فإذا هو بميت قد نطق من من قبره، وقال اصبغ گويد که چون کلام سلمان تمام شد ناگاه ميتى از قبر خود آواز بر آورد که
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته يا أهل الفناء، والمشتغلين بعرصة الدنيا ها نحن لكلامك مستمعون ولجوابك مسرعون، فسل عما بدا لك يرحمك الله تعالى. سلام ورحمت وبرکات خدا بر توباد ى آن کسانى که خانه ها بنا ميکنيد وخود فانى ميشويد وبکارهى دنيا مشغول واز روز آخر غفلت وذهول داريد اينک ما مستمع کلام تووحاضر از برى جواب توهستيم بپرس آن چيز را که اراده دارى يرحمک الله
قال سلمان: أيها الناطق بعد الموت، المتكلم بعد حسرة الفوت، أمن أهل الجنة أنت أم من أهل النار؟ پس سلمان فرمود ى کسى که بعد از مردن گويا شده وپس از حسرت وفات تکلم مينمائى آيا از اهل بهشت هستى بسبب عفوخدا يا آنکه از اهل آتش ميباشى بسبب عدل خدا
فقال: يا سلمان أنا ممن أنعم الله تعالى عليه بعفوه وكرمه، وأدخله جنته برحمتهگفت يا سلمان من از کسانى هستم که خدا بر اوانعام فرموده بعفووکرم خود واورا داخل بهشت کرده برحمت خود
فقال له سلمان: يا عبد الله صف لي الموت كيف وجدته، وما عاينت منه؟ قال: پس سلمان باوفرمود که يا عبد الله حالا که از اهل بهشت هستى مرگ را از برى من وصف کن وبگوکه چگونه يافتى آنرا وچه چيز از آن ملاقات نمودى وچه مشاهده کردى وچه ديدى
يا سلمان فوالله إن قرضا بالمقاريض ونشرا بالمناشير لاهون من نزعة من نزعات الموت آن ميت گفت يا سلمان چه ميپرسى وچه ميگوئى قسم بخدا که جدا کردن بمقراضهى کارى وبريدن با اره هى نجارى هر آينه بر من آسانتر است از صدمه وگزيدن مرگ
إعلم اني كنت في دار الدنيا ممن ألهمني الله الخير وأعمل به وأؤدي فرائضه وأتلوا كتابه وأبر الوالدين، وأجتنب الكبائر والحرام، وأطلب الحلال خوفا من السؤال،اى سلمان بدانکه من در دنيا از کسانى بودم که خداوند ايشان را الهام بخير فرموده وبودم که اعمال خير ميکردم وفريضه هى خدا را ادا ميکردم وکتاب خدا را تلاوت مينمودم ودر احسان بوالدين حريص بودم واز حرام محارم اجتناب مينمودم واز مظالم عباد دورى ميکردم ودر طلب حلال بجهه خوف از روز سوال خود را بتعب ورحمت ميانداختم
فبينما أنا في ألذ العيش والسرور إذ مرضت وبقيت في مرضي أياما حتى دنا موتي، نا گاه در عين لذت وغبطه وفرح وسرور بودم که مريض گرديدم وچند روزى بر مرض ماندم تا آنکه زمان کامرانى بگذشت واجل موعود در رسيد
أتاني عند ذلك شخص عظيم الخلقة فظيع الهيئة فوقف لا إلى السماء صاعدا ولا إلى الأرض نازلا فأشار إلى بصري فأعماه، والى سمعي فأصمه، وإلى لساني فأخرسه، وشخصى عظيم الجثه مهيب المنظر حاضر گرديد ودر مقابل روى من بطوريکه نه باسمان بالا ميرفت ونه بزمين نزول مينمود بايستاد پس اشاره بچشم من کرد وآن را کور گردانيد واشاره بگوش من کرد وآنرا کرد گردانيد واشاره بزبان من کرد وآنرا لال گردانيد پس من گرديدم کور وکر ولال
فقلت له من أنت يا عبد الله؟ فقد أشغلتني عن أهلي وولدي پس من باوگفتم که توکيستى ى آنکه مرا از مال واهل واولاد بازداشتى
فقال: أنا ملك الموت أتيتك لأقبض روحك، فقد انقطعت مدتك وجاءت منيتك گفت منم ملک الموت آمده ام که تورا از خانه دنيا بخانه آخرت نقل کنم زيرا که مدت توبگذشت ومرگ تودر رسيد پس با اودر مکالمه بودم
فجذب الروح من جسدي وليس من جذبة يجذبها إلا وهي تقوم مقام كل شدة، حتى صارت الروح في صدري فأشار إلي بجذبة لو أشارها إلى الجبال لذابت، فقبض روحي من عرنين أنفي فعلا من أهلي الصراخ والبكاء، وروح مرا جذب نمود وهيچ جذبه از آن جذبات که بر من وارد آورد نبود مگر مانند آنکه از آسمان شدتى بر زمين وارد آيد پس آن جذبات باين طور بود تا آنکه روح من بسينه من رسيد بعد از آن بيک حربه بمن اشاره نمود که اگر بر کوه وارد ميگرديد گداخته واز هم ميپاشندپس روح مرا از راه بينى بيرون کشيد
وظهر خبري إلى الجيران والأحباء، وليس من شئ يقال ويفعل إلا وأنا عالم به.پس در آن وقت آواز گريه از اهل خانه من بلند گرديد ونبود چيزى که گفته شود يا آنکه کرده شود مگر آنکه من آنرا ميديدم وميشنيدم
فلما اشتد صراخ القوم علي التفت ملك الموت إليهم بغيظ وقنوط، وقال: مم بكاؤكم؟ پس چون گريه وجزع ايشان بر من شديد گرديد ملک الموت غضبناک بر ايشان نگريست وگفت ى جماعت گريه وجزع شما بر چه چيز است
فوالله ما ظلمناه فتصيحوا، ولا اعتدينا عليه فتبكوا، لقد انقطعت مدته، وفنى رزقه، وصار إلى ربه الكريم نحن وأنتم عبيد رب واحد، يحكم فينا ما يشاء، وهو على كل شئ قدير، فان صبرتم اجرتم، وان جزعتم أئمتم، كم لي من رجعة إليكم، آخذ البنين والبنات والآباء والأمهات قسم بخدا که من ظلم باونکردم که شکايت نمائيد وعداوتى با اونداشتم که فرياد کنيد وگريه نمائيد بلکه ما وشما بندگان يک خداونديم واگر شما را بقبض روح ما امر مينمود چنانکه ما را مامور بقبض روح شما فرمود هر آينه اطاعت اوميکرديد چنانکه ما کرديم قسم بخدا که ما اورا نگرفتيم مگر بعد از آنکه رزق اوتمام شد واجل اودر رسيد واوبر خداوند کريم وارد گرديد که حکم نمايد در حق اوآن چيز را که خواهد واوبر همه چيز قادر است پس اگر صبر کرديد اجر يابيد واگر جزع نموديد مواخذ گرديديد مرا بسوى شما رجعتها خواهد بود تا آنکه پدران ومادران شما را ببرم وپسران ودختران شما را قبض روح نمايم
ثم انصرف عني والروح فوق رأسي تنظر إلي
بعد از آن ملک الموت از نزد من برفت وروح مرا با خود برد پس ملکى ديگر بيامد وروح مرا از اوبگرفت وآنرا در جامه از حرير پيچيد وآنرا با خود بالا برد بيک طرفه العين ودر محضر پروردگار بگذارد وچون روح من در محضر پروردگار حاضر گرديد خداوند عزوجل سوال فرمود روح مرا از گناهان صغيره وکبيره واز نماز وروزه شهر رمضان وحج بيت الحرام وقرائت قرآن وزکاه وصدقات واز وظايف ايام واوقات وطاعت والدين وقتل نفس محترمه بغير حق واکل مال يتيم واز مظالم عباد واز نماز در تاريکى شب در آن وقت که مردم در خوابند ومانند اينها بعد از آن روح مرا بر زمين بر گردانيدند باذن خداوند
حتى جاء الغاسل وجردني من أثوابي وأخذ تغسيلي، فنادته الروح يا عبد الله رفقا بالبدن الضعيف، فوالله ما خرجت من عرق إلا انقطع، ولا عضو إلا انصدع فوالله لو سمع الغاسل ذلك القول لما غسل ميتا ابدا. پس غسال بنزد من آمد وبدن مرا برهنه نمود از جامه هى من پس در آن وقت روح من غسال را آواز داد که ى بنده خدا مدارا کن با اين بدن رنجور بخدا قسم که من بيرون نيامدم از رگى از رگهى آن مگر آنکه آن رگ بريده شد ونه از عضوى از اعضى آن مگر آنکه جدا گرديد پس بخداوند سوگند که اگر غسال اين مقال را ميشنيد ديگر ميتى را غسل نميداد
بعد از آن غسال آب بر بدن من جارى نمود ومرا سه غسل داد ودوسه قطعه کفن پيچيد وحنوط نمود واين بود آن ذخيره که من از مال دنيا با خود بخانه آخرت بردم پس انگشترى از انگشت دست راست من بر آورد بعد از آنکه از تغسيل فارغ گرديد وآن را بپسر بزرگ من تسليم نمود وگفت خدا تورا بر مصيبت پدرت اجر دهد وجزا ومزد تورا نيکوگرداند بعد از آن کفن مرا بر من پيچيد وتلقين نمود وبکسان من گفت بيائيد واورا وداع نمائيد که ديگر اورا نمى بينيد پس همگى بوداع من شتافتند ووداع آخرين کردند
فلما فرغوا حملوني على السرير، والروح أمامي حتى وضعوني على شفير القبر، فلما أنزلوني في قبري عاينت هولا عظيما. پس مرا بر تابوتى از چوب گذاشتند وروح من در آن وقت در ميان کفن وروى من بود پس جسد مرا بردند در مصلى گذاشته بر من نماز کردند پس چون فارغ شدند مرا بسوى قبرستان بردند وچون در قبر گذاشتند هولى عظيم بر من غالب گرديد
يا سلمان لقد تمثل لي اني سقطت من السماء إلى الأرض في لحدي ثم شرج علي اللبن وحثي التراث علي، ورجع المشيعون، فعند ذلك أخذت بالندم، وقلت يا ليتني كنت من الراجعين لان أعمل صالحا. يا سلمان يا عبد الله بدانکه چنان نمود که گويا مرا از آسمان بزمين انداختند پس خشت بر قبر من چيدند وخاک بر آن ريختند پس در آن وقت روح بر من وارد گرديد وچشم وگوش بينا وشنوا شد وچون همراهان روى بانصراف گذاشتند من متحسر ومتاسف گرديديم وگفتم يا ليتنى کنت من الراجعين يعنى کاش من از جمله رجوع کنندگان بودم
فجاوبني مجيب من جانب القبر (كلا انها كلمة هو قائلها ومن ورائهم برزخ إلى يوم يبعثون) ناگاه گوينده را شنيدم که ميگويد
فقلت له: من أنت يا هذا؟ قال: أنا ملك وكلني الله عز وجل بجميع خلقه لأنبئهم بعد مماتهم ليكتبوا أعمالهم على أنفسهم بأيديهم. گفتم توکيستى که با من سخن ميگوئى گفت منم ملک منبه مرا خدا موکل فرموده است بر بندگان خود که ايشان را آگاه کنم بعد از مردن تا آنکه اعمال خود را در محضر پروردگار بنويسند
ثم جذبني وأجلسني ورجعت الروح إلى جسدي، وقال: اكتب عملك. بعد از آن مرا کشيد وبنشانيد وگفت بنويس اعمال خود را
فقلت: انا لا أحصيها گفتم که من آنها را احصا نميتوانم کرد ودر خاطر ندارم
فقال لي: اما سمعت قول ربك: أحصاه الله ونسوه اكتب فانا أملي عليك. گفت قول خدا را نشنيده که ميفرمايد احصاه الله ونسوه يعنى خداوند اعمال بندگان را احصا فرمود وايشان نسيان کردند بعد از آن گفت من ميگويم وبياد مياورم توبنويس
فقلت: أين البياض؟ فجذب جانبا من كفني فقال: هذه صحيفتك. گفتم کاغذ ندارم گوشه کفن مرا گرفته بدست من داد ناگاه آن کاغذى شد وگفت اين صحيفه تست
فقلت: من أين القلم؟ قال: سبابتك. گفتم قلم ندارم گفت انگشت سبابه قلم تو
فقلت أين المداد؟ قال: ريقك. گفتم مرکب ندارم گفت آب دهنت مرکب تو
ثم أملى علي ما فعلته في دار الدنيا فلم تبق من أعمالي صغيرة ولا كبيرة إلا أحصاها، ووجدوا ما عملوا حاضرا ولا يظلم ربك أحدا. بعد از آن هر کار که در دنيا کرده بودم ذکر نمود وباقى نگذاشت از اعمال صغيره وکبيره من چيزى را مگر آنکه احصاء نمود وبخاطرم آورد چنانکه خدا فرموده ووجدوا ما عملوا حاضرا ولا يظلم ربک احدا يعنى يافتند آنچه را که کرده بودند حاضر وظلم نميکند پروردگار توکسى را
ثم إنه أخذ الكتاب وختمه بخاتم وطوقه في عنقي فخيل لي أن جبال الدنيا جميعا قد طوقوها في عنقي بعد از آن نوشته را گرفت وآن را بخاتمى مهر کرد وطوقى بر گردن من آويخت وچنان سنگين بود که گويا کوههى دنيا را در گردن من طوق کردند
فقلت: تفعل هذا بي؟ قال: ألم تسمع قو ربك: (وكل إنسان ألزمناه طائره في عنقه ونخرج له يوم القيامة كتابا يلقاه منشورا اقرأ
كتابك كفى بنفسك اليوم عليك حسيبا) ثم انصرف عني باوگفتم که ى منبه چرا اين کار را با من کردى گفت مگر قول پروردگار خود را نشنيده که فرموده هر انسانى را نامه عمل اورا در گردن اومى بنديم وبيرون مياوريم از برى اودر روز قيامت آن کتاب را ومى بيند آنرا پس اورا ميگوئيم که بخوان نامه عمل خود را امروز خودت از برى رسيدن حساب خود کافى هستى بعد از آن گفت که روز قيامت تورا باين خطاب مخاطب سازند واين کتاب را پيش چشم توگشوده بگذارند تا آنکه توشهادت بر نفس خود بدهى پس از آن ملک منبه از نزد من برفت
فأتاني نكير ان بأعظم منظر وأوحش صورة بأيديهما عمودان من الحديد لو اجتمع عليهما أهل الثقلين ما حركوهما من ثقلهما فروعاني وأزعجاني وهدداني، وقبضا بلحيتي وأجلساني، وصاحا علي صيحة لو سمعها أهل الأرض لماتوا جميعا، وكان من شأنهما ما كان. پس منکر بنزد من بيامد با صورتى عجيب وهيئتى مهيب ودر دست اوگرزى بود از آهن که اگر جن وانس اجتماع مينمودند قادر به حرکت دادن آن نبودند پس صيحه بمن زد که اگر جميع اهل زمين آنرا ميشنيدند ميمردند
بعد از آن بمن گفت يا عبد الله خبر ده مرا که پروردگار توکيست ودين توچيست وپيغمبر توکيست وچيست آنکه توبر آن بودى وقول تودر دار دنيا چه چيز بود چون آن ديدم وشنيدم از شدت فزع زبانم بسته شد ودر کار خود متحير ماندم وندانستم که چه بگويم ونماند در بدن من عضوى مگر آنکه از ترس از کار خود بماند پس رحمت خداوند شامل حال من گرديد ودل من بجا آمد وزبان من گويا گرديد پس باوگفتم که يا عبد الله چرا مرا بفزع انداختى وحال آنکه من ميدانم وميگويم اشهد ان لا اله الا الله وان محمدا رسول الله وان الله ربى وان محمدا نبيى والاسلام دينى والقرآن کتابى والکعبه قبلتى وعلى امامى والمومنون اخوانى واشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له وان محمدا عبده ورسوله اينست قول من واعتقاد من وخداوند خود را در روز قيامت با اين ملاقات خواهم کرد چون منکر اين بشنيد متوجه گرديد وگفت يا عبد الله حالا بشارت باد تورا بسلامتى ورستگار گرديدى اين سخن بگفت وبرفت.
پس نکير بنزد من آمد وبر من صيحه بزد واز صيحه اول هولناکتر بود واز آن صيحه اعضى من مانند انگشتان مشتبک وبعض آنها از بعض ديگر جدا گرديد بعد از آن گفت که يا عبد الله بياور الان اعمال خود را چون اين ديدم وشنيدم در رد جواب حائر ومتفکر شدم پس خداوند غفار آن شدت خوف ورعب را از من صرف کرد ومرا بر حجت ويقين موفق نمود وباوگفتم که يا عبد الله با من مدارا کن زيرا که من از دنيا بيرون آمدم وحال آنکه ميگفتم اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له واشهد ان محمدا عبده ورسوله وان الجنه حق والنار حق والصراط حق والميزان حق والحساب حق ومسائله منکر ونکير حق والبعث حق وان الجنه وما وعده الله فيها من النعيم حق وان النار وما وعد الله فيها من العذاب حق وان الساعه آتيه لا ريب فيها وان الله يبعث من فى القبور يعنى من شهادت ميدهم که خدا يکى است وشريک ندارد ومحمد صلى الله عليه وآله وسلم بنده ورسول اواست وبهشت حق است وآتش وصراط وميزان وحساب حق است وسوال منکر ونکير حق است وقيامت حق وبهشت وثواب آن ودوزخ وعذاب آن حق است چون نکير اين بشنيد متوجه بمن گرديد وگفت يا عبد الله بشارت باد ترا بنعمت دائم وخير باقى پس مرا بخوابانيد وگفت بخواب مانند عروسان بعد از آن از طرف سر من د رى ببهشت گشود واز طرف پى من درى به اتش بعد از آن گفت يا عبد الله نظر کن بان بهشت که فائز به آن گرديدى وبان جهنم که از آن خلاص شدى پس در جهنم را از طرف پى من مسدود نمود ودر جنت را که در طرف سر من بود باقى گذارد که از آن نسيم بهشت مرا بگيرد ونعمت آن برسد وقبر مرا بقدر مد بصر وسيع نمود وبرفت پس اينست يا سلمان حال وحديث من وآن شدايد اهوال را که ديده ام وخدا را گواه ميگيرم که تلخى مردن در حلق من تا روز قيامت باقى خواهد ماند
فراقب الله أيها السائل من وقفة المسائل، وخف من هول المطلع وما قد ذكرته لك، هذا ما لقيته وأنا من الصالحين. ثم انقطع كلامه يعنى بترس ى سوال کننده از وقوف در موقف سوال اين بگفت وساکت گرديد.
فعند ذلك رمق سلمان بطرفه إلى السماء وبكى، وقال: (يا من بيده ملكوت كل شئ واليه ترجعون) وهو يجير ولا يجار عليه. بك آمنت. ولنبيك اتبعت. وبكتابك صدقت. وقد أتاني ما وعدتني. يا من لا يخلف الميعاد اقبضني إلى رحمتك. وأنزلني دار كرامتك. فأنا أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك. وإن محمدا عبده ورسوله. فلما أكمل شهادته قضى نحبه ولقي ربه. وذلك سنة سبع وثلاثين. وعاش سلمان ثلاثمائة وخمسين سنة.
پس چون شهادت خود را تمام کرد جان خود را بجان آفرين تسليم نمود وبجوار رحمت خدا شتافت رضى الله عنه
اصبغ گويد که ما در خيال تدبير امر اوفرورفتيم ناگاه مردى را ديديم که بر استر اشهب سوار ونقابدار بر ما ظاهر وآشکار گرديد وبر ما سلام کرد وفرمود يا اصبغ در امر سلمان جد وجهد نمائيد دانستيم که آن بزرگوار حيدر کرار است پس ما مشغول کار اوشديم وخواستيم که از برى اوتحصيل کافور نمائيم فرمود بيائيد که با من هست آنچه ميخواهيد پس آب وتخته حاضر کرديم واورا بدست خود غسل داد وکفن وبر اونماز کرديم واورا دفن نموديم وآن بزرگوار اورا در لحد خوابانيد وچون از دفن اوفارغ گرديد واراده انصراف نمود من بدامن اوچسبيدم واز اوپرسيدم که
يا امير المؤمنين وفات سلمان را از کجا دانستى وچگونه باين زودى تشريف آوردى پس آن بزرگوار بسوى من نگريست وفرمود يا اصبغ با خدا عهد نما مادام که من در دار دنيا هستم آنرا بکسى نگوئى عرض کردم يا امير المؤمنين من بعد از توميمانم فرمود آرى عمر توطولانى شود عرض کردم عهد نمودم بانکه در حيات توبکسى اين راز را نگويم
قال يا أصبغ هذا عهد من رسول الله وانا صليت هذه الساعة بالمدينة وخرجت أريد المنزل فلما وصلت منزلي ودخلت واضطجعت إذا اتاني آت في منامي، وقال لي يا علي إن سلمان قد قضى نحبه فركبت بغلتي وأخذت ما يصلح للموتى فجعلت أسير وقرب الله لي البعيد حتى وصلت كما ترى، فلما تم كلامه غاب عنهم فلم يدروا إلى السماء صعد، أم إلى الأرض نزل فأتى المدينة والمنادي ينادي لصلاة المغرب فحضر علي عندهم في المسجد.
فرمود يا اصبغ رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم مرا باين خبر داد زيرا که در همين ساعت در کوفه نماز کردم وبمنزل خود برگرديده خوابيدم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم که فرمود يا على سلمان در مداين وفات کرد اورا درياب پس من ضروريات کار را برداشتم وبر استر خود سوار شدم وخداوند زمين را از برى من پيچانيد ودور را نزديک گردانيد پس آمدم چنانکه ديدى اين بفرمود واز نظر من برفت بطوريکه ندانستم نزول بزمين نمود يا آنکه صعود باسمان فرمود ونماز مغرب آن روز را در کوفه ادا نمود
وعن زاذان خادم سلمان قال: جاء أمير المؤمنين (ع) ليغسل سلمان فرفع الشملة عن وجهه فتبسم سلمان وهم أن يقعد فقال أمير المؤمنين (ع): عد إلى موتك فعاد، أقول:
يا أمير المؤمنين يعز علينا معشر المحبين بأن توافي سلمان من المدينة إلى المدائن وتغسله بيدك وتحنطه وتكفنه وتدفنه، ويبقى ولدك الحسين طريحا جريحا ملقى على الرمضاء بلا غسل ولا كفن ملقا ثلاثا الخ، ولقائل أن يقول: إن لم يحضره أمير المؤمنين (ع) فقد حضره ولده السجاد زين العابدين لكن ما غسله، ولا كفنه، ولا حنطه بل اكتفى بدلا عن ذلك ببارية حمل عليها جسد أبيه الحسين (ع) الخ.
صحبت سلمان با مرده ای از زبان آسید علی نجفی یزدی
بعد از مرگ چه میشود
کلیپ
مکاشفه اسبغ بن نباته
سلام سلمان بر اهل قبور
گفتگوی مرده با سلمان
مرده و دیدن و نطق با ملک الموت
آمدن غسال نزد میت
نوشتن اعمال توسط میت
آمدن نکیر و منکر
وفات سلمان و آمدن امیرالمومنین
منبع؛کتاب مناقب شاذان بن جبرئیل قمی
طریق پرواز شهدا🕊🌹
#حسابرسی اعمال
💫💫 بسم رب الشهداء و الصدیقین💫💫
سلام علیکم خدمت تمامی همسنگران عزیزم
🔶عزیزان همانطور که اطلاع دارید یکی از برنامه های کانالمون #طرح_حسابرسی_اعمال هست که
امام کاظم علیه السلام در این مورد فرمودند:
🍃🌼هرکسی که هر روز به حساب اعمال خود نرسد از ما نیست پس اگر کار نیک کرده است ازخداوند توفيق بیشتر آن را بخواهد و اگر کار بد کرده از آن کار استغار کند و آمرزش بخواهد و به سوی خدا توبه کند.
💌 دفتری 📖 برای یادداشت📝 اعمال روزانتون تهیه کنید .
💌 اعمالی که حس می کنین شما رو از خداوند دور کرده😔
و خدای نکرده دل امام زمان رو به درد آورده💔یادداشت 📝 و از اون ها استغفار و توبه کنید😭.
💌 اعمالی که حس می کنین شما رو به خداوند نزدیک😍 و لبخند رضایت😊 به لبان حضرت حجت آورده رو یادداشت و خداوند رو شکر کنید🤲
و از خدا بخواین توفیق روزافزون بهتون بده تا ان شاالله بتونید هرروز از روز قبل بهترباشید👌😇.
🔸شهدا را یاد کنیم، با ذکر یک صلوات
💠شادی روح شهدا صلوات
--
👇
💢گروه شهدا شرمنده ایم
https://eitaa.com/joinchat/1628438797Cad8fb629c8
💢کانال شهدا شرمنده ایم
https://eitaa.com/joinchat/2180907320C9398b2fdd2
@KanaleShohada
💢ارتباط با ادمین؛
@valayat
1-مرحوم محمود حسینی
2-شهید اکبر دلیری
3-شهید محمد حسین شفوی
4-جوان ناکام مصطفی خادم حقیقان
5-شهید غلامرضا آدیم
6-مرحومه عطری مظلومی
7-مرحوم رسول محمدی
8-مرحومه معصومه حسینعلی زاده
9-مرحوم رحمان زارع
10-مرحوم مرتضی شاکری
11-مرحوم کریم شاکری
12-مرحوم عباس سلاجقه
13-مرحوم محمد جواد سلاجقه
14-مرحوم عامر خاکسار
15-مرحوم حجت خاکسار
16-فاطمه باقری
17-امیر حسین غریب
18-میلاد میری
19-موسی الرضا مهتر
20-سودابه ترابی
21-فاطمه جعفری
22-سبحان سرلک
23-ارمین سلیمی
24-مرحوم محمود حسینی
26-مرحوم علیرضا رحمتی
27-مرحوم صوفی فریاد زاده
28-مرحوم اکبر فریاد زاده
29-خرامان فتحی نیا
30-مرحوم محمد ماستری
31-اموات خانم لقمان
32-حسین انوشا بخت
33-شهید حسین عبداللهیان
34-مرحوم محمد حسین علایی
35- مرحوم حاتم ساده میری
36- مرحومه اهو قنبر بیگی
37-مرحوم امیر حسین بوساکی
38- اقدس پناهی فرزند حاج خدارحم
39-مرحوم حمید خوشناموند
40-مرحوم حاج عزت الله سلطانی
41-مرحوم فاطمه محمدیان
42-مرحوم عشرت عادلیان
43-مرحوم فتح الله منشی زاده
44-مرحوم رقیه منشی زاده
45-مرحوم عباسعلی منشی زاده
55-مرحوم عباسعلی صیاد
56-مرحومه هاجر قبادی
57-شهید نصرالله یارعلی
58-مرحومه فاطمه صالح
59-مرحومین محمود،حسین،اکبر و حاج احمد اسحاقیان
60-مرحومه محترم،سکینه،زهرا اسحاقیان
61-مرحومه زهرا جزینی
62-اموات خانم نوری
63-مرحوم عبدالله همتی
64-مرحوم قاسم حسین زاده
65-مرحوم جابرقیم
66-مرحومه فاطمه خنفری
67-مرحوم سالم آلبوعلی
68-مرحوم مهدی قاسمی
69-مرحوم عبدالعظیم رستمی
70-مرحومه زهرا زمانی
71-مرحوم کریم سالاری
72-مرحوم حسین نبیادی
73-مرحومه فرشته سلیمانی
74-مرحوم صابر هادی
75-مرحومه سمیه بولاغ
76-مرحوم عباس میری
77-مرحوم مهدی قیاسی
78-مرحومه لعیا طایفه
79-مرحوم اخلاص حیدری زاد
80-مرحوم غلامرضا پروین
81-مرحوم محمد گل پروین
82-مرحوم حمید پروین
83-مرحومه فاطمه مسافری
84-مرحوم فرهاد کاظم پور
89-حاج علی ِآقا تواضعی
90-فاطمه پور مختار
91-مرحومه اقدس رمضانی
92-حاج علی الله احسانی
93-مرحومه فرخنده جهانگیری
94-مرحوم علی آقا بابای
95-مرحوم نصیر نصیری
96-بخشعلی آقایی
97-بهروز محمدی
98-سکینه جعفری
99'توران خانم
100-مدینه خانم
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿-----
لیست چهل و هفت ( ۴۷ ) گروه خیرات برای اموات
---
1-مرحوم محمود حسینی
2-شهید اکبر دلیری
3-شهید محمد حسین شفوی
4-جوان ناکام مصطفی خادم حقیقان
5-شهید غلامرضا آدیم
6-مرحومه عطری مظلومی
7-مرحوم رسول محمدی
8-مرحومه معصومه حسینعلی زاده
9-مرحوم رحمان زارع
10-مرحوم مرتضی شاکری
11-مرحوم کریم شاکری
12-مرحوم عباس سلاجقه
13-مرحوم محمد جواد سلاجقه
14-مرحوم عامر خاکسار
15-مرحوم حجت خاکسار
16-فاطمه باقری
17-امیر حسین غریب
18-میلاد میری
19-موسی الرضا مهتر
20-سودابه ترابی
21-فاطمه جعفری
22-سبحان سرلک
23-ارمین سلیمی
24-مرحوم محمود حسینی
26-مرحوم علیرضا رحمتی
27-مرحوم صوفی فریاد زاده
28-مرحوم اکبر فریاد زاده
29-خرامان فتحی نیا
30-مرحوم محمد ماستری
31-اموات خانم لقمان
32-حسین انوشا بخت
33-شهید حسین عبداللهیان
34-مرحوم محمد حسین علایی
35- مرحوم حاتم ساده میری
36- مرحومه اهو قنبر بیگی
37-مرحوم امیر حسین بوساکی
38- اقدس پناهی فرزند حاج خدارحم
39-مرحوم حمید خوشناموند
40-مرحوم حاج عزت الله سلطانی
41-مرحوم فاطمه محمدیان
42-مرحوم عشرت عادلیان
43-مرحوم فتح الله منشی زاده
44-مرحوم رقیه منشی زاده
45-مرحوم عباسعلی منشی زاده
55-مرحوم عباسعلی صیاد
56-مرحومه هاجر قبادی
57-شهید نصرالله یارعلی
58-مرحومه فاطمه صالح
59-مرحومین محمود،حسین،اکبر و حاج احمد اسحاقیان
60-مرحومه محترم،سکینه،زهرا اسحاقیان
61-مرحومه زهرا جزینی
62-اموات خانم نوری
63-مرحوم عبدالله همتی
64-مرحوم قاسم حسین زاده
65-مرحوم جابرقیم
66-مرحومه فاطمه خنفری
67-مرحوم سالم آلبوعلی
68-مرحوم مهدی قاسمی
69-مرحوم عبدالعظیم رستمی
70-مرحومه زهرا زمانی
71-مرحوم کریم سالاری
72-مرحوم حسین نبیادی
73-مرحومه فرشته سلیمانی
74-مرحوم صابر هادی
75-مرحومه سمیه بولاغ
76-مرحوم عباس میری
77-مرحوم مهدی قیاسی
78-مرحومه لعیا طایفه
79-مرحوم اخلاص حیدری زاد
80-مرحوم غلامرضا پروین
81-مرحوم محمد گل پروین
82-مرحوم حمید پروین
83-مرحومه فاطمه مسافری
84-مرحوم فرهاد کاظم پور
89-حاج علی ِآقا تواضعی
90-فاطمه پور مختار
91-مرحومه اقدس رمضانی
92-حاج علی الله احسانی
93-مرحومه فرخنده جهانگیری
94-مرحوم علی آقا بابای
95-مرحوم نصیر نصیری
96-بخشعلی آقایی
97-بهروز محمدی
98-سکینه جعفری
99'توران خانم
100-مدینه خانم
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
-----
شهدای جنگ تحمیلی
و
مقاومت امنیت
بی وارثا بد وارثا
قرائت قرآن این هفته به یاد شان
🙏🙏
سامانه جستجوی متوفی
https://eitaa.com/joinchat/4262330807C65559ced3a
لیست گروه خیرات برای اموات
ثبت اسامی اموات شما اینجا
لیست صد نفره شماره اول
لیست صد نفره شماره دوم
لیست صد نفره شماره سوم
لیست صد نفره شماره چهارم
لیست صد نفره شماره پنجم
لیست صد نفره شماره ششم
لیست صد نفره شماره هفتم
لیست صد نفره شماره هشتم
لیست صد نفره شماره نهم
لیست صد نفره شماره دهم
لیست صد نفره شماره یازدهم
لیست صد نفره شماره دوازدهم
لیست صد نفره شماره سیزدهم
لیست صد نفره شماره چهاردهم
لیست صد نفره شماره پانزدهم
لیست صد نفره شماره شانزدهم
لیست صد نفره شماره هفدهم
لیست صد نفره شماره هجدهم
لیست صد نفره شماره نوزدهم
لیست صد نفره شماره بیستم
لیست صد نفره شماره بیست و یکم
لیست صد نفره شماره بیست و دوم
لیست صد نفره شماره بیست و سوم
لیست صد نفره شماره بیست و چهارم
لیست صد نفره شماره بیست و پنجم
لیست صد نفره شماره بیست و ششم
لیست صد نفره شماره بیست و هفتم
لیست صد نفره شماره بیست و هشتم
لیست صد نفره شماره بیست و نهم
لیست صد نفره شماره سی
لیست صد نفره شماره سی و یک
لیست صد نفره شماره سی و دو
لیست صد نفره شماره سی و سه
لیست صد نفره شماره سی و چهار
لیست صد نفره شماره سی و پنج
لیست صد نفره شماره سی و شش
لیست صد نفره شماره سی و هفت
لیست صد نفره شماره سی و هشت(شهدا)
لیست صد نفره شماره سی و نه(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و یک(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و دو (شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و سه(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و چهار(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و پنج(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و شش(شهدا)
لیست صد نفره شماره چهل و هفت
لیست صد نفره شماره چهل و هشت
در حال تکمیل
@ZendegiPasAzZendegiii
#لیست_اموات
#خیرات_اموات
سامانه جستجوی متوفی
https://eitaa.com/joinchat/4262330807C65559ced3a
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿-----
لیست چهل و هشت ( ۴۸ ) گروه خیرات برای اموات
---
1-شهید سجاد جباری
2-طلبه شهید محمود رضوی
3-مرحومه طاهره شورچی
4-شهید سیداحمد زمانپور
5-شهید سید عباس حسینی
6-خوشقدم مهدی نژاد
7-بابا علی نجفی
8-معظم سهبایی
9-عزیز دلیری
10-زکیه مهدی پور
11-محمد علی شرقی
12-مرحومه فاطمه محمدی
13-حاج یدالله محمدی
14-حمیده ناصری
15-اهبت الله رشنوادی
16-علی نور نقی زاده
17-رضا طولابی
18-امیر رضا محمدی
19-نامدا ر محمدی
20-حمیده رشنوادی
21-توران حاتمی
22-زینل ومریم فرزند حوا
23-بهرام وفتاح وابراهیم محمدی
24-عصمت محمدی
25-فتح الله بصیرت
26-فهیمه محمدی
27-سیف الله محمدی
28-شاهو فتاهان
29-گل محمد وشیخ محمو واقا محمد ویار 30-محمد محمدی
31-خیری باباخانی
32-پویا علی رضایی
33-حاج محمد حسن تاجیک
34-محمد باقر زمانی
35-رحمان طاهری
36-شهید رحمن خدری پور
37-شهید محمد نادری
38-شهید عزیز نیازی
شهید محمد اسدی
39-شهید احمد خان مهدی زاده
40-شهید محمد اسدی
41-شهید رحمن راسخی
42-بورجان خانی
43-حاجیه بی بی خانی
44-سیدعباس حسینی
45-ایثارگر حیات سیدمحمدرضا حسینی
46-مرحومه پری بنت نگهداری
47--فاطمه صالح
48--حسین صالح
49-محمدعلی صالح
50-زهرا علیمرادی
51-شهربانو صالح
52-عباس صالح
53-فاطمه حکیمیان
54-فاطمه سلطانی
55-عباس علیمرادی
56-حسن صالح
57-محمدحسن صالح
58-مرحومه مهین جعفری
59-مریم زرتی گماری
60-زری رضایی
61-محمدجعفرعلیزاده
62-مقبول نجفی
63-بتول چراغی
64-مرحومه فاطمه انگوتی
65-جوان ناکام محمد علی حیدری
66-مرحومه نجیبه یوسف زاده طاهری
67-حاج کاظم مرادیان
68-زهراتواضعی
69-صنم مهدوی
70-مرحوم اصغر گرامی
71-مرحومه عذرا قراچلو
72-مرحوم احمد محمدی
73-مرحومه قدسیه فرزند غلام
74-مرحومه فاطمه فرزند محمد
75-مرحوم محمد علی فرزند نور محمد
76-مرحوم حبیب الله فرزند غلام
77-مرحوم عابد فرزند اسماعیل
78-مرحوم محمد امین عباس
79- مرحومه زهرا مهروانفر
80- مرحومه خیر النساء رحیمی
81-مرحومه سرور پیشه ور
82-مرحوم حاج ابراهیم مهروانفر
83- مرحوم عبدالله هروی
84- مرحوم حجی رضا هروی
85- مرحوم علی رحیمی
86-مرحومه زهرا رحیمی
87- مرحوم حسن رحیمی
88- مرحومه کوکب طبسی
89- مرحومه معصومه مهروانفر
90-عباس محمدی
91-علی پاپی
92-مرحوم حاج نبی آله سلطانی
93-مرحومه حاج صغرا مجیدی
94-مرحوم حبیب الله رجبی
95-مرحوم احسان الله شاه محمدی
96-مرحومه خدیجه ابراهیمی
97-مرحومه مریم اسدی
98-مرحومه فاطمه وکیلی
99-جوان ناکام آرمان
100-مرحوم حسن شهره غلامی
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
-----
شهدای جنگ تحمیلی
و
مقاومت امنیت
بی وارثا بد وارثا
قرائت قرآن این هفته به یاد شان
🙏🙏
سامانه جستجوی متوفی
https://eitaa.com/joinchat/4262330807C65559ced3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت اعضای بدن در روز قیامت
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
🌹ماجرای جالب تجربهگری که حضرت زهرا (س) را زیارت کرد و ایشان او را شفا داد!
همه چیز از دوازده روز بعد از زایمان شروع شد. زمانی که فرزندم به دنیا آمد روز به روز ضعیف تر شدم و حالم بدتر شد. صبح روز دوازدهم با کمک پدر و مادرم رفتیم بیمارستان. کاملاً بی حال شده بودم. نزدیک ورودی اورژانس که قرار گرفتم احساس کردم یک نفر شبیه خودم زودتر از من وارد بیمارستان شد. خیلی تعجب کردم من زودتر از پدر و مادر و بدنم که روی تخت بود به بیمارستان وارد شده و همه جا گشت و گذار می کردم. دکتر اورژانس مرا معاینه کرد و گفت: اینکه زنده نیست سطح هوشیاری خیلی پایینه، چهار یا پنج درصد هوشیاری داره کاری از دست ما بر نمی یاد. بعد یکی دیگر از پزشکان بیمارستان را صدا کردند و... اما من در حالی که خیلی شاد و خوشحال بودم با سلامتی کامل به اطراف میرفتم یکباره احساس کردم نوری بسیار شدید و مهربان تمام اطراف مرا احاطه کرد. این وجود نورانی و مهربان مانند ابری زیبا اطراف مرا پر کرد و گویی مرا در آغوش خود گرفت بعد با مهربانی سه بار نام مرا صدا زد و گفت زهرا... اینقدر در این صدا مهربانی نهفته بود که عاشق و حیران به دنبال صاحب صدا میگشتم، من مبهوت مهربانی او شده بودم که مرا به سوی آسمانها سیر دادند. با آن وجود مهربان به جایی رفتیم که بسیار زیبا بود با هیچ چیزی از دنیا نمی توانستم آنجا را مقایسه کنم. من بهشت موعود را به چشم خود دیدم. وقتی وارد باغهای آنجا شدم خاک آنجا مانند زعفران و مشک خوش بو و زیبا بود. تمام گلها و برگها با نوایی بسیار زیبا ذکر میگفتند. چه حس آرامش بخشی بود. چیزی شبیه ارابه های قدیمی اما بسیار زیبا و تمیز و قشنگ در مقابل ما توقف کرد. یک نفر از ارابه پیاده شد و خیلی به من احترام گذاشت و گفت سوار شوید. به خودم نگاه کردم لباسی شبیه حریر با رنگ آبی روشن بر تن داشتم. من لحظات زیبایی را میگذراندم یکباره با خودم گفتم عجب جایی آمدم من چه مقامی دارم من وارد بهشت شدم و حق من بود. دیگر بیرون نخواهم رفت، اما چه خیال خامی... سریع مرا به جای دیگری بردند خیلی سریع جایی بردند که یک نفر گرفتار عذاب بود. مردی مهم که درگیر عذاب بود. از آنچه در اطرافم اتفاق می افتاد وحشت کردم. جوانی که همراه من بود گفت: مراقب باش عاقبت شما مانند این فرد نشود او هم میتوانست مانند شما در بهشت الهی ساکن باشد اما فریب شیطان را خورد و عاقبت او جهنم شد. پرسیدم او کیست گفت: عابد و زاهدی از بنی اسراییل به نام برصیصا که هرگز فکر نمی کرد جایگاهش جهنم باشد. اما شیطان او را گمراه کرد و...
دوباره کنار بدنم در بیمارستان برگشتم. شوهرم گریه میکرد گوشی تلفنش را کوبید روی زمین و داد میزد و اشک میریخت. زیر دستگاه بودم تیم پزشکی كاملاً قطع امید کرده بود. من در آن حال یاد فرزند ۱۲ روزه ام افتادم، او را میدیدم و دلم برایش میسوخت. چند ساعتی بود که من بیهوش زیر دستگاه بودم. یکباره به داخل بدن خودم رفتم احساس کردم جوانی بسیار زیبا پایین پای من ایستاده آنقدر چهره اش جذاب بود که محو جمالش شدم. او پشت سر پدرم ایستاده و یک سیب سرخ زیبا و خوش بو در دست داشت مطمئن بودم فرشته مرگ است. نمیخواستم بمیرم هنوز اعمالم درست نبود. از خدا خواستم زنده بمانم. گفتم: خدایا به من فرصتی بده تا اشتباهاتم را جبران کنم. یکباره چیزی به ذهنم رسید. خدا را به حق حضرت زهرا (س) قسم دادم. بلافاصله دیدم خانم مهربانی که صورتش را نور مطلق میدیدم بالای سرم آمدند و مرا نوازش کردند. بعد با دستان زیبا و ظریف خود از داخل ظرف کوچک و طلایی رنگی که در دست داشت چند قاشق سمنو به من دادند. البته احساس کردم سمنو بود. من آن را خوردم و یکباره بدنم تکان خورد. خانم فرمودند: «ما تو را شفا دادیم.» از جا بلند شدم و با تعجب به اطرافم نگاه کردم، حالم خوب بود. پدر و مادرم پرستار را صدا کردند. او هم پزشک را خبر کرد پزشک بیمارستان پس از معاینات اولیه به مادرم گفت این شبیه معجزه است این خانم اصلاً هوشیاری نداشت. ما آماده بودیم که دستگاه ها را قطع و گواهی فوت صادر کنیم...
📘کتاب بازگشت
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍͜͡🕊
خدا هر لحظه و هر ثانیه باتوعه!
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند.
تالار مشارکت جمعی کاربران
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
ارتباط با ادمین
@valayat
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
✨﷽✨
⚜ حکایتهای پندآموز ⚜
♨️بدخلقى فشارقبرمیآورد! ♨️
✍ به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده . پيغمبر صلى الله عليه و آله با اصحابشان از جاى برخاسته ، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند. پس از انجام مراسم غسل و كفن ، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند. در تشييع جنازه او، پيغمبر صلى الله عليه و آله پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت ، تا نزديكى قبر سعد رسيدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسايل ديگر را بياورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ريختند و در آن خللى ديدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند:- من مى دانم اين قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه بنده اش انجام مى دهد محكم باشد. در اين هنگام ، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت : سعد! بهشت بر تو گوارا باد!
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مادر سعد! ساكت باش ! با اين جزم و يقين از جانب خداوند حرف نزن ! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از اين امر آزرده مى باشد. آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم كه همراه پيغمبر صلى الله عليه و آله بودند، عرض كردند: يا رسول الله ! كارهايى كه براى سعد انجام داديد نسبت به هيچ كس ديگرى تاكنون انجام نداده بوديد: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشييع فرموديد. رسول خدا فرمود:ملائكه نيز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پيروى كردم .عرض كردند: گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتيد!
💫حضرت فرمود:چون دستم در دست جبرئيل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم !عرض كردند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله بر جنازه سعد نماز خوانديد و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتيد و قبرش را با دست خود درست كرديد، باز مى فرماييد سعد را فشار قبر گرفت ؟ حضرت فرمود: آرى ، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همين است !
📚داستانهاى بحارالانوار
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند.
تالار مشارکت جمعی کاربران
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
ارتباط با ادمین
@valayat
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه قبض روح
خدایا این لحظه لحظه آرامش ما باشه😭🙏
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند.
تالار مشارکت جمعی کاربران
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b
ارتباط با ادمین
@valayat
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
🥀ـ﷽ـ🥀
#شنود ۲۰
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
جن
🔺 در زمانهایی که روح من از بیمارستان بیرون می رفت، حقایقی را می دید که تا آن زمان هیچ اطلاعی از آنها نداشت.
🔺 مثلا از مدتی قبل و زمانی که بیماری همسرم شدید شد، بارها و بارها در نیمه های شب، صدایی را از بیرون خانه و پشت پنجره می شنیدم که با سوز خاصی قرآن می خواند و دعا می کرد. بارها این صدا را در نیمه های شب میشنیدم و زمانی که سرم را از پنجره بیرون می کردم، هیچ کس را نمی دیدم. در آن سوی هستی وقتی این لحظات مرور می شد، متوجه شدم که در آن محله قدیمی که ما خانه اجاره کرده بودیم، یک خانواده از جن های شیعه زندگی می کردند.
🔺 ما از زمان حضور در تهران، در منزل مان مراسم روضه و هیئت داشتیم. این روضه ها، باعث ایجاد روح معنوی و برکت در خانواده ما شده بود. این خانواده جن شیعه، عاشق امام حسین (علیه السلام) بودند. زمانی که روضه برگزار می شد، پشت دیوار خانه ما قرار می گرفتند و در مصائب آقا اباعبدالله (علیه السلام) اشک می ریختند. زمانی که همسرم مریض شد، آنها پشت دیوار منزل ما قرار می گرفتند و با خواندن قرآن، برای سلامتی همسرم دعا می کردند!
🔺 یک بار خیلی حال همسرم بد شد. ما در تهران کسی را نداشتیم، فقط یکی از همسایگان بود که بچه ها را پیش او می گذاشتیم و به بیمارستان می رفتیم. آن روز همسایه ما هم نبود. من توكل کردم به خدا و دو فرزند خردسال پنج و سه ساله را تا عصر، تنها در خانه رها کردم و رفتم. خیلی نگران بودم. وقتی برگشتم دیدم که هیچ مشکلی پیش نیامده، حتی بچه ها خودشان غذا از یخچال برداشته و خورده بودند. در آن سوی هستی مشاهده کردم که با رفتن ما از منزل، این خانواده جن، از فرزندان ما مراقبت کردند تا برگردیم!
🔺 در زمینه جن و ارتباطات آنها و شنود سخنان ما توسط آنها چند مطلب عجیب دیگر مشاهده کردم که نمی توانم بازگو کنم. البته این را فهمیدم که جنهای شیعه، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، در زندگی مؤمنین تأثیر مثبت دارند و کمک های بسیاری می کنند که خود مردم بی اطلاع هستند.
🔺 اما زمانی که تجربه نزدیک به مرگ داشتم، از بیمارستان بیرون آمدم. وقتی از کنار خیابان عبور می کردم، متوجه شدم که یک خانم بسیار بدحجاب، برخلاف بقیه مرا می بیند! او کمی که جلو آمد یکباره ترسید! کمی عقب رفت و در یک لحظه محو شد! او مانند یک پرنده از مقابل من فرار کرد. آنجا هم فهمیدم که او از اجنه کافر بوده.
🖌 ادامه دارد...
شنود
https://eitaa.com/ZendegiPasAzZendegiii
💠خیرات برای امواتِ اهل عذاب فایدهای دارد؟!
🍃از
🟩 امامكاظم علیهالسّلام سؤال شد:
هدایا و اعمال خیری که برای میت میفرستیم؛ نمازی، روزهای، حجی، صدقهای، خیراتی
◽️اگـر
آن میت از اهل عذاب باشد آیا نفعی به حالش دارد و آن طرف به دردش میخورد؟
🟩حضرت فرمودند:
«يُخَفِّفُ عَنْهُ بَعْضُ ما هُوَ فيه»
باعث تخفیف عذاب او میشود.
📚بحارالأنوار، ج۸۵، ص۳۱۰
از مطالب برزخ و قیامت و آخرت و تجربه های پس از مرگ در کانال زندگی بعد از مرگ
https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
استفاده می شود
آیدی ادمین
@valayat
ارسال لینک گروه:
https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b