✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🏴✿⃟#مرثیه ۷
شب پنجم ماه #محرم
●•°السلامُ علیک یا اباعبدالله
وقتی از رو مرکب با صورت زمین خورد ، فَسَقَطَ الحسین فَرَسِه علی خَدِّ الایمن. هنوز استقرار روی زمین کربلا پیدا نکرده بود ، فَحَملوا علیه من کلِّ جانب از چهار طرف محاصره اش کردند. فِرقَتٌ بالسّیوف فِرقَتٌ بالرِّماء فِرقَتٌ بالنّبال تیراندازها هم آمدند فرقَتٌ بالحجارة سنگ اندازها هم آمدند. این چهار گروه مشغول جسارت بودند
❀•° امام باقر علیه السلام فرمود : عده ی دیگری هم آمدند نزدیک، فِرقَت الخشَبَ و العصَب حقِ یتیم امام حسن را امشب باید ادا کنی ها. کریم اهل بین جبران میکند برای همه تان.
✿•°تو همچین زمانی که ابی عبدالله زیر شمشیر و نیزه و تیر و سنگ قرار گرفت، شروع کرد استغاثه کردن هل من ناصر ینصرنی ؟ آیا کسی هست من را یاری کند؟ صدا رسید به گوش این یتیم یازده ساله عبدالله بن حسن خودش را از عمه جدا کرد .
❀•° لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر؟ فاطمه گشته خون جگر ، چند نفر به یک نفر ؟ خواهر دلشکسته اش ،همره دختران او زند به سینه و به سر . چند نفر به یک نفر؟ یاد مدینه زنده شد روضه ی رنج فاطمه که ناله زد به پشت در چند نفر به یک نفر؟
✿•°رسید کنار گودال دید یک ظالمی با شمشیر میخواهد عمو را بزند دستش را جلو آورد بی معطلی دست یتیم امام حسن از بدن قطع شد. دیگر نتوانست طاقت بیاورد افتاد روی سینه ی عمو. یا صاحب الزمان. دیدند این بچه مزاحم است ، دستشان به ابی عبدالله نمیرسد حرمله رسید فَرماح فَذُبِحَ فی حجرِ عمه آی حسین....
هدیه به لبخند#امام_زمان عج
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨
💌#دلنوشته_مهدوی
سلام پدر مهربانم
❣مهدے جان!
🍃نگاه خدا
▪️چشم هایت را بده به من. با چشم های تو می خواهم یک شب مجلس روضه را به نظاره بنشینم.
▫️می خواهم ببینم اهل آسمان در برابر آه هایی که از سینهٔ سینه زنان حسین بر می آید، چه برکاتی را روی زمین فرود می آورند.
▪️با چشم های تو می شود دید که نزد آسمانیان اشک روضه حسین چه قدر می ارزد.
▫️ بگذار ببینم فرشته ها چگونه بال های خویش را با اشک روضه متبرک می کنند.
▪️وقتی بهشت بودن مجلس روضه را ببینم، به بهشت بودنش ایمان می آورم.
▫️خسته ام از جهنم هایی که دور و برم ساخته ام. کاش با یقین به بهشت بودن روضه حسین، جهنم ها را فراموش می کردم!
▪️خوش به حالت با چشم هایی که داری!
وقتت بخیر نگاه خدا.
▫️ای همه هستم #امام_زمان ام
#حجاب چهره جان میشود غبار تنم
📌 محسنعباسیولدی
اللهمعجللولیکالفرج
التماس دعا🤲
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🚩✿⃟#دلایلوقوعحادثهکربلا بخش⇦| 8 از 15 ✿•°این دو پیش منصور دوانیقی رفتند، منصور دوا
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🚩✿⃟#دلایلوقوعحادثهکربلا
بخش⇦| 9 از 15
✿•°دقت کنید منصور چه گفت؟ منصور بلند شد قدمی در اتاق زد، و گفت: ابن مهاجر، هر زمان در جامعه یک محدَّث وجود دارد - نه محدِّث- یعنی کسی که با فرشته ها ارتباط دارد و از غیب خبر دارد«وَإنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمدٍ مُحَدَّثنا الیَوْمَ»امروز آن محدَّث در جامعه امام صادق است.
📚[الکافی، ج 1، ص 475؛ المناقب، ج 4، ص 220]
🚩•°منصور این را می فهمد، اما حبّ ریاست، حبّ جاه، حبّ مقام، خشم و شهوت و بخل و منیّت، نمی گذارد درست عمل کند. بسیاری اوقات انسان می فهمد حق چیست اما زیر بار نمی رود. قرآن می فرماید:
📖«وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ»؛ بعضی ها موسی (علیه السلام) را منکر شدند با اینکه یقین داشتند پیغمبراست.
[سوره نمل، آیه 14]
📖 «يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ»بعضی ها پیغمبراکرم را مثل بچة خودشان می شناختند اما به او ایمان نیاوردند.
[سوره بقره، آیه 146]
✿•°اموی ها با دین رسول خدا چه کردند؟ اموی ها، چرا توانستند اکثریتی را مقابل اقلیت قرار بدهند؟
🚩•° چرا توانستند به راحتی دور مسلم ابن عقیل را خالی کنند؟ چرا توانستند به این سادگی سر #امام_حسین (علیه السلام) را در کوفه بالای نیزه کنند؟ کوفه ای که حداقل چند سال پایتخت و محل حکومت اسلام بوده است. چرا توانستند به راحتی این گونه این حوادث را بیافرینند؟
✨ادامه دارد...
📌دکتر رفیعی
هدیه به لبخند امام زمان عج
#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
༺⃟💎#حسینزمانترادریاب ۵
•|⇦ ...الْمَقامَ الْمَحْمُودَ...
༻● کسی باور نمیکرد شیری که در میانهٔ میدان رجز میخواند، «حبیببن مظاهر» باشد؛ چنان در کهنسالی شمشیر میزد که دشمن را متحیر کرده بود.
چند نفر از مدعیان را به خاک و خون کشید و چه زیبا محاسن سیپدش، با خونش خضاب شد.
༻○ جوان بسیجی با شوخی به او گفت: پدر جان! چرا موها و محاسنت رو رنگ سیاه کردی؟ آخه جبهه جای این کاراست؟
خندید و گفت: نمیخوام فرمانده فکر کنه من پیر شدم و منو نبره عملیات. نمیخوام از قافلهٔ شهدا جا بمونم.
♡هدیه به لبخند امام زمان عج
#محرم بهترین فرصت که#حجاب گنه بیفکنیم
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
هدایت شده از زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🚩#توجیه_المسائل_کربلا
قسمت ۵از۴۰
🔻بعضی آدمها را باید خواند، پس ورق بزن!
▪️اینکه گروهی جایگاهِ اجتماعی دارند یا تعداد طرفدارانشان زیاد است (با وجود اینکه در زمینهای خاص مهارت دارند)، دلیل بر صحتِ تمامِ اعمالِ آنها نمیشود.
▫️ما باید ارزشهای زندگیمان را بر اساس نظراتِ فردی (امام زمان) تنظیم کنیم که از همه عاقلتر و عادلتر است.
▪️به عقیده شما نظر سلبریتیها مهم است یا امام زمان؟ بعضی افراد در ظاهر عمل خوبی انجام میدهند، اما در باطن به دنبال منافع خود هستند.
▫️آدمها مثل کتاب هستند، از روی بعضی باید رونوشت گرفت، بعضی را باید چند بار بخوانی تا بتوانی درکشان کنی، اما بعضی از کتابها را باید نخوانده کنار گذاشت.
▪️کربلا رخ داد، چون گروهی منافق، کتابِ اشتباهی را علم کردند و با همین ترفند، طرفدارانِ خود را زیاد کردند و با شعار «بُغضاً لِأَبیک» لشکر کشی کردند.
▫️طرفدارانشان جوری توجیه شده بودند که حتی در فرات، غسلِ شهادت میکردند؛ همه اینها یک دلیل داشت و آن هم این بود که آنها با کتابی به اسمِ قرآنِ ناطق آشنایی نداشتند.
✨ادامه دارد...
📌مهدیاران
عرض ارادت کم ما را قبول کن
امسال هم #محرم ما را قبول کن یا #امام_حسین علیه السلام
🌷هدیه به لبخندامام_زمان علیه السلام
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🏴✿⃟#مرثیه
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ
امشب شب ششم #محرم است
●•°ذکر مصیبت حضرت قاسمبنالحسن. مجلسی مینویسد: روز عاشورا امام حسین ایستاده بود. «فَبَرَزَ مِنَ الخَیمَةِ غُلامٌ لَم یَبلُغِ الحُلُمَ»؛ حضرت ایستاده بود، یکوقت دید نوجوانی از خیمهها بیرون آمد.
✿•°بعضیها دارند که: «وَجهُهُ کَانَ کَفَلقَةِ القَمَرِ»؛ چهرهاش مثل ماهپاره بود. حق دارد #امام_حسین (علیه السلام) اینها را نفرین کند.
❀•° یک ماهپاره بیرون آمد. خدمت امامحسین (علیه السلام) آمد و خواست که اجازه بگیرد تا به میدان برود. مینویسند: «فَلَمَّا نَظَرَ الحُسَینُ إلَیهِ قَد بَرَزَ»، وقتی امام حسین چشمش افتاد به این نوجوان که آمده، «إعتَنَقَهُ» او را در بغل گرفت، «وَ جَعَلَا یَبکِیَانِ حَتَّی غُشِیَ عَلَیهِمَا» اینقدر حسین (علیه السلام) گریه کرد، اینقدر قاسم گریه کرد... امام حسین اجازه میدان به او نداد.
✿•°مینویسند: «فَلَم یَزَل یُقَبِّل یَدَیهِ وَ رِجلَیهِ حَتَّی أذِنَ لَهُ» آنقدر دست و پای عمو را بوسه زد، تا عمو به او اجازه داد که به میدان برود.
●•°این صحنه از آن صحنههایی است که امام حسین شدیداً متأثر شده است، و شدیداً نگران قاسم بود. حضرت نگران قاسم بود. حمید بنمسلم میگوید: وقتی این جوان آمد، دیدم عمر ابن سعد عضدی رو کرد به من و گفت: «والله لأشُدَّنَ عَلَیهِ»؛ قسم خورد که من میروم و کارش را تمام میکنم. به او گفتم:
❀•° «سبحان الله، ما ترید»؟ چه کار میخواهی بکنی؟ این همه دورش را گرفتند، آنها کافی نیستند که تو هم میخواهی بروی؟ میگوید: «فما ولّی وجهه حتی ضرب الغلام رأسه بالسیف»؛ میگوید قاسم رویش را برنگردانده بود که با شمشیر چنان به فرق قاسم زد، «فوقع بوجهه علی الأرض». قاسم به رو زمین افتاد... «فنادی یا عماه!» صدایش بلند شد، عمو را صدا کرد.
✿•°امام حسین (علیه السلام) مثل یک باز شکاری، خودش را به قاسم رساند، صدای او آمد، اینطور سریع آمد اما چه دید؟ با چه صحنهای روبهرو شد؟ اینجا جا داشت نفرین کند، چون دید قاسم پاهایش را روی زمین...
هدیه به لبخند امام زمان عج
ڪانال زلال مــ💖ــعرفت
@ZolaleMarefat_f
┅═✧❁🔆❁✧═┅