eitaa logo
زن_زندگی_آرامش🌻
749 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
193 ویدیو
26 فایل
🌟 اینجا بهت یاد میدم چطور یه خونه پر از آرامش بسازی🌿. چیزایی که اینجا یادمیگیری : هویت حقیقی زن ازدواج صحیح تربیت خانواده اسلامی ⭐️♥ همکاری با مجموعه راه و رفعت خانواده، سرمربی حوزه414💚 👈🏻 ارتباط با من😇: (پژوهشگر و مدرس خانواده) 🔅 @azad_sepide
مشاهده در ایتا
دانلود
03-Hesadat 1389 04 24.mp3
41.19M
خانم میگه خوشبحال مردها که میرن شهید میشن.ــ در هر بحثی به دنبال حق جانب گرفتن هستیم..ـ بشکن این دست نمک نداره،ازمن یاد نکردن،کسی قدر منو نمیدونه... غصه اینو میخورم فلانی سفر میتونه بره... حسرت اینو میخورم فلانی موفقیت پیداکرده... پس این صوت را از دست ندید. 🌻اینجا توانمند شوید و رشد کنید: 🌻 @z_z_Aramesh |زن زندگی آرامش|
صدا ۰۰۶.m4a
16.81M
صوت ارائه دوست عزیزمون خانم دهدشتی خوانش کتاب جمعی📚 برای دوستانی که گفته بودن در کانال قرار بدیم از مطالب کتاب بهره ببرند😍 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 کتاب سیزدهم من دیگر ما دختران آسمانی و سفیران مهربانی راه کارهای آماده کردن دختران برای ایفای نقش مادری و همسری. فرزندما از ماجدانیست، اوخودماست در اندازه کوچکتر. 🌻@z_z_Aramesh |زن زندگی آرامش|
به نام خدا خب امروز میخوام اولین درس مسیر موفقیت واقعی را شروع کنم، نگاهی به سوره آل عمران بندازین و ببینیم قبل وارد شدن تو مسیر درست،خدا مارا به چیز هایی دعوت میکنه. 💠 1.دعوت به تقوا: اما این تقوا چیه ؟! کسی که تجهیز لازم را در برابر گناه داشته باشد مثل کسی که زره داره و میخواد از خودش و دیگران محافظت کنه. دقیقا تقوا هم همین، همون زرهی که بتونیم از خودمون و دیگران محافظت کنیم، و بعد از تقوا خدا مارا به چی دعوت میکنه؟ 💠دعوت دوم: 1.اطاعت خداوند و رسول(ص) 🪴اما چرا رسول (ص)؟ چون اطاعت از خدا راحت خیلی ها ممکن مسیحی و یهودی باشن ولی از خدا اطاعت کنن اما وقتی صحبت از اطاعت رسول و دستوراتش میشه اون وقت که برای خیلیا این اطاعت کردن ها سخته و تو مسیر جا میزنن و کاری را میکنن فکر میکنن درسته. 💠 دعوت بعدی خدا چیه؟ به رقابت کردن خدامارا دعوت میکنه. رقابت کنید اما نه سر چیزهای پوچ و کوچیک. مثل سر تشویق دیگران، سرمایه، ترفیع و... سر شایسته ها رقابت کن، سر چیزهایی که ابدیت داره و ارزش انسان را نشون میده. به سوی مغفرت الهی رقابت کن. اما مغفرت چیه که خدا میگه به سوی اون رقابت کنیم؟ یکی ممکن دنبال طلب بخشش یکی باشه مثلا در اداره ای جنایتی،ظلمی و... انجام داده و گریه میکنه و از اون شخص طلب بخشش میکنه. اما معنای واقعی مغفرت این نیست که فقط بگیم خدا مارا ببخش. ❓ پس سمت مغفرت رفتن یعنی چی؟ باید سمت این بریم که اون زخم های روحمون را التیام بدیم نقص های وجود خودمون را بشناسیم و به سمت جبران اون نقص ها بریم. مثلا اگر گناهی داشتیم رفعش کنیم، اگر نقطه ضعفی داریم بپوشونیم و روح را التیام بدیم، اونی که شراب خورد، اونی که گناه کرد، اونی زنا کرد، دروغ گفت، غیبت کرد و... اینا باعث شده یک شکافی به روح ایجاد بشه مثل شخصی که مراقب جسمش نبوده و به جسمش زخم وارد شده و باید اون زخمو التیام بده پس حالا باید به دنبال التیام اون زخم های روحش باشه. 🌻مثلا: سوار ماشین شدی و میخوای به سفر بری، اون ماشین اگر در راه توقف کرد و عقب افتاد ، میگی خدا غلط کردم، دیگه باید اون عقب افتادگی را جبران کنی. از استراحت صرف نظر میکنی، دیکه تو رستوران قهوه خونه نمیونی تا به مقصد برسی و جبران بشه. خداهم اینقدر بخشندس که میگه خب اشتباه کردی، توی زندگی یجاهایی کم گذاشتی حالا برو و جبرانش کن. 🌷پس مغفرت یعنی پر کردن خلا های روح تا به کمال برسی 🪴سرعت بگیریم برای بهشت اما این بهشت برای چه کسانی اماده شده برای متقین حالا صفت متقین چیا هستند؟ ان شاءالله جلسات بعدی... 🔆ارسال مطالب با آدرس ما: https://eitaa.com/joinchat/2096300453Cf14bdc325d
🌸🍃🌸🍃 🎗 ۴ 📢‼️ این داستان واقعی است !! 🎬 این قسمت | نقشه بزرگ به توسل کردم و روز نذر کردم ... التماس می‌کردم : خدایا! تو رو به عزیزترین هات ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده هر که زنگ می‌زد، مادرم قبول می‌کرد ... صاف و ساده‌ای بود علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست لجباز و سرسختش خلاص بشه تا اینکه مادرِ زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ... شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد!! است؟ چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ترجیح می‌دم آتیشش بزنم اما به این جماعت ندم عین همیشه داد می‌زد و اینها رو می‌گفت مادرم هم بهانه‌های مختلف می‌آورد آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره اما همون اول، جواب نه بشنون ولی به همین راحتی‌ها نبود من یه ایده داشتم! که تا شب خواستگاری روش کار کردم به خودم گفتم : خودشه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده علی، گندم گون، و بلندقامتی بود چهره‌اش همون روز اول چشمم رو گرفت کمی دلم براش می‌سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ... یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار بود اما دهن‌مون رو هم می‌تونیم شیرین کنیم یا ... مادرم پرید وسط حرفش ... ، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد!! ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم گفتم : اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته!! این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق خانواده رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ... پدرم با چشم‌های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بود توی چشم‌های من ... و من در حالی که خنده‌ی پیروزمندانه ای روی هام بود بهش نگاه می‌کردم می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده... . .... ارسال مطالب باآدرس ما: 🌿https://eitaa.com/joinchat/2096300453Cf14bdc325d
03-Hesadat 1389 04 24.mp3
41.19M
خانم میگه خوشبحال مردها که میرن شهید میشن.ــ در هر بحثی به دنبال حق جانب گرفتن هستیم..ـ بشکن این دست نمک نداره،ازمن یاد نکردن،کسی قدر منو نمیدونه... غصه اینو میخورم فلانی سفر میتونه بره... حسرت اینو میخورم فلانی موفقیت پیداکرده... پس این صوت را از دست ندید. 🌻اینجا توانمند شوید و رشد کنید: انتشار مطالب با آدرس ما: 🌻 @z_z_Aramesh |زن زندگی آرامش|