چالش [#دوست_شهید_من...♥️]
{شهيد امحمد رضا دهقان اميري }
شركت كننده #هفدهم
[ #مدافعان_حرم_عشق...♡]
🌿•| @zfzfz
چالش [#دوست_شهید_من...♥️]
{شهيد حمید سیاهکالی مرادی}
شركت كننده #پانزدهمـ
[ #مدافعان_حرم_عشق...♡]
🌿•| @zfzfz
وقتے ڪه بےقرارمـ و ودلتنگمـ
تنہا جایے ڪه آروممـ میڪنه
همینجاسٺ...
همینجا ڪݩار یـه سنگ زیبا
ڪه روش اسمـ شما حڪ شده : شہید گمݩام
اینجا خود خود آرامشه...♥️
💔•|@zfzfzf
•.❀بھشت من
.
•.✾شب جمعه است و دل همه ی نوکرا کربلا...
اخه مگه ما نوکرهای امام حسین جز کربلا و شش گوشه چیز دیگه ای هم داریم؟!
.
•.✾رویای هممون اینه که یه روزی به سجده بریم و بگیم الحمدالله رسیدم کربلا
•.✾شب جمعه ها بدجور دلمون هوای بین الحرمین داره...
درسته فاصله زیاده ولی بیایم تصور کنیم الان روبه حرم ایستادیم...
.
`°❅سلام آقا
که الان روبه روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم.
.....🌱
حسین جانم
.
°•✿ان شاءالله به زودی دستتون و گره بزنید به شبکه های ضریح امام حسین😍...
#شب_زیارتی
.
🦋🕸🌤
°•|رفیق چــــ♥️ــــادری|•°√
♥️•|@zfzfzf
#میگفت↓
میدونی ڪِی
ازچشمِ خدا میوفتے؟!
❗️ زمانۍڪہآقا #امامزمان
سرشوبندازهپایینو
ازگناهڪردنتو خجالت بڪشہ
ولے تـوانگار نہانگار..!
✨ رفیــق
نزارڪارتبہ اونجاها برسہ..!!
🍃•|@zfzfzf
🍃♥️🍃♥️🍃
#عـطـر_یـاس
#قسمـتــ_دوم
.
-بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین😑😑😂
-لا اله الا الله😐
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..
رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:
-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.😑
-چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه
-خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم😑😑
-خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید...
.
.
یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره نا آشناست..
-الو...بفرمایین😯
دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه:
سلام خانم تهرانی شما هستین ؟!
بله خودم هستم.
میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیده و اسمتون تو قرعه کشی مشهد در اومده..☺️
فردا جلسه هست اگه میشه تشریف بیارین..
ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد...
اصلا باورم نمیشد...هیچ ذوقی و حسی نسبت به طلبیدن نداشتم ولی از بچگی دوست داشتم تو همه ی مسابقات برنده بشم و الانم حس یه برنده رو داشتم...
.
تا فردا دل تو دلم نبود...😊
.
.
فردا شد و رفتم سمت محل جلسه و دیدم دخترا همه چادری و نشستن یه سمت و پسرا هم یه سمت و دارن کلیپی از مشهد پخش میکنن..
مجری برنامه رفت بالا و یکم صحبت کرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین...
دیدم همون پسر ریشوی اونروزی با قد متوسط رفت پشت میکروفون
اینجا فهمیدم که جناب فرمانده #سید هم هستند.😐
.
خلاصه روز اعزام شد...
بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم که دیدم
عهههه...یه عده ریشو توی ماشین نشستن 😀😀
تازه فهمیدم اشتباهی اومدم...
داشتم پایین میرفتم که دیدم آقا سید داره لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنه و یهو منو دید...و اومد جلو:
-لا اله الا الله...
-خواهر شما اینجا چی میکنید؟؟ .
-هیچی اشتباهی اومدم...😕
-اخه بنر به اون بزرگی زدیم جلوی اتوبوس...😐
-خیلی خوب... حالا چیزی نشده که...😟
-بفرمایین...بفرمایین تا دیر نشده...😒
ساکم رو گذاشتم رو صندلیم که گوشیم زنگ خورد:
دوستم مینا بود میگفت بیا آخره کلاسه و استاد لج کرده و میخواد غائبا رو حذف کنه😦
اخه من تو اتوبوسم مینا😕😕
بدو بیا ریحانه...حذف شدی با خودته ها...از ما گفتن😯
الان میام الان میام..😟
.سریع رفتم و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود...
تا اسممو خوند بدو بدو دویدم به طرف درب دانشگاه
ولی...
ادامه دارد..
🌿•| @zfzfzf
🌼🌿
#پــرۅفــایــݪ
|♥️|
نبضـ ـ تمآم چادرے ها
•[میزنـَد تنـد
انگار چادرهـا →
بهـ∞❤️
••✨زینـب
ربـطـ ـ دارنـد...🍃
@zfzfzf🦋
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله❤️✋
گر جملہ کائناٺ برانــندتورا
آن ڪس ڪه پناهٺ بدهد،باز حسیڹ اسٺ
ماهی ڪه بہ هرڪلبه تاریڪ بتابد
شاهے ڪه به سائل نڪندناز، حسیڹ اسٺ
بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥️
💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
🍀 صلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃
🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨
السلام علے من الاجابھ تحت قبتھ 💗.•
السلام علے من جعل اللھ شفاءفے تربتھ 💛.•
#صبحتوݧ #بابرکٺ 🌟•°
#براےهمہدعاکنیم🦋•°
✨🧡{@zfzfzf
چالش [#دوست_شهید_من...♥️]
{شهيد حاج قاسمـ سلیمانے}
و
{شهید محمد حسین محمد خانی}
شركت كننده #بیستوچهارم
[ #مدافعان_حرم_عشق...♡]
🌿•| @zfzfz
چالش [#دوست_شهید_من...♥️]
{شهيد حمید سیاهکالی مرادی}
و
{شهید حاج قاسم سلیمانی}
شركت كننده #بیستوپنجم
[ #مدافعان_حرم_عشق...♡]
🌿•| @zfzfz