🔶موضوع : پاک شدن روح در برزخ
🟢این روایت را ملاحظه کنید؛
امام کاظم(ع) به عیادت بیماری تشریف بردند و همراهان آن بیماری از حضرت موسی بن جعفر(ع) تقاضا نمودند تامرگ را توصیف نماید . و ایشان فرمود:
"مرگ جایگاه پاک شدن و خالص شدن است ؛ الموت هو المصفاة"
🔻به نکات این موضوع بذل عنایت کنید؛
✅ ۱ ) مرگ پوسیدن و در زمین پراکنده شدن نیست.
مرگ چیدن میوه رسیده و پر آبی است که بوسیله باغبان انجام میشود.
واین چیدن توسط خدای حکیم برای هدفی بالاتراست. و میتواند آن هدف "پاکی و تعالی و آمادگی بقاء همیشگیِ انسان" باشد.
✅ ۲ ) اگرچه برزخ جایگاه پاک شدن است ، اما متاسفانه برای یگ گروه؛ پاکی و خلاصی وجود ندارد و آنان "ظالمین" هستند.
درقرآن به صراحت رحمت را شامل طیبین میداند؛ "الذین تتوفاهم الملائکه طیبین".(نحل/۳۲)
و مقصود از "طیب" ؛ پاکی از "ظلم" است بدلیلِ آیه ۹۷ سوره نساء ؛ "الذین تتوفاهمالملائکه ظالمی انفسهم"
و آنانکه آغشته به "ظلم" باشند براساس آیه ۹۳ انعام؛ مرگِ سخت و برزخ بسیار پر عذابی دارند ؛
"اذ الظالمون فی غمرات الموت و الملائکه باسطوا ایدیهم اخرجواانفسکم"
پس در نتیجه ؛ آنان که مدت عمرشان آلوده به ظلم نشده باشند ، چه بسا ناپاکی های دیگرشان در برزخ قابل پاک شدن و ترمیم باشد انشالله .
✅ ۳ ) مقدار زمان و جایگاه برزخ برای پاک شدن و یا خالص شدن ، به مقدار رسوخ زشتی و معاصی در روح انسان برمیگرددکه چه مقدار باطن آدمی آلوده شده باشد.
علامه طباطبائی میگوید:
"از رفتار آدمی یک هیئت و صورت نفسانی سعادت یا شقاوت ایجاد میشود که دارای لذت و یا درد خواهد بود و در صورتی که آن رفتار خوب و یا بد ،تکرار شود، ملکه راسخه ایجادشده و نفس آن را قبول کرده و بانفس خواهد بود." (المیزان ۱۸۳/۱)
✅ ۴ ) پاکی و خلوص نفس از دیدگاه فیلسوفانه ، چنین است :
درعالَم برزخ ؛ خودِ "نفس" که روح آدمی است بعنوان کسی که در ایجاد صورتهای زشت برای خودش به عنوان "علت فاعلی" دخیل بوده است ، اما چون همین روح از سوی دیگر دارای برخی ازخوبیها هم درمدت عمر خود دردنیا بوده، با فضل الهی؛ مشغولِ به ترمیم سازی ملکوتی شده و خود را به پاکی میرساند .
✅ ۵) در پاکسازی و خلوص روح در برزخ ، کار فقط بدست خود روح انسان به تنهایی نیست ، و گاهی اصلا انسان ، به تنهایی توانایی چنین پاکسازی و طهارت برزخی را برای خود ندارد.
دراینجاست که "وسائط فیض" که فرشتگان واهلبیت (علیهم السلام) هستند، دخالت بسیار مهم و نقش بی بدیلی خواهند داشت.
پیامبر(ص) وعترت (ع) بعنوان شفیعان موثر بر عالَم برزخ سیطره و اشراف دارندو درنتیجه در زوال آن صورت های کریهه و هیئات شقیه که بر روح مومنی نشسته ، وساطت میکنند والبته وساطت آنان مورد قبول قرار گرفته و روح آن انسان مستعد ، پاک میشود.و این همان، شفاعت است.
انشالله در قسمت های بعدی میگوییم که؛ شفاعت را بایدازاینجابوسیله ارتباط خالصانه با ائمه معصومین (ع) با خودبه برزخ وقبر،بُرد.
✅ ۶ ) اصل این مطلب که برای پاکی و طهارت روح در برزخ ، عنایتی از بیرون شامل حال نفس میشود ، مورد تایید جناب فیلسوف بزرگ ابن سینا قرار دارد که میگوید:
"هر نفسی که توانائی قبول فیض را دارد. اما اگر قبول فیض برای آن نفس امکان پذیر نباشد،دراینجا به او از خارج امدادگری میشود. والبته اگر امکان قریب داشته باشد ونفس بتواند آنچه از ذات خودش میجوشد بهرمند شود، قطعااز ناحیه خودش مستفیض میشود.
پس نفوس غیر مستکمله ، در صورت مفارقت از بدن، مُکمّلات دارند."
(ر.ک : کتاب التعلیقات/۱۳۶ و ۲۳۸ )
✅ ۷) همانطوریکه همه ما نتایج توسل و شفاعت "وسائط فیض" که ائمه اطهار هستند را در دنیای خود لمس کرده و چشیده ایم، در عالَم برزخ هم حتما خواهیم چشید انشالله
و مهم این است عنایات آنان به مومنان در آن عالَم نزدیکتر است تا عنایاتشان در دنیا،چون ارواح در طبقه ی بالای طبیعت ودنیا قرار دارند،که عالَم مثال و برزخ است،وآن عالَم برزخ در همسایگیِ عالم عقل است که موطن حضور اهلبیت (ع) و وسائط فیض است.پس تاثیر آنان و قبول ارواح هم نزدیکتر وبهترخواهد بود. (ر.ک:التعلیقات ابن سینا/۳۱۶)
✅ ۸ ) با توجه به تحلیلی که ملاحظه فرمودید؛در برزخ و قبر، روح انسان درمسیرپاک شدن است.
پس؛ عذاب قبر لزوماً اختصاص به فاسقان و کافران نداشته باشد، وشامل برخی مومنان هم میشودتاازپاکی بهرمندشوند.
رسول اكرم (ص) فرمود: «فشار قبر براى مۆمن كفّاره نعمتهایى است كه تباه كرده است . ؛ - ضَغْطَةُ القَبرِ لِلْمۆمِنِ كَفّارةٌ لِما كانَ مِنْهُ مِنْ تَضْییعِ النِّعَمِ»(علل الشرائع/۳۰۹)
پس در واقع؛اداء دِین و پاکی مومنان از مسیر سختی های برزخ میگذرد.
ادامه دارد...
🔶موضوع:نقطه پیدایش نعمتهادربرزخ
در اینکه ارواح انسانهای مومن پس از مرگ ، در بهشت برزخی استقرار میگیرد ، شبهه و بحثی نیست .
ابوبصیر میگوید ؛ از حضرت امام صادق (ع) پرسیدم ارواح مومنان بعد از مرگ کجا هستند؟
امام فرمود : " در بهشت هستند در صورت وشکلی مانند صورتهای ظاهری شان در دنیا ؛ - فی روضه کهیئه الاجساد" (فروع کافی ۳ ص ۲۴۵)
🔹نکاتی از این بحث را تقدیم دارم :
✅ ۱ ) در مورد نعمتهای بهشت برزخی در قرآن سوره واقعه به چهار چیز اشاره شده است که ارواح مومنان بهرمندند؛
الف)سلام مِن اَصحابِ یَمین = که اشاره به ارتباط فرشتگان و خوبان دارد.
ب) فَرَوْحٌ = راحتی و آسایش
ج) وَرَيْحَانٌ = رزق و روزی مستمر
د) وَجَنَّتُ نَعِيمٍ = بهشت پر از نعمت
✅ ۲ ) سوال اینجاست این بهشت و نعمت های آن که در عالَم قبر به مومنان عرضه میشود ، از کجا ساخته شده و ریشه میگیرد؟
تشریح سوال بالا به این شکل است ؛
آیا بهشت و نعمت های آن که در سوره واقعه آمده ؛ با اراده روحِ شخصِ صالح موجود میشود ویا از بیرون ترتیب یافته است و تقدیم او میشود؟
اگر از ناحیه خود اوست ، تمثل اخلاق و باورها شخص است؟
✅ ۳ ) قبل بررسی سوال بالا ، این مطلب را تقدیم دارم :
در "قیامت" نعمت های بهشتی با اراده آدمی ، موجود میشود. یعنی وقتی مومنی در قیامت وارد بهشت شد ، به او گفته میشود هر چه میخواهی اراده کن و آن چه مورد علاقه توست موجود میشود ، به تعبیر قرآن یک ذکر "سبحانک اللهم " میگوید و نعمت مورد علاقه اش را تحویل میگیرد:
"دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ" (یونس/۱۰)
در حدیث است : نامه از سوی خدا به بهشتی میرسد که نوشته شده ؛
"از حی قیوم به حی قیوم .. آنچه اراده کنی برایت موجود میشود.. ؛
- مِنَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ الّذی لا یَمُوتُ اِلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ الّذی لا یَمُوتُ، اَمّا بَعْدُ فَاِنّی اَقُولُ لِلشَّیءِ کُنْ فَیَکُونُ وَ قَدَ جَعَلْتُکَ تَقولُ لِلشَّیءِ ..."(علم الیقین فیض)
شیخ و استادبزرگوار در بحث های عرفان یعنی مرحوم علامه حسن زاده آملی در کتاب "عیون مسائل النفس" بخوبی این حدیث را شرح نموده اند (ر.ک؛ عین ۴۹)
✅ ۴ ) بازگردیم به سوال ؛
سوال این بود ؛ آیا روح مومن در برزخ نسبت به "روح و ریحان" که رزق و روزی بهشتی است ، چنین قدرتی را دارد که خودش به اذن الهی بوجود آورد؟
در این مورد ، حقیر در نصوص و احادیث مربوط به برزخ و عالَم قبر چیزی نیافته ام که روح مومن در برزخ بتواند آنچه دوست دارد را ، لباس وجود بپوشاند و از او بهره ببرد.
اما به گمان این قلم ، تا حدودی خواسته های مومن در قبر و برزخ ، محقق میشود.
دلیل بر این مدعا میتواند از چند راه بدست آید :
📌یکم؛
"عالَم برزخ" نمونه ای و تصویری کوچک از واقعیات قیامت است ؛
رسول الله (ص) فرمود :
"قبر گلستانی از بهشت و حفره ای از آتش جهنم است ؛ القبر روضه من ریاض الجنه او حفرة من حفرالنيران"
پس همانطوریکه در قیامت ، "اراده" انسان موثر است در برزخ هم که یک نمونه ای ازقیامت است،اراده انسان موثر است وروح مومن درآنجامیتواند به خواسته هایی دست پیدا کند .
📌دوم ؛
درآیات قرآن تبیث شده که روح مومن را فرشتگان تا برپایی قیامت همراهی میکنند. که ما در نوشتارهای قبل به آن تصریح نمودیم؛نشان از خدمت رسانی فرشتگان به مومنان در تحقق خواسته هایش خواهدبود.
📌سوم؛
واقعیتی در کار است که هم شرع و هم عقل آن را تایید میکند و آن این است که ؛
نعمت های بهشت برزخی در عالَم قبر که به مومنان میرسد ، همان اعمال و اخلاق و خواسته های آنان است که به صورتهای زیبا و واقعی مجسم شده و به خدمت صاحبان خود شرفیاب میشوند و روح مومن را در نعمت و شعف و شادی قرار میدهند.
که این موضوع در نوشته های قبلی به اثبات رسید.
بخشی از همین اخلاق این انسان سفر کرده به برزخ؛ نیت های بسیار بزرگ و نورانی است که موفق به انجام آن در عمرش نشده و جزو اخلاق و باورهای او بوده ، خوب ؛ قطعی است که برکات آن خواسته ها و نیت هائی که در دنیا داشته و به آنها نرسیده ، در بهشت برزخی ، به او میرسد و برایش متمثل میشود .
ما این بحث مهم را در آینده با عنوان "تکامل برزخی" تقدیم میکنیم.
📌چهارم ؛
شاید این توانایی روح مومن در بهشت برزخی که به خواسته های مثبتش در عالَم قبر دست پیدا میکند ، یکی از درجات او باشد که خدا به عنوان "کرامت" به او عنایت کرده است ؛
سخن جالب اموات از آن عالَم به خانواده خود چنین است که " ای کاش میدانستید که خدا به ما مقام 'کریم' بودن عنایت کرده" :
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ . بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ (یس /۲۷).
ادامه دارد..
🔶موضوع :برزخ میهمانسرای الهی برای مومنان
✅ ۱) استقبال از ورود مومن به قبر و برزخ با سلام وصلوات فرشتگان؛
گویاترین آیه قرآن که فضای میهمانی خدا درعالَم برزخ را به تصویر عقلی میکشد این آیه است؛
«الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ؛
کسانیکه فرشتگان روحشان را میگیرند در حالى آنان پاک و پاکیزه اند. به آنها میگویند: سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالى که انجام میدادید.»
(نحل/۳۲)
✅ ۲ ) ماموریت فرشتگان و اقامت درکنار قبر مومن ؛
این روایت از عجائب الطاف خدا به مومن سخن مهمی دارد ، با دقت بخوانید؛
صیرفی میگوید: نزد امام صادق (ع) بودم. سخن از مومن به میان آمد. آن حضرت به من رو کرده و فرمودند: نمىخواهى درباره مقام مومن نزد خداوند برایت سخن بگویم؟عرض کردم حتمابفرمایید. فرمودند:
"هنگامى که خداوند روح مومن را گرفت، دو فرشته مراقب اعمالش به آسمان رفته و به پیشگاه خداوند عرضه مىدارند:
خدایا فلان بندهات بنده خوبى بود، در طاعت تو شتابان و در نافرمانیت کُند بود،واکنون آن را بسوى خود بردهاى، در این حال چه دستورى مىفرمایى؟
خداوند به آنها دستور مىدهد: به دنیا بازگشته و در کنار قبر بنده ام باشید. مرا تحمید، تسبیح، تهلیل و تکبیر نموده و این اعمال را براى بندهام بنویسید تا زمانی که او را از قبرش بر انگیزم.... ؛ -
قال فیقول الله لهما اهبطا الى الدنیا و کونا عند قبر عبدى فاحمدانى و سبحانى و هللانى و کبرانى و اکتبا ذلک لعبدى حتى ابعثه من قبره..."
(ثوابالاعمال/۴۳۱)
✅ ۳ ) دردریافت دو مقام بالا که در نکته ۱ و ۲ تقدیم شد همه یکسان نیستند.
خوبان در برزخ دردو گروه قراردارند؛ مقربان، اصحاب یمین.
فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ..؛(واقعه/۸۸)
اول مقربانند که؛باراحتی، ورزق وبهشت مواجه میشوند.
وبعدازآنان اصحاب یمین اندکه مورد استقبال هم درجه های خود از مومنین و فرشتگان هستند.
واصحاب یمین مومنین هستند.
آنانکه ازروی عمدوآگاهی نافرمانی درحق خالق، وظلم درحق مخلوق نداشته اند.
✅ ۴ ) برخی خواسته اند بگویند "مقربان" فقط انبیاء واولیاء معصوم خداهستند.
ولی به نظر میرسد درجات انبیاء و اولیاء بالاتر از بهشت و نعمت های بهشت باشد.
"مقربان" با توجه به روایتی که در روضه الواعظین از امام صادق رسیده برهر انسانِ شایسته و استثنایی اطلاق میشودکه در"علم وعمل صالح" به بهترین برجستگی ها رسیده اند.
خودحضرت صادق(ع)؛زراره وابوبصیر و محمدبن مسلم و بُرید رااز مقربان معرفی فرمود.
پس "مقربان" اختصاصی به انبیاءواولیاء ندارد.
✅ ۵ ) مقربان در عین اینکه از "روح وریحان وجنت نعیم" بهرمندند، یک میهمانی اختصاصی روزی شان میشود و آن؛ "لقاءالله" است.
لقاءالله؛ملاقات ودیدن تجلیات خداست و وغوطه ور شدن درعظمت ورحمت الهیه میباشد. همان چیزی که فرشتگانی چون جبرئیل دارند.
✅ ۶ ) آیا "لقاءالله" واقعا شدنی است؟
بله که شدنی است ؛ چه دلیلی بالاتر از قرآن که میفرماید آنانکه بدنبال لقاء الله هستند در عمر؛عمل صالح واخلاص دارند: "فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا"؛(کهف/۱۱۰)
مرحوم حکیم حاجی سبزواری گوید:
"این مقام ازآنِ کسیست که درخود زمینه سازی کرده باشدوآن تخلق به اخلاق خدائی واُنس باخداست."
(تعلیقه شواهدالربیه/۷۴۶)
✅ ۷ ) دراثبات "لقاءالله" فلسفه مشاء که سخن گویش ابن سینا است، زمین گیراست ونمیتواند آن اوج مقام انسان و لقاءالله رابه استدلال درآوردچون قائل است؛"نهایت سیر آدمی دربرزخ اتصال به فرشتگان است که از آنان به مبادی نام میبرد".
اما در حکمت متعالیه که شاهکارملاصدرا است ؛بحث"لقاء الله" به برهان رسیدکه روح انسانِ مقرب در بازگشتش،متنعم به اتصال به مبداء خودمیشود.
ملاصدرا درشواهدربوبیه مینویسد:
" انسان دارای حقیقتی اشتدادی است ، یعنی همین انسان در عالم ماده است، ویک دامنه ی دیگرش درعالم مثال است.اما انسانهای برتری هم هستند به مراتب بالاترند یعنی عالم عقل راه یافته اند.."
درقرآن این مقام؛"مقام عندیت"است:
"إِنَّ الْمُتقِينَ فِي جَناتٍ وَ نَهَرٍ، فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيك مقتدر"(قمر/۵۵)
✅ ۸ ) نکته مهم؛مومنی که سالهاباهمسر ووالدین وفرزندان ودوستان خودزندگی کرده،چگونه میتوانددردوری عزیزانش در میهمانی خداخوش باشد؟
عارف بزرگ فیض کاشانی میگوید :
"مومن درلبه مرگ،وسعت جلال و شوکت الهی برایش نمایان میشودومیبیندتمام دنیاباتمام نعمت هایش چیزی بیش اززندان ویک زندگی محدود نبوده ومیبیند که راهش به بزرگترین گلستانهاست ودیگر فکری غیرازآن نمیکند."
ادامه دارد..
🔶موضوع :کدام عمل، آدمی را دربرزخ میهمان خدا میکند؟
✅ ۱ ) در جهان غیب و عالَم آخرت چه برزخ و چه قیامت ، کالایی از ایمان و عمل صالح پربهاءتر نیست .
اما صِرف ایمان ، همه آن حقیقتی نیست که بتواند انسان را به جوار رحمت الهی و میهمانسرای الهی برساند .
بلکه دو شرط مهم لازم است:
🔺شرط اول ؛
آدمی نباید گرفتاروپای بسته ی چیزی باشد.
آدم دلبسته ، پابسته خواهد بود و قدرت حرکت نداشته و قهراً توان حضور در میهمانی الهی را ندارد.
پس آزادبودنِ از همه چیز؛از انسانها، ازقدرتها وازاشیاء وخلاصه ازهمه ی دلبستگی ها لازم است.
قرآن چه زیباخصوصیت مهمِ اصحابِ یمین رادرآزادبودن آنان معرفی نموده که آنها خودرادر گرو چیزی قرار نداده اند تا رهین او باشند؛ کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین (مدثر/۳۸)
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
🔺شرط دوم ؛
در آمیخته شدن جان آدمی با "اوست"
قرآن از این وادی به "ایمان" نام برده و ایمان یعنی؛ باور ، که در واقع "ایمان بعدازایمان" است.
قرآن میفرماید:
"ای ایمان آورندگان، ایمان بیاورید ؛ "یاایهاالذین آمَنوا آمِنوا بالله" نسا/۱۳۶
ای داد از اینکه ؛ "ایمان" اول را آوردیم اما از "ایمان" بعد از آن خیلی از ما محرومیم .
امام صادق(ع)فرمود:
"اگر بندگان ، حق را توصيف كنند و به آن عمل هم نمايند ، اما در دلهايشان به آن اعتقاد نداشته باشند، سودى نمی برند؛
لَو أنَّ العِبادَ وَصَفوا الحقَّ و عَمِلوا بهِ و لَم تُعْقَدْ قُلوبُهُم على أنَّهُ الحقُّ ما انْتَفَعوا. (المحاسن ۲۴۹)
✅ ۲ ) نشانه های "ایمان بعد ازایمان" :
📌نشانه اول :
توجه به مشکلات مردم وخدمت رسانی؛
امام کاظم (ع) فرمود:
"سه گروه در قیامت زیرسایه عرش الهی اند؛ کسیکه رابط ازدواج در میان مومنین باشد ، کسیکه در خدمت رسانی به مومنان موفق باشد و کسیکه اسرار زندگی مومنان را پنهان نماید ؛ - ثلاثه یستظلون بظل عرش الله یوم القیامه یوم لا ظل الا ظله: رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه ام کتم له سراً". (خصال/۶۹)
در روایت مهم دیگری مهرورزی و محبت داشتم را محدود به دائره مومنان نمیکند؛
حضرت رسول الله (ص) فرمود :
"سوگند به آنکه جانم در دست اوست، خدارحمت خود را جز بر شخص مهرورز وبامحبت نمی گسترد.
گفتند:ای رسول خدا؛ همه ی ما اهل محبت ومهرورزی هستیم.
فرمود:مرادم از محبت ، مهرورزی به دوست ونزدیک خودنیست، بلکه محبت و مهرورزی به عموم انسان ها میباشد.وَاَلَّذِی نَفسیِ بِیَدِهِ لا یضَعُ اللهُ رَحمَتَهُ اِلا عَلَی رَحیمٍ.قَالوا:یا رَسولَ اللهِ کلُّنَا یرحَمُ. قَالَ(ص):لَیسَ بِرَحمَةِ اَحَدِکُم صَاحَبَهُ یرحَمُ النّاسَ کافَّة" [ البته روایت دیگری؛ عموم مسلمین آمده](مجموعه ورام / ۱۱ )
📌 نشانه دوم :
توجه بخدا در مهمترین شرائط؛
پیامبر(ص) به نقل شیعه و سنی، در بیان زیبایی "مهمترین شرائط" را که توجه به خدا لازم است را ، چنین ترسیم فرموده :
عدالت داشتن در راس قدرت،
عبادت دردوران جوانی تا پیری،
خدامحوری درتمام دوستی ودشمنی ها،
ترس ازخدادرخلوتِ گناه،
کمک رسانی های کاملا پنهانی،
وناله ها دردرگاه الهی ؛ -
«سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلا ظِلُّهُ: الإِمَامُ الْعَادِلُ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ رَبِّهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِي الْمَسَاجِدِ، وَرَجُلانِ تَحَابَّا فِي اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَيْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَيْهِ، وَرَجُلٌ طَلَبَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ، فَقَالَ: إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ، أَخْفَى حَتَّى لا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُنْفِقُ يَمِينُهُ، وَرَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ خَالِيًا، فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ» (خصال صدوق و صحیح بخاری)
✅ ۳ ) همه این کمالاتی که در این دو حدیث ملاحظه نمودید ، در صورتی "کمالِ موثر" برای رسیدن به میهمانی الهی و "لقاء الله" است که سراسر نیت آدمی ، مملو از "اخلاص" باشد.
این بخوبی ازآیه ذیل استفاده میشود؛
" هر که امید دارد به لقاءالله باریابد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت وبندگی اش با پروردگار شریک نکند ؛ - فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف/۱۱۰)
چنین انسانهایی پس از مرگ ، در میهمانی خدا خواهند بود.
ادامه دارد..
🔶موضوع : تکامل برزخی
✅ ۱ )"تکامل برزخی"، بدین معناست که روح آدمی درجهان برزخ بر اساس اندوخته های عملی خود که در دنیادارا شده ، کمالاتی به او میرسد وباعث ترفیع و کمال روح شده و ثواب های نو به نو به او واصل میشود.
تکامل برزخی در اصطلاح اهل معرفت و عارفان مشهور به ؛ "ترقیات برزخی" است.
✅ ۲ ) مهم ترین آیه ای که دلالت بر تکامل برزخی دارد آیه ۱۲ سوره "یس" است که تصریح دارد که آنچه انجام دادید و آثار آن را به پای تان نوشته میشود ؛ "وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ.."
✅ ۳ )دراحادیث تکامل برزخی بصورت رمزگونه مطرح است.
🔺پیامبر؛صدقه وعلم نافع وفرزندصالح را ادامه آدمی میداند؛
-إذا مات ابن آدم انقطعَ عمله إلا من ثلاث: صدقة جاریة، أو علم ینتفع به من بعدِهِ، أو ولدٌ صالح یدعو له
وامام صادق (ع) فرمود:
"شش چيز است كه مومن پس از مرگ از آنها بهره مندست؛
فرزند شايسته ای كه برای پدر آمرزش بطلبد
وقرآنی كه ازآن اوباشد ومورد استفاده قرارگيرد،
وچاه آب و درختی كه مينشاند،
وچشمه آبی كه در راه خدا جاري ميكند، و رويه والگوی نيكی كه از او بيادگار مانده و ديگران از او اتخاذ كنند."
(خصال صدوق)
از این حدیث روشن تر در باب تکامل برزخی ، این حدیث است که دلالت دارد؛ در عالم قبر به مومن ، قرآن را تعلیم داده میشود :
🔺امام موسی کاظم (ع) میفرماید:
«هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم می دهند تا خداوند بدین وسیله درجاتش را بالا ببرد چرا که درجات بهشت به اندازه ی آیات قرآن است و به او گفته می شود بخوان و بالارو و او می خواند و از درجات بهشت بالا می رود. ؛
-- مَن مات من اَولیائنا و مُحبّینَنا و شیعَتنا و لم یُحسن القرانَ عُلِمَ فی قبره لیَرفَع اللهَ به من دَرَجَته فانَّ دَرَجات الجنَّة علی قدَرایات القُران یُقالُ لهُ اقرَأ وارقَ، فَیَقرَا ثمَّ یَرقی» (کافی ۶۰۶/۲)
✅ ۴ ) اصل محکم اعتقادی این است که ؛ "الدنیا عمل و لاحساب وغدا حساب و لاعمل " (نهج،خ/۴۲).
چالش بزرگ تکامل برزخی در این باور درست است که ؛ بعداز دنیا بساط اعمال جمع میشود و موقعیت حساب و کتاب و نتیجتاً جزاء است.
وقتی عملی نیست چگونه تکامل میتواند باشد ؟
راه حل های مهم واثرگذار"تکامل برزخی" است.
✅ ۵ ) ریشه تکاملات روح آدمیان در برزخ به عمل جدید که مرتبط با دنیا بوده و با ماده و حرکت ساخته میشود ، نیست.
بلکه تمام تکامل و ارتقاء ارواح در برزخ به چگونگی آنان در مدت عمرشان باز میگردد.
افرادی که در عمر مدام در پی کمال و علم و اخلاق بوده اند ، و یا از خود آثار بزرگی چون کتاب و مسجد و مدرسه و بیمارستان و ..خلق کردند،ازآن مداومتی که بر اعمال نیک واخلاقی وعلمی و پژوهشی داشته اند ، بعد از مرگ بصورت علی الدوام مستفیض و بهرمند میشوند و تکامل پیدا میکنند.
✅ ۶ ) علامه طباطبایی میگوید :
وقتی تخم محبت و معرفت در وجود انسان کاشته شود و نهالش در برزخ ظهور میکند و آدمی را متنعم می کند.
✅ ۷ ) این نظر دقیق به یک نظر "ادق و دقیقتر" باید رفت.
وآن است که - نه تنها بذر محبت و معرفت در برزخ به بار مینشیند که علامه طباطبایی فرموده اند ، بلکه به نظر این قلم - در تکامل برزخی حتی "استعداد ذاتی" یعنی آنچه که بمتقضای ذات هر کسی است ، مثلا ذات کسی بر محبت به خلق شکل گرفته، و یا "استعداد امکانی" یعنی آنچه اگر این شخص عمرش ادامه می یافت چنین اخلاق نیکویی میداشت هم میتواند باعث تکامل و تعالی روح انسان در عالَم قبر شود.
پس هرکسی کوچکترین گرایشی به یک ارزش و نقطه مثبت هم داشته باشد مورد رحمت الهی قرار میگیرد و در برزخ و قبر به آن خواهد رسید.
✅ ۸ ) عارفان در صُحف عرفانی مانند کتاب "فصوص الحکم" تصریح دارند که ترقی در برزخ اختصاصی به طائفه ای خاص ندارد و همه میتوانند از آن بهرمند شوند .
امام خمینی (ره) درتعلیقات برفصوص تصریح میکند؛ حتی انسانهای متوسط و یا دارای معاصی، در برزخ بر اساس اینکه حجب و کدورات هایشان با عذابهای برزخی از بین میرود، روح شان در مسیر تکامل و ترفیع درجه قرار میگیرد. و این خود ظهور "شفاعت" است .
✅ ۹ ) تقدیم داشتم که در تکامل ارواح در عالَم قبر هر نوع ذاتیات و استعداها میتواند دخالت داشته باشد .
اجازه دهید از این سخن تعبیر کنم به "عصاره حیات" ، و عرضه دارم ؛
تکامل برزخی بر محور عصاره حیات است ، همان عصاره ای که در لبه مرگ همه آدمیان آن را مشاهده میکنند .
و اصلا تعبیر قرآنی "ذائقه الموت" که بمعنای ذوق کردن مرگ و چشیدن و یا نوشیدن مرگ است ، یعنی در آغوش کشیدن تمام "عصاره حیات" خویش در مدت عمر است.
و این عصاره حیات، مبدا تکاملات بعدی روح است.
ادامه دارد..
🔶موضوع: "شفاعت" در برزخ
✅ ۱ )شفاعت از واژه «شفع» است و به معناى «جفت شدن با چیزى» است. براى رفع ضرر از کسى و یا رساندن منفعتى به اوست.
✅ ۲ ) شفاعت یک اصل پذیرفته شده است و دارای پایگاه عقلانی است.
در مواردی که انسان به تنهایی نمیتوان در کار به انجام برسد باشخصیت آبرومندى جفت شده و تا شخص آبرمند از مقام بزرگى درخواست نموده تا از مجرمى گذشته یا بر جزاء ویا کمالات انسان شایسته ای بیفزاید.
✅ ۳ )شرائط تحقق شفاعت ؛
🔺 "رضایت خدا" ؛
« شفاعت نمی کنند مگر برای کسی که مورد رضایت خدا باشد ؛ و لا یشفعون الا لمن ارتضی ».(سجده/۴)
🔺و شفاعت شامل انسانهای کافری که بر کفر عالمانه و عامدانه اصرار دارند ، نمیشود ؛
رسول الله(ص)فرمود: « شفاعت من بخواست خدا ، نصیبی است که بمیرد در حالى که هیچ گونه شائبه شرکى نسبت به خداوند در دلش نباشد ؛ شفاعتى نائلة ان شاء الله من مات و لا یشرک بالله شیئاً .»
🔺و کسانی از شفاعت بهرمندند که آن را "قبول وباور" داشته باشند؛
امام رضا(ع)فرمود:
« هر کس شفاعت رسول خدا(ص) را تکذیب نماید مشمول آن نخواهد شد. ؛ من کذب بشفاعة رسول الله(ص) لم تنله.»
این"قبول و باور" زمینه میشودبرای زمینه مثبت برای بهرمندی از شفاعت.
هرچه زمینه بیشتر؛ بهرمندی از شفاعت بیشتراست.
امام خمینی درکتاب چهل حدیث گوید:
"به قدری که هدایت شوی شفاعت میشوی. شفاعت تحت قانون رحمت مطلقه است که شخص باید قابل باشد و زمینه ایمان را داشته باشد."
✅ ۴ ) برخی خواسته اند منکر شفاعت در برزخ شوند و شفاعت را مخصوص قیامت بدانند.
وبرای اثبات مدعای خودبه این حدیث امام صادق(ع)تمسک کرده اند:«درقیامت ما شفاعت میکنیم ولی نسبت به برزخ شما خوفناک هستم ! - واللهُ ما اَخافُ عَلیکُم الا البَرزخ » (کافی ۶۰۶/۲)
بله ؛ ممکن است در برزخ دسترسی به نیکانی مانند انبیاء و اولیاء برای دستیابی به شفاعت، مشکل باشد.
اما حضرت صادق(ع) نفرموددربرزخ شفاعتی نداریم، بلکه اظهار نگرانی فرمودکه شفاعت به برخی شیعیان نرسد. واین نشان از سختی کار است.
پس اصوب این است که گفته شود ؛ اگرچه وسعت شفاعت در قبر و برزخ به وسعت شفاعت درآخرت نیست،اما با توجه به روایات دیگر، "شفاعت اولیاء" در برزخ محقق است.
امام خمینی شفاعت در برزخ را صریحاً نفی نکرده اما بعنوان اینکه "استفاده از بعضی روایات میشود" مطرح نموده .(اربعین حدیث/۹۵)
✅ ۵ ) به باور ما براساس ادله ذیل ، شفاعت در عالَم قبر و برزخ خواهد بود .
اولا ؛شفاعت تخصیص بردار نیست.
و ثانیا ؛ گزارشات مسلّم از روایات و افراد موثق بر وجود شفاعت در برزخ است .
و ثالثا ؛ بررخ، نمونه ای از قیامت است و همانطوریکه در قیامت شفاعت است ، در بررخ هم خواهد بود.
و رابعا؛ چگونه طبق روایات،طلب خیر و رحمت الهی بوسیله نمازودعا وصدقه میتوانددر شرائط سخت یک انسان در برزخ موثر باشد ولی عنایت ولی خدا (ع) موثر نباشد؟! در حالیکه امام (ع) با همه عوالم،یعنی؛ ازطبیعت و ناسوت، تا ملکوت و جبروت در ارتباط است.
وبالاترازارتباط؛ "ولایت کلیه" بر کل عالم دارد.
امام صادق (ع) در ذیل آیه ۵۵ سوره زخرف که می فرماید:« هنگامی که ما را به خشم آورند از آنان انتقام گرفتیم؛-فلما آسفونا انتقمنا منهم- فرمود:خداوند تبارک وتعالی مانند ما خشمگین نمیشود، بلکه اولیایی را برای خودآفریده است که آنان خشمگین وخشنود میشوندو آنان مخلوق هستند و تدبیرشان به دست خداست وخداوند خشنودی آنان را خشنودی خود و خشم آنان را خشم خویش به حساب آورده است ؛ - ان الله تبارک وتعالی لایاسف کاسفنا و لکنه خلق اولیاء لنفسه یاسفون و یرضون وهم مخلوقون مدبرون فجعل رضاهم لنفسه رضی وسخطهم لنفسه سخطا.(کافی ج ۱ ص ۴۴۱)
✅ ۶ ) مهم ترین دلیل بروجود شفاعت در برزخ این حدیث مهم است؛
امام صادق(ع)فرمود:
"درقبرِ مۆمن شش صورت داخل میشوند و یکی از آنها سیمایش نیکوتر و بویش پاکیزه تر و صورتش نظیف تر است. یکی از آن شش صورت در طرف راست و چپ، و مقابل ، وپشت سر ، و نزد پای مومن جای میگیرند، و آن صورتی که از همه نیکوتراست،آن هم حضوردارد.
آن صورتِ طرف راستی می گوید: من نماز هستم، و صورت سمت چپ می گوید: من زکات هستم، و صورتی که در روبروی اوست میگوید: من روزه هستم، و صورتیکه در پشت سر اوست میگوید: من حجّ و عمره هستم، و صورتی که در نزد دو پای اوست می گوید: من بِرّ و نیکوئی هستم که از طرف تو به برادرانت رسیده است. و سپس این صورت ها به آن صورت نیکوتر می گویند تو کیستی؟ تو که از همه ما صورتت زیباتر،وبویت پاکیزه تر،و هیئت وشکلت جالب تر است.درپاسخ آنها میگوید:"من ولایت آل محمّد(ص)هستم".(محاسن۲۸۸/۱)
فراموش نمیکنم؛استادعزیزآیت الله جوادی آملی بارهااین حدیث رادردرس باگریه برای مان خواندند.
ادامه دارد...