eitaa logo
🖤تنهامسیری های زنجان 🇵🇸🖤
962 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
47 فایل
به تنها مسیر آرامش زنجان خوش آمدید.🌼 کپی مطالب با ذکر صلوات برای فرج مولا ، آزاد میباشد.🌱🌱 آیدی ادمین @A_l_i_14000 لینک کانال با ما همراه باشید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1759117344C4166aadb31
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 در دعای عهد هم که مستحب است هر روز صبح خوانده شود و حضرت امام (ره) معتقد بود خواندن آن در سرنوشت انسان تاثیر دارد، قبل از اینکه تقاضای دیدار کند و صدا بزند: 👇 🤲 اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ! خدایا آن صورت زیبا را به من نشان بده. بلافاصله قبلش دعا کرده: 🤲 اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ...فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي که معنای اجمالی آن این است: 👇 🔹خدایا! اگر هم ُمردم مرا زنده کن تا پای رکابش پیکار کنم. یعنی آن چیزی که برای من مهم است، رکاب حضرت است، حکومت حضرت است، حاکمیت حق است ✅ 👈 همین معنا در بخش های دیگر دعای عهد و همچنین دعاهای دیگر مربوط به آن حضرت کاملا مشهود است. ⏳ادامه دارد... يعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغی‌های زندگی ما شده است ... 🌹@Zanjan_tanhamasir
..‌. همه ی ما مبهوت رفتار ناجور این دخترا شده بودیم با برخوردی که خانم حسینی و خانم مقدم داشتن مردمی که دورمون جمع شدن قشنگ متوجه وقاحت اون به ظاهر خانم ها شده بودن! کنترل عصبانیت بچه ها باعث شد اونها بیشتر عصبی بشن! انگار دنبال بهانه ای بودن بلوا به پا کنن که با رفتار درست خانم حسینی و خانم مقدم بخیر گذشت وقتی دیدن اینجا امکان نداره صدای بلندی بشنون با همون حالت رفتن... کارمون که تموم شد لیلا که تا حالا چنین تجربه ای نداشت به خانم حسینی گفت: من تو دلم مونده چرا هیچی به این جماعت... لا اله الا الله نگفتید! دیدین چه بساطی درست کردن! خانم حسینی دستش را گذاشت روی شونه اش و گفت: لیلا جان دیدی چقدر آدم دور و برمون جمع شده بود گاهی با یه حرکت تند ما یه عده ی زیاد قضاوت اشتباه می کنن! ولی خودت که شاهد بودی نوع برخورد ما باعث شد آخر کار تمام کسانی که دورمون جمع شدن بفهمنن که کی اشتباه می کنه و حق با چه کسیه! یادت باشه بهترین کار همیشه سریع تربن راه حل نیست! لیلا دیگه حرفی برای گفتن نداشت... خداحافظی کردیم ... چند روزی از اون ماجرا گذشت ولی ذهن من هنوز هم درگیر بود! چرا اون دخترا اینجوری بودن! ما با خیلی از این تیپ ها برخورد داشتیم شاید حجاب خوبی نداشته باشن اما با اطمینان می تونم بگم حیا دارند، اخلاق دارند! اما اینا چراااا اینجوری بودن! اصلا جنسشون شبیه ما نبود! تمام فاصله‌ی بین این چهارشنبه تا چهارشنبه ی بعد ذهنم درگیر این دخترا بود! که چهارشنبه با حرفهای خانم حسینی تازه فهمیدیم ماجرا از کجا آب میخوره! خانم حسینی وقتی جمع بچه ها جمع بود شروع کرد حرف زدن من و لیلا هم کنار هم نشسته بودیم... گفت: بچه ها یادتونه هفته ی پیش سه، چهار تا دختر توی بوستان چه بلوایی به پا کردن! بچه ها با سر تاکید کردن و منتظر بودن ببینن خانم حسینی چی میخواد بگه! گفت: دیروز گرفتنشون... لیلا درست مثل زمان دانشجویش مجال نداد و گفت: عه! گشت ارشاد! خانم حسینی لبخندی زد و گفت: نه! عزیزم آخه گشت ارشاد آدم رو میگیره! تا حالا شما دیدین! گشت ارشاد در حد همون ارشاد بیشتر نیست تازه اون هم در شرایط خاص که معمولا کسی ندیده ولی نمی دونم چرا این گشت ارشاد ندیده رو اینقدر ملت شنیدن!!! لیلا سری تکون داد و گفت: راست میگید زمان جاهلیتم من هم فقط گاهی ماشین گشت ارشاد رو می دیدم، بگیر و ببندی در کار نبود و ندیدم خدایییش... من گفتم: پس کی گرفته! مژگان از اونور گفت: الهی شوهرشون باشه! لیلا گفت: کجا بوده شوهر اینایی من دیدم... خانم حسینی پرید وسط حرفش و گفت: عه! عه!خوب فرصتی بدین من بگم! همه ساکت شدن... خانم حسینی گفت: بچه های بالا... خانم مقدم متعجب گفت: بچه های بالا! یعنی نیروهای امنیتی! در حالی که چشمهاش از تعجب درشت شده بود ادامه داد: نه! چرااااا... نویسنده: