eitaa logo
بصیرت
745 دنبال‌کننده
730 عکس
470 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👇قسمت دوم 👆 🔷️دنیا و آخرت من در قم است . من باید از دنیا و آخرتم بگذرم که با پدرم بروم و در مشهد بمانم . یک تاءمل مختصرى کرد و گفت : ...... 🔺️شما بیا یک کارى بکن و براى خدا از قم دست بکش و برو در مشهد بمان . خدا دنیا و آخرت تو را مى تواند از قم به مشهد منتقل کند. 🔺️من یک تاءملى کردم و دیدم عجب حرفى است ، انسان مى تواند با خدا معامله کند. 🔷️من تصور مى کردم دنیا و آخرت من در قم است . اگر در قم مى ماندم ، هم به شهر قم علاقه داشتم ، هم به حوزه قم علاقه داشتم ، و هم به آن حجره که در قم داشتم ، علاقه داشتم . اصلا از قم دل نمى کندم و تصور من این بود که دنیا و آخرت من در قم است . 🔺دیدم این حرف خوبى است و براى خاطر خدا پدر را به مشهد مى برم و پهلویش مى مانم 🔸خداى متعال اگر اراده کرد، مى تواند دنیا و آخرت من را از قم به مشهد بیاورد. تصمیم گرفتم ، دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم ، 🔷️یعنى کاملا راحت شدم و همان لحظه تصمیم گرفتم و با حال بشاش و آسودگى به منزل آمدم . والدین من دیده بودند که من چند روزى است ناراحتم ، تعجب کردند که من بشاش هستم . 🔸گفتم : من تصمیم گرفتم که به مشهد بیایم . آنها هم اول باورشان نمى شد، از بس این تصمیم را امر بعیدى مى دانستند که من از قم دست بکشم . به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقاتى زیادى به ما داد 🔸️ به هر حال ، به دنبال کار و وظیفه خود رفتم . اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم ،اعتقادم این است که ناشى از همان برى (نیکى ) است که به پدر، بلکه به پدر و مادرم انجام داده ام . 🔺️این قضیه را گفتم براى این که شما توجه بکنید که مسئله چقدر در پیشگاه پروردگار مهم است ادامه دارد .... 🔷کانال با @Zhoor_nazdik @Zhoor_nazdik