♨️شیاطین ترسناک در بیمارستان!
🔸از دیگر تجربیاتی که در #بیمارستان مشاهده کردم هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیمالجثه یا حیوانات #درنده مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آی سی یو را پر می کردند بیمارانی که مانند من در #کما بودند آنها را میدیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود!
🔸آنها به این #موجودات خیره بودند اما کادر پزشکی و دیگر بیماران این موجودات را نمیدیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما می رفت و یا در حال #مرگ بود حمله میکردند و نمیگذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد. در آن لحظات یاد #روایت امام رضا (ع) افتادم که فرمودند: هر کس به زیارت من بیاید سه زمان به فریادش میرسم که یکی از آنها لحظه جان دادن است.
🔸آنجا بود که #اهمیت لحظه جان دادن را فهمیدم چقدر مهم است که انسان یاد خدا باشد و شهادتین بگوید و به #اهلبیت توسل کند. و من طبق عادت دنیایی، هر بار از چیزی میترسیدم یا #نگران میشدم ذکر خدا و اهل بیت بر زبانم جاری میشد. من در بیمارستان هربار این #حیوانات را میدیدم ذکر میگفتم و متوجه فرار این حیوانات می شدم!
🔸آنجا بود که فهمیدم اینها #شیاطینی هستند که هربار به گونه ای به سراغ بیماران میآیند و #مانع از این میشوند که بیمار در حال مرگ با ایمان از دنیا برود! آنها به دنبال نقطه ضعف #انسان و یا دلبستگیهای دنیایی او میرفتند و از همین اهرم استفاده میکردند تا انسان را در لحظات مرگ از خدا غافل کنند.
📚کتاب شنود
💎 معجزه اشک!
🔸حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت. اما زمانی که بررسی #اعمال من انجام میشد و نقایص کارهایم را میدیدم گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد #حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما این حرارت کاری با صورت و سینه و کف دستهایم نداشت و اصلا نمیسوزاند!
🔸برای من جای #تعجب بود چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم. من از نوجوانی در هیئت و جلسات #فرهنگی مسجد محل حضور داشتم پدرم به من توصیه میکرد که وقتی برای آقا امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک میریزی قدر این #اشک را بدان، اشک بر این بزرگان قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم.
🔸پدرم از #بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را میکرد. من نیز وقتی در مجالس #اهلبیت (ع) گریه میکردم اشک خود را به صورت و سینه ام میکشیدم، حالا میفهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد.
📚کتاب سه دقیقه در قیامت
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈