eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
230 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اطلاعیه کلاس به توان خدا🔸
⚠️چند سالته رفیق‼️ چن تا شنبه گذشته از وقتی که قرار بود شروع کنی؟ از وقتی که قرار بود بشی بی قرار امام زمانت و دکمه آف گناهاتو بزنی؟ الان وقتشه که یه تُکه پا نشریف بیاری به کلاس(به توان خدا) زینبیه اون وقته که میبینی هر چه خـوبان همه دارند این کلاس همه رو یه جا داره... بیا اینجا و خود واقعیت رو مهندسی کن، اصن یه پا خانوم پرستار میشی اینجا واسه خودت، میشی پرستار تمام وقت قلب و روحت...❤ با بحث های اعتقادی اینجا که آمیخته ای از روانشناسی هستش، می فهمی چی قلبتو ضعیف و چی روحت رو مریض می کنه، یاد میگیری چطور از این موقعیت ها فرار کنی یا اگه روحت مریض شد چجوری درمانش کنی... 😇کلاس به توان خدا😇 🎀ویژه نوجوانان📢 یکشنبه ها ساعت ۳ و نیم🕞 📌مبلغ ۴۰ هزار تومان ماهیانه 🌹استاد سرکار خانوم نظری🌹 برای ثبت نام به آیدی زیر مراجعه فرماید👇 @sbakhtiari در این مسیر زیبا با ما همراه باشید دخترا❤🌹
📚 معرفی کتاب 📚
🕊 رمان عقیق 📿
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
لیوان نسکافه تقریبا داغم را به دست گرفتم و وارد محوطه بیمارستان شدم و شماره مامان عمه را گرفتم دومین
لبخندی به روی لبم می نشیند از این به فکر بودنش در دلم برای هزارمین بار قربون صدقش می روم و می گویم :مرسی عزیزم من دیگه باید برم کاری نداری ؟ _نه مواظب باش خداحافظ قبل از قطع کردن گوشی سریع می‌گویم: راستی ابوذر... جانم _میخواستم بگم برات متاسفم اونم از صمیم قلب خبر بدی برات دارم و اونم اینه که مامان عمه دیروز یه سریال کره ای جدید گرفته پفک با خودت ببر لازمت میشه! تقریباً فریاد می کشد: آیه من زندت نمیزارم بی توجه به داد و بیداد هایش تند و سریع می‌گویم: فدات بشم یا علی خدا حافظ گوشی را قطع می کنم... نگاهی به آسمان صاف و نگاهی به لیوان نسکافه سرد شده و غیرقابل شربم می اندازم و لبخندی میزنم و با خودم می شمارم... مبادا هنوز تعداد لشکر هایم به هزارمینش در امروز نرسیده باشد بابت تمام این داشته ها... میشمارم بابت این پرخوری که خدا نصیبم کرده پرخوری حسرت... میشمارم مبادا کم شود شکرهایم بابت نداشته هایم... لیوان نیمه خورده را به سطل آشغال می‌اندازم و در حالی که خودم جانم را بابت این اسراف ملامت می کنم به بیمارستان برمیگردم... ابوذر با لبخند گوشی را قطع میکند مثل تمام روزهای عمرش اعتراف می‌کند به خودش برای داشتن این چنین خواهری تا عمر دارد سپاسگزار خدا باشد کم نیست! کتاب هایش را جمع می‌کند و این اعتراف را هم بی ربط پیوست می کند به اعتراف قبلی که واقعاً نمی تواند با این حال خسته درس بخواند ترجیحاً دور نمره بالاتر از ۱۵ را در ذهنش خط می کشد... از پشت ویترین مغازه بیرون می آید و چراغ ها را یکی یکی خاموش می کند و بعد از قفل در شیشه ای مغازه، کرکره های آن را پایین می دهد! حتی نای رانندگی کردن هم ندارد به زحمت ماشین را روشن می‌کند و به سمت خانه عمه عقیله اش حرکت می کند و با همان حال خسته نذرونیاز می‌کند که عمه عقیله به عادت همیشگی مجبورش کند ۳ قسمت فیلم های مورد علاقه اش را یکجا با هم ببینند! نزدیک خانه عمه که رسید تلفن همراهش زنگ خورد..‌. با دیدن نام خانم مبارکی سریع دکمه سبز زنگ را فشرد:سلام علیکم بفرمایید خانم مبارکی صدای نازک دختر پشت خط در گوشش پیچید :سلام آقای سعیدی ببخشید دیر وقت مزاحمتون شدم میخواستم بگم یه مشکل برام پیش اومده و نمیتونم فردا بیام ممنون میشم اگه با مرخصیم موافقت کنید... ابوذر نگران می پرسد: اتفاقی افتاده خانم مبارکی؟! کمکی از دست من برمیاد ؟ لبخندی ناخودآگاه بر روی لبهای دخترک می نشیند از این لحن نگران مرد پشت خط هیجانش را کنترل می‌کند و می‌گوید :نه راستش مادرم یکم حالش خوب نیست بهتر دیدم که تو خونه بمونم و ازش مراقبت کنم البته با اجازه شما ابوذر جدی می گوید:_ این چه حرفیه خانم مبارکی مادرتون از هر چیزی واجب تره ،مشکل جدی که نیست؟! کمکی از دست من بر نمیاد؟ دستش را روی قلبش می گذارد و در حالی که سعی می‌کند با التماس به آن توده ماهیچه ای حالی کند انقدر تند نکوبد، مبادا مرد پشت خط متوجه این هیجان شود آرام با ترس به اینکه نکند صدایش بلرزد می‌گوید: نه... نه ‌آقای سعیدی مشکل انقدر حاد نیست یه سرماخوردگی ساده است... ابوذر ماشین را می‌بندد و آن را قفل می‌کند و در همان حال می‌گوید: از نظر من مشکلی نیست اگر میخوایید میتونید بیشتر هم بمونید من میتونم با آیه صحبت کنم که چند روزی جای شما بایسته اگر کمی بیشتر از این مکالمه شان طول بکشد بعید نیست که عنان از کف بدهد... برای همین هول شد گفت: نه.. گفتم که نیازی نیست ...ببخشید آقای سعیدی مادرم داره صدام میکنه کاری با من ندارید؟! _ نه بفرمایید به مادرتون برسید بازهم مشکلی بود خبرم کنید در خدمت هستم _چشم حتما خداحافظ_ خدانگهدار خانم .. ابوذر زنگ در را فشرد و در دلش اعتراف کرد هنوز هم برای این دختر نگران است هنوز هم می‌ترسد ...از راهی که قبلاً دیده بود می ترسد دخترک اما گوشی را که قطع کردن سست و کرخت به گوشه دیوار سر خورد. به صفحه موبایلش خیره شد... اشک هایش سرازیر شد !از خودش بدش آمد... از این توقعات بیجایش از اینکه مجسمه قداست زندگی اش را حق خودش می‌داند از خیالاتش از نگرانی‌هایی که رنگ انسان‌دوستی... رنگ ناموس همه را ناموس خود پنداری اما او مدادرنگی خیالش را برداشته بود با لجاجت ای بچه گانه می‌خواست رنگ عشق و محبت خاص به آنها بزند... از اینکه اینقدر علاقه به گول زدن خودش داشت از خودش بدش می آمد.. آهی کشید به سمت دستشویی رفت و در آیینه چند دقیقه به خودش خیره شد.. آرام زمزمه کرد:شیوا یه نگاه به خودت بنداز... بس کن ...خودتو ببین! تو تندیس هر چی کثافته تو عالمی... که اگه خود ابوذر نبود معلم نبود تو کدوم لجنزاری داشتی فرو می‌رفتی... ادامه دارد... 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🌚 شب های دلتنگی 🌚
48.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسافرین محترم سلام هم اکنون در فراز آسمان بهشت خدا بر روی زمین پرواز میکنیم‌... التماس دعا🌹 کلیپ زیبا ساخته شده توسط: 🌹خانوم مائده هاتفی پور🌹
🌹 برشی از وصیت نامه سردار‌ 🌹
دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند... ولایت،ولایت علی ابن طالب است و خیمه خیمه ی حسین فاطمه است. دور آن بگردید... با همه ی شما هستم! بخشی از وصیت نامه سردار... 🥀حاج قاسم سلیمانی🥀 ‌ 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
💡 احکام 💡
جواب: خلاف مرتکب شدن به بهانه اینکه هزینه زیاد است، پولش را نداریم، وقتش را نداریم، حجم کتاب بالاست، جایی پیدا نمی‌شود، اینها مجوز برای ارتکاب خلاف نمی‌شود. اما در مورد حق تالیف، نظر حضرت آقا این است که حقوق معنوی دیگران از جمله حق‌التالیف که شخصیت حقیقی مثل فرد یا افراد خاصی، یا شخصیت حقوقی مثل سازمانی یا موسسه‌ای کتاب یا نرم‌افزاری را تهیه کرده‌اند و افرادی می‌خواهند استفاده کنند، حقوق آنها باید رعایت شود. بنابراین اگر کسی به‌عنوان حق‌التالیف دیگران را از استفاده بدون خریداری منع کرده باشد - که گاهی اوقات روی کتاب نوشته می‌شود حق چاپ برای مولف محفوظ است یا برای ناشر محفوظ است - و بدون اجازه یا بدون کسب رضایت یا بدون پرداخت حقی استفاده کند، بنابر احتیاط واجب استفاده از آن جایز نیست. 📚 مرجع: آیت الله خامنه ای 📚 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📆 تاریخ: جمعه ، ۱ اسفند ۹۹ 🔆 ذکر روز: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🔖 برنامه: 📍 هر روز با قرآن 📍معرفی زینبیه 📍کلیپ انگیزشی 📍محتوی آموزشی مماسب برا جشن 📍آشتی با امام زمان 📍احکام 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f ادمین روز جمعه 🆔 @mah_dia313 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
📖 هر روز با قرآن 📖
4_5958730883648194064.mp3
2.41M
🔸ترتیل صفحه 565 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام حجاز 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادر پناه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔔معرفی کلاس فن بیان🗣
ثبت نام جدید دوره مقدماتی📢 فن بیان🗣 سخنوری🎤 گویندگی🎙 با حضور استاد: حسین بهزادی فر هزینه ثبت نام ۸۰ هزار تومان(ماهیانه) برای ثبت نام به ایدی زیر مراجعه کنید🌹 @sbakhtiari ‌ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🌠 پست انگیزشی 🌠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیدت رو از دست نده...🙃 به خدا اعتماد کن!❤ به زمان بندی هاش...⏱ به حکمتش...🌠 شاید بعضی از اتفاقات به ظاهر برات خوش نباشه! صبرتو از دست بدی و نا امید بشی... ولی بعد ها به حکمت و معناش پی میبری اونوقت که میفهمیدی باید اینطوری میشده تا تو به جایی که الان هستی برسی...🌹 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🥳 پست آموزشی برا جشن 🥳
🕊 پناه بی پناه🕊
❤ آشتی با امام زمان(عج)🕊
اگر بتونیم روابط اجتماعی مون رو باهم خوب کنیم، قطعا رابطه مون با امام زمان(عج)هم خوب میشه...⚘ ‌ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
💡 احکام 💡
جواب: اگر قبل نماز شک کند باید وضوبگیرد. اگر بین نماز شک کند نمازش باطل است و باید وضو بگیرد.اگر بعد نماز شک کند نماز او صحیح است ولی برای نماز های بعدی مجددا باید وضو بگیرد. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜