم حل شود . من هم این کار ار انجام دادم . حالا مشکلم حل شده . » من با خودم فکر کردم ، چرا سید این حرف را در جمع بچه ها گفت ؟!به هر حال آدم نذری می کند و اگر قبول واقع شد ، آن را انجام می دهد . مدتی گذشت . این ماجرا را فراموش کردم . تا اینکه در یکی از روزها مسابقات نوجوانان به پایان رسید . سید یکی از بچه ها ی شرکت کننده را به من سپرد تا او را به اتوبوس های گرگان برسانم . او را به میدان امام که مسیر اتوبوس های گرگان بود رساندم . اما هر چه منتظر ماندیم از اتوبوس خبری نشد. خیلی دیر شده بود . یک لحظه به یاد صحبت های سید در سالن تربیت بدنی افتادم . همان لحظه نذر کردم زیارت عاشورا بخوانم . چند دقیقه نشد که یک اتوبوس آمد و آن نوجوان را سوار اتوبوس کردم . آنجا فهمیدم که هدف سید چه بود . او به ما یاد داد تا در مقابل مشکلات توسل به اهل بیت (علیهم السلام ) فراموشمان نشود . به خصوص زیارت عاشورا . 🌴🌴🌴🕌🕌🌴🌴🌴 مجید کریمی می گفت :« با سید ، سوار بر تویوتای سپاه از مازندران راهی خوزستان بودیم . به دلایلی ماشین در خرم آباد خراب شد . قطعه ای احتیاج بود که هیچ تعمیر کاری آن را نداشت . از جیب خودمان کلی خرج کردیم ، اما خودرو کماکان قادر به حرکت نبود . دو روز در آن شهر معطل شدیم . اما مشکل ما حل نشد . ما باید خیلی سریع خودمان را به مقرّ تیپ می رساندیم . سوار مینی بوس شدیم تا به اهواز برویم . سید گفت :« فهمیدم مشکل چطور حل می شه ؟! » بعد در همان ماشین شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد . هنوز زیارت عاشورای سید تمام نشده بود که یکی از ماشین های تیپ را در پمپ بنزین دیدم . از مینی بوس پیاده شدیم و به سراغ ماشین سپاه رفتیم . با آن خودرو خودمان را به مقرّ سپاه رساندیم . سید برای حل این مشکل نذر کرده بود که چندین زیارت عاشورا بخواند . با هم به واحد موتوری رفتیم . به مسئول مربوطه مشکل را گفتیم . او هم گفت :« از این قطعه که شما می خواهید صد تا از زمان جنگ اینجا مانده ،یکی را بردارید و ببرید !» با تعجب به هم نگاه کردیم . با نذری که سید انجام داده بود مشکل ما حل شد .» 🌕🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔 مدتی از شهادت سید گذشته بود . قبل از محرم در خواب سید را دیدم . پیراهی مشکی به تن داشت . گفتم :« سید چرا مشکی پوشیدی !؟» گفت :« محرم نزدیک است » بعد ادامه داد :« اینجا همه جمع هستند . شهدا ، امام (ره)و....» سید گفت :« در حضور همه شهدا و بزرگان ، حضرت امام (ره) به من فرمودند :« برو و مداحی کن .» بعد از آن با سید خیلی درد و دل کردم . گفتم سید ما را تنها گذاشتی و رفتی گفت :« چرا این حرف را می زنی ؟ هر مشکل و غمی دارید ، با نام مبارک مادرم برطرف می شود .» بعد ادامه داد :« ،حاجتی_دارید . زیارت عاشورا درد شما را درمان می کند . توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید» 🏝🏝🏝 @ziarat_ashoora