🔺️وظایف مسئولان در تقویت مطالبهگری و ایجاد بسترهای قانونی مناسب
در یادداشت قبل بیان شد که مطالبهگری مردم از طریق پرسشگری و نقد سازنده، باعث اصلاح عملکرد مسئولان میشود. نمونه آن پیگیری دانشجویان در ماجرای قتل همدانشگاهیشان بود که مسئولان را وادار به پاسخگویی کرد. اگر این روحیه در همه حوزهها گسترش پیدا کند، اصلاحات اساسی شکل میگیرد، البته به شرطی که مطالبهگری در چارچوب قانون باشد و به آشوب منجر نشود.
مسئولان هم وظایفی در قبال تقویت مطالبهگری دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
۱. تدوین قوانین شفاف و جامع برای مطالبهگری
یکی از مهمترین وظایف مسئولان، تدوین قوانین شفاف و جامع است که حقوق شهروندان و راههای پیگیری مطالبات را مشخص کند. این قوانین باید موضوعات مهمی مثل اقتصاد، سیاست، فرهنگ، محیط زیست و دسترسی به اطلاعات را پوشش دهند. مسئولان باید شرایطی فراهم کنند که مردم بتوانند بدون نگرانی و تبعیض، از طریق نهادهای قانونی خواستههای خود را مطرح کنند.
۲. پاسخگویی شفاف و مؤثر به مطالبات
علاوه بر تدوین قوانین، مسئولان باید در برابر مطالبات مردم پاسخگو باشند و این پاسخها را بهصورت شفاف و عملی ارائه دهند. اگر برخی مطالبات قابل اجرا نباشند، باید دلایل آن توضیح داده شود و راهکارهای جایگزین همراه با زمانبندی مشخص ارائه گردد. همچنین، لازم است سیستمی ایجاد شود که مردم بتوانند روند پیگیری مطالبات خود را ببینند و از شفافیت در پاسخدهی مطمئن شوند.
۳. ایجاد فضای امن برای بیان مطالبات
مردم باید بتوانند بدون ترس، مطالبات خود را بیان کنند. ایجاد فضایی که در آن آزادی بیان و حق اعتراض قانونی تضمین شده باشد، از اصول دموکراسی است و مسئولان باید از این حقوق بهطور جدی حمایت کنند.
۴. جلوگیری از مطالبات غیرواقعی با اطلاعرسانی درست
یکی دیگر از وظایف مسئولان، جلوگیری از شکلگیری مطالبات غیرواقعی از طریق اطلاعرسانی دقیق و بهموقع است. ارائه اطلاعات صحیح از طریق رسانهها و کانالهای رسمی، باعث افزایش آگاهی مردم میشود و آنها را در مسیر مطالبهگری واقعی هدایت میکند.
۵. افزایش شفافیت و نظارت بر عملکرد مسئولان
شفافیت در عملکرد مسئولان و نظارت مستقل بر دستگاههای اجرایی، علاوه بر جلوگیری از فساد، باعث کاهش مطالبات غیرواقعی میشود. اطلاعات باید بهطور شفاف در اختیار مردم قرار بگیرد و نهادهای نظارتی بتوانند مشکلات و تخلفات را شناسایی و اصلاح کنند.
نتیجهگیری
مسئولان با تدوین قوانین شفاف، پاسخگویی مؤثر، ایجاد فضای امن و حمایت از نهادهای نظارتی، میتوانند زمینه مطالبهگری قانونی را فراهم کنند. همچنین، اطلاعرسانی دقیق و شفافیت در عملکرد، از شکلگیری مطالبات غیرواقعی جلوگیری کرده و به بهبود حکمرانی و توسعه اجتماعی کمک میکند.
#اختصاصی
#مطالبهگری_عمومی
#سلسهیادداشتهاینقشمطالبهگریعمومی
#یادداشتدوم
✍️امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@Zarabade_ma
پادکست-سید مقاومت-قسمت۲.mp3
16.55M
🎙پادکست سید مقاومت (قسمت دوم)
🔹 راز محبوبیت سید مقاومت و گزارشی از گوشهای از خدمات گسترده حزبالله تحت رهبری شهید سیدحسن نصرالله برای ملت لبنان فارغ از هر نوع جناحبندی و طایفهگری
#انا_علی_العهد
#پادکست
#اختصاصی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@Zarabade_ma
🔺۸ مارس؛ نگاهی به استثمار مدرن زنان
هرساله با فرارسیدن ۸ مارس، رسانههای غربی از آزادی و حقوق زنان سخن میگویند، اما آیا واقعیت زندگی زنان در جهان سرمایهداری همان چیزی است که تبلیغ میشود؟ نگاهی به تاریخچه روز جهانی زن و شرایط امروز نشان میدهد که نظام سرمایهداری نهتنها مدافع زنان نبوده، بلکه آنان را به ابزاری برای افزایش سود خود تبدیل کرده است.
تاریخچه روز زن در غرب
در قرن نوزدهم، انقلاب صنعتی نیروی کار ارزان میخواست و چه کسانی ارزانتر از زنان و کودکان؟ کارفرمایان، زنان را با وعده استقلال مالی به کارخانهها کشاندند، اما چیزی که در انتظار آنان بود، ۱۴ ساعت کار روزانه، دستمزد کمتر از مردان و آزارهای جسمی و جنسی بود.
شرایط آنقدر ظالمانه بود که زنان در کارخانههای نساجی نیویورک در اعتراض به آن اعتصاب کردند. اما در پاسخ، درهای کارخانه را روی آنان قفل کردند و ۱۲۹ زن زنده در آتش سوختند. همین جنایت، بعدها به نقطه آغاز روز جهانی زن تبدیل شد.
فمینیسم؛ واکنشی که از ابتدا منحرف بود
اعتراضات زنان به استثمار، به شکلگیری جنبشهای فمینیستی انجامید، اما این جنبشها بهجای آنکه ریشه استثمار را هدف قرار دهند، به نفی نقشهای خانوادگی زن پرداختند. آنان خانه و خانواده را "زندان" خواندند و تمام قواعد اخلاقی و عرفی را سد راه پیشرفت زن معرفی کردند.
نتیجه این نگاه، زنی است که در کنار فشارهای اجتماعی، از نقش طبیعی خود نیز محروم شده است. امروز زنان در کشورهای غربی، همزمان باید مادر، کارمند، مدیر و نیروی کار باشند و این فشار مضاعف، آرامش روحی آنان را از بین برده است. آمار بالای افسردگی، تجاوز، خشونت خانگی و بیثباتی خانواده در غرب، نتیجه همین سیاست است. در نهایت باید اضافه کرد که این جنبش باعث استثمار بیشتر از زنان شد. به همین دلیل، حتی برخی معتقدند که این جریان، یک حرکت سیاسی برای بهرهکشی بیشتر از زنان بوده است.
سرایت این سیاست غلط به ایران
متأسفانه، امروز عدهای در ایران نیز بهدنبال پیادهسازی همین سیاستهای غلط هستند. تبلیغاتی که زن را در شرایط طاقتفرسا و کار سنگین نشان میدهند و آن را نشانه "قدرت و استقلال" میدانند، در واقع تکرار همان مدل سرمایهداری غربی است که زنان را به ابزار کار ارزان و بیحق تبدیل کرد. نمونه اخیر آن، آگهی تلویزیونی یکی از پلتفرمهای فروش اینترنتی بود که زنی را در حال حمل بارهای سنگین، رانندگی در شرایط سخت و تحمل فشارهای شدید کاری نشان میداد. این تبلیغ، برخلاف ظاهر خوشبینانهاش، در واقع بازتولید همان نگاه استثماری سرمایهداری به زن بود.
اسلام و نگاه متعادل به زن
در مقابل این دوگانه، اسلام زن را دارای کرامت انسانی برابر با مرد میداند و حضور اجتماعی او را در کنار اصالت نقش خانوادگیاش به رسمیت میشناسد. برخلاف تصور رایج، خانهداری در اسلام به معنای خانهنشینی نیست، بلکه به معنای محوریت نقش زن در خانواده است، بدون اینکه فرصت فعالیت علمی، فرهنگی و اقتصادی از او گرفته شود.
در این نگاه، زنان میتوانند علاوه بر ایفای نقش مادری، در اجتماع نیز تأثیرگذار باشند. که نمونههای موفق آن در عرصههای مختلف بهترین شاهد بر این است که بانوان میتوانند هم مدیر خانه باشند و هم در عرصههای علمی و فرهنگی، ورزشی و ... نقشآفرینی کنند.
نتیجهگیری
سرمایهداری، زنان را به نیروی کار ارزان و ابزار تبلیغات خود تبدیل کرده و فمینیسم نیز با نفی جایگاه طبیعی آنان، زن را از خانواده جدا کرده است. اما راهحل، نگاه متعادلی است که هم حضور اجتماعی زن را به رسمیت بشناسد و هم جایگاه او در خانواده را حفظ کند. زن نباید قربانی چرخه سرمایهداری شود، همانطور که نباید در رقابتی بیپایان برای جایگزینی مردان، هویت خود را از دست بدهد. تبلیغات رسانهای که کار طاقتفرسا و استثمار زن را با رنگ و لعاب فریبنده به تصویر میکشد، باید متوقف شود و بهجای آن، مدل اسلامی حضور زن در جامعه که تلفیقی از کرامت انسانی و آرامش خانوادگی است، تقویت گردد.
#یادداشت
#اختصاصی
✍🏻امینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@Zarabade_ma
🔺پشت پرده سیاستهای اقتصادی ترامپ: قدرت یا بحران؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، با سیاستهای اقتصادی تهاجمی خود، جهان را با چالشهای جدی مواجه کرده است. او با شعار "اول آمریکا" و اعمال تعرفههای سنگین بر کشورهایی مانند چین، اتحادیه اروپا و حتی متحدان نزدیک مانند کانادا و مکزیک، تلاش کرده تا نظم جدیدی در اقتصاد جهانی ایجاد کند. اما پشت این اقدامات، اهداف سیاسی و اقتصادی پنهانی وجود دارد.
اقتصاد بهعنوان سلاح سیاسی
ترامپ از اقتصاد بهعنوان ابزاری قدرتمند برای اعمال فشار بر رقبا و متحدان آمریکا استفاده کرده است. جنگ تجاری با چین، نمونه بارز این استراتژی است. در ظاهر، این جنگ با هدف کاهش کسری تجاری آمریکا آغاز شد، اما در عمل، به رقابت استراتژیک دو قدرت جهانی تبدیل شد. ترامپ با اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای چینی، نهتنها تلاش کرد نفوذ اقتصادی پکن را مهار کند، بلکه خواستار امتیازات سیاسی و ژئوپلیتیکی از چین شد.
حمایت از صنایع داخلی یا منافع خاص؟
ترامپ ادعا میکند تعرفهها برای حمایت از تولید داخلی و اشتغالزایی در آمریکا بوده است. اما بررسیها نشان میدهد بسیاری از سیاستهای او بیش از آنکه به نفع مردم باشد، در راستای تأمین منافع شرکتهای خاص و گروههای بانفوذ اقتصادی قرار دارد. بهعنوان مثال، تعرفههای سنگین بر واردات فولاد و آلومینیوم در ظاهر با هدف تقویت صنعت داخلی اجرا شد، اما در عمل باعث افزایش قیمت مواد اولیه برای خودروسازان و تولیدکنندگان آمریکایی شد. شرکتهایی مانند U.S. Steel و Nucor که از حامیان ترامپ بودند، بیشترین سود را از این سیاست بردند.
تضعیف نظم جهانی
سیاستهای ترامپ باعث کاهش اعتماد جهانی به آمریکا شده است. اتحادیه اروپا، چین و حتی متحدانی مانند کانادا و ژاپن، به دنبال راههای جدیدی برای کاهش وابستگی به آمریکا هستند. اتحادیه اروپا تلاش کرده است تا وابستگی خود به دلار آمریکا را کاهش دهد و به سمت ارزهای جایگزین حرکت کند. چین نیز با گسترش پروژه یک کمربند، یک جاده، به دنبال ایجاد یک بلوک اقتصادی مستقل از نفوذ آمریکا است.
تأثیر منفی بر اقتصاد آمریکا
برخلاف ادعاهای ترامپ، بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که سیاستهای تجاری او بیش از آنکه به نفع اقتصاد آمریکا باشد، به رشد اقتصادی این کشور ضربه زده است. اعمال تعرفهها باعث افزایش هزینههای تولید، تورم و کاهش رقابتپذیری شرکتهای آمریکایی شده است. در تازهترین گزارشها، مشخص شده است که تورم در آمریکا همچنان بالاست و سیاستهای ترامپ نقش مهمی در این روند داشتهاند.
آیا ترامپ به دنبال جنگ اقتصادی جهانی است؟
برخی تحلیلگران بر این باورند که ترامپ قصد دارد نظم اقتصادی جدیدی ایجاد کند که در آن آمریکا بتواند از موقعیت مسلط خود بیشترین بهره را ببرد. اما دیگران معتقدند این سیاستها بیش از آنکه حسابشده باشند، نتیجه تصمیمات شتابزده و انگیزههای شخصی ترامپ هستند.
پیش بینی آینده
سیاستهای اقتصادی و تجاری ترامپ را میتوان ترکیبی از قدرتنمایی، منافع گروههای خاص و تصمیمات غیرقابل پیشبینی دانست. هرچند او در کوتاهمدت توانسته برخی از کشورها را تحت فشار بگذارد، اما در بلندمدت این سیاستها ممکن است به انزوای اقتصادی آمریکا، افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی منجر شود. سیاستهای زورگویانه ترامپ نهتنها به اقتصاد آمریکا و متحدانش ضربه زده، بلکه کل نظام اقتصادی جهان را دچار تنش کرده است. اکنون باید دید که آیا این سیاستها ادامه خواهند یافت یا با تغییر شرایط، آمریکا ناچار خواهد شد رویکردی متفاوت در پیش بگیرد.
#بینالملل
#اختصاصی
🖋یاسینی
┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄
@Zarabade_ma