eitaa logo
دخــتــࢪان ســـ💚ـــیــدعـلے
181 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
418 فایل
بـسـم رب شــهیـده💔 دخـترانی از تـبـار زهـراس🧕🏻 وسـربازان جنگ نرم ✌️ مادختران ‌نیز پای کار حسین میمانیم💚 رهبرم‌فرمان‌دهد‌جان‌رانثارش میکنم✌️ کپی؟: حلال به‌شرط‌یک‌صلوات‌برای‌ظهور‌آقا💚 @Zhdjdvzk آیدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢اولین تصویر از تمثال مبارک شهید مبارزه با اسرائیل، شهید مدافع‌حرم مرتضی سعیدنژاد پس از شهادت شهید شانزدهم اسفندماه۱۴۰۰ در حمله‌ی موشکی رژیم صهیونیستی به حومه‌ی شهر دمشق سوریه به شهادت رسید. 💐هدیه به روح مطهر شهید صلوات💐 📿اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد📿 راه قدس از کربلا می گذرد
‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‹🌿› چون‌توفرمـٰآنَم‌دَهۍجـٰآنَم‌فَدآۍتوڪنَم، رَهبَـرَم‌سِیدعَلۍخـٰآمِنہ‌ا؎ نوڪَرش‌گمنـٰآم‌بـٰآشدتـٰآابَـد💛シ! ..シ - -
نام رمان : راهیان عشق mohaddese_f : نویسنده بهش لبخند زدم اونم بعد از اینکه جواب لبخندم رو داد گفت:بهتر دیگه بریم،خانوادتون نگران میشن تو دلم پوزخنی به حرف طاها زدم،مطمئن بودم حتی اگه تا 22_21شب هم برنگردم نه مامان نه بابا هیچکدوم زنگ نمیزدند ببینن مردم یا زنده... طاها من و تا جلوى خونه رسوند -ممنون آقا طاها لطف کردید خودم بهتون قول میدم مامان و بابام و￾وظیفم بود...امروز بهم خیلى خوش گذشت،شما هم نگران هیچ چیز نباشید راضى کنم چشمى گفتم و مجددا تشکر کردم و پیاده شدم کلید رو از تو کیفم درآوردم و درو باز کردم نگاهى به عقب انداختم،طاها هنوز وایساده بود،رفتم داخل و درو بستم تکیه دادم به در و چشمامو بستم،یه نفس عمیق کشیدم و با یه لبخند از ته دل رفتم توى خونه. ترجیح دادم اگر مامان یا بابا سؤالى درباره ى اینکه خوانواده ى طاها کى میان خونمون پرسیدن بهشون بگم رفتند مسافرت دوست نداشتم بهشون بگم خوانواده ى طاها راضى نیستند،هر چند که من بهشون حق میدادم،ولى مامان و بابا نظر من و نداشتند و من دوست نداشتم یه درگیرى دیگه اتفاق بیفته... موقع خواب به طاها smsدادم:آقا طاها میخواید چه جورى خوانوادتون رو راضى کنید؟ بالفاصله جواب داد:علیک سالم خانوم!ممنون ما چطورى؟هیچى سالمتى!شما چه خبر؟مطمئن باشید من هر طورى شده پدر و مادرم رو راضى میکنم،شما نگران نباشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎉جشن پتو🎉 💊قرار گذاشته بودیم هرشب یکی از بچه های چادر رو توی جشن پتو بزنیم..😝😉 💉یه روز گفتیم: ما چرا خودمونو می زنیم؟😐🤦‍♂ 💊واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید، گیرش بیاره و بکشونه تو چادر و بقیش رو بسپاره به ما.😝😂🤨 💉به همین‌خاطر یکی از بچه ها داوطلبانه رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج آقا اومد داخل.😟🤭🥲 💊اولش جا خوردیم..😳 💉اما خوب دیگه کاریش نمیشد کرد.😆🤷‍♂ 💊گفت: حاج آقا، بچه ها یه سؤالی دارن.🙃😅 💉تا گفت: بفرمایید. ریختیم سرش و......😊 💊بعد این جریان، یه مدت گذشت.⏰ 💉یه روز داشتم از کنار یه چادر رد میشدم، که از بخت بدم یهو یکی صدام زد؛ 😈😶 💊تا اومدم به خودم بجنبم، هفت هشت تا حاج آقا👳‍♂ ریختن سرم و تا میخوردم زدنم.🥴🤣 💉و یه جشن پتوی حسابی....🥲 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️
😁 لبخند بزن رزمنده 😁 در دوران تقريبا همه سعي مي كردند نامه اي 💌 بنويسند و براي شان 👨👩👧👦 بفرستند . بچه هاي اسير هم عده اي كم سواد و بي سواد بودند كه مي گفتند نامه شان 💌 را يكي ديگه بنويسه . روز ها هم براي ما چند تا كتاب📕 آورده بودند در زندان از نهج البلاغه . يه روز ديديم يكي از بچه هاي كم سواد اومد گفت : من نامه 💌 از نامه هاي حضرت علي رو از نهج البلاغه كه خيلي هم بلند نبود نوشتم رو اين كاغذ📄 براي بابام ؛ ببينيد خوبه ؟ گرفتيم نامه ي 💌 امير المومنين به معاويه 😈 است كه اين رفيقمون برداشته براي پدرش نوشته.... 😐😐😂😂 شهیـــــــــــد گمنام
📸 | تصویری از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس جهت استفاده در پس زمینه دسکتاپ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
نام رمان : راهیان عشق mohaddese_f : نویسنده بعد از خوندن پیامش با اون لحن شوخ و محکم خیلى شرمنده شدم و انقدر خجالت کشیدم که دیگه روم نشد جواب smsشو بدم و فقط یه smsخالى واسش فرستادم اونم یه اسمایلى خنده واسم فرستاد. خیلى خوشحال بودم کهداره از جدیت طاها کم میشه و باهام شوخى میکنه... یک هفته اى میشد که از طاها خبر نداشتم،هم حسابى دلم براش تنگ شده بود هم نگرانش بودم،باالخره یک هفته بیخبرى کم چیزى نیست... روى کاناپه جلوى تلویزیون نشستم و مشغول تماشاى فیلم سینمایى که پخش میشد شدم... با شنیدن صداى زنگ تلفن از جام بلند شدم و رفتم تا ببینم کیه پشت خط... صداى ناآشناى زنى که درحال گریه کردن بود بیشتر از قبل نگرانم کرد با صدایى لرزون گفتم:خانم شما کى هستید؟براى چى با خونه ى ما تماس گرفتید؟ زن در حالى که گریه میکرد گفت:من که ازت نمیگذرم انشاا... خدا هم ازت نگذره...هیچوقت نمیبخشمت...آه و نفرینم همیشه پشت سرته...امیدوارم یه روز خوش تو زندگیت نبینى،امیدوارم بالیى به سرت بیاد که عالم به خودش ندیده باشه... با بغض گفتم:اخه خانم چرا انقدر نفرین میکنید؟الاقل خودتون و معرفى کنید بدونم کى هستید؟مطمئنید شماره رو درست گرفتید؟ بشى...مگه پسر من چه گناهى داشت که این￾پسرم رو ازم گرفتى خدا همه ى زندگیت رو ازت بگیره،الهى سیاه بخت کارو باهاش کردى؟...پسر من چشم و دل پاک بود،اصال اهل عشق وعاشقى نبود...بگو چه جورى طاهاى منو جادو کردى که به خاطر مخالفت ما با ازدواجت خودکشى کرد؟؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بَسْمِ‌اَللّٰهِ‌اَلْرَحْمٰنِ‌اَلْرَحیٖمـ❤️ سلام به رفیق های↓↓ دهه هشتادی+ بسیجی+ مذهبی و... خوبم😇 كَيفَ حاٰلُك😅 خوب بریم سراغ اصل مطلب🤓 مطمئنم توی ایتا یه عالمه کانال داری، ولی این کانالی که قراره بهت معرفی کنم، با همه کانال هایی که تا الان داشتی، فرق داره😁 چه فرقی ؟🤨 نمیگم خودت بیا تو کانال میبینی😆 چالش داره آموزش داره استوری داره کلی اکولایز_عکس‌خام_اورلی و خلاصه یه عالمه چیز دیگه برای ساخت ادیت+ یه عالمه تلنگرانه شهیدانه‍ +معرفی کتاب + جوک😂 رمان هم گذاشته و می‌ذاره اما از نوع رمان کوتاه🍁و... حیف نیای تو کانال تازه🤗 کپی هم مجازه😊 ولی یه شرط داره اونم اینه که هر چی رو که خواستی کپی کنی، باید از ته دلت بگی {اللهم عجل لولیک فرج}🤲🏻 نگی مجاز نیست⁦:-|⁩ خلاصه که ضرر میکنی عضو نشی🤪 لینک کانالمون👇🏻 @BBOOSSHHRRAA ناشناس‌مون 👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16358499729192 آیدی ادمین 👇🏻 https://eitaa.com/zmdpkz خب دیگه بازم هست ولی دیگه چقدر تایپ کنم😂 پس منتظرما🙂🙃😇 مع السلامة😅
AUD-20220314-WA0052.mp3
5.72M
‏فایل صوتی از طرف ♡سادات‌بانو♡
Mahmoud_Karimi_-_Ye_Ghalb_Mobtala_To_Sinast_(128).mp3
6.26M
<💭♥️> - - یہ‌‌قلـب‌مـبتلا‌تو‌ایـن‌سینہ‌‌اسـت🌱!' مریضـم‌و‌دوام‌ابوالفضلہ‌‌💔!' سینـہ‌‌مـا‌سینـہ‌‌زنــا‌وقـفـہ‌‌؛✨!' موقوفہ‌‌‌آقـام‌ابوالفضلہ‌‌💔!' 💔
مواظب زبونمـون باشیم دروغ هایۍ ڪه بہ شـوخے میگیم و اسمشو گذاشتیم خـالے بندے گناه ڪبیــره است. دروغ‌ دروغہ! چہ جدۍ‌ و چہ شوخے بپا‌ شوخے شوخے گناه‌ نکنۍ ...)🖐🏿🚶🏾‍♂-!