eitaa logo
🖤تنهامسیری های زنجان 🇵🇸🖤
962 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
47 فایل
به تنها مسیر آرامش زنجان خوش آمدید.🌼 کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج مولا ، آزاد میباشد.🌱🌱 آیدی ادمین @A_l_i_14000 لینک کانال با ما همراه باشید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1759117344C4166aadb31
مشاهده در ایتا
دانلود
💥اهمیت ادب در کودکی🌷 💪تمرین ادب ، 💠 اولین مرحله از فراگیری مهارت مبارزه با نفس در کودکان است. مبارزه با نفس به معنای پاسخ منفی به برخی دل‌بخواهی‌ها و خواسته‌های نابجای نفس است 💯 و1⃣ اولین مراحل آن در کودکی با فراگیری👈 حیاء و ادب آغاز می‌شود. 👌 🌷حیاء نوعی خودداری است، 🌹و ادب برنامه‌ای مستمر است که شامل یک سلسله مقررات و احترام به اطرافیان است.💯 🌹 @zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5893384489542880378.mp3
5.46M
◾️ مناجات شب جمعه 🎙 حجت الاسلام آخرین شب جمعه‌ی ماه رجب😔 🌹@zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... 🌱سلام امام مهربانم🌱 🔖کاش.... هر روز صبح یادمان می افتاد که چه قدر دوستمان داری و برایمان دعا می کنی!! اللهم عجل لولیک الفرج 🌹@zanjan_tanhamasir
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• دوستان و همراهان عزیز سلااااام🤚❣ صبـحِ قشنگ آدینه تون بخیـر و نیکی 🌺 🌸شروع آدینه تون پُر برکت با صلوات بر حضرت محمد (ص) امروز با نثار شاخه های گل صلوات🌸 محضر حضرت ختمی مرتبت و ائمه هدی علیهم السلام مهمان لطف و کرم اهل بیت نبوت می شیم... ممنونم از مهربانی و لطف شما عزیزان....☺️🌺 ممنون که هستید و ما رو همراهی می کنید... 🌹 @zanjan_tanhamasir
🔴 ‌فضیلت و اهمیت غسل جمعه 🔵 پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: 🌕 هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید. 🔺 اهمیت غسل جمعه تا حدی است که برخی فقیهان در قرون گذشته آن را واجب دانسته‌اند. 🌹 @zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5827746866590125621.mp3
9.09M
✅ گونه شناسی تکریم های امیرالمومنین علیه السلام از ابوطالب علیه السلام- دکتر علیرضا هزار ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤سيد ابن طاووس مي فرمايد: ♦️اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است. 🌱🌸«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌸🌱 ═════••❁••═════
40 ✅⬆️ شکـــــرا یا ربـــــی شکـــــرا.... 🤲
4_5963034183180747495.mp3
7.38M
۴۱ شُکـر در زمان سختی ها فقط در یـک حالت ممکنـــه! اینکه توی روزهایِ قشنگ یاد گرفته باشی؛ خوب شکــر کنی! روزهای آروم برای روزهای طوفانی، آماده شو. 🎤 تنها مسیر...🦋 🌹 @zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرفڪر‌رهایی‌زغم‌وراه‌نجاتی دراین‌شب‌پرفیض‌توخواهی‌ثمراتی باید‌که‌به‌ڪوری‌دو‌چشمان‌حسودان براحمدو‌آلش‌بفرستی‌صلواتی💞 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ❤️ 🌹@zanjan_tanhamasir
ادامه تدریس☝️☝️☝️
🔘كلید فهم سیاست آمریكا1️⃣ ❓چرا از كشتارها و قتل عام هایی كه مرتكب می‏شود، تحت عنوان ارزش ها و اصول انسانی، دفاع و حمایت می‏كند؟ 🔹باید گفت كه اساساً در طرح این سؤال اشتباهی رخ داده. براین باوریم كه ایالات متحده، از اسرائیل حمایت می‏كند. این اعتقاد نادرست، منجر به اخذ نتایج نادرست شده است. 🔹رابطه ایالات متحده و اسرائیل، مبتنی بر حمایت و تقویت (سیاسی) نیست. 🔹واقعیت آن است كه رابطه آمریكا اسرائیل، از حد منافع ، و امنیتی، فراتر رفته است و وقتی آمریكا، پیشنهاد توافق و حتّی حركت در ركاب اسرائیل را به جهان عرب داد، برقراری این رابطه، هرگز تغییری در موضع آمریكا نسبت به اسرائیل ایجاد نكرد. 🔹به این دلیل كه چنین موضع‏گیری، مبتنی بر اصول و اعتقاداتی دین ایمانی است كه از حد منافع و محاسبات سیاسی گذشته است. 📚 🌹@zanjan_tanhamasir
🔘كلید فهم سیاست آمریكا2️⃣ 🔹در سال 1897 در شهر ، اوّلین كنگره صهیونیسم به دعوت روزنامه‏ نگار اتریشی برگزار شد. امّا جنبش و حركت صهیونیسم مسیحی، سه قرن قبل از آن، از هلند و آغاز و سپس در ایالات متحده مستقر و ریشه‏ دار شده بود. 🔹كاتولیك ها، عقیده داشتند كه عصمت، از خصایص كلیسا است و در پاپ ظهور می‏ یابد. امّا پس از آغاز جنبش اصلاح‏ طلبی مذهبی كه از به رهبری ، و دیگران نشو و نمو یافت نظریه‏ ای كه معتقد بود عصمت، ویژه است، (به جای نظر كاتولیك ها) رایج شد. 🔹مذهب كاتولیك بر نظر كشیش پای می‏ فشرد كه می‏ گفت: آنچه راجع به وجود «كشور خدا» در كتاب مقدّس آمده است، در آسمان قرار دارد نه در زمین و ثانیاً: و دو محل معین زمینی، برای سكنای یهود، نیست؛ بلكه دو مكان آسمانی است كه به روی تمام مؤمنان به خدا گشوده است. 📚 🌹@zanjan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و شب بخیر خدمت شما سروران گرامی خدا قوت بده بهتون 🌹 تبریک و تهنیت عرض میکنیم رو خدمت شما عزیزان ☺️🌺 خیلی عذر میخوایم از این که چند روزی رمان رو نتونستیم قرار بدیم ، ان شاءالله ادامه رمان رو از امشب قرار میدم خدمتتون 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... همین جور با خودم داشتم فکر میکردم و ذهنم درگیر و نگران بود که دیدم خانم حسینی نشست کنارش! دستش رو انداخت دور گردن دختر...عه!عه...نمی دونم چی شد که دختر شروع کرد زار زار گریه کردن... نیم ساعتی گذشت و من از دور فقط نگاه میکردم خانم حسینی با محبت و مهربونیش حسابی دختر رو شرمنده کرده بود! چقدر غبطه خوردم به سلاحی که خانم حسینی داشت چقدر کاربردی و موثر بود درست می خورد به هدف... گاهی تیر سلاحش به قلب می خورد و گاهی به عقل و منطق و اثرش رو می گذاشت... بعد از نیم ساعت با روبوسی و دست دادن از هم خدا حافظی کردن . خانم حسینی اومد طرفم و کلی عذر خواهی کرد که معطل شدم گفتم: چی شد مامان ظاهرا سلاح شما کاربردی تر بود! لبخندی زد و گفت: بندگان خدا مسافر بودن و خسته راه...و بدون جا...غریب توی شهر... برای ثبت نام دانشگاه اومده بودن که من کمی راهنمایشون کردم بعد هم سکوت کرد... من هم خوب می دونستم راهنمایی های خانم حسینی از چه جنسی هست... در سکوت یک چهارشنبه زهرایی دیگه رو به ذهنم سپردم تا نشانی باشد برای ادامه ی مسیرم... یکسالی از حضورم در جمع تیم بچه های چهارشنبه های زهرایی می گذشت... تا اینکه یه روز چهارشنبه که به محل استقرارمون رسیدیم بعد از تقسیم کارها خانم حسینی به من گفت: نازنین جان بمون با شما کار دارم... حقیقتا اون لحظه فکر نمی کردم خانم حسینی مطلبی رو میخواد بهم بگه که تاثیر زیادی در زندگیم داشت... همه رفتند من موندم و خانم حسینی... گفت: نازنین چه خبر!؟ چکار کردی دانشگاه رو؟ تموم شد؟! یه نگاه تعجب برانگیزی به خانم حسینی کردم گفتم: مامان داری شوخی می کنی! من هفته قبل داشتم بهتون می گفتم ترم آخرم و ایام غم بار امتحانات! یکدفعه گفت: آهان راست میگی یادم رفت دختر... اصلا بذار برم سر اصل مطلب به من حاشیه سازی نیومده! ببین دخترم یه موردخیلی خوب با شرایط تو هست که میخواستم ببینم موافقی تا بگم با خانواده تماس بگیرند؟ بعد هم شروع کرد از فضائل و ادب و اخلاق و اینکه هر چه خوبان همه دارند این آقا پسر یکجا دارد...گفتن! من شوکه نگاهی به خانم حسینی انداختم و گفتم: شما که می دونید من یه تجربه تلخ داشتم که براتون گفتم به خاطر همین اصلا به این موضوع فکر نمی کنم راستش اصلا می ترسم به این موضوع فکر کنم! خانم حسینی خیلی جدی گفت: اولا این فرق میکنه! دوما قرار نیست که تا آخر عمرت به خاطر یه تجربه زندگیتو نابود کنی عزیزم... با خودم گفتم: حتما کسی رو که خانم حسینی معرفی میکنه سبکش با سبک امید فرق می کنه! خلاصه بگم خانم حسینی مجابم کرد و من شماره خونه رو دادم بهشون و قرار شد تماس بگیرند من هم دیگه چیزی نپرسیدم که حالا این آقا پسر کی هست؟؟؟ ذهنم دوباره درگیر شده بود تلفیقی از ترس و امید توی ذهنم شکل گرفته بود! روز بعد تلفن خونمون زنگ خورد مامانم گوشی رو برداشت... قرار شد با آقازاده صحبت کنیم بعد اگر به توافق رسیدیم تشریف بیارن خونه... دلم مثل سیر و سرکه می جوشید.. مامانم گوشی رو گذاشت و گفت: مامانشون بود گفتن: از طرف خانم حسینی معرفی شدن برای امرخیر... دوشنبه قرار شد با هم صحبت کنیم و خدا میدونه تا دوشنبه چی به من گذشت! مرور خاطرات تلخ نامزدی با امید وحشتی به دلم انداخته بود... از اون طرف هم تعریف های خانم حسینی نوری رو روشن میکرد... اصلا نمیدونستم با کی میخوام صحبت کنم؟ چه جور شخصیتی داره؟و چه تفکراتی؟ سردر گمی مبهمی بود... بالاخره دوشنبه شد... چون جلسه فقط برای آشنایی بود با مادرشون اومدن خونه، بعد از حال و احوال با خانوادم ،مادرم من رو صدا زد از شدت استرس رنگ صورتم مثل لبو سرخ شده بود رفتم داخل اتاق پذیرایی سرم پایین بود سلام کردم مادرشون بلند شد و روبوسی کرد، یکدفعه با صدای سلام آقا پسر جا خوردم! و به سمت صدا برگشتم! قیافه رو که دیدم مثل مجسمه خشکم زد! زبونم بند اومده بود و باورم نمی شد! چرا! چرا! منه ذی شعور فامیل این پسره رو از خانم حسینی نپرسیدم! وای که چقدر من... بنده خدا که متوجه بهت و تعجب و استرس من شده بود همینجور سر پا وایستاده بود با همون حال گفتم: بفرمایید! مامانها به بهانه ای رفتند بیرون و گفتند: شما صحبتهاتون رو بکنید لحظاتی به سکوت گذشت من کلا لال شده بودم! که شروع به صحبت کرد و با همون حجب و حیاش گفت: جسارتا شما شروع کننده باشید بفرمایید ویژگی های همسر مورد نظرتون رو بگید که چه شرایطی باید داشته باشند... منم از شدت استرس ساکت! داشتم فکر میکردم یعنی من رو شناخته! متوجه استرس من شد و دوباره تکرار کرد ببخشید خانم کاظمی معیارهای شما برای همسر آیندتون چیه؟ مثل آدم های گنگ من من کنان گفتم: شما بفرمایید شروع کنید گفت: پس بااجازه شما... نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝💝 یا اباصالح! تو آن نگین انگشتری بعثتی که بر خاتم انبیا می درخشد. روزی آفتاب امامت تو، شب تاریک جهان را به نور ظهورت روشن خواهد کرد که فرمود: اولنا محمد و آخرنا محمد... ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ 🌹@zanjan_tanhamasir