25_Barzakh_Dar_Almizan_Fasle_1_Nashaãt_1401_02_11_Mashhade_Moghaddas.MP3
14.17M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه بیست و پنجم
* فطرت انسان چه می خواهد؟
* خوبی ها کجاست؟
* مظروف کمالات، آخرت است
* کمالات دنیایی زماندار ومکاندار است
* کجا وکی از نشئه اولی است
* چه می شود که انسان پست تر از حیوانات می شود؟
* فلسفه خلقت
* شریعت خوبی ها وبدی های ابدی را به انسان گوشزد می کند
* مراقبه یعنی ببین چه چیزی تولید می کنی؟
* تمام شد رفت، نداریم
* گردن، نشانه هویت است
* حرکت عالم صعودی است نه دوری
* صعود انسان این است که از فرض در بیاد
* دنیا قرار بین ماست، حقیقت ندارد
* خودت را با اعتباریات سرگرم نکن
⏰ مدت زمان: ٣۴:٠٧
📆1401/02/11
#فطرت
#خلقت
#مشهد_مقدس
#رمضان_1443
#تجربیات_نزدیک_به_مرگ
💠🌴💠🌴💠🌴💠🌴💠🌴💠🌴💠🌴
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
26_Barzakh_Dar_Almizan_Fasle_1_Nashaãt_1401_02_12_Mashhade_Moghaddas(1).MP3
11.63M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه بيست و ششم
* سعادت نوعیه چیست؟
* موجودی که مسیر صعودی اش در عالم آگاهانه است.
* انبیا برای چه آمدند؟
* براساس آگاهی قضاوت کن.
* فرا جناحی چگونه وچرا؟؟
* حق را باافراد بسنج نه برعکس.
* انسان در گناه هم صعود پیدا می کند.
* تفاوت عقل ما با عقل معصوم.
*احتیاط حقیقی کدام است؟
*بدترین قضاوت کدام است؟
*چه کسی باید مشاوره بدهد
* محبوبترین شخص نزد امیرالمومنین
⏰ مدت زمان: ٢٧:۵۵
📆1401/02/12
#انبیا
#مشهد_مقدس
#رمضان_1443
#تجربیات_نزدیک_به_مرگ
💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
اس کرد که قدری نخود و کشمش برای او تهیه کند. زندانبان قدری نخود و کشمش فراهم نمود و به عبدالله داد. پیرمرد خارکن با دل شکسته زندانیان را دور خود جمع نموده و قصیده مشکل گشا را برای آنها بیان کرد و گریه بسیاری نمود.* *همان شب پادشاه، مولای متقیان حضرت علی ابن ابیطالب(ع) را در خواب دید. مشکل گشای هر دو عالم امر فرمودند: عبدالله و خانواده او بیگناهند و گلوبند دخترت در درخت چنار در لانه کلاغ است. این را فرموده و از نظر غایب شدند. شاه بیدار شده و فوری دستور داد تمام لانه های کلاغ را جستجو کنند.* *خلاصه گلوبند مفقود شده را در لانه کلاغ یافتند. شاه امر کرد عبدالله و خانواده او را آزاد و اثاثیه آنها را رد کنند و به احترام او تمام زندانیان را مرخص کرد. تا عبدالله زنده بود همنشین شاه و مورد احترام خاص و عام بود و هیچ شب جمعه قصیده حضرت مشکل گشا را فراموش نمی کرد. هر که را مشکل بود، حلال مشکلها علی است دار دریای حقیقت، بحرِ بی پایان علی است.*
*برگرفته از کتاب: مشکل گشا، تهیه و تنظیم: علیرضا دانایی، انتشارات: سعید نوین*
🌴🌹 *داستان عبدالله و قصیده مشکل گشا* 🌹🌴
*در روزگار قدیم، پیرمردی بنام عبدالله که تمامی عمر را در بیابانها به تلخی روزگار بسر برده بود و در منتهای پیری و خستگی هر روز به بیابان می رفت و با قد خمیده و دست و پای فرسوده، خار می کَند تا بوسیله آن معاش خود و خانواده اش را فراهم سازد. زندگی برای او و عیالش بسی سخت می گذشت.* *هرچه عبد الله پیرتر می شد زندگی آنها هم به مراتب سخت تر می گشت. عبد الله برای گشایش کار و نجات از سختی نذر نمود تا هر صبح جمعه پیش از روشنایی صبح جلوی درب خانه خود را آب و جارو نماید تا خضر نبی، نظر و عنایتی فرماید.* *پس از چند دفعه یک روز صبح که همسر عبدالله مشغول آب و جارو بود پیرمردی با موهای سفید بلند و فروزان، از دور نمایان شد و چون نزدیک او رسید، گفت: به عبد الله بگو در سختیها مشکل گشا را یاد کن و دست از دامان او برمدار تا مدد بگیری. این بگفت و از نظر غایب شد. زن به خانه آمده و آنچه دیده و شنیده بود برای عبدالله نقل نمود.عبدالله گفت: این شخص، نبی الله بوده؛ افسوس چیزی از او نگرفتی. خلاصه آن روز عبدالله کمی دیرتر از خانه روانه بیابان شد و عادت عبدالله این بود که در این فرصت کمی خار زیادتر می کَند، تا برای روزهای کوتاه برف و باران ذخیره باشد. آن روز هم که به صحرا رسید، وقت گذشت و فرصت خار کندن نبود. با هزار امید رفت تا خارهای ذخیره شده اش را برداشته و روانه شهر شود. چون به محل خارها رسید اثری از آنها ندید؛ رهگذری تمام آنها را سوزانده بود.* *عبدالله حیران وسرگردان چند دانه اشک به یاد زندگانی تلخ و بخت برگشته ریخت و چندین مرتبه مشکل گشا؛ حضرت علی؛* *امیرالمومنین(ع) را یاد نموده، روی زمین افتاد. پس از لحظه ای سواری نورانی رسید، سر او را گرفت و او را دلداری داده و چند سنگ فروزان به او داد و فرمود: این سنگها را بفروش و امرار معاش کن و هر شب جمعه ما را یاد نما. این بگفت و از نظر عبدالله پنهان شد. عبدالله شکر خدای به جا آورد و سنگها را در توبره نهاده و روانه شهر شد. چون به خانه رسید، سنگها را بیرون آورده روی طاقچه اتاق گذاشت و شرح حال آنچه دیده برای زن و فرزندان خود ذکر نموده به هریک وعده و دلداری می داد.* *چون تاریکی شب فرا رسید، کلبه عبدالله از نور آن سنگها چون روز، روشن شده بود. عبدالله دانست که سنگها گوهر شب چراغند. آن شب از شادی به خواب نرفتند. چون صبح شد، عبدالله سنگها را برداشته در محلی پنهان نموده و یک دانه از آنها را به بازار برد. جواهرفروشی آن پاره سنگ را به قیمت گزاف خرید.* *عبدالله شکر نمود و پوشاک و خوراک خریده برای زن و فرزندان خود آورد. کم کم زندگانی را توسعه داده و برای خود و سه دخترش قصرهای باشکوه مهیا نموده و از زحمت خار کندن در بیابان راحت شد و چون زندگانی آنها از هر جهت مهیا شد، عبدالله را خیال حج و زیارت خانه خدا در سر افتاد؛ اسباب سفر آماده نمود و به قصد حج روانه شد و به زن و سه دخترش سفارش نمود تا قصیده مشکل گشا را از یاد نبرند و هر شب جمعه آن را بیان نمایند. در غیاب عبدالله روزی دختر پادشاه از کنار قصر عبدالله گذرش افتاد. چون شُکوه آن را دید در شگفت شد.* *پرسید: این دستگاه شاهانه از کیست؟ داستان پیرمرد خارکن و معجزه نمودن حلال مشکلات را برایش بیان نمودند. دختر پادشاه خواستار شد که با دختر آن پیرمرد خارکن آشنا شود و آنها را به همنشینی خود اختیار نمود. چون دخترهای عبدالله با دختر پادشاه آشنا و دوست شدند، قصیده حضرت مشکل گشا و سفارش پدر را از یاد بردند. روزی دختر پادشاه با دخترهای عبدالله در باغ رفته و برای شنا نمودن در آب رفتند. موقعی که در آب مشغول بازی بودند، کلاغی گلوبند مروارید دختر پادشاه را ربوده و بر بالای درخت چنار برد. هیچکس نفهمید و چون دختران عبدالله دست به آب داشتند زودتر از آب بیرون آمدند و لباس پوشیدند و بعد دختر پادشاه از آب بیرون آمد.* *همین که لباس خود را پوشید، اثری از گلوبندش ندید. هرچه جستجو کردند آن را نیافتند. دختر پادشاه به دختر عبدالله شک نموده گفت: گلو بند من نزد شماست بدلیل آنکه زودتر از آب بیرون آمدید و حتماً این دستگاه و ثروت هم که گرد آورده اید از دزدی است و نه از مشکل گشا. والا مرد خارکن کجا و این دستگاه کجا. خلاصه قضیه را به عرض شاه رسانیدند. شاه دستور داد همگی آنها را زندانی کنند و اثاثیه آنها را توقیف نمایند و مأمور فرستاد عبدالله را از راه حج به بند نموده و بیاورند.* *سواران دنبال عبدالله تاخته او را گرفته نزد شاه آوردند و او را نیز در زندان نمودند. عبدالله، پریشان و سرگردان چندی در زندان ماند. روزی پیرمردی نورانی یعنی حضرت خضر نبی الله را در خواب دید که به عبدالله فرمود: چرا قصیده مشکل گشا را فراموش نموده ای؟ چون این بگفت، عبدالله از خواب بیدار شد، فهمید تمام این بلیات برای فراموش نمودن قصیده مشکل گشا بوده است و چون شب جمعه فرا رسید نزد زندانبان التم
🌴🌹 *شب جمعه از نگاه حضرت محمد «ص» و حضرت علی «ع»*🌹🌴
*حضرت علی «ع» فرمودند : هر کس این دعا را بخواند حق تعالی دعای وی را مستجاب فرماید و جمیع حاجتهاي وی را روا سازد و حضرت پیغمبر «ص» فرمودند:*
*قسم به خدایی که برانگیخت مرا به حق به پیغمبری به درستی که هر کس به نهایت گرسنگی و تشنگی رسد و راه چاره بر او مسدود باشد پس خدای رابه این دعا بخواند وی را طعام و آب دهد و اگر بخواند این دعا را بر کوهی که میان او و موضعی که اراده دارد فاصله باشد آن کوه از میان میرود تا از او بگذرد و به مقصود برسد و اگر بر دیوانه بخوانند هوشیار شود و اگر بر زنی که دشوار زاید بخوانند راحت زاید،*
*فرمود: قسم به خدایی که که مرا به حق برانگیخت به پیغمبری به درستی که هر کس چهل شب از شبهای جمعه این دعا را بخواند حق تعالی همه ی گناهانی که مابین او و خدای تعالی است بیامرزد و اگر مردی از پادشاه ترسد و بخواند این دعا را و بر پادشاه وارد شود خدا وی را از شر آن پادشاه خلاص کند و هر کس وقت خواب این دعا را بخواند و بخوابد.*
*بفرستد خدای تعالی به شماره هر حرفی از این دعا که خوانده هفتاد هزار ملک از روحانیین راکه روهای ایشان از خورشید نیکوتر است به هفتاد هزار بار که طلب آمرزش کنند از خدا و به جهت او و دعا کنند از برای او و حسنات از برای او بنویسند و هر کس این دعا را بخواند و حال آنکه مرتکب گناهان کبیره شده باشد تمام گناهان او آمرزیده شود و اگر در آن شب بمیرد شهید مرده و سپس فرمود: اي اباعبدا… خدا میآمرزد او و اهل خانه او و دعا این است:*
🌴🌹 *یا سَلامُالْمؤمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبّارُ الْمُتَکَبّرُ الطّاهِرُ الْمُطَهَّرُ الْقادِرُ الْمُقْتَدِرُ یا مَنْ یُنادَی مِنْ کلَّ فَجًّ عَمیقٍ بِألْسِنَهٍ شَتّی وَ لُغاتٍ مُخْتَلفهٍ وَ حَوائِجَ أخْری یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَأنٍ؛ أنْتَ الّذی لا تُغَیَّرُکَ الأزْمِنَهُ وَ لا تُحیطُ بِکَ الْأمْکِنَهُ وَ لا تأخُذُکَ نَوْمٌ وَ لا سِنَهٌ یَسَّرْلي مِنْ أمْری ما أخافُ عُسْرَهُ وَ فَرَّجْ لي مَنْ أمْری ما أخافُ کَرْبَهُ وَ سَهَّلْ لي مِنْ أمْری ما أخافُ حُزْنَهُ سُبْحانَکَ لا إلهَ ألاّ أنْتَ أنّی کُنْتُ مِنَالظّالِمینَ عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی فَاغْفِرْلي، إنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنوبَ إلا أنْتَ وَ اَلْحَمْدُللهِ رَبَّ الْعالمین وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إلاّ بِالله الْعَليّ الْعظیم وَ صَلَّ الله عَلي نَبِیَّه مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.*
┄┅✿❀🌸﷽🌸❀✿┄┄
*_🏮 برخی از اعمال شب جمعه:_*
*_1️⃣ مستحب است که در آخر روز پنجشنبه استغفار کنی🤲 پس می گویی:_*
*💢《أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْه تَوْبَهَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْکِینٍ مُسْتَکِینٍ لَا یَسْتَطِیعُ لِنَفْسِهِ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا وَ لَا نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ لَا حَیَاهً وَ لَا نُشُوراً*
*وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ الْأَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً 》*
*❣️ _رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند:_*
*🌻«شب و روز جمعه ۲۴ ساعت🕰️ است و خدا در هر ساعتى (ششصد هزار نفر) از آتش🔥 آزاد می فرماید.»*
*❣️ _امام صادق (علیه السلام) فرمودند:_*
*2️⃣ «چون عصر پنجشنبه و شب جمعه فرا می رسد فرشتگانى🧚♂️ از آسمان فرود می آیند که قلم هاى طلا✏️ و صفحه هاى نقره به همراه دارند و《 در عصر پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب🌄》 می نویسندبر هر کسی که بر《محمدوآل محمدصلی الله علیه وآله وسلم صلوات بفرستت》*
*《حداقل صد صلوات🌹》*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
*_3️⃣ امام مهدی( عج ): زیارت امام حسین علیه السلام در شب جمعه امان از آتش دوزخ🔥 در روز قیامت خواهد بود_*
*💚 _زیارت آقا امام حسین علیه السلام از راه دور💚_*
*💓 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ*
*《اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ*
*وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ*
*وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ*
*وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ》💓*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
4️⃣ *_علامه مجلسی فرمودند: شب_جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم،_*
*_🔆《بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ 》*
*👈بعد یک هفته مجدد خواستم، آنرا بخوانم، که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم، از ملائکه 🧚♀️که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
*💚جانم امیرالمؤمنین💚*
5️⃣ *_ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند:_*
*🗣️ « هرکس در《 هر شب جمعه سورۂ واقعه را تلاوت کند 》خداوند او را دوست خواهد داشت؛ او را نزدِ همه مردم نیز محبوب خواهد ساخت؛*
*در دنیا بدبختى و تنگدستى و ندارى نمىبیند؛ آسیبى از آسیبهاى دنیا به او نمىرسد، و از همنشینانِ امیرِ مؤمنان علی(ع) خواهد بود.*
*این سوره مخصوصِ امیرالمؤمنین(ع) است و هیچ کس با او در آن شریک نیست.»*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
6️⃣ *_هر کسی در شب جمعه 《ده مرتبه》 این دعا را بخواند نوشته شود در نامه عمل او هزار هزار حسنه🍃 و محو شود هزار هزار سیئه♨️ و بلند شود در بهشت برای او هزار هزار درجه و جنات احدیت._*
*🤲( یا دائم الفضل على البریه ، یا باسط الیدین بالعطیه ، یا صاحب المواهب السنیه ، صل على محمد و آله خیر الورى سجیه ، و اغفر لنا یا ذا العلى فی هذه العشیه )*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
7️⃣ *_سوره جمعه*_
*_قرائت《 سوره مبارکه جمعه》 فراموشتون نشه که طبق فرمایش (آقا امام جعفر صادق )علیه السلام کفاره گناهان♨️ هست تا شب جمعه آینده 👌🏻_*
*﷽*
*یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ (۱) 🌸 هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ (۲)🌸 وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (۳)🌸ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ (۴)🌸مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (۵)🌸قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (۶)🌸 وَلَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ (۷)🌸قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ
تَعْمَلُونَ (۸)🌸یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۹)🌸 فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاهُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۱۰)🌸 وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (۱۱)*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
*8️⃣ _۱۰۰مرتبه ذکر 《سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر》_*
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
9️⃣ *_قرائت دعای شریف کمیل*_
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
📚 _ثواب الأعمال شیخ صدوق، ص117 (چاپ دوم)_
📚 _مفاتیح الجنان_
_اللهم صلی علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم_
_کپی ونشر با سه صلوات_ 🌹
🌴🌹آثار شادیبخش قرائت قرآن و دعا برای مردگان🌹🌴
بانوئى به نام باهيه از زنان وارسته و باكمال بود، او هنگام مرگش سر به آسمان بلند كرد و گفت: اى خداى من! اى ذخيره من، اى مورد اعتماد من در زندگى و بعد از مرگ، هنگام مرگ تنها نگذار، وحشت قبر را از من دور ساز.
او از دنيا رفت، پسرش هر شب و روز جمعه، كنار قبرش، مىرفت، قدرى قرآن مىخواند و سپس براى او دعا و طلب آمرزش مىكرد، و همچنين براى اهل آن قبرستانى كه مادرش در آن، دفن بود، دعا و استغفار مىنمود.
آن پسر، شبى مادرش را در خواب ديد و احوال او را پرسيد، مادر گفت: پسر جان! مرگ، داراى سختىهاو دشواريهاى جانكاه است، ولى من هم اكنون بحمداللّه در برزخى هستم كه فرش شده، و با ريحان بهشتى خوشبو گشته و متكاهاى بهشتى در آن نهاده شده است.
پسر گفت: مادر جان ! چه حاجتى دارى؟
مادرگفت: پسرم! هرگز در شب و روز جمعه، از زيارت ما و ديدار در كنار قبر ما، دريغ نكن، هنگامى كه تو كنار قبرم مىآئى و قرآن و دعا مىخوانى، بسيار شاد مىشوم، آن هنگام كه به سوى قبر من مىآئى، مردگان مرا مژده مىدهند و مىگويند: اى باهيه ! پسرت به سوى تو مىآيد، من از مژده آنها شاد مىگردم، مردگانى كه در اطراف من هستند، نيز شاد مىشوند.
آن جوان (پسر باهيه) هر شب و روز جمعه كنار قبر مادرش مىرفت، و پس از تلاوت، چند آيه از قرآن، و دعا كردن، مىگفت:
انس اللّه وحشتكم، و رحم غربتكم، و تجاوز عن سيئاتكم و تقبل حسناتكم: خدا وحشت شما را با اونس خود، برطرف سازد، و به غريبى شما رحم كند، و از گناهانتان بگذرد، و نيكىهاى شما را بپذيرد.
آن جوان گفت: شبى در خواب ديدم، جمعى نزد من آمدند و گفتند ما اهل قبرستان هستيم، آمدهايم از شما تشكر كنيم، و تقاضا كنيم كه قرائت قرآن و دعا كنار قبر ما ادامه دهى و قطع نكنى. (202)
خدايا! سختىهاى هنگام جان دادن را بر ما آسان و گوارا گردان!
امام (عليه السلام) و اولياء خدا در اين لحظه خطير به فريادمان برسان!
پروردگارا! عذاب قبر، و دشواريها و فشارهاى عالم برزخ را از ما دور كن! و ما را براى فراهم نمودن بهشت برزخى، آماده و موفق ساز!
🌴🌹لذت بخش ترین نعمت بهشت🌹🌴
پردهی اول: وقتی تو سقّایی کنی عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/21)
بر قامت آنها لباسهایی از حریر سبز و دیباست و با دستبندهای نقره آراسته شدهاند و پروردگارشان به آنها شرابی پاکیزه مینوشاند.
یک جایی گفتهای نهرهایی از شراب توی آن باغ جاودانهات جاریست که لذّتبخش است نوشیدن از آن؛ اَنهارٌ مِن خَمر لَذّه لِلشّارِبین1. یا رودهایی از عسل زلال. و انهارٍ مِن عَسلٍ مُصفّی2.
یک جایی گفتهای که بهشتیها را از جامهایی که طعمش از زنجبیل است مینوشانند از چشمهای که به اسم سلسبیل میشناسندش، وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلا. عیناً فیها تسمّی سلسبیلاً.3
جای دیگری از رحیق مختوم گفتهای که اهل اشتیاق باید برایش مشتاقانه سبقت بگیرند؛ وَ فی ذلک فلیتنافَس المتنافِسون4. که طعمش را از چشمهی تسنیم گرفتهاند. و مِزَاجُه مِن تسْنِیم5. چشمهای که مالِ خاصها و نورچشمیهای توست. عَیْنًا یَشْربُ بهِا الْمُقَرَبُون6...
من که نمیدانم چه لذّتی نهفته توی نوشیدن از این بادههای رویایی، اما یکجایی این اوصاف، دلم را بیشتر میبرد. هواییتَرم میکند. قدّ فهم من به اینکه «تو ساقی باشی» نمیرسد. امّا برای من هم و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً عجیب دلبری میکند. خوبجوری باید باشد حالِ آنها که ساقیشان تو باشی. خوب جایی باید باشد آنجا که تو سقّایی کنی.
پردهی دوم: وقتی تو راضی باشی...
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ(توبه/72)
خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایى وعده داده است که از زیر [درختان] آن نهرها جارى است. در آن جاودانه خواهند بود، و [نیز] خانههایی پاکیزه در بهشتهاى جاودان و خشنودىِ خدا بزرگتر است. این است همان کامیابى بزرگ.
به ما معمارها و شهرسازها یاد دادهاند که حتی وقتی همهی شاخصهای کمّی و کیفیِ محیطیِ یک فضا مطلوب باشد، معلوم نیست آن فضا به چشم مخاطب، فضای خوبی بیاید. یک کیفیت مهمترِ دیگری هست که به محیط، مطلوبیت میدهد. یکی کیفیتی که نمیدانیم چیست! این وسط یک جناب «الکساندر»7ی هم آمده و اسم آن کیفیت را گذاشته «کیفیتِ بینام»8! و گفته؛ رازِ جاودانهماندنِ خیلی از فضاها توی اذهانِ ما، همین کیفیت بینام داشتنِ آن فضاست.
داشتم فکر میکردم توی بهشت جاودانهی تو، ورایِ همهی آن زیباییهای مسحور کننده، آن باغهای در هم تنیده، آن نوشیدنیهای شهد خوشگوار با سقایت تو، همنشینی با خوبهای دوستداشتنی، زوجیتهای مطهّر، خانههای طیّب... ورایِ همهی اینها، یک کیفیت دیگری باید باشد تا بهشت، بهشت بشود. آیهها میگویند آن کیفیتِ بینام، اسمش «رضوان» است. همان حالِ بینظیرِ بندهای که بداند تو از او راضی هستی، همان لبخندِ رضایتت.
آیهها میگویند حتی ذرهای از آن «رضوان»، از همهی اوصافی که از باغِ رویاییِ تو خواندهایم بالاتر است.
🌹🌴تمایز دنیا و آخرت از لحاظ ویژگی ذرات🌹🌴
بیشتر ذراتی که اکنون در جهان مادی مشاهده می کنیم، عبارت از عناصر شناخته شده ای است که بر اساس ساختار الکترونی مرتب شده و مشخصات آنها در جدولی معروف به “جدول مندلیف” به نمایش درآمده است. بیشتر این عناصر، به صورت طبیعی وجود داشته، اما اکنون دانشمندان با تولید مصنوعی چند عنصر جدید، شمار آن را به ۱۱۶ عنصر رسانده اند.
با نگاهی در متون دینی، به وضوح درمی یابیم که انسان ها با شکل و شمایل قبلی خود در قیامت حضور می یابند، به طوری که حتی نقش انگشتان آنها نیز حفظ خواهد شد، اما آیا لزوماً عناصر و ذرات موجود در بدن انسان ها، دقیقاً همان عناصر و ذراتی است که در زندگی دنیوی دارای آنها بوده اند؟! و یا عناصر موجود در بهشت و دوزخ، منحصر به عناصر کشف شده در دنیای کنونی است؟ و آیا اساساً در آن جا نیز اتم هایی وجود دارند که از هستۀ نوترون و پروتون تشکیل شده و الکترون هایی، دایره وار بر گرد آن در حال حرکت اند؟! و … .
باید اظهار داشت که دانش بشر در این زمینه، ناقص بوده و نظر به این که مستندی دینی نیز در این زمینه ارائه نشده، نمی توان در این رابطه دیدگاه دقیقی ارائه کرد، اگر چه پروردگار را توانا می دانیم که نظام عنصری موجود را دگرگون کرده و سیستم جدیدی را جایگزین کند و یا عناصر جدیدی ایجاد کرده و یا حتی با ترکیبی از عناصر موجود، مواد جدیدی را تولید کند که تاکنون به ذهن هیچ بشری نرسیده است.
البته، آیاتی وجود دارد که نشانگر آن است که آسمان ها و زمین به غیر از آنچه اکنون می بینیم، تبدیل خواهد شد، اما این آیات، دلالت صریحی بر دگرگونی سیستم عناصر و ذرات ندارند.
27_Barzakh_Dar_Almizan_Fasle_1_Nashaãt_1401_03_02_Shahre_Moghaddas(1).mp3
16.16M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه بیست وهفتم
* نحوه ارائه بحث برزخ در المیزان
* تبیین نقشه ذهنی و سیر بحث در هشت فصل
* فصل اول: نشئات
* تعابیر به کار رفته درمورد نشئه اولی
* بررسی چهار بخش در نشئه برزخ
* لزوم ساده سازی ارائه مباحث تخصصی برزخ
* قیامت هست یا واقع می شود؟
* فصل دوم: اعتباریات
* زندگی اجتماعی و مدنی در نشئه اولی
* نقش قوه وهم در اعتباریات
* نظام ظاهر و باطن
* فصل سوم: تجسم اعمال
* گل مباحث برزخ در المیزان
* نظام اعمال و احکام عمل فصلی دیگر از بحث
* فصلی در تبیین بدن های اخروی
* فصلی در تکامل و تجدد امثال
* فصلی در باب اراده در نشئات بعد
* فصلی در اصناف برزخی
* معنا شناسی "جراد منتشر"
⏰ مدت زمان: ۲۹:۵۹
📆1401/03/02
#نشئه_اولی
#قیامت
#بدن_اخروی
🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴🌺🌴🌺
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
01_Porsesh_Va_Pasokh_Barzakh_Dar_Almizan_1401_01_28_Mashhade_Moghaddas.mp3
22.26M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه پرسش و پاسخ (بخش اول)
* قیامت یوم الفصل است نه برزخ
* دیدن تاثیر همه اعمال در برزخ
* خط قرمز خداوند
* برزخ بروز اعمال انسان نه توجه و ذات او
* بروز توجهات وعلاقه ها در عرصه قیامت
* عرصه برزخ، عرصه بروز عمل
* نکاتی از سه دقیقه در قیامت
* حق الناس قبل از تکلیف هم باید ادا شود.
* متذکر کردن هر فرد بر حسب خودش توسط خداوند
* نوعی از مکاشفه بودن تجربه نزدیک به مرگ
* آیا باید تجربه نزدیک به مرگ را بگوییم؟
* نکاتی در مورد اجنه
* مهم بودن جهت گریه برای اموات
* صلوات موجب بروز آثار وجودی اهلبیت است.
* جمع اصول و فروع دین در صلوات
⏰ مدت زمان: ۴۱:۴۵
📆1401/01/30
#رمضان_1443
#مشهد_مقدس
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#صلوات
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
01_Porsesh_Va_Pasokh_Barzakh_Dar_Almizan_1401_02_22_Mashhade_Moghaddas.mp3
23.24M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه پرسش و پاسخ - جلسه دوم (بخش اول)
* آیا از برزخ اطلاعاتی در دسترس است؟
* برای اثبات تجربیات بعد از مرگ تجرد کافی است.
* ندانستن دلیل نبودن نیست
* دلیل عقلی از داده تجربی به دست نمی آید
* تایید اصل تجربیات نزدیک به مرگ
* چه کسی تجربیات نزدیک به مرگ را کلید زد؟
* روح انسان دربند اراده الهی
* تمثل، در ظرف قوه خیال
* تناسب تمثلات با واقع
* اعجاب و تناسب کلمه وزر در قرآن
* ادای حق دیگران، عامل سبکی روح
* ادای حقوق مردم، قدم اول برای سیر در ملکوت
* سر سوزنی عمل، جزا داده می شود.
* هیچ عملی بدون پاسخ نمی ماند حتی عمل کافر
* آیا عبادات ابلیس بی پاسخ می ماند؟
* غرض فاسد، عمل را فاسد میکند.
⏰ مدت زمان: ۴۳:۲۳
📆1401/2/22
#تمثل
#حق_الناس
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠🌹
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
02_Porsesh_Va_Pasokh_Barzakh_Dar_Almizan_1401_02_22_Mashhade_Moghaddas.mp3
19.38M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣پرسش وپاسخ جلسه دوم(بخش دوم)
* تجربیات نباید حجاب راه شود
* حقیقت ملکوت
* کنده شدن قلب از دنیا ،نشانه ورود به ملکوت
* اصل در مسئول بودن ،رفتن به جهنم است
* رجعت برزخ بین برزخ مثالی وقیامت
* آیا تجربیات پس از مرگ موجب زیاد شدن یقین می شود؟
* اصل سقوط انسان بعد از باز شدن دروازه های ملکوت
* مواظب بازی نفس باشیم.
* اصل در گناه ،گناه قلبی نه قالبی
* تجربه نشان فضیلت است.
* تجربه نزدیک به مرگ،مرگ نیست.
* مواظب تلقی مخاطب از بیان تجربه ها باشید
* انتخاب در ظرف تقدیر است نه اینکه تقدیر را عوض کند.
* ماجرای مادر حضرت مریم
* از رهزنی قوه وهم وخیال در تجربیات نباید غافل شد.
* امام حسین ثارالله است.
* ستاریت خداوند از باب امتنان است.
⏰ مدت زمان: ۴۳:۲۳
📆1401/02/22
#تقدیر
#ملکوت
#ثارالله
💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
🔴گذر زمان در جهان پس از مرگ
✍زمان در برزخ برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر می گذرد.
حضرت علی علیهالسلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند: ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد.
حضرت فرمود: چند سال است از دنیا رفته ای ؟
پاسخ داد: به سال نرسیده
فرمودند: چند ماه است؟
گفت: به ماه نرسیده
فرمودند: چند روز؟
گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته .
حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود:
این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است. سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد 100 سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت .
سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده. بعد فرمودند همین است فرق مومن و غیر مومن این است که از برخی روایات برمی آید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مومنین بیش از سه روز نیست!
📚 کتاب برزخ و نفخه صور
#داستان اموزنده🎐
🌸 *طرح تجمیع کانال نشست صمیمی با تجربه گران*
*https://chat.whatsapp.com/DtwaaB7jJl79j7z7079pih*
سلام صبح بخیروسلامتی
امروز دوشنبه ۳۰ خرداد۱۴۰۱شمسی
بیستم ذیقعدهالحرام ۱۴۴۳هجری قمری
۲۰ ژوئن۲۰۲۲ میلادی
ذکر امروز یا قاضی الحاجات
زیارت امروز متعلق به حضرت امام حسن مجتبی وحضرت امام حسین علیهمالسلام میباشد
🌴🌹آخرت چیست؟ از کجا بفهمیم که واقعاً وجود دارد؟🌹🌴
منظور از آخرت عالم حيات پس از مرگ و ماوراي اين جهان گذران است. اعتقاد به عالم آخرت و به تعبيري معاد و اينکه انسان تا چه هنگام وجود خواهد داشت مسئله اي است که قدمت آن به اندازه تاريخ انديشه بشري است و با بررسي متفکران پيش از اسلام و يا حتي پيش از مسيحيت انسان به اين مسئله پي مي برد که يکي از بزرگ ترين دغدغه هاي بشر بوده و هست. در خصوص اثبات معاد دو مسئله را بايد مورد توجه قرار داد:
1. اصل معاد را مي توان بدون توجه به دين خاصي اثبات کرد (اثبات عقلي معاد) به گونه اي که دين نيز آن را تاکيد مي کند اگر چه دقيق ترين و بهترين اطلاعات را در اين زمينه دين الهي در اختيار بشر نهاده است .
2از طرفي انسان موجودي دوبعدي است (روحاني-جسماني) و از طرف ديگر آنچه که ما پس از مرگ مي بينيم از بين رفتن و زائل شدن جسم انسان است حال آيا بعد از زوال جسم بعد ديگر انسان نيز از بين رفته است يا نه؟ و به بيان ديگر آيا بعد روحاني انسان جاودانه باقي مي ماند يا آنکه آن نيز از بين مي رود؟
اثبات جاودانگي و فناناپذيري بعد روحاني انسان مساوي است با قبول معاد به خصوص انکه شخصيت انسان نه به جسم بلکه به روح اوست.
از اين رو ما با اثبات عقلي جاودانگي روح انسان به معاد عقلي پي مي بريم.
دليل فلسفي يکي از براهيني که فلاسفه مطرح مي کنند و مقدمات آن عقلاني صرف است و از استحکام بالائي برخوردار استبه شرح زير است:
مقدمه اول: روح امري مجرد و غير مادي است.
مقدمه دوم: هر امر مجرد و غير مادي جاودانه است.
نتيجه: روح جاودانه است.
براي يقين به درستي نتيجه بايد هر دو مقدمه مذکور اثبات شود:
اثبات مقدمه اول: براي اثبات مقدمه اول چندين دليل ذکرکرده اند اما به دو دليل بسنده مي کنيم:
الف. از ويژگي هاي امر مادي تقسيم پذيري است اما روح هر انسان به هيچ عنوان تقسيم پذير نيست.
ب. علم امري مجرد و غير مادي است (زيرا از ويژگي هاي ماده تغيير و تحول است اما ما مي بينيم که علم ما به امري مثلا اين که من با چشمان خود ديدم که حسن از پشت بام افتاد و مرد، هيچ گاه تغيير نمي يابد و همواره ثابت است و مويد آن نيز تذکر و به ياد افتادن چيزي است که انسان فراموش کرده است که اگر علم من ثابت نبود به ياد افتادن اصلا امکان نداشت) فلذا عالم و گيرنده آن هم که انسان و روح انسان است بايد مجرد و غير مادي باشد.
اثبات مقدمه دوم: فناپذيربودن به معناي تجزيه و تحليل شدن است و تجزيه و تحليل شدن از مختصات عالم مادي و جسماني است و امر مجرد يعني امر غيرمادي که هيچ گاه محکوم قوانين مادي قرار نمي گيرد. بنابراين روح هم که امري مجرد و غير مادي است هيچ گاه تجزيه و تحليل نمي شود و اين يعني هيچ گاه فنا و نابود نمي شود. برهان ذکر شده نيز اثبات کرد که روح انسان هيچ گاه از بين نمي رود و نابود نمي شود و تا خدا هست او نيز همواره وجود دارد گر چه ممکن است در هر برهه از حيات خود در عالمي باشد اما در عين حال ثابت و زنده و پويا بقا مي يابد.
با اثبات عقلي فنا ناپذيري و جاودانگي روح، حداقل معاد که جاودانگي روح است اثبات مي گردد.
گذشته از ادله مذکور ادله اي وجود دارد که به دليل وافي بودن مطالب فوق از ذکر آن صرف نظر مي کنيم. امابه بعضی از نکات دقت شود:
صدها سال است که انسان ها به دنبال آن بودند که در کنار توسعه رفاهي خود عمر خود را نيز افزايش دهند و تا مي توانند به زندگي خود ادامه دهند. به راستي آيا مي توان پذيرفت که اين ميل و اين درد در انسان وجود داشته باشد و خدا آن را نهاده باشد اما تحقق خارجي نيابد؟ اگر همه اميال انسان لابد از داشتن مصاديق هستند و اگر انسان ميل به ابديت دارد پس چرا نبايد چنين ميلي در عالمي تحقق يابد؟ آيا مي توان گفت که آنچه ابدي نيست راستين و واقعي است و در عين حال باور به واقعي بودن انسانيت داشت؟
2. اعتقاد به خدائي عادل و حکيم که ناشي از حکم عقل انسان است آيا با زوال و نابودي انسان سازگاري دارد؟ واقعا اگر عالمي ديگر و اگر معاد در کار نباشد چگونه مي توان ظلم را پاسخ داد ظالميني که در طول عمر خود از هر نوع لذت و مواهبي برخوردار بودند بي آنکه تا پايان عمر خود خم به ابرو آورند و دنيايشان به مشقت و سختي بگذرد. در صورتي که معادي نباشد پس مظلوميني که تا پايان عمر خويش در دستان حاکمان مستبد و ستمگر در خون خود مي غلطيدند چگونه جواب داده خواهند شد؟ آيا در چنين صورتي مي توان معتعد به خدائي حکيم و عادل شد؟
3. با انکار معاد، ارسال رسل و آمدن 124000 هز ار پيامبر و سختي هائي که انسان ها در جهت پيروي از چنين پيامبراني برده اند چگونه توجيه عقلاني مي يابد؟ آيا مي توان باور کرد و آيا اصلا عقل انسان قبول مي کند که همه اين دستورات و قوانين پوچ و بي معنا باشد؟ از اين رو عقل انسان نه تنها منکر معاد نمي تواند بشود بلکه خود نيز وسيله اي براي اثبات معاد مي گردد.
ادامه متن فوق:
جهت توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي کنيم:
صدر المتألّهين(ره) در اين باره سخني دارد كه مضمون آن چنين است: «خداوند حكيم در نهاد جانها محبّت هستي و بقا و نيز كراهت نيستي و فنا را قرار داده است و اين كاري است صحيح؛ زيرا هستي و بقا خير انسان است و خداوند حكيم هرگز، كار باطل نمي كند. پس هر چه در نهاد انسان قرار گرفته باشد حق و صحيح است. بنابراين، «جاودان طلبي» انسان دليل آن است كه يك جهان جاويدان كه از زوال مصون است وجود دارد؛ يعني حق و صدق بودن طلب دليل وجود مطلوب و امكان نيل به آن است. پس اگر جهان ابدي و جاودان مسلّم است و دنيا شايستگي ابديت ندارد، سراي آخرت و معاد ضروري خواهد بود. بنابراين، اگر معاد و آخرت وجود نمي داشت ارتكاز جاودان طلبي و محبّت ابديت خواهي در نهاد و نهان انسانها باطل و بيهوده بود، در حالي كه در جهان طبيعت باطل وجود ندارد چون جهان امكان، صنع خداي حكم محض است و اين گفته حكيمان است» (اسفار 9/214)
يعني امكان ندارد مثلاً فطرت انسان عطش كام تشنة آب باشد و آب در خارج وجود نداشته باشد. شاگرد و داماد برومند صدر المتألهين(ره)، يعني فيض كاشاني(ره) همين معنا را ذكر كرده چنين مي گويد: چگونه ممكن است نفوس انساني نابود گردد، در حالي كه خداوند در طبيعت او به مقتضاي حكمتش عشق به هستي و بقا را قرار داده و در نهاد و فطرت جانش كراهت از عدم و فنا را گذاشته است؟ زيرا وجود، خير محض و صرف نور است. از سوي ديگر ثابت و يقيني است كه بقا و دوام در اين جهان محال است: «أَيْنَما تكونوا يُدرِكْكُم الموت »
و اگر جهان ديگري وجود نداشته باشد كه انسان به آن انتقال يابد، اين غريزه و ارتكازي كه خداوند در سرشت بشر قرار داده يعني «عشق به هستي و بقاي هميشگي «و» محبت حيات جاويدان» باطل و ضايع خواهد بود، در حالي كه خداوند برتر از آن است كه كار لغوي انجام دهد (علم اليقين فيض 2/837.)
دليل اين كه در حكمت الهي جايي براي لغو كاري، بيهوده گرايي و باطل و بي هدفي وجود ندارد آن است كه مدبّر كل و پروراننده موجودات، هر موجودي را به همة ابزار و آلات دخيل در تكامل او، مجهّز كرد و هدايت فرمود: «ربّنا الّذي أعطي كلّ شيء خلقه ثمّ هدي»؛ طه/50
امير المؤمنين(ع) در اين باره چنين مي فرمايد: «إنّ الله تعالي لم يرضها ثواباً لأوليائه، ولا عقاباً لأعدائه»(نهج البلاغه، حكمت 415)،«خداوند دنيا را نه براي پاداش دوستانش پسنديد و نه براي كيفر دشمنانش.» اگر روزي براي رسيدگي و داوري بين مردم در جهان هستي نباشد تا بدان به كيفر كردار ناشايست برسند و پاكان در نعمتهاي جاويد به مقامهاي شايسته دست يابند و آثار كردار شايسته و حيات پاكيزه دنيوي خود را دريافت دارند لازمه اش برابري ظلم و عدل، ظالم و عادل و صالح و طالح است و اين برابري ناموزون هرگز با عدل الهي و نظام احسن ربّاني سازگار نيست.
آري جهان ديگر بايد تا حساب پاكان از بدكاران جدا شود؛ چنان كه مي فرمايد: «وَامتازوُا اليَوم أَيُّها المُجرِمون»(يس/59 )«اي ناپاكان گناهكارٰ؛ امروز از مردم پاك جدا شويد»؛ زيرا امروز، روز «فصل» و جدايي است.
🌹💫4 عمل برای ورود به بهشت💫🌹
۱- ايمان
«تَعَلَّمْتُ بِسَبْعَةِ الآفٍ مِنَ الحِكْمَةِ»
هفت هزار چشمه حكمت. چرا از اين قلب، هفت هزار چشمه جوشاندند؟ چون در مدت عمر خود، تارك شش گناه بود كه مادر همه گناهان است؛ زبانم به هيچ كلام آلودهاى آلوده نشد. در عمرم به اندازه ارزنى در هيچ برنامهاى خيانت نكردم. كارى كه در اين دنيا بى ارزش بود، خودم را هزينه آن كار نكردم. در همه عمرم به نامحرمى به حرام چشم نيانداختم. در همه عمرم پاسبان زبانم بودم كه در حق خدا و خلق به بىراهه نرود و در همه عمرم به چيزى در اين عالم مادى طمع نكردم. با اين اعمال، هفت هزار چشمه حكمت در قلب من مىجوشد.
پسرم! از اين هفت هزار، چهار كلمه از آن را براى تو بگويم.
يك:
«أَحْكِمْ سَفِيَنَتَك فَإنَّ بَحْرَكَ عَميقٌ»
عزيز دلم! اين دنيايى كه در آن زندگى مىكنى، درياى پر عمقى است، كشتى خودت را در اين دريا محكم كن، كه بتوانى سالم از اين دريا عبور كنى. بهشت آن طرف دريا است، ولى تو با يك كشتى محكم برو، چون اين دريا، موج، فتنه، طوفان و جاذبههاى زيادى دارد و كارهاى عجيبى روى اين دريا انجام مىگيرد. تو كشتى خودت را محكم كن.
ائمه عليهم السلام مىفرمايند: منظور از اين كشتى، ايمان و ارتباط با خدا است. اين رابطه را قوى كن! «وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى» كسى كه زلفش را به زلف خدا گره زده است، به محكمترين دستگيره خود را آويخته است.
۲- سبك كردن بار خود، براى راحتى حساب قيامت
دوم: پسرم!
«خَفِّفْ حَمْلَكَ فَأنَّ العَقَبَةَ كَئُودٌ»
بعد از مردن، جايى كه تو را مىخواهند ببرند، سر بالايى آن خيلى سنگين و سخت است، تا زندهاى هر چه مىتوانى بار گناهانت را كم كن، چون آنجا كه بروى، اگر بار تو سنگين باشد، پايين سرازيرى مىمانى و نمىتوانى بروى.
خيلى جالب است، قرآن و روايات به ما مىگويند: هفت طبقه جهنم در همين كره زمين است. البته اين زمين در قيامت شكل ديگرى پيدا مىكند: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ و السَّموَ تُ» «۲» آدرس جهنم و بهشت كجا است؟ بهشت را مىگويد: «عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى» «۳» يك محلى به نام «سدرة المنتهى» است. يعنى آخرين نقطه آفرينش. قيامت مقام مرتفعى است كه سبكبارى و بال قوى مىخواهد كه با نبود بار بپريد و وارد بهشت شويد.
پسرم! گناهانت را سبك كن. حق مردم و زن و بچه را اگر تا به حال نپرداختى، بپرداز. بدخلقىها، ستمها و زشتىها را كنار بگذار. با اين كارها، يك قدم هم نمىشود از اين سربالايى بالا رفت.
۳- تهيه زاد و توشه
اما سوم: پسرم!
«وَ اكْثِر الزّادَ»
تا امكان دارد، توشه بردار
«فَأَنَّ السَّفَرَ بَعِيدٌ»
چون راه از برزخ تا قيامت طولانى است، تا تو در اين مسير طولانى گرسنه، تشنه، لختعور نمانى.
۴- تحصيل اخلاق
چهارم:
«أخْلِصِ العَمَلَ»
هر كارى كه مىكنى براى خدا بكن و چيزى با آن مخلوط نكن
«فان الناقد بصيرٌ»
طلا شناسِ هستى وقتى عيارها را نقد كند، عالىترين و لطيفترين نقد را انجام مىدهد و به تو نشان مىدهد كه عمل تو چه نا خالصىهايى دارد. او مىخواهد اين عمل تو را نقد كند. تو عملت را خالص كن، بگو: خدايا! فقط براى تو انجام مىدهم.
پسرم! از اين هفت هزار چشمه، همين چهار ليوان آب را بنوش. به تو ضمانت مىدهم كه در قيامت تو را در بهشت كنار من قرار دهند.
هر كه از تن بگذرد جانش دهند
هر كه جان در باخت، جانانش دهند
هر كه در سجن رياضت سر كند
يوسف آسا كاخ عرفانش دهند
هر كه بر سنگ آيدش ميناى صبر
كى نجات از بند هجرانش دهند
هر كه نفس بت صفت را بشكند
در دل آتش گلستانش دهند
هر كه گردد نوح عشقش ناخدا
ايمنى از موج طوفانش دهند
هر كه چون وحدت به بىسو راه يافت
سرّ قلب و عرش رحمانش دهند
🔥چاه فلق🔥
فلق چاهی است در جهنم که اهل جهنم از شدت حرارت و خوف و ترس آن چاه به خداوند پناه می برند. این چاه از خداوند اذن خواست که نفس بکشد خداوند هم به آن
اذن داد ، وقتی نفس کشید جهنم پر از آتش شد .
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است : در جهنم یک وادی از آتش است که اهل جهنم از
حرارت آن روزی ۷۰ هزار بار به خداوند پناه می برند . و در آن وادی ، اتاقی از آتش است و
در آن اتاق ، چاهی از آتش است و در داخل آن چاه ، تابوتی از آتش است و در داخل آن
تابوت ، ماری از آتش است که ۱۰۰۰ نیش دارد و طول هر نیش آن ۵۰۰ متر است ، و لذا
خداوند به پیامبر می فرماید : بگو پناه می برم به آفریدگار فلق.
یک طایفه از کسانی که اهل این چاه هستند ، شرابخواران می باشند.
«فلق یعنی صدع ، صدع به معنای سوراخ در یک چیز سفت و محکم است و مراد این است که در جهنم ، چاهی است که در آن ۷۰ هزار خانه است و در هر خانه ۷۰ هزار اتاق
است و در هر اتاق ۷۰ هزار سیاهی است و در هر سیاهی ۷۰ هزار ظرف سم است که همه اهل جهنم باید از اینجا عبور کنند.۱»
۱) بحار ـ ج۸ ـ مبحث جهنم ـ کفایه الموحدین ـ مبحث نار